متن درس
تفسیر آیه ۱۳۵ سوره انعام: دعوت به مسئولیتپذیری و محکومیت ظلم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۳۸)
دیباچه
قرآن کریم، کتاب هدایت و نور، در آیات خویش انسان را به سوی حقیقت و سعادت رهنمون میسازد. آیه ۱۳۵ سوره انعام، چونان مشعلی فروزان، راه مسئولیتپذیری، آزادی عمل و پرهیز از ظلم را به انسان مینمایاند. این آیه، با خطابی مستقیم به حضرت ابراهیم علیهالسلام، بر جایگاه والای او بهعنوان شیخالانبیا تأکید میورزد و همگان را به تأمل در عاقبت اعمال خویش دعوت میکند. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای عالمانه و تحلیلهای تفسیری، مفاهیم این آیه شریف در قالبی منظم و علمی تبیین میگردد تا چراغ راه پژوهشگران و جویندگان حقیقت باشد.
بخش نخست: خطاب الهی و جایگاه حضرت ابراهیم علیهالسلام
هدایت مستقیم الهی با واژه «قل»
قرآن کریم در آیه ۱۳۵ سوره انعام، با واژه «قُلْ» (بگو)، خطابی مستقیم به حضرت ابراهیم علیهالسلام دارد. این خطاب، نشانهای از هدایت بیواسطه الهی است که بر جایگاه ویژه این پیامبر عظیمالشأن دلالت میکند. برخلاف تصور برخی که ابراهیم علیهالسلام را تنها بهعنوان یک پیامبر مینگرند، قرآن کریم او را بهعنوان شیخالانبیا معرفی میکند، چنانکه در آیهای دیگر میفرماید:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا
و هنگامی که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امنیت قرار دادیم (بقره: ۱۲۵).
این آیه بر نقش محوری ابراهیم علیهالسلام در بنیانگذاری آیین توحید و جایگاه او بهعنوان پدری معنوی برای همه انبیا تأکید دارد. خطاب «قل» نهتنها نشانهای از هدایت مستقیم است، بلکه چونان کلیدی است که درهای معرفت را به روی ابراهیم علیهالسلام میگشاید، تا او با آزادی و اختیار، پیام الهی را به قوم خویش ابلاغ کند.
حرمت و عظمت ابراهیم علیهالسلام
ابراهیم علیهالسلام، بهعنوان بزرگترین پیامبران در نگاه امت اسلامی، جایگاهی بیهمتا دارد. این عظمت نه از سر تصادف، بلکه به سبب ایمان استوار، تسلیم محض در برابر امر الهی و نقش بیبدیل او در ترویج توحید است. قرآن کریم، او را بهعنوان الگویی بیمانند معرفی میکند که همه انبیا در برابر عظمتش سر تعظیم فرود میآورند. این جایگاه، دعوت او به قومش را از اهمیتی دوچندان برخوردار میسازد، چنانکه در آیه مورد بحث، خطاب به قومش میفرماید: «هرچه در توان دارید انجام دهید، من نیز عمل میکنم.»
درنگ: خطاب «قل» در آیه ۱۳۵ سوره انعام، نشانه هدایت مستقیم الهی به ابراهیم علیهالسلام است که بر جایگاه والای او بهعنوان شیخالانبیا و الگوی ایمان و تسلیم تأکید دارد.
بخش دوم: متن و تفسیر آیه ۱۳۵ سوره انعام
متن آیه و ترجمه
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
بگو: ای قوم من، بر اساس توان و جایگاه خویش عمل کنید، من نیز عمل میکنم. پس به زودی خواهید دانست که عاقبت نیک سرای آخرت از آنِ کیست. بیگمان، ظالمان رستگار نمیشوند.
این آیه، با زبانی رسا و روشن، انسان را به عمل بر اساس توان و جایگاه خویش دعوت میکند، اما این دعوت را با هشداری الهی همراه میسازد: عاقبت نیک از آنِ کسانی است که از ظلم پرهیز کنند. واژه «مکانتکم» به معنای توان، جایگاه و ظرفیت انسان است، که با آیهای دیگر از قرآن کریم همراستاست:
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا
خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمیکند (بقره: ۲۸۶).
این همراستایی، بر مسئولیتپذیری انسان در برابر اعمال خویش تأکید میورزد و او را به تأمل در پیامدهای کردار خود دعوت میکند.
آزادی عمل و مسئولیتپذیری
آیه ۱۳۵ سوره انعام، انسان را به آزادی عمل در چارچوب توان و جایگاه خویش دعوت میکند، اما این آزادی را با مسئولیت گره میزند. انسان، چونان باغبانی است که بذر اعمال خویش را در زمین زندگی میکارد و میوه آن را در سرای آخرت برداشت میکند. این آیه، با تأکید بر «اعملوا علی مکانتکم»، به انسان یادآور میشود که هرچند در انتخاب مسیر خویش آزاد است، اما این آزادی با پاسخگویی در برابر عاقبت اعمال همراه است. این مفهوم، چونان پلی است که آزادی و مسئولیت را به هم پیوند میدهد، و انسان را از خودسری و بیتوجهی به پیامدهای اعمالش برحذر میدارد.
درنگ: آیه ۱۳۵ سوره انعام، آزادی عمل انسان را در چارچوب توان و جایگاه او به رسمیت میشناسد، اما این آزادی را با مسئولیتپذیری در برابر عاقبت اعمال پیوند میدهد.
بخش سوم: عاقبتبهخیری و محکومیت ظالمان
هشدار الهی: عاقبت نیک از آن کیست؟
بخش دوم آیه، با عبارت «فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ»، هشداری قاطع به انسان میدهد: عاقبت نیک سرای آخرت تنها از آن کسانی است که از ظلم دوری گزینند. این عبارت، چونان آیینهای است که آینده را به انسان نشان میدهد و او را به تأمل در عاقبت کردار خویش وا میدارد. در آیهای دیگر، قرآن کریم میفرماید:
وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ
و هر مصیبتی که به شما میرسد، به سبب آن چیزی است که دستانتان کسب کردهاند (شوری: ۳۰).
این هشدار، انسان را به بازنگری در اعمال خویش دعوت میکند و او را از غفلت در برابر پیامدهای ظلم برحذر میدارد.
محکومیت ظالمان: لا یفلح الظالمون
آیه با جمله «إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» به صراحت اعلام میکند که ظالمان هرگز به رستگاری دست نمییابند. واژه «فلاح» در قرآن کریم به معنای سعادت، سلامت و رستگاری است که تنها در سایه عدالت و پرهیز از ظلم به دست میآید. ظالم، چونان درختی است که ریشههایش در خاک ستم فرو رفته و هرگز میوه سعادت را به بار نمیآورد. این محکومیت، شامل هر نوع ظلمی است، چه به انسان، چه به حیوان، و چه به هر موجودی که در دایره خلقت الهی قرار دارد.
در این راستا، قرآن کریم در آیهای دیگر میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا
کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند، جز این نیست که در شکمهایشان آتش میخورند (نساء: ۱۰).
این آیه، ظلم را بهعنوان گناهی سنگین معرفی میکند که عاقبت آن جز تباهی نیست.
درنگ: ظالمان، به سبب ستم خویش، از فلاح و سعادت محروم میمانند، و عاقبت نیک تنها از آن کسانی است که از ظلم دوری گزینند.
بخش چهارم: نقد فرهنگ عامه در بزرگنمایی گناهان
بزرگنمایی گناهان کوچک و کوچکنمایی ظلم
در فرهنگ عامه، گاه گناهان کوچک، چون ندیدن مویی از سر توسط نامحرم، بهگونهای بزرگ جلوه داده شده که گویی گناهی نابخشودنی است، در حالی که ظلم، که گناهی بس سنگینتر است، مورد غفلت قرار گرفته است. این تحریف، چونان غباری است که حقیقت را از دیدهها پنهان میکند و انسان را از توجه به گناهان بزرگتر باز میدارد. علم دینی، با تأکید بر حقالناس، ظلم به دیگران را گناهی سنگینتر از گناهان شخصی میداند، چنانکه در قرآن کریم آمده است:
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ
خداوند شرک به خود را نمیآمرزد، اما کمتر از آن را برای هر که بخواهد میآمرزد (نساء: ۴۸).
این آیه، بر تفاوت میان گناهان حقالله و حقالناس تأکید دارد و نشان میدهد که ظلم به دیگران، به سبب تأثیر آن بر جامعه و افراد، گناهی است که جبران آن دشوارتر است.
تفاوت ظلم بینالعباد و ظلم به خدا
ظلم به خدا، مانند نخواندن نماز یا نگرفتن روزه، گناهی است که در حوزه حقالله قرار میگیرد و با توبه و استغفار قابل جبران است. اما ظلم بینالعباد، مانند پایمال کردن حقوق دیگران یا ستم به ضعیفان، گناهی است که جبران آن نیازمند رضایت مظلوم است. این تفاوت، چونان خطی است که میان دو ساحت گناه کشیده شده است: یکی در برابر خالق و دیگری در برابر مخلوق. به عنوان مثال، اگر کسی روزه نگیرد، میتواند با توبه و کفاره جبران کند، اما اگر نان کسی را ببرد یا به او ستم کند، این گناه جز با جبران و حلالیتطلبی رفع نمیشود.
در فقه اسلامی، تأکید بر حقالناس نشاندهنده اهمیت این موضوع است. اگر کسی یک ماه روزه نگیرد، میتواند با استغفار و کفاره جبران کند، اما ظلم به دیگری، حتی اگر اندک باشد، نیازمند جبران مستقیم است. این مفهوم، چونان مشعلی است که راه عدالت اجتماعی را روشن میکند و انسان را به رعایت حقوق دیگران دعوت مینماید.
درنگ: ظلم بینالعباد، به سبب تأثیر آن بر حقوق دیگران، گناهی سنگینتر از ظلم به خدا است و جبران آن نیازمند رضایت مظلوم است.
بخش پنجم: تعریف ظالمان و فرهنگ جوانمردی
ظالمان: قدرتمندان یکطرفه
در قرآن کریم، «ظالمین» به کسانی اطلاق میشود که با قدرت و زور، به دیگران ستم روا میدارند و راه جبران را بر مظلوم میبندند. این ظلم یکطرفه، چونان تیغی است که قلب عدالت را میدرد و جامعه را به سوی تباهی میکشاند. دعوای دوطرفه، که در آن هر دو طرف توان دفاع از خود را دارند، از دایره ظالمین خارج است، اما ظلمی که از سوی قدرتمندان بر ضعیفان روا میشود، مصداق بارز ظالمین است. قرآن کریم در این باره میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا
کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند، جز این نیست که در شکمهایشان آتش میخورند (نساء: ۱۰).
این آیه، ظلم به ضعیفان را بهعنوان گناهی سنگین معرفی میکند که عاقبت آن جز نابودی نیست.
فرهنگ جوانمردی در برابر ظلم
در برابر ظلم یکطرفه، فرهنگ جوانمردی چونان سپری است که از ضعیفان حمایت میکند. جوانمردی، که ریشه در آیینهای اسلامی و ایرانی دارد، به انسان میآموزد که در برابر ضعیفان دست یاری دراز کند و از ستم به آنان بپرهیزد. در گذشته، جوانمردان حتی در دعواها، ابزار برابر به حریف میدادند تا عدالت رعایت شود. این فرهنگ، با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ
و در نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید (مائده: ۲).
این آیه، انسان را به همکاری در راه خیر و حمایت از ضعیفان دعوت میکند و فرهنگ جوانمردی را تأیید مینماید.
درنگ: ظالمین کسانی هستند که با قدرت خود به ضعیفان ستم میکنند، اما فرهنگ جوانمردی، با حمایت از ضعیفان، در برابر ظلم یکطرفه ایستادگی میکند.
بخش ششم: ظلم در معاملات اقتصادی
گرانفروشی و سوءاستفاده اقتصادی
یکی از مصادیق بارز ظلم، سوءاستفاده در معاملات اقتصادی است. گرانفروشی، که در آن کالایی با قیمتی چندبرابر ارزش واقعی فروخته میشود، چونان دزدی آشکار است که حقوق دیگران را پایمال میکند. این عمل، نهتنها به اقتصاد جامعه آسیب میرساند، بلکه عدالت اجتماعی را نیز مخدوش میسازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ
وای بر کمفروشان (مطففین: ۱).
این آیه، هرگونه سوءاستفاده اقتصادی را محکوم میکند و انسان را به رعایت انصاف در معاملات دعوت مینماید.
به عنوان مثال، اگر کسی کالایی را به قیمت صد واحد خریداری کند و آن را به سیصد واحد بفروشد، این عمل مصداق ظلم اقتصادی است. چنین فردی، به جای تجارت عادلانه، به دزدی روی آورده و حقوق دیگران را پایمال کرده است. این رفتار، چونان زهری است که اعتماد اجتماعی را از بین میبرد و جامعه را به سوی تباهی میکشاند.
درنگ: گرانفروشی و سوءاستفاده اقتصادی، مصداق ظلم است که نهتنها حقوق دیگران را پایمال میکند، بلکه اعتماد اجتماعی را نیز مخدوش میسازد.
بخش هفتم: دعوت به پرهیز از ظلم و توبه
توبه و حلالیتطلبی: راه عاقبتبهخیری
قرآن کریم، انسان را به پرهیز از ظلم و بازگشت به سوی عدالت دعوت میکند. توبه و حلالیتطلبی، چونان کلیدی است که درهای رستگاری را به روی انسان میگشاید. کسی که مرتکب ظلم شده، میتواند با جبران حقوق دیگران و طلب بخشش، به سوی عاقبتبهخیری گام بردارد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا
و هر که توبه کند و کار شایسته انجام دهد، به سوی خدا بازگشتی نیکو خواهد داشت (فرقان: ۷۱).
این آیه، راه توبه را به انسان نشان میدهد و او را به اصلاح خویش و جبران ظلمهای گذشته دعوت میکند.
انسان، هر شب پیش از خواب، باید به اعمال خویش بنگرد و از خود بپرسد: آیا ظلمی به کسی روا داشتهام؟ اگر چنین کرده، باید با طلب حلالیت و جبران حقوق دیگران، راه سعادت را هموار سازد. این عمل، چونان آبی زلال است که قلب را از زنگار ظلم پاک میکند و انسان را به سوی رستگاری هدایت مینماید.
درنگ: توبه و حلالیتطلبی، راهی است به سوی عاقبتبهخیری که انسان را از زنگار ظلم پاک میسازد و به رستگاری رهنمون میکند.
جمعبندی
آیه ۱۳۵ سوره انعام، چونان مشعلی فروزان، انسان را به سوی مسئولیتپذیری، پرهیز از ظلم و تأمل در عاقبت اعمال خویش هدایت میکند. این آیه، با خطابی مستقیم به حضرت ابراهیم علیهالسلام، بر جایگاه والای او بهعنوان شیخالانبیا تأکید میورزد و همگان را به عمل بر اساس توان و جایگاه خویش دعوت میکند. اما این دعوت، با هشداری الهی همراه است: ظالمان هرگز به رستگاری دست نمییابند. ظلم، بهویژه ظلم بینالعباد، گناهی است که جبران آن دشوارتر از گناهان شخصی است و نیازمند جبران مستقیم و حلالیتطلبی است. فرهنگ جوانمردی، در برابر ظلم یکطرفه ایستادگی میکند و انسان را به حمایت از ضعیفان دعوت مینماید. همچنین، سوءاستفاده اقتصادی، چونان دزدی آشکار، مصداق ظلم است که اعتماد اجتماعی را مخدوش میسازد. در نهایت، توبه و جبران ظلم، راهی است به سوی عاقبتبهخیری که انسان را به سوی سعادت ابدی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی