در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1248

متن درس




تفسیر آیه ۱۴۵ سوره انعام: تأملی در احکام حلال و حرام

تفسیر آیه ۱۴۵ سوره انعام: تأملی در احکام حلال و حرام

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۴۸)

دیباچه: زمینه‌ای برای فهم احکام قرآنی

قرآن کریم، چونان نوری هدایتگر، راه سعادت بشر را روشن می‌سازد و احکام آن، چون چشمه‌ای زلال، نیازهای معنوی و مادی انسان را پاسخ می‌دهد. آیه ۱۴۵ سوره انعام، که محور این نوشتار است، به بیان احکام حلال و حرام در خوردنی‌ها می‌پردازد و با زبانی روشن، اصل جامعیت نعمت‌های الهی را تبیین می‌کند. این آیه، در بستر جامعه‌ای روستایی و با هدف رد خرافات و محدودیت‌های بی‌اساس مشرکان نازل شده است. با این حال، تحولات زندگی مدرن و پیشرفت‌های علمی، ضرورت بازنگری و تفسیر این احکام را با نگاهی نوین برجسته می‌سازد. این نوشتار، با تأمل در محتوای آیه و تحلیل‌های عمیق آن، تلاش دارد تا این احکام را در قالبی علمی و متناسب با نیازهای امروزین عرضه نماید، بی‌آنکه از روح و پیام اصلی قرآن کریم فاصله گیرد.

بخش یکم: رجزخوانی الهی و اصل حلال بودن خوردنی‌ها

تبیین مفهوم رجزخوانی در قرآن کریم

آیه ۱۴۵ سوره انعام، چونان بیانی حماسی از جانب پروردگار، قدرت و حکمت الهی را در آفرینش نعمت‌ها و تدوین احکام به نمایش می‌گذارد. این رجزخوانی، که در بستر زندگی ساده و روستایی عصر نزول قرآن کریم معنا می‌یافت، بر اصل فراوانی نعمت‌های الهی و حلال بودن خوردنی‌ها تأکید دارد. خداوند، در این آیه، به پیامبر خود دستور می‌دهد که از گستردگی نعمت‌های حلال سخن گوید و محدودیت‌های خرافی مشرکان را نفی کند.

درنگ: رجزخوانی الهی در آیه ۱۴۵، نشانه‌ای از جامعیت نعمت‌های الهی است که در برابر خرافات مشرکان، اصل حلال بودن خوردنی‌ها را تأیید می‌کند.

متن و ترجمه آیه ۱۴۵ سوره انعام

قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُحِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

بگو: در آنچه به من وحی شده است، برای خورنده‌ای که آن را می‌خورد، چیزی حرام نمی‌یابم، مگر اینکه مردار باشد یا خون ریخته‌شده یا گوشت خوک، که آن پلید است، یا ناپاکی باشد که به نام غیر خدا ذبح شده باشد. اما کسی که ناچار شود، درحالی‌که نه ستمگر باشد و نه تجاوزکار، پروردگارت آمرزنده و مهربان است.

این آیه، با بیانی صریح، اصل حلال بودن خوردنی‌ها را اعلام می‌دارد و تنها چهار مورد را به‌عنوان استثنا ذکر می‌کند: مردار، خون ریخته‌شده، گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا ذبح شده باشد. این محدودیت‌ها، نه از سر تحدید نعمت‌ها، بلکه به‌منظور حفظ سلامت جسمی و معنوی انسان وضع شده‌اند.

تحلیل اصل حلال بودن خوردنی‌ها

قرآن کریم، در این آیه، با تأکید بر حلال بودن اکثر خوردنی‌ها، به نقد رویکرد مشرکان می‌پردازد که بسیاری از نعمت‌های الهی را بدون دلیل حرام می‌شمردند. این اصل، چونان کلیدی گشاینده، درهای رحمت الهی را به روی بشر می‌گشاید و نشان می‌دهد که خداوند، جز در موارد محدود، هیچ مانعی برای بهره‌مندی از نعمت‌هایش قرار نداده است. در دنیای مدرن، این اصل می‌تواند مبنایی برای گفت‌وگوهای علمی درباره تغذیه و بهره‌وری از منابع طبیعی باشد.

جمع‌بندی بخش یکم

آیه ۱۴۵ سوره انعام، با تبیین اصل حلال بودن خوردنی‌ها، خرافات و محدودیت‌های بی‌اساس را نفی می‌کند. این آیه، با رجزخوانی الهی، بر حکمت و رحمت خداوند در آفرینش نعمت‌ها تأکید دارد و زمینه‌ای برای بازنگری احکام در پرتو علم مدرن فراهم می‌سازد.

بخش دوم: استثناهای حرام در خوردنی‌ها

مردار: مفهوم و دلایل حرمت

مردار (مَيْتَةً)، به حیوانی اطلاق می‌شود که به‌صورت طبیعی و بدون ذبح شرعی جان خود را از دست داده و تعادل جسمی و روحی آن مختل شده است. قرآن کریم، خوردن مردار را به دلیل خطرات بهداشتی و تأثیرات منفی بر سلامت انسان حرام اعلام کرده است. این حرمت، چونان سپری محافظ، انسان را از بیماری‌ها و آسیب‌های ناشی از مصرف مواد فاسد حفظ می‌کند.

در تحلیل علمی، مردار به دلیل تجمع میکروب‌ها و عوامل بیماری‌زا، برای مصرف انسانی نامناسب است. این نکته، که در زمان نزول قرآن کریم به‌صورت تجربی شناخته شده بود، امروزه با پیشرفت‌های علم تغذیه و پزشکی تأیید می‌شود. برای مثال، تجزیه پروتئین‌ها در بدن حیوان مرده، به تولید سموم و باکتری‌های مضر منجر می‌شود که سلامت انسان را به خطر می‌اندازد.

درنگ: حرمت مردار، ریشه در ملاحظات بهداشتی دارد و نشان‌دهنده توجه قرآن کریم به سلامت جسمی انسان است.

خون ریخته‌شده: دلایل بهداشتی و معنوی

خون ریخته‌شده (دَمًا مَسْفُوحًا)، به خونی اشاره دارد که در جریان ذبح حیوان جاری می‌شود. قرآن کریم، مصرف این خون را به دلیل وجود ویروس‌ها، میکروب‌ها و تأثیرات منفی مانند قساوت قلب حرام دانسته است. با این حال، گوشت حیوان ذبح‌شده حلال است و تنها خون آن از مصرف خوراکی منع شده است.

از منظر علمی، خون به دلیل دارا بودن عوامل بیماری‌زا، مانند ویروس‌ها و باکتری‌ها، برای مصرف خوراکی نامناسب است. در بعد معنوی، مصرف خون به قساوت قلب و کاهش عواطف انسانی منجر می‌شود، که این امر در فرهنگ قرآنی به‌عنوان آسیبی معنوی شناخته شده است. با این حال، استفاده غیرخوراکی از خون، مانند کاربردهای پزشکی یا صنعتی، به دلیل منفعت مشروع، مجاز شمرده شده است.

درنگ: حرمت خون ریخته‌شده، به دلایل بهداشتی و معنوی است، اما استفاده غیرخوراکی آن در دنیای مدرن می‌تواند مشروع باشد.

گوشت خوک: پلیدی و تأثیرات منفی

گوشت خوک (لَحْمَ خِنْزِيرٍ)، به دلیل رژیم غذایی ناسالم این حیوان و تأثیرات منفی جسمی، روحی و اخلاقی آن بر انسان، در قرآن کریم حرام اعلام شده است. خوک، که از مواد نجس و آلوده تغذیه می‌کند، گوشتی تولید می‌کند که ترکیبی از این آلودگی‌هاست و مصرف آن به بیماری‌های جسمی، مانند چاقی مفرط، و انحرافات اخلاقی منجر می‌شود.

در تحلیل علمی، گوشت خوک به دلیل دارا بودن انگل‌هایی مانند تریکینلا و چربی‌های اشباع‌شده، می‌تواند سلامت انسان را به خطر اندازد. در برخی جوامع، مانند ایالات متحده، که مصرف گوشت خوک رایج است، چاقی مفرط به‌عنوان یکی از پیامدهای آن گزارش شده است. از منظر فرهنگی، خوک در جامعه جاهلی به دلیل عادات غذایی‌اش پلید شمرده می‌شد، و این دیدگاه در قرآن کریم نیز تأیید شده است.

درنگ: حرمت گوشت خوک، ریشه در ملاحظات بهداشتی و فرهنگی دارد و علم مدرن نیز خطرات مصرف آن را تأیید می‌کند.

فسق و ذبح برای غیر خدا

ذبح حیوان به نام غیر خدا (فِسْقًا أُحِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ)، به‌عنوان گناهی کبیره معرفی شده که حیوان را غیرقابل‌مصرف می‌کند. این عمل، که شرک و معصیت تلقی می‌شود، به اسراف و هدررفتن نعمت‌های الهی منجر می‌گردد.

در تحلیل این حکم، می‌توان گفت که ذبح برای غیر خدا، نه‌تنها از منظر معنوی گناه محسوب می‌شود، بلکه به نقض توحید و هویت دینی انسان می‌انجامد. در دنیای مدرن، این اصل می‌تواند به‌عنوان نقدی بر مصرف‌گرایی غیراخلاقی و بی‌توجهی به ارزش‌های معنوی تفسیر شود. برای مثال، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی، بدون توجه به اصول الهی، مصداقی از این فسق است.

درنگ: ذبح برای غیر خدا، به‌عنوان معصیت، نعمت الهی را غیرقابل‌مصرف می‌کند و نقدی بر مصرف‌گرایی غیراخلاقی است.

تمایز رجس و فسق

قرآن کریم، میان رجس (پلیدی طبیعی) و فسق (معصیت و گناه) تمایز قائل شده است. رجس به ویژگی‌های طبیعی مانند میکروب و بیماری در مردار، خون و گوشت خوک اشاره دارد، درحالی‌که فسق به انحراف معنوی ناشی از ذبح برای غیر خدا مربوط است.

این تمایز، چونان دو بال، قرآن کریم را در توجه به ابعاد مادی و معنوی احکام متمایز می‌سازد. رجس، به خطرات جسمی و بهداشتی اشاره دارد، درحالی‌که فسق، انحرافات اخلاقی و معنوی را هدف قرار می‌دهد. این نگاه دوگانه، حکمت الهی را در تدوین احکام نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

استثناهای ذکرشده در آیه ۱۴۵، شامل مردار، خون ریخته‌شده، گوشت خوک و ذبح برای غیر خدا، ریشه در ملاحظات بهداشتی، معنوی و اخلاقی دارند. این احکام، که در بستر جامعه‌ای روستایی نازل شده‌اند، با پیشرفت‌های علمی مدرن نیز سازگارند و می‌توانند مبنایی برای گفت‌وگوهای میان‌رشته‌ای در حوزه تغذیه و اخلاق باشند.

بخش سوم: انعطاف‌پذیری احکام در شرایط اضطرار

استثنای اضطرار در مصرف مواد حرام

قرآن کریم، در شرایط اضطرار، مصرف مواد حرام را مجاز شمرده است، به‌شرط آنکه بدون لذت‌جویی (غَيْرَ بَاغٍ) و تجاوز (وَلَا عَادٍ) باشد. در این حالت، خداوند با رحمت و آمرزش خود، انسان را مورد لطف قرار می‌دهد.

این انعطاف‌پذیری، چونان دریچه‌ای به‌سوی رحمت الهی، نشان‌دهنده توجه قرآن کریم به نیازهای واقعی انسان در شرایط بحرانی است. در دنیای مدرن، این اصل می‌تواند در بحث‌های اخلاقی و پزشکی، مانند استفاده از داروهای مشتق از مواد حرام، کاربرد داشته باشد. برای مثال، در شرایط کمبود غذا یا نیاز پزشکی، استفاده محدود و ضروری از این مواد مجاز است.

درنگ: استثنای اضطرار، انعطاف‌پذیری احکام قرآنی را نشان می‌دهد و راه را برای استفاده مشروع در شرایط بحرانی هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

حکم اضطرار در آیه ۱۴۵، جلوه‌ای از رحمت و حکمت الهی است که احکام را با نیازهای واقعی انسان هماهنگ می‌سازد. این اصل، زمینه‌ای برای بازنگری احکام در پرتو شرایط مدرن فراهم می‌کند و نشان‌دهنده جامعیت و پویایی قرآن کریم است.

بخش چهارم: نقد رویکردهای سنتی و خرافات در احکام

نقد افراط در حرام دانستن خوردنی‌ها

برخلاف اصل قرآنی حلال بودن خوردنی‌ها، برخی رویکردها، بدون دلیل علمی، بسیاری از نعمت‌های الهی را حرام می‌شمارند. این نگاه، که ریشه در خرافات جاهلی و برخی تفاسیر سنتی دارد، با روح قرآن کریم مغایرت دارد.

قرآن کریم، چونان آیینه‌ای زلال، خرافات را نفی می‌کند و بر استفاده مشروع از نعمت‌ها تأکید دارد. این نقد، به ضرورت بازنگری در علم دینی و پرهیز از محدودیت‌های بی‌اساس اشاره دارد. برای مثال، برخی تفاسیر سنتی، بدون استناد به دلایل علمی، مواد غذایی را حرام اعلام کرده‌اند که این امر با اصل قرآنی در تضاد است.

درنگ: نقد خرافات و محدودیت‌های بی‌اساس، به بازگشت به اصل قرآنی حلال بودن خوردنی‌ها دعوت می‌کند.

ضعف در مطالعات علمی قرآن کریم

طی سده‌های گذشته، مطالعات علمی و عمیق بر قرآن کریم، به‌ویژه در تبیین دلایل احکام، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این ضعف، به عدم توضیح دلایل احکامی مانند حرمت خون منجر شده و فهم این احکام را برای نسل‌های جدید دشوار ساخته است.

علم مدرن، با تأیید دلایل بهداشتی احکام قرآنی، می‌تواند پلی میان دین و علم ایجاد کند. برای مثال، حرمت خون به دلیل خطرات میکروبی آن، با یافته‌های پزشکی هم‌خوانی دارد. این امر، ضرورت بازنگری علمی در احکام دینی را برجسته می‌سازد.

نقد علم دینی سنتی

علم دینی سنتی، در برخی موارد، بدون استناد به دلایل علمی، محدودیت‌های غیرضروری وضع کرده است. این رویکرد، که با اصل قرآنی حلال بودن خوردنی‌ها در تعارض است، نیازمند بازنگری با نگاهی علمی و عقلانی است.

برای مثال، برخی متون سنتی، بدون توجه به ظرفیت‌های علم مدرن، مواد غذایی را حرام دانسته‌اند که این امر با حکمت الهی در قرآن کریم سازگار نیست. بازنگری در این رویکرد، می‌تواند علم دینی را با نیازهای روز هماهنگ سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد خرافات و ضعف در مطالعات علمی قرآن کریم، به ضرورت بازنگری در علم دینی با نگاهی مدرن اشاره دارد. این بازنگری، باید با حفظ اصول قرآنی و بهره‌گیری از علم روز انجام شود تا دین به‌عنوان منبعی پویا و کارآمد در جامعه نقش‌آفرینی کند.

بخش پنجم: ظرفیت‌های استفاده از منابع و نقد اسراف

حلال بودن استفاده غیرخوراکی از مواد حرام

موادی مانند خون و فاضلاب، اگرچه برای مصرف خوراکی حرام هستند، اما در استفاده‌های غیرخوراکی، مانند پزشکی یا صنعتی، به دلیل منفعت مشروع، مجاز شمرده شده‌اند. این دیدگاه، چونان چراغی روشنگر، ظرفیت‌های گسترده نعمت‌های الهی را نشان می‌دهد.

برای مثال، خون در پزشکی مدرن برای تولید داروها و محصولات درمانی استفاده می‌شود. این امر، با اصل قرآنی بهره‌مندی مشروع از نعمت‌ها هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری احکام دینی است.

همه‌چیز خوردنی است با روش مناسب

هیچ ماده‌ای ذاتاً غیرخوراکی نیست، بلکه مصرف برخی مواد، مانند سنگ، شیشه یا استخوان، نیازمند روش‌های مناسب، مانند آشپزی یا فرآوری صنعتی، است. این دیدگاه، چونان کلیدی برای گشودن گنجینه‌های طبیعت، بر ظرفیت‌های علم مدرن در تبدیل مواد به خوردنی تأکید دارد.

برای مثال، عصاره استخوان، که در تغذیه مدرن ارزشمند است، با روش‌های مناسب قابل‌مصرف می‌شود. این امر، ضرورت آموزش و فناوری در بهره‌برداری از منابع را برجسته می‌سازد.

درنگ: هیچ ماده‌ای ذاتاً غیرخوراکی نیست و با روش‌های مناسب، می‌توان از تمامی نعمت‌های الهی بهره برد.

نقد دور ریختن مواد غذایی

دور ریختن میلیاردها تن مواد غذایی، به دلیل ناآگاهی در مصرف، مصداق اسراف و نقض اصول قرآنی است. اگر روش‌های مناسب برای فرآوری و مصرف وجود داشته باشد، هیچ ماده‌ای غیرقابل‌استفاده نیست.

این نقد، به ضرورت آموزش و توسعه فناوری برای بهره‌وری بهینه از منابع اشاره دارد. برای مثال، فضولات حیوانی، که در نگاه سنتی نجس شمرده می‌شود، با روش‌های علمی می‌تواند در کشاورزی یا پزشکی ارزشمند باشد.

ارزش مواد به‌ظاهر بی‌فایده

حتی موادی مانند فضولات حیوانی، با روش‌های مناسب، می‌توانند در پزشکی، کشاورزی یا صنعت ارزشمند باشند. این دیدگاه، به ضرورت بازنگری در مفاهیم سنتی، مانند نجاست، و بهره‌گیری از علم مدرن تأکید دارد.

برای مثال، فضولات حیوانی در کشاورزی به‌عنوان کود و در پزشکی برای تولید برخی داروها استفاده می‌شود. این امر، نشان‌دهنده حکمت الهی در آفرینش تمامی موجودات است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، بر ظرفیت‌های گسترده نعمت‌های الهی و ضرورت بهره‌برداری مشروع از آن‌ها تأکید دارد. نقد اسراف و ناآگاهی در مصرف، به همراه ظرفیت‌های علم مدرن، راه را برای استفاده بهینه از منابع هموار می‌سازد.

بخش ششم: نقد کمبود دانش و مربیان آگاه

کمبود عالمان و پزشکان آگاه

کمبود مربیان و عالمان آگاه در حوزه‌های دینی و علمی، به کاهش کارایی دانش و منابع منجر شده است. بسیاری از پزشکان، به دلیل فقدان آموزش کافی، در حد پرستاران عمل می‌کنند و عالمان دینی نیز از مربیان شایسته بی‌بهره بوده‌اند.

این نقد، به ضرورت تربیت متخصصان آگاه و بهره‌گیری از روش‌های علمی در آموزش اشاره دارد. برای مثال، یک پزشک آگاه می‌تواند با ترکیب دانش مدرن و سنتی، راه‌حل‌های مؤثری برای مشکلات ارائه دهد.

موفقیت علم نسبت به دین

علم، به دلیل تلاش و زحمت بیشتر، در مقایسه با علم دینی، پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته است. علم دینی، به دلیل تکیه بر خرافات و عدم پویایی، از فرایند گشایش و توسعه بازمانده است.

این مقایسه، به ضرورت بازنگری در علم دینی با نگاهی علمی و پویا اشاره دارد. علم مدرن، با روش‌های تجربی، توانسته است پاسخگوی نیازهای بشر باشد، درحالی‌که علم دینی نیازمند تحول و هماهنگی با زمان است.

جمع‌بندی بخش ششم

کمبود مربیان آگاه و ضعف در پویایی علم دینی، موانعی برای بهره‌برداری از دانش و منابع ایجاد کرده است. بازنگری در روش‌های آموزشی و تربیت متخصصان، می‌تواند این چالش‌ها را برطرف سازد.

بخش هفتم: تغذیه، طول عمر و نقش سنت در تفسیر قرآن

تأثیر تغذیه بر طول عمر

عمر کوتاه بشر، که گاه به ۴۰ یا ۵۰ سال محدود می‌شود، نتیجه تغذیه نادرست و عدم استفاده از منابع مناسب است. درحالی‌که انسان با تغذیه صحیح، می‌تواند عمری طولانی‌تر، تا ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال، داشته باشد.

این ادعا، با یافته‌های علم مدرن هم‌خوانی دارد که بر نقش تغذیه در افزایش طول عمر تأکید می‌کند. برای مثال، مصرف عصاره استخوان و مواد مغذی، می‌تواند سلامت و طول عمر را بهبود بخشد.

درنگ: تغذیه صحیح، کلید افزایش طول عمر است و قرآن کریم با احکام خود، به این اصل توجه دارد.

نقش پیامبر و ائمه در تفسیر احکام

قرآن کریم، به‌صورت مجمل نازل شده و تفصیل احکام آن نیازمند توضیحات پیامبر و ائمه است. اما محدودیت‌های تاریخی، مانع از تبیین کامل این احکام شده و به رواج روایات جعلی و خرافات انجامیده است.

این نکته، به ضرورت پالایش روایات و بازگشت به منابع معتبر قرآنی و حدیثی تأکید دارد. ائمه، چونان مشعل‌داران هدایت، می‌توانستند احکام را به‌گونه‌ای تبیین کنند که با نیازهای هر عصر سازگار باشد.

نقد روایات جعلی و خرافات

به دلیل نبود توضیحات معتبر از پیامبر و ائمه، روایات جعلی و خرافات جایگزین شده‌اند که کارایی لازم را ندارند. این امر، جایگاه علم دینی را تضعیف کرده و نیازمند پالایش و بازنگری است.

برای مثال، برخی روایات، بدون استناد معتبر، محدودیت‌هایی را در مصرف مواد غذایی وضع کرده‌اند که با اصل قرآنی حلال بودن نعمت‌ها مغایرت دارد.

جمع‌بندی بخش هفتم

تغذیه صحیح، نقش کلیدی در سلامت و طول عمر دارد و احکام قرآنی، با هدایت پیامبر و ائمه، می‌توانند این اصل را تبیین کنند. پالایش روایات و بازگشت به منابع معتبر، برای احیای علم دینی ضروری است.

بخش هشتم: فلاکت بشر و تخریب منابع

تخریب منابع و گرسنگی بشر

تخریب منابع طبیعی و ناآگاهی در مصرف، به گرسنگی و فلاکت بشر منجر شده است. خداوند، هیچ‌کس را از نعمت محروم نکرده، اما بشر خود با اسراف و بی‌توجهی، منابع را نابود کرده است.

این دیدگاه، با اصول قرآنی پرهیز از اسراف هم‌خوانی دارد و به ضرورت حفاظت از محیط‌زیست و استفاده بهینه از منابع تأکید می‌کند. برای مثال، بهره‌برداری نادرست از منابع طبیعی، به کاهش مواد غذایی و افزایش فقر منجر شده است.

درنگ: تخریب منابع طبیعی، نتیجه اسراف بشر است و با اصول قرآنی پرهیز از اسراف در تعارض است.

جمع‌بندی بخش هشتم

فلاکت بشر، نتیجه تخریب منابع و ناآگاهی در مصرف است. قرآن کریم، با تأکید بر بهره‌برداری مشروع و پرهیز از اسراف، راهی برای رفع این مشکلات ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری کل

تفسیر آیه ۱۴۵ سوره انعام، چونان گوهری درخشان، حکمت و رحمت الهی را در احکام حلال و حرام آشکار می‌سازد. این آیه، با تبیین اصل حلال بودن خوردنی‌ها و استثنای موارد محدود، خرافات مشرکان را نفی می‌کند و راه را برای بهره‌مندی مشروع از نعمت‌ها هموار می‌سازد. حرمت‌هایی مانند مردار، خون و گوشت خوک، ریشه در ملاحظات بهداشتی و معنوی دارند و با یافته‌های علم مدرن سازگارند. انعطاف‌پذیری احکام در شرایط اضطرار، نشان‌دهنده جامعیت و پویایی قرآن کریم است. نقد خرافات، ضعف در مطالعات علمی و اسراف در منابع، به ضرورت بازنگری علم دینی با نگاهی مدرن تأکید دارد. این بازنگری، باید با حفظ اصول قرآنی و بهره‌گیری از علم روز انجام شود تا دین به‌عنوان منبعی زنده و کارآمد، در خدمت سعادت بشر قرار گیرد.

با نظارت صادق خادمی