در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1274

متن درس





تفسیر: تأملاتی در آیات سوره اعراف و درس‌های حیات و ممات

تفسیر: تأملاتی در آیات سوره اعراف و درس‌های حیات و ممات

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۷۴)

دیباچه

سوره اعراف، یکی از سوره‌های مکی قرآن کریم، روایتی ژرف از سرگذشت آدم و حوا، فریب ابلیس، و پیامدهای نافرمانی را در خود جای داده است. این سوره، با آیاتی روشنگر، انسان را به تأمل در خویشتن، رابطه‌اش با پروردگار، و جایگاه او در نظام هستی دعوت می‌کند. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات ۲۲ تا ۲۵ سوره اعراف، درس‌هایی از توبه، هبوط، دشمنی میان موجودات، و زندگی موقت در زمین استخراج شده است. این تأملات، با بهره‌گیری از زبانی فصیح و متین، درصدد است تا معانی والای قرآنی را با پیوند به واقعیات زندگی بشری و تعالیم پیشوایان دین تبیین نماید. همان‌گونه که آیات قرآن کریم چونان نوری در تاریکی جهل می‌درخشند، این اثر نیز می‌کوشد تا با روشنگری و ژرف‌اندیشی، راهی به سوی فهم حقیقت و زیستن بر پایه حکمت الهی بگشاید.

بخش نخست: دشمنی شیطان و توبه آدم و حوا

اقرار به خطا و درخواست رحمت الهی

وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ ۝ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (اعراف: ۲۲-۲۳)

پروردگارشان آن دو را ندا داد: آیا شما را از آن درخت نهی نکردم و نگفتم که شیطان برای شما دشمنی آشکار است؟ گفتند: پروردگارا! ما به خود ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیان‌کاران خواهیم بود.

قرآن کریم در این آیات، دشمنی شیطان را نه‌تنها برای آدم و حوا، بلکه برای همه انسان‌ها با ضمیر «لَكُمْ» به عموم بشریت تعمیم می‌دهد. این دشمنی، چونان سایه‌ای شوم بر سرنوشت انسان گسترده است و او را به سوی گمراهی می‌کشاند. آدم و حوا، پس از نافرمانی از فرمان الهی، با صداقت و فروتنی به خطای خویش اقرار کردند و گفتند: «رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا». این اقرار، چونان کلیدی است که درهای رحمت الهی را می‌گشاید. آن‌ها با درخواست بخشش و رحمت، به زیان‌بار بودن گناه خود اذعان نمودند و از پروردگار خویش طلب آمرزش کردند. این رفتار، در تضاد با ابلیس است که نه‌تنها از توبه سر باز زد، بلکه با عزمی راسخ، سوگند خورد که انسان‌ها را گمراه سازد: «قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» (اعراف: ۱۶). ابلیس، چونان راهزنی است که در کمین راه راستین انسان نشسته و با حیله‌گری، او را از مسیر هدایت دور می‌سازد.

درنگ: اقرار آدم و حوا به خطا و درخواست رحمت، نشانه‌ای از توبه‌پذیری انسان و تمایز او از ابلیس است که در برابر حقیقت سر تسلیم فرود نیاورد.

نقش مشترک آدم و حوا در نافرمانی

در روایت قرآنی، هیچ‌یک از آدم یا حوا به‌تنهایی مقصر نافرمانی معرفی نشده‌اند. ضمیر مثنی «قَالَا» نشان‌دهنده مسئولیت مشترک آن‌هاست. برخی روایات عامه، حوا را وسوسه‌کننده و آدم را مطیع او دانسته‌اند، اما قرآن کریم با تأکید بر «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا»، هر دو را در این خطا شریک می‌داند. این برابری در مسئولیت، چونان آینه‌ای است که عدالت الهی را در برابر گناه انسان بازتاب می‌دهد. آیه «وَمَنْ يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَىٰ نَفْسِهِ» (نساء: ۱۱۱) نیز این حقیقت را تأیید می‌کند که هر کس گناهی مرتکب شود، بار آن را بر دوش خویش می‌کشد.

بخش دوم: هبوط و دشمنی در زمین

فرمان هبوط و دشمنی میان موجودات

قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ (اعراف: ۲۴)

فرمود: فرو روید در حالی که برخی از شما دشمن برخی دیگرند، و برای شما در زمین قرارگاه و بهره‌ای تا زمانی است.

فرمان الهی به هبوط، چونان فرمانی است که انسان را از مقام والای بهشتی به زمین خاکی فرو می‌آورد. این هبوط، نه‌تنها آدم و حوا، بلکه ابلیس را نیز در بر می‌گیرد. عبارت «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» دشمنی میان موجودات را به‌گونه‌ای عام ترسیم می‌کند که حتی روابط خانوادگی، مانند زن و شوهر، را در بر می‌گیرد. این دشمنی، چونان آتشی است که در روابط انسانی زبانه می‌کشد و گاه حتی نزدیک‌ترین پیوندها را به چالش می‌کشد. زمین، به‌عنوان قرارگاه انسان، با همه امکانات و نعمت‌هایش، موقت است و تا زمانی معین («إِلَىٰ حِينٍ») ادامه دارد. این موقت بودن، چونان سایه‌ای است که بر زندگی انسان افتاده و او را به تأمل در پایان راه دعوت می‌کند.

درنگ: دشمنی میان موجودات، از جمله انسان‌ها و ابلیس، و حتی در روابط خانوادگی، نشانه‌ای از پیچیدگی حیات زمینی است که انسان را به هوشیاری در برابر وسوسه‌ها دعوت می‌کند.

بخش سوم: زندگی موقت در زمین و رستاخیز

حیات، مرگ، و خروج از زمین

قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ (اعراف: ۲۵)

فرمود: در آن [زمین] زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن خارج می‌شوید.

قرآن کریم در این آیه، چرخه حیات انسان را به‌زیبایی ترسیم می‌کند: زندگی در زمین، مرگ در آن، و خروج از آن در روز رستاخیز. زمین، چونان گهواره‌ای است که انسان را در خود می‌پروراند، در آغوش می‌گیرد، و در نهایت، او را به سوی پروردگار بازمی‌گرداند. موقت بودن زندگی («إِلَىٰ حِينٍ») یادآور محدودیت عمر دنیوی است. در گذشته، طول عمر انسان‌ها گاه به دویست یا سیصد سال می‌رسید، اما در روزگار کنونی، به‌ندرت از صد و سی سال فراتر می‌رود. این کاهش عمر، همراه با دشواری‌های پیری، چونان آیینه‌ای است که ناپایداری دنیا را به انسان نشان می‌دهد. آیه «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» (آل‌عمران: ۱۸۵) نیز این حقیقت را تأیید می‌کند که مرگ، سرنوشتی محتوم برای هر نفسی است.

نقد خرافات در تدفین

یکی از نکات برجسته در این تفسیر، نقد خرافاتی است که در برخی فرهنگ‌ها، مانند سوزاندن مردگان، رواج دارد. این عمل، نه‌تنها با منطق بهداشتی سازگار نیست، بلکه با تعالیم قرآن کریم نیز در تضاد است. آیه «مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ» (طه: ۵۵) بر دفن در زمین و خروج از آن در رستاخیز تأکید دارد. سوزاندن مردگان، چونان تلاشی بیهوده برای گریز از این چرخه الهی است که نه‌تنها محیط زیست را آلوده می‌کند، بلکه با حکمت قرآنی در تضاد است. در مقابل، دفن، روشی پاکیزه و منطبق با آیات قرآن کریم است که انسان را به خاک بازمی‌گرداند و آماده رستاخیز می‌سازد.

درنگ: دفن، به‌عنوان روشی قرآنی و بهداشتی، انسان را به چرخه خلقت، مرگ، و رستاخیز پیوند می‌دهد و از خرافات بی‌اساس دوری می‌جوید.

بخش چهارم: نقد خرافات و تعادل در زندگی

نقد خرافات دینی و فاصله از حقیقت

یکی از نکات برجسته این تفسیر، نقد خرافاتی است که به نام دین رواج یافته و گاه انسان‌ها را از حقیقت دین دور ساخته است. برای نمونه، توصیه‌هایی چون شانه زدن سر برای دفع بیماری، نه‌تنها با عقل و علم سازگار نیست، بلکه به بدبینی نسبت به دین منجر می‌شود. این خرافات، چونان غباری است که بر چهره تابناک حقیقت دین می‌نشیند و جوانان را از مسیر هدایت دور می‌سازد. قرآن کریم در آیه «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (اسراء: ۸۵) به محدودیت دانش بشری اشاره دارد و انسان را به پرهیز از جهل و خرافه دعوت می‌کند. دعا و معنویت، برای انسان سالم و مؤمن است که در پی تقویت روح و ایمان خویش است، اما بیماران نیازمند درمان پزشکی‌اند، نه توصیه‌های غیرعلمی.

وصیت امام حسن (ع) و تعادل بین دنیا و آخرت

یکی از زیباترین بخش‌های این تفسیر، نقل وصیت امام حسن (ع) است: «كُنْ لِلدُّنْيَا كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَدًا وَكُنْ لِلْآخِرَةِ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدًا» (برای دنیا چنان باش که گویی همیشه زنده‌ای، و برای آخرت چنان که گویی فردا می‌میری). این وصیت، به ظاهر پارادوکسیکال می‌نماید، اما در حقیقت، راهنمایی است برای زیستنی متعادل. انسان باید برای دنیا تلاش کند، اما حق دیگران را لحظه به لحظه ادا نماید. این تعادل، چونان پلی است که دنیا و آخرت را به هم پیوند می‌دهد. آیه «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا» (قصص: ۷۷) نیز بر این تعادل تأکید دارد. مثال دعوای ارث در میان فرزندان، نشان‌دهنده پیامدهای مادی‌گرایی و غفلت از ادای حقوق دیگران است. انسان سبکبار، کسی است که با ادای حقوق دیگران، با دلی آرام به سوی پروردگار خویش می‌شتابد.

درنگ: وصیت امام حسن (ع) انسان را به تلاش برای دنیا و ادای حقوق دیگران برای آخرت دعوت می‌کند، تا با دلی سبکبار به سوی رستاخیز گام بردارد.

بخش پنجم: فرهنگ دفن و حیات طیبه

دفن، روشی قرآنی و پاکیزه

قرآن کریم، زمین را چونان گهواره‌ای برای حیات، مرگ، و رستاخیز انسان معرفی می‌کند. آیه «مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ» (طه: ۵۵) این چرخه را به‌زیبایی ترسیم می‌کند. دفن، روشی است که انسان را به خاک بازمی‌گرداند و با حکمت الهی سازگار است. در برخی فرهنگ‌ها، مانند استفاده از موادی خاص در مکه برای تسریع تجزیه بدن، این روش با نظافت و بهداشت همراه است. در مقابل، روش‌های غیرقرآنی مانند سوزاندن مردگان، نه‌تنها محیط زیست را آلوده می‌کند، بلکه با وعده الهی رستاخیز در تضاد است. این تفسیر، با طنزی ظریف، به روش‌های مدرن مانند دفن با بلدوزر اشاره دارد، اما بر اهمیت دفن به‌عنوان روشی پاکیزه و منطبق با قرآن کریم تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی

آیات ۲۲ تا ۲۵ سوره اعراف، چونان چراغی راهنما، انسان را به تأمل در خویشتن، دشمنی شیطان، توبه، و زندگی موقت در زمین دعوت می‌کند. اقرار آدم و حوا به خطا، درس توبه‌پذیری و فروتنی در برابر پروردگار است. هبوط به زمین، با دشمنی میان موجودات، انسان را به هوشیاری در برابر وسوسه‌ها فرا می‌خواند. زندگی در زمین، با همه نعمت‌هایش، موقت است و انسان را به سوی مرگ و رستاخیز هدایت می‌کند. نقد خرافات، چه در تدفین و چه در امور دینی، انسان را به سوی عقلانیت و پایبندی به تعالیم قرآن کریم رهنمون می‌سازد. وصیت امام حسن (ع)، چونان مشعلی فروزان، راه تعادل بین دنیا و آخرت را نشان می‌دهد. این تأملات، با زبانی فصیح و متین، می‌کوشد تا پیام‌های قرآنی را با پیوند به واقعیات زندگی بشری و تعالیم پیشوایان دین، به‌گونه‌ای روشن و اثرگذار ارائه نماید.

با نظارت صادق خادمی