در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1282

متن درس





تفسیر: قانون‌مندی اجل امت‌ها و افراد در قرآن کریم

تفسیر: قانون‌مندی اجل امت‌ها و افراد در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۸۲)

دیباچه

قرآن کریم، چونان دریایی ژرف، معارف الهی را در قالب آیات روشنگر به بشریت عرضه کرده و در این میان، آیه ۳۴ سوره اعراف، با بیانی رسا، از قانون‌مندی خلقت در پایان‌پذیری امت‌ها و افراد سخن می‌گوید. این آیه، با نگاهی عمیق به فلسفه تاریخ و قضا و قدر الهی، پرده از حقیقتی برمی‌دارد که هر موجودی، اعم از فرد یا جامعه، در چرخه هستی، دوره‌ای محدود دارد. این نوشتار، با تأمل در این آیه و شرح و بسط معانی آن، تلاش دارد تا با زبانی روشن و متین، ابعاد فلسفی، دینی و اجتماعی آن را برای مخاطبان حقیقت‌جو تبیین نماید. با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، معانی آیه در ساختاری منسجم ارائه شده تا چونان چراغی، راه شناخت نظام خلقت را روشن سازد.

متن و ترجمه آیه

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ

برای هر امتی مدتی معین است؛ پس چون مدتشان فرا رسد، نه لحظه‌ای تأخیر می‌کنند و نه پیش می‌افتند.

بخش نخست: مفهوم اجل در گستره امت‌ها و افراد

تعریف امت و اجل

واژه «امت» در قرآن کریم، به مجموعه‌ای از انسان‌ها با هویت مشترک دینی، قومی یا اجتماعی اشاره دارد. این آیه، با تأکید بر «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»، قانون‌مندی پایان‌پذیری جوامع انسانی را بیان می‌کند. همان‌گونه که هر فرد، چونان گلی در باغ هستی، دوره‌ای محدود برای شکوفایی دارد، امت‌ها نیز، به مثابه جنگلی از انسان‌ها، عمری مقدر دارند. این اصل، ریشه در نظام خلقت دارد که هر پدیده‌ای، از انسان تا جامعه، در چرخه‌ای از آغاز و انجام گرفتار است.

درنگ: امت، مجموعه‌ای از انسان‌ها با هویت مشترک است که مانند فرد، دارای اجلی مقدر است. این قانون‌مندی، بیانگر نظم الهی در حیات و ممات موجودات است.

تطبیق اجل بر فرد و جامعه

متن درس‌گفتار، با نگاهی موشکافانه، اجل را نه‌تنها برای افراد، بلکه برای امت‌ها نیز جاری می‌داند. همان‌گونه که مرگ یک فرد، چونان خاموشی شمعی در برابر باد، ناگزیر است، انقراض یک امت نیز، مانند فروپاشی بنایی عظیم، در زمان مقدر رخ می‌دهد. این تشبیه، به زیبایی نشان می‌دهد که اجل، قانونی عام است که بر فرد و جامعه یکسان جاری است.

برای نمونه، مرگ یک فرد ممکن است در پیری، بیماری یا حادثه‌ای ناگهانی رخ دهد. امت‌ها نیز، مانند امت‌های عیسی، موسی یا ابراهیم علیهم‌السلام، پس از طی دوره‌ای، به پایان می‌رسند. این پایان، ممکن است با ظهور امت جدید یا انحطاط درونی جامعه رخ دهد. به بیان درس‌گفتار، امت اسلام نیز روزی، شاید در هزاره‌های دور، به پایان خواهد رسید و جای خود را به واقعیتی دیگر خواهد داد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تبیین مفهوم اجل، نشان داد که هر فرد و امت، در نظام خلقت، عمری محدود دارد. این قانون، چونان رشته‌ای نامرئی، سرنوشت انسان‌ها و جوامع را به هم پیوند می‌زند و بر حتمیت الهی در پایان‌پذیری موجودات گواهی می‌دهد.

بخش دوم: حتمیت اجل و عدم امکان تأخیر یا تقدم

قانون‌مندی قضا و قدر

آیه با عبارت «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ»، بر حتمیت اجل تأکید دارد. این عبارت، چونان کلیدی زرین، دروازه‌ای به سوی فهم قضا و قدر الهی می‌گشاید. درس‌گفتار، با مثال‌هایی از مرگ افراد در اثر بیماری یا حوادث، و انقراض امت‌ها در اثر انحطاط یا تحولات تاریخی، این اصل را تبیین می‌کند.

برای نمونه، فردی که در بستر بیماری است، ممکن است با امکانات پزشکی عمرش طولانی شود، اما هنگامی که اجل فرا رسد، هیچ نیرویی نمی‌تواند آن را به تأخیر اندازد. امت‌ها نیز، مانند قوم عاد یا ثمود، زمانی که به انحطاط می‌رسند، چونان درختی که ریشه‌اش خشکیده، فرو می‌افتند.

درنگ: اجل، لحظه‌ای مقدر است که نه با تلاش انسانی به تأخیر می‌افتد و نه پیش از موعد فرا می‌رسد. این قانون، گواه نظم الهی در نظام خلقت است.

نقش عوامل ظاهری در تحقق اجل

درس‌گفتار، با اشاره به تأثیر عوامل ظاهری مانند پزشکی یا حوادث، بیان می‌دارد که این عوامل، تنها مبادی تحقق اجل هستند، نه تعیین‌کننده آن. برای مثال، فردی که با دارویی نادرست جان می‌سپارد یا در حادثه‌ای ناگهانی از دنیا می‌رود، در واقع اجل مقدر خود را تجربه می‌کند. این دیدگاه، مانند آینه‌ای، نقش اراده انسانی را در کنار قضا الهی نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

حتمیت اجل، چونان قانونی تغییرناپذیر، بر حیات افراد و امت‌ها حاکم است. عوامل ظاهری، مانند ابزارهای پزشکی یا رفتارهای اجتماعی، تنها بستر تحقق این اجل را فراهم می‌کنند، اما زمان نهایی آن، در قضا و قدر الهی نهفته است.

بخش سوم: تمایز دنیا و قیامت

جاودانگی دنیا در برابر فناپذیری امت‌ها

درس‌گفتار، با نقد دیدگاه‌هایی که پایان امت‌ها را به قیامت پیوند می‌زنند، بر جاودانگی دنیا تأکید دارد. دنیا، چونان تجلی اسم اعظم الهی، ازلی و ابدی است و با انقراض امت‌ها یا حتی وقوع قیامت، از بین نمی‌رود. این دیدگاه، مانند نسیمی که بر دریاچه‌ای آرام می‌وزد، ذهن را به سوی فهم عمیق‌تر از نظام خلقت هدایت می‌کند.

برای نمونه، تغییرات عظیم مانند گرمایش زمین یا مهاجرت به سیارات دیگر، تنها تحولاتی در صورت دنیا هستند، نه پایان آن. درس‌گفتار، با اشاره به آیاتی مانند «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» و «إِذَا النُّجُومُ انْتَثَرَتْ»، بیان می‌دارد که حتی با دگرگونی‌های کیهانی، دنیا به حیات خود ادامه می‌دهد.

درنگ: دنیا، چونان تجلی اسم اعظم الهی، ازلی و ابدی است و با پایان امت‌ها یا وقوع قیامت، از میان نمی‌رود.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین جاودانگی دنیا، نشان داد که امت‌ها، مانند موج‌هایی بر سطح اقیانوس هستی، پدید می‌آیند و محو می‌شوند، اما دنیا، چونان خود اقیانوس، پابرجا می‌ماند.

بخش چهارم: چرخه تاریخی ادیان و امت‌ها

پایان امت‌های پیشین و ظهور امت جدید

درس‌گفتار، با اشاره به امت‌های عیسی، موسی و ابراهیم علیهم‌السلام، بیان می‌دارد که با ظهور هر پیامبر جدید، امت پیشین به پایان می‌رسد و پیروی از دین جدید واجب می‌شود. این اصل، مانند جریانی از نور، حقیقت وحدت دین الهی را روشن می‌سازد.

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ

همانا دین نزد خدا اسلام است.

این آیه، به وحدت دین الهی (اسلام به معنای تسلیم) اشاره دارد، اما امت‌های دینی، چونان شاخه‌های درختی کهن، در دوره‌های تاریخی پدید می‌آیند و محو می‌شوند. امت اسلام نیز، روزی در آینده‌ای دور، جای خود را به واقعیتی دیگر خواهد داد.

جمع‌بندی بخش چهارم

چرخه تاریخی ادیان، مانند جریانی از رودخانه‌های معرفت، نشان می‌دهد که هر امت، در زمان خود، حامل نور الهی است، اما با پایان اجلش، جای خود را به امتی جدید می‌سپارد.

بخش پنجم: تأثیر رفتار بر طول عمر امت‌ها

نقش عدالت و ظلم در بقای امت‌ها

درس‌گفتار، با مثال‌هایی از جوامع، بیان می‌دارد که رفتار امت‌ها، مانند عدالت یا ظلم، بر طول عمرشان تأثیر می‌گذارد. حکومتی که به فساد و ظلم آلوده شود، چونان درختی بیمار، زودتر فرو می‌افتد. این اصل، مانند آینه‌ای، نقش اراده جمعی را در سرنوشت جوامع نشان می‌دهد.

درنگ: رفتار امت‌ها، مانند عدالت یا ظلم، بر طول عمرشان اثر می‌گذارد، اما اجل نهایی آن‌ها، در قضا و قدر الهی مقدر است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر نقش رفتارهای اجتماعی در بقای امت‌ها، نشان داد که عدالت، چونان آبی زلال، حیات جامعه را پایدار می‌کند، اما ظلم، مانند سمی مهلک، به انقراض آن می‌انجامد.

بخش ششم: ضرورت موضوع‌شناسی در علم دینی

چالش‌های علم دینی در فهم موضوعات

درس‌گفتار، با نگاهی نقادانه، بر ضعف علم دینی در موضوع‌شناسی تأکید دارد. موضوع‌شناسی، چونان کلیدی برای گشودن قفل احکام، پیش‌نیاز صدور فتوای صحیح است. برای نمونه، تشخیص مستی، دیوانگی یا مسائل جنسیتی، نیازمند شناخت دقیق موضوعات است. درس‌گفتار، با اشاره به ناتوانی در فهم موضوعات جدید مانند افراد خنثی یا دوجنسیتی، بر ضرورت بازنگری در روش‌های علمی تأکید می‌کند.

درنگ: موضوع‌شناسی، پیش‌نیاز صدور احکام صحیح است. بدون شناخت دقیق موضوعات، احکام دینی ناکارآمد و ناقص خواهند بود.

نقد باورهای نادرست در احکام

درس‌گفتار، با مثال‌هایی مانند حرمت گوشت خوک یا مصرف ماهی بدون فلس، باورهای غیرمستند را نقد می‌کند. این باورها، مانند غباری بر آینه حقیقت، نتیجه فقدان موضوع‌شناسی هستند. برای نمونه، چاقی برخی جوامع نه به دلیل مصرف خوک، بلکه به سبب پرخوری است. این نقد، مانند نسیمی، غبار جهل را از چهره احکام می‌زداید.

جمع‌بندی بخش ششم

موضوع‌شناسی، چونان چراغی در تاریکی، راه صدور احکام صحیح را روشن می‌کند. علم دینی، برای پاسخگویی به نیازهای روز، نیازمند بازنگری و شناخت دقیق موضوعات است.

بخش هفتم: تنوع زیستی و اجتماعی انسان‌ها

پیچیدگی‌های زیستی و اجتماعی

درس‌گفتار، با اشاره به تنوع نژادی، جنسیتی و زیستی انسان‌ها، دیدگاه‌های کلیشه‌ای مانند تقسیم‌بندی ساده زن و مرد را نقد می‌کند. انسان‌ها، مانند رنگین‌کمانی از خلقت، در تنوعی بی‌پایان آفریده شده‌اند. این تنوع، مانند باغی پر از گل‌های گوناگون، نیازمند شناخت دقیق در علوم دینی و اجتماعی است.

درنگ: تنوع زیستی و اجتماعی انسان‌ها، نیازمند شناخت دقیق در علوم دینی است تا احکام با واقعیت‌های انسانی سازگار باشند.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با تأکید بر تنوع خلقت، نشان داد که فهم دقیق انسان، پیش‌نیاز احکام و علوم دینی است. این شناخت، مانند پلی، دین را به واقعیت‌های زندگی پیوند می‌زند.

بخش هشتم: اجل معلق و اجل حتمی

تبیین مفهوم اجل معلق

درس‌گفتار، با اشاره به مفهوم سنتی «اجل معلق» (مرگ ناگهانی مانند تصادف)، بیان می‌دارد که هر نوع مرگ، بخشی از اجل مقدر است. عوامل ظاهری، مانند اشتباهات انسانی یا حوادث، تنها بستر تحقق اجل هستند. این دیدگاه، مانند آینه‌ای، نقش اراده انسانی را در کنار قضا الهی نشان می‌دهد.

درنگ: اجل معلق، بخشی از اجل مقدر است. عوامل ظاهری، مانند حوادث، تنها مبادی تحقق آن هستند.

جمع‌بندی بخش هشتم

اجل، چونان مقصدی ناگزیر، در زمان مقدر فرا می‌رسد. عوامل ظاهری، تنها مسیر رسیدن به این مقصد را هموار می‌کنند.

نتیجه‌گیری نهایی

تفسیر آیه ۳۴ سوره اعراف، چونان گوهری درخشان، قانون‌مندی خلقت را در پایان‌پذیری امت‌ها و افراد آشکار می‌سازد. این آیه، با بیانی رسا، از نظم الهی در حیات و ممات موجودات سخن می‌گوید. درس‌گفتار، با نگاهی عمیق و نقادانه، نه‌تنها معانی این آیه را تبیین کرده، بلکه با نقد ضعف‌های علم دینی و تأکید بر موضوع‌شناسی، راهی نو به سوی فهم دقیق‌تر احکام و معارف دینی گشوده است. دنیا، چونان اقیانوسی بی‌کران، جاودانه است، اما امت‌ها و افراد، مانند موج‌هایی بر سطح آن، پدید می‌آیند و محو می‌شوند. این نوشتار، با زبانی فاخر و ساختاری منسجم، تلاش کرد تا این معارف را به گونه‌ای روشن و دلنشین برای حقیقت‌جویان ارائه نماید.

با نظارت صادق خادمی