در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1298

متن درس





تفسیر: رحمت الهی و احیای زمین و انسان در پرتو آیات قرآن کریم

تفسیر: رحمت الهی و احیای زمین و انسان در پرتو آیات قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۹۸)

دیباچه

این نوشتار به تبیین و تحلیل آیه ۵۵ سوره اعراف از قرآن کریم می‌پردازد که با بیانی ژرف، نظام خلقت الهی را در قالب ارسال بادها، نزول باران، احیای زمین‌های مرده و قیاس آن با رستاخیز انسان‌ها به تصویر می‌کشد. این آیه، همچون آیینه‌ای روشن، حکمت و رحمت بی‌کران پروردگار را در طبیعت و حیات بشری منعکس می‌سازد. مفسر با زبانی شیوا و تمثیلاتی بدیع، از زمین به مثابه مادری یاد می‌کند که با رحمت الهی سیراب شده و ثمراتش را به آدمیان ارزانی می‌دارد. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه و تأمل در معانی آن، کوشیده است تا پیام‌های الهی را با بیانی روشن و ساختاری منسجم برای مخاطبان علاقه‌مند به معارف قرآنی تبیین نماید. در این مسیر، با بهره‌گیری از پیوندهای معنایی و تحلیل‌های عرفانی، مفاهیم قرآنی با مصادیق عینی و طبیعی پیوند خورده و مسئولیت انسان در حفظ زمین و شکر نعمت‌های الهی برجسته شده است.

بخش یکم: رحمت الهی در نظام خلقت

ارسال بادها: نوید رحمت پروردگار

قرآن کریم در آیه ۵۵ سوره اعراف، با بیانی حکیمانه، از ارسال بادها به‌عنوان بشارت رحمت الهی سخن می‌گوید. این آیه، که چون نگینی در میان آیات الهی می‌درخشد، نظام خلقت را به‌گونه‌ای توصیف می‌کند که هر جزء آن، از باد تا باران، در خدمت حیات و رحمت است.

هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ

اوست که بادها را به‌عنوان نوید پیشاپیش رحمتش می‌فرستد.

مفسر، بادها را چون پیکانی می‌داند که خبر از رحمت الهی می‌آورد. این بادها، گاه سرد و گاه گرم، با تنوع و تکثر خود، مقدمه‌ای برای نزول باران و احیای زمین هستند. واژه «بُشْرًا» در این آیه، به‌سان نوید بهاری است که دل‌های خسته را به آمدن رحمت الهی امیدوار می‌سازد. این دیدگاه، با دیگر آیات قرآن کریم، مانند آیه ۴۶ سوره روم، همخوانی دارد که بادها را نشانه‌هایی از رحمت پروردگار معرفی می‌کند. مفسر با تأکید بر این معنا، باد را نه‌تنها عنصری طبیعی، بلکه نشانه‌ای الهی می‌داند که در خدمت حیات و رحمت است.

درنگ: بادها، به‌عنوان پیشاهنگ رحمت الهی، با تنوع و تکثر خود، نوید حیات و سرسبزی را به زمین می‌رسانند و انسان را به تأمل در حکمت الهی دعوت می‌کنند.

فرآیند خلقت: از ابر تا ثمرات

آیه شریفه، با توصیفی دقیق، فرآیند خلقت را از حمل ابرهای سنگین تا نزول باران و رویش ثمرات زمین شرح می‌دهد:

حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ

تا آن‌گاه که ابرهای سنگین را بردارند، آن را به سوی سرزمین مرده‌ای سوق می‌دهیم، پس به آن آب فرو می‌فرستیم و با آن از هر گونه میوه‌ای برمی‌آوریم.

مفسر این فرآیند را چون رشته‌ای از مهر الهی می‌بیند که از آسمان به زمین امتداد می‌یابد. ابرهای سنگین، که با لطافت و حکمت الهی سوق داده می‌شوند، به سرزمین‌های خشک و مرده حیات می‌بخشند. نزول آب، چون جانی تازه در کالبد زمین دمیده می‌شود و ثمرات گوناگون، از درختان سرسبز تا میوه‌های رنگارنگ، از دل خاک سر برمی‌آورند. این فرآیند، نشانه‌ای از نظم و حکمت الهی است که هر جزء آن به اذن پروردگار به انجام می‌رسد. مفسر با اشاره به بارورسازی ابرها در دنیای مدرن، این فرآیند را با علم روز پیوند می‌زند، اما تأکید دارد که همه این امور، در نهایت، به اراده الهی وابسته است.

قیاس احیای زمین با رستاخیز

یکی از ژرف‌ترین معانی این آیه، قیاس احیای زمین‌های مرده با رستاخیز انسان‌هاست:

كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

این‌گونه مردگان را [نیز] برمی‌انگیزیم، باشد که متذکر شوید.

مفسر این قیاس را چون پلی میان طبیعت و آخرت می‌بیند. همان‌گونه که زمین خشک و بی‌جان با نزول باران زنده می‌شود، انسان‌های درگذشته نیز در روز رستاخیز با قدرت الهی حیات می‌یابند. این تشبیه، انسان را به تأمل در قدرت بی‌انتهای پروردگار دعوت می‌کند. مفسر با بیانی شاعرانه، از مردگان در قبر سخن می‌گوید که چون استخوان‌های پوسیده در خاک، با نفخه الهی جان می‌گیرند. این قیاس، که در آیاتی دیگر مانند آیه ۹ سوره فاطر نیز تکرار شده، انسان را به معرفت و تذکر فرا می‌خواند.

درنگ: احیای زمین‌های مرده با باران، تمثیلی از رستاخیز انسان‌هاست که قدرت بی‌کران الهی را در بازآفرینی حیات به نمایش می‌گذارد.

بخش دوم: زمین طیب و خبیث و تأثیر اعمال انسان

تفاوت زمین طیب و خبیث

قرآن کریم در ادامه آیه، به تفاوت میان زمین پاک و ناپاک اشاره می‌کند:

وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا

و سرزمین پاک، گیاهش به اذن پروردگارش برمی‌آید، و آن که ناپاک است جز اندک و ناچیز چیزی از آن بیرون نمی‌آید.

مفسر زمین طیب را به سرزمین‌های حاصلخیز، مانند مناطق سرسبز شمال ایران، و زمین خبیث را به زمین‌های خشک و شور، مانند برخی نواحی قم، تشبیه می‌کند. زمین طیب، چون مادری مهربان، با باران الهی سیراب شده و ثمرات رنگارنگ به بار می‌آورد، اما زمین خبیث، چون سینه‌ای خشکیده، جز نکبت و ناچیز چیزی تولید نمی‌کند. این تفاوت، نه‌تنها به تنوع طبیعی زمین‌ها اشاره دارد، بلکه در نگاهی عرفانی، به قلب‌های پاک و ناپاک انسان‌ها نیز دلالت می‌کند. مفسر با استناد به تفاسیر عالمان دینی، زمین طیب را نمادی از قلب مؤمن می‌داند که با ایمان و عمل صالح، خیرات و برکات الهی را جذب می‌کند، در حالی که قلب خبیث، جز شر و نکبت نتیجه نمی‌دهد.

درنگ: زمین طیب و خبیث، تمثیلی از قلب‌های پاک و ناپاک است که با ایمان و عمل صالح، خیرات الهی را جذب کرده یا از آن محروم می‌مانند.

نقد تخریب منابع طبیعی

مفسر با لحنی عالمانه، از تخریب منابع طبیعی، مانند حفر بی‌رویه چاه‌ها، انتقاد می‌کند و زمین را به سینه مادری تشبیه می‌کند که اگر خشک شود، به جای شیر، خون می‌دهد. او معتقد است که چنین اقداماتی زمین را به باتلاق و لجنزار تبدیل می‌کند و از تولید خیرات بازمی‌دارد.

این نقد، با آیات قرآن کریم در نهی از فساد در زمین، مانند آیه ۵۴ سوره اعراف، همخوانی دارد. مفسر با اشاره به وضعیت برخی مناطق ایران، مانند خشک شدن دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، هشدار می‌دهد که دستکاری بی‌رویه در طبیعت، زمین را از حالت طیب به خبیث می‌کشاند. او با تمثیلی بدیع، زمین را مادری زنده می‌داند که با بی‌مهری انسان، توان حیات‌بخشی خود را از دست می‌دهد. این دیدگاه، با اصول اخلاق زیست‌محیطی در اسلام سازگار است که انسان را به حفظ امانت الهی در زمین دعوت می‌کند.

درنگ: تخریب منابع طبیعی، چون خشکاندن سینه مادر زمین است که با بی‌مهری انسان، به جای خیرات، به باتلاق و نکبت می‌انجامد.

بخش سوم: تنوع خلقت و حکمت الهی

تصریف آیات: نشانه‌های الهی در تنوع طبیعی

قرآن کریم در پایان آیه، به تصریف آیات الهی اشاره می‌کند:

كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ

این‌گونه آیات را برای مردمی که سپاس می‌گزارند، گونه‌گون می‌کنیم.

مفسر این عبارت را به تنوع در نشانه‌های الهی، از آب و باد تا خاک و ثمرات، تفسیر می‌کند. او با اشاره به تفاوت‌های جغرافیایی، مانند سرسبزی شمال و خشکی قم، تأکید دارد که هر منطقه‌ای خیرات خاص خود را دارد، گاه آب و گاه طلا. این تنوع، نشانه حکمت الهی است که خلقت را با نظمی شگفت‌انگیز آفریده است. مفسر با بیانی شاعرانه، از زمین‌های گوناگون سخن می‌گوید که هرکدام چون سازی در ارکستر خلقت، نغمه‌ای خاص می‌نوازند.

درنگ: تنوع در خلقت، از آب و باد تا خاک و ثمرات، نشانه حکمت الهی است که انسان را به شکر و تأمل در آیات پروردگار دعوت می‌کند.

شکر و تأثیر آن بر خیرات

مفسر «لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ» را به مردمی نسبت می‌دهد که با شکر نعمت‌های الهی، از خیرات و برکات بهره‌مند می‌شوند. او با نقدی ظریف، از کلیشه‌هایی مانند ارتباط باران با ظواهر دینی پرهیز می‌کند و تأکید دارد که خیرات به اعمال درونی و اخلاص انسان بستگی دارد. مفسر با مثالی از زنی شمالی که از خشکی قم گلایه می‌کرد، یادآوری می‌کند که هر منطقه‌ای خیرات خاص خود را دارد و شکر، کلید بهره‌مندی از این نعمات است.

این دیدگاه، با آیه ۷ سوره ابراهیم همخوانی دارد که شکر را عامل افزایش نعمت می‌داند. مفسر با بیانی عالمانه، شکر را نه‌تنها سپاس زبانی، بلکه شناخت و استفاده درست از نعمت‌ها می‌داند که زمین و انسان را به سوی خیر و برکت هدایت می‌کند.

بخش چهارم: نقد سوءاستفاده از علم دینی و مسئولیت انسان

نقد سوءاستفاده از علم دینی

مفسر با لحنی عالمانه، از کسانی که با سوءاستفاده از علم دینی، ادعای پارسایی می‌کنند، اما در عمل به گناه و ظلم آلوده‌اند، انتقاد می‌کند. او زمین خبیث را به انسان‌هایی تشبیه می‌کند که با نان حرام و اعمال ناپاک، خیرات را از خود و جامعه سلب می‌کنند. مفسر با طنزی معنادار، حتی خود را با پیامبر اکرم (ص) مقایسه می‌کند و می‌گوید که سخن پیامبر از او فصیح‌تر بود، اما تأکید دارد که علم دینی باید با اخلاص همراه باشد.

این نقد، با آیات قرآن کریم در نکوهش نفاق، مانند آیه ۸ سوره منافقون، همخوانی دارد. مفسر با این رویکرد، بر لزوم اخلاص در علم دینی و پرهیز از ریا تأکید می‌کند و هشدار می‌دهد که سوءاستفاده از دین، زمین و انسان را به نکبت می‌کشاند.

درنگ: سوءاستفاده از علم دینی، چون زمینی خبیث، جز نکبت و ناچیز نتیجه نمی‌دهد و اخلاص، کلید بهره‌مندی از خیرات الهی است.

زمین خبیث و انسان خبیث

مفسر زمین خبیث را به انسان‌هایی تشبیه می‌کند که با گناه و ظلم، خیرات را از خود و جامعه سلب می‌کنند. او با بیانی عمیق، می‌گوید که زمینی که سال‌ها در آن گناه شود، چون باتلاقی می‌شود که دیگر چیزی جز لجن تولید نمی‌کند. این تشبیه، ریشه در نگاه عرفانی به زمین و انسان دارد که قلب ناپاک را به زمینی خشک و بی‌ثمر مانند می‌کند.

مفسر با اشاره به وضعیت برخی مناطق، مانند دریاچه ارومیه یا قم، که به دلیل سوءمدیریت منابع خشک شده‌اند، هشدار می‌دهد که گناه و ظلم، خیرات و برکات را از زمین و انسان سلب می‌کند. این دیدگاه، با مفهوم عرفانی قلب به‌عنوان زمینی که با ایمان بارور می‌شود، همخوانی دارد و انسان را به پرهیز از گناه و حفظ امانت الهی دعوت می‌کند.

بخش پنجم: جمع‌بندی و تأملات نهایی

تفسیر آیه ۵۵ سوره اعراف، چون نوری از قرآن کریم، رحمت و حکمت الهی را در نظام خلقت به نمایش می‌گذارد. این آیه، با توصیف فرآیند ارسال بادها، نزول باران و احیای زمین‌های مرده، انسان را به تأمل در قدرت بی‌کران پروردگار دعوت می‌کند. مفسر با بیانی ژرف و تمثیلاتی بدیع، زمین را به مادری زنده تشبیه می‌کند که با رحمت الهی سیراب شده و ثمراتش را به انسان ارزانی می‌دارد. او با نقد تخریب منابع طبیعی و سوءاستفاده از علم دینی، بر مسئولیت انسان در حفظ زمین و شکر نعمت‌های الهی تأکید دارد.

تفاوت زمین طیب و خبیث، نه‌تنها به تنوع طبیعی خلقت اشاره دارد، بلکه تمثیلی از قلب‌های پاک و ناپاک است که با ایمان و عمل صالح، خیرات الهی را جذب می‌کنند یا از آن محروم می‌مانند. این تفسیر، انسان را به شکر، اخلاص و حفظ امانت الهی در زمین دعوت می‌کند و هشدار می‌دهد که گناه و ظلم، زمین و انسان را به نکبت می‌کشاند. در نهایت، این آیه چون آیینه‌ای است که حکمت و رحمت الهی را در خلقت و رستاخیز به نمایش می‌گذارد و انسان را به سوی معرفت و شکر هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی