در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1309

متن درس

 

تفسیر: تحلیل آیات ۸۰ تا ۸۴ سوره اعراف با تأکید بر فساد قوم لوط و پیامدهای آن

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۰۹)

دیباچه

این نوشتار به بررسی و تحلیل آیات ۸۰ تا ۸۴ سوره اعراف از قرآن کریم می‌پردازد که به داستان حضرت لوط علیه‌السلام و مواجهه او با فساد اخلاقی قومش اختصاص دارد. این آیات، با بیانی موجز و ژرف، تصویری از انحطاط اخلاقی و معنوی قومی را ترسیم می‌کنند که در برابر دعوت پیامبرشان به پاکی و تقوا، نه‌تنها مقاومت کردند، بلکه او و پیروانش را به دلیل پاکدامنی طرد نمودند. این متن، با تکیه بر درس‌گفتارهای تفسیری و تحلیل‌های عمیق، تلاش دارد تا مفاهیم قرآنی را با زبانی فصیح و ساختاری منظم برای مخاطبان علاقه‌مند به معارف دینی ارائه دهد. با بهره‌گیری از تلویحات ادبی و پیوندهای معنایی، این نوشتار درصدد است تا پیام‌های عبرت‌آموز این آیات را در پرتو مسائل معاصر روشن سازد.

بخش نخست: زمینه تاریخی و قرآنی داستان لوط علیه‌السلام

معرفی آیات مورد بحث

آیات ۸۰ تا ۸۴ سوره اعراف، روایتی از مأموریت حضرت لوط علیه‌السلام را بازگو می‌کنند که در برابر قومی به نهی از منکر پرداختند. این آیات، با بیانی فشرده، به گناه بی‌سابقه قوم لوط، پاسخ گستاخانه آن‌ها، نجات پیامبر و خاندانش، و سرانجام عذاب الهی اشاره دارند. متن این آیات به شرح زیر است:

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ۝ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ۝ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ۝ فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ۝ وَأ parleمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ

و لوط را هنگامی که به قومش گفت: آیا کار زشتی را مرتکب می‌شوید که پیش از شما هیچ‌کس از جهانیان آن را انجام نداده بود؟ همانا شما از روی شهوت به جای زنان، با مردان درمی‌آمیزید، بلکه شما قومی اسراف‌کار هستید. و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: آن‌ها را از شهرتان بیرون کنید، زیرا این‌ها مردمانی هستند که پاکدامنی می‌ورزند. پس او و خاندانش را نجات دادیم، جز همسرش که از بازماندگان [در عذاب] بود. و بر آن‌ها بارانی [از عذاب] باراندیم؛ پس بنگر که سرانجام مجرمان چگونه بود.

زمینه تاریخی و قرآنی

داستان لوط علیه‌السلام در قرآن کریم، روایتی است از قومی که در سرزمینی نامعلوم، احتمالاً در منطقه شامات، به انحراف اخلاقی گرفتار شدند. بر اساس آیات قرآن کریم، این قوم به گناهی بی‌سابقه روی آوردند که پیش از آن در تاریخ بشری دیده نشده بود. این گناه، که در آیات به «فاحشه» تعبیر شده، به معنای درآمیختن مردان با مردان به جای زنان است، عملی که نظم طبیعی خلقت را بر هم می‌زند. لوط علیه‌السلام، به‌عنوان پیامبری الهی، مأمور بود تا قومش را از این فساد بازدارد، اما با مقاومت و انکار آن‌ها مواجه شد.

درنگ: بی‌سابقه بودن گناه قوم لوط

عبارت قرآنی «مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ» بر بی‌سابقه بودن گناه قوم لوط دلالت دارد. این ویژگی، که مبتنی بر وحی الهی است، نشان‌دهنده عمق انحراف این قوم است که عملی مغایر با فطرت انسانی را در پیش گرفتند.

بخش دوم: تحلیل گناه قوم لوط و پیامدهای آن

ماهیت فاحشه: نقض نظم خلقت

لوط علیه‌السلام قوم خود را به دلیل ارتکاب «فاحشه» مورد سرزنش قرار داد. این فاحشه، که در آیه ۸۱ سوره اعراف به «إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ» توصیف شده، عملی است که نه‌تنها از نظر اخلاقی ناپسند است، بلکه نظم طبیعی خلقت را مختل می‌سازد. این عمل، به جای تولید نسل و حفظ بقای نوع بشر، به ضایع شدن نطفه و توقف چرخه حیات منجر می‌شود. این انحراف، چونان قطع ریشه‌های حیات، جامعه را به سوی زوال می‌کشاند.

درنگ: اسراف در نطفه

عبارت «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» به اسراف قوم لوط اشاره دارد که نطفه، این هدیه الهی برای تولید نسل، را به هدر داده و از مسیر طبیعی آن خارج کردند. این اسراف، نقض هدف خلقت و عملی غیرمتناسب با حکمت آفرینش است.

پاسخ قوم: طرد پاکدامنان

قوم لوط، در پاسخ به نهی از منکر پیامبرشان، نه‌تنها از گناه خود دفاع کردند، بلکه او و پیروانش را به دلیل پاکدامنی مورد تمسخر و طرد قرار دادند: «أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ». این پاسخ، چونان آینه‌ای، عمق فساد اخلاقی و معنوی قوم را نمایان می‌سازد که پاکی و تقوا را نه‌تنها نپذیرفتند، بلکه آن را به سخره گرفتند.

درنگ: دشمنی با پاکی

طرد لوط و پیروانش به دلیل «یتطهرون» بودن، نشانه اوج انحطاط قوم است. این رفتار، که پاکدامنی را جرم می‌شمرد، نشان‌دهنده سقوط اخلاقی جامعه‌ای است که ارزش‌های الهی را وارونه می‌بیند.

نجات لوط و خاندانش

قرآن کریم در آیه ۸۳ می‌فرماید: «فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ». خداوند لوط و خاندانش را نجات داد، جز همسرش که به دلیل همراهی با گناهکاران، در زمره هلاک‌شدگان قرار گرفت. واژه «اهل» در اینجا به نزدیکان مؤمن لوط اشاره دارد، نه صرفاً خانواده خونی. همسر لوط، به دلیل انحراف فکری یا عملی، از رحمت الهی محروم ماند.

درنگ: رحمت و عدالت الهی

نجات لوط و خاندانش و هلاکت همسرش، جلوه‌ای از عدالت الهی است که مؤمنان را در پناه خود می‌گیرد و گناهکاران را به سزای اعمالشان می‌رساند.

عذاب الهی: باران سوء

آیه ۸۴ سوره اعراف می‌فرماید: «وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ». این «مطر» یا باران، نه باران رحمت، بلکه عذابی آسمانی بود که قوم گناهکار را نابود کرد. این عذاب، چونان سیلی ویرانگر، نتیجه طبیعی گناه و سرپیچی از فرمان الهی بود.

درنگ: عاقبت گناه

عبارت «فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ» دعوتی است به تأمل در سرانجام گناهکاران، که نابودی و هلاکت است. این پیام، هشداری ابدی برای بشریت است.

بخش سوم: درس‌های عرفانی و اجتماعی

فساد و زوال ایمان

گناه قوم لوط، به‌ویژه فاحشه، نشانه‌ای از انحطاط ایمانی است. هنگامی که معصیت در جامعه ریشه دواند، ایمان و خداپرستی چون برگ خزان‌زده از شاخه وجود فرو می‌ریزد. این انحراف، نه‌تنها نظم اجتماعی را بر هم می‌زند، بلکه قلب‌ها را از نور ایمان تهی می‌سازد.

درنگ: رابطه گناه و ایمان

فساد اخلاقی، چون سمی مهلک، ایمان را زایل می‌کند. هنگامی که گناه در جامعه‌ای ریشه دواند، دیگر جایی برای خداپرستی و تقوا باقی نمی‌ماند.

مقایسه با دنیای معاصر

این آیات، چونان آینه‌ای، شباهت‌هایی را با مسائل دنیای معاصر نمایان می‌سازند. شیوع رفتارهای مغایر با فطرت انسانی، مانند آنچه در قوم لوط دیده شد، به تعطیلی نکاح و کاهش تولید نسل منجر می‌شود. این وضعیت، که گاه ریشه در فقر و مشکلات اجتماعی دارد، هشداری است به جوامع مدرن که از مسیر فطرت و اخلاق دور می‌افتند.

درنگ: چالش‌های اخلاقی مدرن

گسترش فسادهای اخلاقی در دنیای معاصر، مانند قوم لوط، به زوال نهاد خانواده و کاهش نسل منجر می‌شود، که پیامدهایی ویرانگر برای جامعه دارد.

نقد ایمان صوری

برخی در جوامع دینی، از آیین و مناسک برای منافع مادی بهره می‌برند، مانند سوءاستفاده از نذورات در سقاخانه‌ها. این رفتار، که در تضاد با صداقت قوم لوط در گناهشان بود، نشانه‌ای از انحراف در علم دینی است که به جای هدایت، به کاسبی تبدیل می‌شود.

درنگ: صداقت در برابر ریا

قوم لوط در گناه خود صادق بودند، اما سوءاستفاده از دین برای منافع مادی، نشانه ریاکاری و انحراف از حقیقت دین است.

بخش چهارم: نقش لوط علیه‌السلام و سبک بلاغی قرآن کریم

نقش لوط: نهی از منکر

برخلاف پیامبران پیشین که بر توحید تأکید داشتند، لوط علیه‌السلام بر نهی از منکر تمرکز کرد. او بدون ورود به مباحث توحیدی، قومش را از فاحشه‌ای که نظم خلقت را بر هم می‌زد، بازداشت. این نقش، نشان‌دهنده شدت فساد قوم بود که جایی برای بحث ایمان باقی نگذاشته بود.

درنگ: تمرکز بر اصلاح اخلاقی

لوط علیه‌السلام، به دلیل عمق فساد قوم، به جای دعوت به توحید، بر نهی از فاحشه تمرکز کرد، که نشانه‌ای از اولویت اصلاح اخلاقی در شرایط بحرانی است.

سبک نموذجی قرآن کریم

آیات مورد بحث، سال‌ها تاریخ را در چند جمله فشرده کرده‌اند. این سبک نموذجی، که چون چکیده‌ای از یک داستان بلند است، برای عبرت‌گیری و بیداری مخاطب طراحی شده است، نه شرح کامل وقایع.

درنگ: فشردگی و عبرت‌آموزی

سبک نموذجی قرآن کریم، با فشرده‌سازی تاریخ در آیات کوتاه، مخاطب را به تأمل و عبرت‌گیری از سرنوشت اقوام گذشته دعوت می‌کند.

جمع‌بندی

آیات ۸۰ تا ۸۴ سوره اعراف، چونان چراغی در تاریکی، راه حقیقت و تقوا را روشن می‌سازند. داستان لوط علیه‌السلام، هشداری است به بشریت که گناه و فساد، حتی اگر با صداقت همراه باشد، به نابودی منجر می‌شود. این آیات، با بیانی فشرده و عمیق، رابطه میان فساد و زوال ایمان را نشان می‌دهند و مخاطب را به پرهیز از انحراف و تقویت تقوا دعوت می‌کنند. تأمل در این آیات، چونان سفری به اعماق تاریخ، درس‌هایی ابدی برای ساختن جامعه‌ای پاک و معنوی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی