در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1310

متن درس

 

تفسیر: دعوت شعیب به توحید و عدالت در آیات سوره اعراف

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۱۰)

دیباچه

این نوشتار به بررسی و تبیین آیات ۸۵ تا ۸۶ سوره اعراف از قرآن کریم می‌پردازد که به رسالت حضرت شعیب (ع) و دعوت او به قوم مدین اختصاص دارد. این آیات، که دعوتی به توحید، عدالت در معاملات و پرهیز از فساد را در بر دارند، با نگاهی عمیق و عرفانی تفسیر شده و با تمثیلات و حکایاتی از زندگی روزمره، به‌گونه‌ای تبیین گردیده که مفاهیم قرآنی را در قالبی روشن و معنوی به تصویر می‌کشد. هدف این نوشتار، انتقال پیام‌های الهی در این آیات با زبانی فصیح و ساختاری منسجم است که پیوند میان ایمان، عمل صالح و اصلاح اجتماعی را برجسته می‌سازد.

بخش یکم: زمینه تاریخی و قرآنی رسالت شعیب

اخوت شعیب با قوم مدین

قرآن کریم در آیه ۸۵ سوره اعراف، شعیب را «أَخَاهُمْ» (برادر قوم مدین) معرفی می‌کند، که نشان‌دهنده پیوند عمیق او با قومش از منظر خویشاوندی و زیست‌گاه است. برخلاف حضرت لوط (ع) که در میان قوم خود غریبه بود، شعیب از دل جامعه مدین برخاست و این قرابت، اعتماد و تأثیرگذاری دعوت او را تقویت کرد. این اخوت، نه‌تنها پیوندی اجتماعی، بلکه نشانه‌ای از نقش هدایتگرانه او به‌عنوان شخصیتی بومی است که با فرهنگ و نیازهای قوم خود آشناست.

متن آیه و ترجمه

وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

و به‌سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید که جز او برای شما خدایی نیست. همانا نشانه‌ای روشن از پروردگارتان برای شما آمده است. پس پیمانه و ترازو را تمام کنید و از اموال مردم چیزی نکاهید و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید. این برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید.

دعوت به توحید: عبادت به‌جای باور صرف

شعیب در دعوت خود، قومش را به عبادت خدای یگانه فرا می‌خواند: «يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ». این دعوت، فراتر از پذیرش ذهنی خدا، بر عملی ساختن ایمان از طریق عبادت تأکید دارد. مفسر با تمثیلی زیبا، این توحید را به قصه «یکی بود، یکی نبود» تشبیه می‌کند که جز خدای یکتا، هیچ موجودی در حقیقت وجود ندارد. این نگاه، توحید را نه‌تنها یک باور، بلکه حضوری قلبی و عملی می‌داند که در زندگی روزمره متجلی می‌شود.

درنگ: توحید حضوری

دعوت شعیب به توحید، فراخوانی به عبادت عملی است که ایمان را از سطح باور ذهنی به تجربه‌ای عینی و قلبی ارتقا می‌دهد.

بخش دوم: نشانه‌های الهی و اصلاح اجتماعی

بینه: نشانه‌ای قلبی و وصولی

عبارت «قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» به نشانه‌ای روشن از جانب پروردگار اشاره دارد. مفسر این بینه را نه معجزه‌ای مادی یا استدلالی فلسفی، بلکه شهودی حضوری و قلبی تفسیر می‌کند که در دل مؤمنان وصول می‌یابد. این نشانه، مانند نوری است که در قلب روشن می‌شود و انسان را به‌سوی حقیقت هدایت می‌کند، بی‌آنکه به استدلال‌های پیچیده نیازی داشته باشد.

عدالت در معاملات: اوفوا الکیل والمیزان

شعیب قوم خود را به رعایت پیمانه و ترازو و پرهیز از کم‌فروشی دعوت می‌کند: «فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ». مفسر با ذکر خاطره‌ای از کودکی خود در یخ‌فروشی، به اهمیت اندازه‌گیری دقیق در معاملات اشاره می‌کند. او شرح می‌دهد که چگونه در کودکی، به دلیل ناآشنایی با ترازو، مورد سرزنش قرار گرفت و این تجربه را به‌عنوان درسی عملی از عدالت در معاملات به یاد می‌آورد. این حکایت، مانند آینه‌ای است که ضرورت رعایت انصاف در تعاملات اجتماعی را منعکس می‌کند.

درنگ: عدالت عملی

رعایت پیمانه و ترازو، نمادی از عدالت اجتماعی است که ایمان را در عمل به منصه ظهور می‌رساند.

پرهیز از فساد پس از اصلاح

عبارت «وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا» قوم را از فساد پس از اصلاح الهی بازمی‌دارد. مفسر، کم‌فروشی را خود نوعی فساد می‌داند که نظم اجتماعی را برهم می‌زند. اصلاح الهی، قاعده‌ای است که با نزول بینه و دعوت به عدالت، جامعه را به‌سوی نظم و صلاح هدایت می‌کند. این دعوت، مانند جریانی زلال است که پس از پاک‌سازی زمین، از آلودگی دوباره آن جلوگیری می‌کند.

بخش سوم: ایمان و عمل صالح

خیر ایمان و عمل صالح

قرآن کریم در پایان آیه ۸۵ می‌فرماید: «ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». مفسر این عبارت را نشانه برتری ایمان و عمل صالح می‌داند. او ایمان را اصل و عمل صالح را مکمل آن معرفی می‌کند، مانند درختی که ریشه‌اش ایمان و شاخه‌هایش اعمال نیک است. این تلفیق، جامعه را به‌سوی خیر و سعادت هدایت می‌کند.

تفاوت دعوت شعیب با قوم لوط

مفسر با مقایسه دعوت شعیب و لوط، به تفاوت‌های بنیادین میان این دو رسالت اشاره می‌کند. قوم لوط در فساد اخلاقی (فاحشه) غرق بودند و ایمان در آن‌ها زایل شده بود، اما شعیب بر توحید و عدالت تأکید داشت تا جامعه را اصلاح کند. این تفاوت، مانند دو مسیر متضاد است: یکی به‌سوی تباهی و دیگری به‌سوی رستگاری.

درنگ: تنوع رسالت انبیا

دعوت شعیب به توحید و عدالت، در برابر فساد اخلاقی قوم لوط، نشان‌دهنده تنوع رسالت انبیا در مواجهه با چالش‌های مختلف است.

بخش چهارم: نقد علم دینی و نقش انبیا

نقد استدلال‌های عقلی در برابر ایمان حضوری

مفسر استدلال‌های عقلی برای اثبات وجود خدا را ناکافی می‌داند و ایمان را امری حضوری و وصولی می‌خواند که به هدایت مربیان الهی (انبیا) وابسته است. او علم دینی را برای کسب دانش و معیشت مفید، اما برای دستیابی به ایمان ناکافی می‌داند. این دیدگاه، مانند نوری است که از قلب مؤمن می‌تابد و به استدلال‌های خشک فلسفی نیازی ندارد.

نقش انبیا: مربیان معنوی

انبیا، به‌ویژه شعیب، به‌عنوان مربیانی معنوی معرفی می‌شوند که با بینه حضوری، ایمان را در دل‌ها بیدار می‌کنند. شعیب، زمینه‌ساز این بینه است، نه خود آن، مانند باغبانی که خاک را برای رویش آماده می‌کند، اما رشد بذر به اراده الهی وابسته است.

درنگ: نقش هدایتگرانه انبیا

انبیا با ارائه بینه‌های حضوری، دل‌ها را به‌سوی ایمان و عمل صالح هدایت می‌کنند.

بخش پنجم: ذکر و خطر زیاده‌روی

ایمان حضوری و ذکرهای الهی

مفسر ایمان را با ذکرهایی مانند «لا إله إلا الله» و «شهد الله أنه لا إله إلا هو» پیوند می‌دهد، اما هشدار می‌دهد که ذکرهای سنگین ممکن است برای برخی خطرناک باشد. او ایمان را تجربه‌ای شخصی می‌داند که مانند سفری پرمخاطره به‌سوی حقیقت است و نیازمند هوشیاری و هدایت است.

درنگ: خطر زیاده‌روی در سلوک

ذکرهای الهی، اگرچه راهگشای ایمان‌اند، نیازمند هوشیاری‌اند تا سالک را به‌جای رستگاری، به تباهی نکشانند.

حکایت یخ‌فروشی و یادگیری عدالت

مفسر با ذکر خاطره‌ای از تنبیه کودکی خود در نانوایی و یخ‌فروشی، به اهمیت یادگیری عملی عدالت اشاره می‌کند. او شرح می‌دهد که چگونه ناآشنایی با ترازو، او را به درکی عمیق از انصاف و اندازه‌گیری رساند. این حکایت، مانند مشعلی است که راه اصلاح عملی را روشن می‌کند.

بخش ششم: پیامدهای پذیرش و رد دعوت شعیب

نجات و گمراهی

مفسر معتقد است کسانی که دعوت شعیب به عدالت و پرهیز از فساد را پذیرفتند، نجات یافتند و دیگران در گمراهی فرو رفتند. کم‌فروشی، به‌عنوان مصداقی از فساد، جامعه را به تباهی می‌کشاند، مانند سمی که جسم اجتماع را بیمار می‌کند.

درنگ: پیامدهای عمل به دعوت انبیا

پذیرش دعوت شعیب به عدالت و توحید، راه نجات است، درحالی‌که نافرمانی به گمراهی می‌انجامد.

جمع‌بندی

این تفسیر از آیات ۸۵ تا ۸۶ سوره اعراف، رسالت حضرت شعیب را به‌عنوان دعوتی به توحید، عدالت و پرهیز از فساد تبیین می‌کند. ایمان، به‌عنوان تجربه‌ای حضوری و قلبی، با عمل صالح تکمیل می‌شود و انبیا، به‌عنوان مربیان معنوی، راهنمای این مسیرند. تفاوت دعوت شعیب با قوم لوط، نشان‌دهنده تنوع رسالت انبیا در برابر چالش‌های مختلف است. این نوشتار، با تلفیق تحلیل‌های قرآنی و عرفانی، مخاطب را به تأمل در توحید، عدالت و اصلاح اجتماعی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی