در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1321

متن درس

 

تفسیر: مواجهه موسی و هارون با ساحران فرعون در پرتو قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۲۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال و جوشان، معارف الهی را در قالب آیاتی روشن و هدایتگر به بشریت عرضه می‌دارد. داستان مواجهه موسی و هارون علیهما‌السلام با ساحران فرعون، یکی از درخشان‌ترین فرازهای این کتاب آسمانی است که در سوره آل عمران به زیبایی ترسیم شده است. این روایت، نه‌تنها جلوه‌ای از قدرت معجزه الهی را به نمایش می‌گذارد، بلکه با ظرافتی بی‌مانند، نقش ایمان، تخصص، و تسلیم در برابر حقیقت را آشکار می‌سازد. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای تفسیری، این آیات را با نگاهی عمیق و چندرشته‌ای کاوش می‌کنیم تا چونان باغی پرگل، معانی نهفته در آن را برای طالبان حقیقت شکوفا سازیم.

بخش یکم: معامله فرعون و ساحران

پیشینه و زمینه تاریخی

فرعون، نماد استبداد و خودکامگی، در مواجهه با دعوت الهی موسی علیه‌السلام، به ابزار قدرت و ثروت پناه برد. او با گردآوری ساحران ماهر، کوشید تا با وعده‌های مادی، اقتدار خویش را در برابر معجزه الهی حفظ کند. این معامله، چونان پرده‌ای از نیرنگ، نشان‌دهنده تلاش فرعون برای تثبیت سلطه خود از طریق بهره‌گیری از مهارت‌های بشری است.

﴿فَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ۝ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾
پس ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: آیا اگر ما پیروز شویم، پاداشی خواهیم داشت؟ گفت: آری، و شما از مقربان خواهید بود.

این آیات، چونان آینه‌ای، ضعف درونی فرعون را بازتاب می‌دهند. او که از قدرت معجزه موسی هراسناک بود، با وعده پاداش و مقام، ساحران را به میدان آورد. این رفتار، از منظر روان‌شناختی، نشانه‌ای از اضطراب و ناامنی اوست که کوشید با تکیه بر ابزارهای مادی، شکوه ظاهری خویش را حفظ کند. از منظر جامعه‌شناختی نیز، این معامله نمونه‌ای از بهره‌گیری نخبگان از منابع مادی برای تداوم نظام سلطه است، گویی فرعون می‌خواست با این وعده‌ها، ساحران را به مهره‌هایی در بازی قدرت خویش بدل سازد.

درنگ:

معامله فرعون با ساحران، جلوه‌ای از تلاش نافرجام قدرت‌های بشری برای ایستادگی در برابر اراده الهی است. این معامله، چونان کاخی از شن، در برابر طوفان حقیقت فرو می‌ریزد.

بخش دوم: مواجهه موسی با ساحران

پیشنهاد ساحران و پاسخ موسی

ساحران، با اعتمادبه‌نفسی برخاسته از مهارت و تجربه، به موسی پیشنهاد کردند که یا او آغازگر رقابت باشد یا خودشان. این پیشنهاد، چونان رقص شمشیر در میدان نبرد، نمایانگر اطمینان آن‌ها به توانایی‌هایشان بود. موسی علیه‌السلام، با آرامشی برخاسته از ایمان، به آن‌ها اجازه داد که آغاز کنند.

﴿قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ ۝ قَالَ أَلْقُوا﴾
گفتند: ای موسی، یا تو می‌افکنی یا ما افکنندگان باشیم؟ گفت: شما بیفکنید.

پاسخ موسی، کوتاه اما پرمعنا، نشان‌دهنده توکل او بر خداوند است. او که خود را نه جادوگر، بلکه پیام‌آور الهی می‌دانست، نیازی به نمایش قدرت بشری نداشت. این پاسخ، چونان نسیمی آرام در برابر طوفان غرور ساحران، از اطمینان او به هدایت الهی حکایت دارد.

نمایش سحر و تأثیر آن

ساحران، با مهارت خویش، فضایی آکنده از توهم و ترس آفریدند. سحرشان، چونان پرده‌ای از ابهام، چشم‌های مردم را فریفت و دل‌هایشان را به وحشت انداخت. این تأثیر، نه‌تنها در سطح ظاهری، بلکه در ژرفای روان مردم ریشه دواند و فضایی از اضطراب و یأس پدید آورد.

﴿فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ﴾
پس چون افکندند، چشم‌های مردم را سحر کردند و آن‌ها را به ترس انداختند و سحری عظیم آوردند.

سحر ساحران، چونان نقشی بر آب، ظاهری فریبنده داشت، اما در برابر حقیقت الهی ناپایدار بود. از منظر روان‌شناختی، این سحر با ایجاد توهم بصری و القای ترس، ادراک مردم را دستکاری کرد. از منظر الهیاتی، این آیه محدودیت‌های قدرت بشری را در برابر اراده خداوند نشان می‌دهد، گویی سحر، تنها سایه‌ای از حقیقت است که در برابر نور معجزه رنگ می‌بازد.

درنگ:

سحر ساحران، چونان سرابی در بیابان، فریبنده اما ناپایدار است. این فریب، تنها در برابر چشمان ناآگاه تأثیر می‌گذارد، اما در برابر حقیقت الهی چونان کاهی در باد پراکنده می‌شود.

بخش سوم: معجزه موسی و بطلان سحر

وحی الهی و عصای موسی

خداوند به موسی علیه‌السلام وحی کرد که عصایش را بیفکند. این عصا، که در ظاهر تنها ابزاری ساده بود، به اژدهایی بدل شد که سحر ساحران را بلعید و فضا را به حالت عادی بازگرداند. این معجزه، چونان خورشیدی در تاریکی، حقیقت الهی را آشکار ساخت.

﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ﴾
و به موسی وحی کردیم که عصایت را بیفکن. پس ناگهان آن [عصا] آنچه را که آن‌ها بافته بودند بلعید.

عصای موسی، که در دستان پیامبر تنها ابزاری بود، به اراده الهی به نیرویی بدل شد که فریب ساحران را در هم شکست. این معجزه، از منظر الهیاتی، نشانه‌ای از اقتدار خداوند است که از طریق بنده خویش آشکار می‌شود. از منظر روان‌شناختی، بازگشت فضا به حالت عادی، ترس و توهم مردم را زایل کرد و آرامش را به دل‌هایشان بازگرداند.

آشکار شدن حقیقت

با افکندن عصا، حق آشکار شد و سحر ساحران باطل گشت. این رخداد، چونان فرو ریختن کاخی از خیال، نمایانگر ناتوانی سحر در برابر معجزه الهی بود. ساحران، که خود را در اوج قدرت می‌دیدند، در برابر این حقیقت خوار و مغلوب شدند.

﴿فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ۝ فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ﴾
پس حق آشکار شد و آنچه می‌کردند باطل گشت. آنجا مغلوب شدند و خوار و کوچک گشتند.

این آیات، چونان چشمه‌ای از نور، حقیقت الهی را در برابر فریب بشری قرار می‌دهند. ساحران، که با مهارت خود فضایی از ترس و توهم آفریده بودند، در برابر معجزه الهی چونان برگ‌های پاییزی فرو افتادند. این رخداد، از منظر فلسفی، بر اصل «لا حول ولا قوة إلا بالله» تأکید دارد، که همه قدرت از خداوند است و بشر در برابر آن ناتوان.

درنگ:

معجزه موسی، چونان تیغی برنده، پرده فریب ساحران را درید و حقیقت الهی را چونان خورشیدی درخشان آشکار ساخت. این معجزه، نه از موسی، بلکه از اراده خداوند سرچشمه گرفت.

بخش چهارم: ایمان ساحران و نقش تخصص

سجده ساحران و ایمان به پروردگار

ساحران، که خود استادان سحر بودند، با دیدن معجزه موسی، بی‌اختیار به سجده افتادند و به پروردگار جهانیان ایمان آوردند. این ایمان، که چونان گلی در سنگلاخ شکفت، نتیجه درک عمیق آن‌ها از تفاوت میان سحر بشری و معجزه الهی بود.

﴿وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ۝ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ۝ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ﴾
و ساحران به سجده افتادند. گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، پروردگار موسی و هارون.

این سجده، که از ژرفای جان ساحران برخاست، نه از اجبار، بلکه از معرفت بود. آن‌ها، به دلیل تخصصشان، دریافتند که کار موسی فراتر از فنون بشری است. این ایمان، چونان رودی خروشان، از قلب‌هایشان جاری شد و به پروردگار موسی و هارون پیوست.

نقش تخصص در هدایت

تخصص ساحران، چونان چراغی در تاریکی، آن‌ها را به سوی حقیقت رهنمون شد. برخلاف نادانان که در برابر حقیقت مقاومت می‌کنند، این افراد به دلیل آگاهی و مهارت، زودی حقیقت را در آغوش کشیدند. این اصل، که در قرآن کریم به زیبایی ترسیم شده، نشان می‌دهد که معرفت و تخصص، دروازه‌های هدایت را می‌گشایند.

درنگ:

تخصص، چونان کلیدی زرین، قفل‌های جهل را می‌گشاید و طالبان حقیقت را به سوی ایمان رهنمون می‌سازد. ساحران، با درک عمیق خود، در برابر معجزه الهی سر تسلیم فرود آوردند.

بخش پنجم: نقش خداوند در معجزه

موسی، ابزار اراده الهی

موسی علیه‌السلام، که خود جادوگر نبود، تنها ابزاری در دستان خداوند بود. عصای او، که در ظاهر جز چوبی ساده نبود، به اراده الهی به اژدهایی بدل شد که سحر ساحران را بلعید. این معجزه، چونان آیینه‌ای، عظمت خداوند و ناتوانی بشر را به نمایش گذاشت.

این حقیقت، که همه قدرت از خداوند است، در اصل «لا حول ولا قوة إلا بالله» متجلی است. موسی، چونان بنده‌ای مطیع، تنها فرمان الهی را اجرا کرد و خداوند از طریق او معجزه را آشکار ساخت. این رخداد، از منظر فلسفی، بر وابستگی کامل بشر به اراده الهی تأکید دارد.

درنگ:

معجزه موسی، چونان رودی از نور، از سرچشمه الهی جاری شد. او تنها بنده‌ای بود که خداوند از طریقش قدرت خویش را به جهانیان نشان داد.

بخش ششم: جایگاه موسی و هارون

تقدم موسی بر هارون

در این روایت، موسی علیه‌السلام، به‌عنوان پیامبر اولوالعزم، مقدم بر هارون علیه‌السلام است، هرچند هارون نیز پیامبر و برادر بزرگ‌تر او بود. این تقدم، چونان ستاره‌ای در آسمان رسالت، نشان‌دهنده جایگاه ویژه موسی در هدایت بنی‌اسرائیل است.

هارون، که خود پیامبری والامقام بود، تحت نظارت موسی عمل می‌کرد. این ساختار، از منظر الهیاتی، بر نظم الهی در رسالت تأکید دارد. موسی، با معجزه الهی، چونان مشعلی فروزان، راه هدایت را روشن کرد، و هارون در کنار او این رسالت را یاری داد.

درنگ:

تقدم موسی بر هارون، چونان نشانه‌ای از نظم الهی در رسالت، بر جایگاه والای پیامبران اولوالعزم دلالت دارد.

جمع‌بندی

داستان مواجهه موسی و هارون علیهما‌السلام با ساحران فرعون، چونان گوهری درخشان در گنجینه قرآن کریم، درس‌هایی ژرف در باب ایمان، معجزه، و نقش تخصص در هدایت ارائه می‌دهد. این روایت، با نمایش تقابل سحر بشری و معجزه الهی، ناتوانی قدرت‌های مادی را در برابر اراده خداوند آشکار می‌سازد. ساحران، که با مهارت خود فضایی از فریب و ترس آفریده بودند، در برابر معجزه موسی به حقیقت ایمان آوردند. این ایمان، که از معرفت و تخصص آن‌ها سرچشمه گرفت، نشان‌دهنده تأثیر آگاهی در پذیرش حقیقت است. موسی، به‌عنوان بنده‌ای مطیع، تنها ابزاری در دستان خداوند بود، و این معجزه، چونان آیینه‌ای، عظمت الهی را به جهانیان نشان داد. این تفسیر، با کاوش در ابعاد الهیاتی، روان‌شناختی، و جامعه‌شناختی آیات، راه را برای تأمل عمیق‌تر در معارف قرآنی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی