در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1337

متن درس

 

تفسیر: ظلم، شرک و رحمت الهی در آیات سوره آل عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۳۷)

دیباچه

کلام الهی در قرآن کریم، چون چشمه‌ای زلال، معارف بی‌پایان را بر جان‌های تشنه حقیقت جاری می‌سازد. آیات ۱۵۴ تا ۱۵۷ سوره آل عمران، روایتی ژرف از سرگذشت قوم بنی‌اسرائیل، خشم و هدایت حضرت موسی علیه‌السلام، کرامت هارون علیه‌السلام و رحمت بی‌کران خداوند را به تصویر می‌کشد. این آیات، چون آینه‌ای، ظلم و شرک را در برابر توبه و رحمت الهی قرار داده و درس‌هایی ماندگار برای هدایت بشر عرضه می‌کنند. در این نوشتار، با تأمل در این آیات و گفتار عالمان دینی، تلاش شده تا مفاهیم ظلم، شرک، گناه، توبه و رحمت الهی با نگاهی عمیق و ساختارمند بررسی گردد. این اثر، با نگارشی فصیح و متین، کوشیده است تا روح کلام الهی را در قالبی روشن و منسجم به خوانندگان تقدیم نماید.

بخش یکم: ظلم، ریشه بلایا

مفهوم ظلم در قرآن کریم

ظلم، چون سایه‌ای سنگین، بر سرنوشت انسان‌ها تأثیر می‌گذارد. در قرآن کریم، ظلم به معنای قرار دادن چیزی در غیر جایگاه شایسته‌اش تعریف شده و شرک، به عنوان بزرگ‌ترین ظلم (لقمان: ۱۳)، نقض اصل توحید و حرمت الهی است. این مفهوم، در گفتار عالمان دینی، به‌ویژه در بررسی آیات سوره آل عمران، به‌عنوان ریشه بلایا معرفی شده است. هر بلا و مصیبتی که بر انسان نازل می‌شود، نتیجه ظلمی است که خود او مرتکب شده، و این ظلم، در گوساله‌پرستی قوم بنی‌اسرائیل، به اوج خود رسیده است.

درنگ: ظلم، به‌ویژه شرک، ریشه همه بلایاست. هر مصیبت و رنجی که بر انسان نازل می‌شود، بازتاب نقض عهد الهی و خروج از مسیر توحید است.

گوساله‌پرستی و پیامدهای آن

قوم بنی‌اسرائیل، پس از آنکه خداوند آنان را از دریای نیل نجات داد، به خطایی عظیم گرفتار شدند: پرستش گوساله‌ای که به دست سامری ساخته شده بود. این گناه، نه تنها معصیت، بلکه شرکی آشکار بود که در قرآن کریم به شدت نکوهش شده است. هنگامی که گوساله در دستانشان فرو افتاد، به گمراهی خود پی بردند و گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود.» این توبه، هرچند نشان از بیداری وجدانشان داشت، اما شرک آنان، گناهی نبود که به آسانی آمرزیده شود.

آیه ۱۴۸ سوره آل عمران

وَلَمَّا سَقَطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و هنگامی که [گوساله] در دستانشان فرو افتاد و دیدند که گمراه شده‌اند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود.

جمع‌بندی بخش یکم

ظلم، به‌ویژه در قالب شرک، چون آتشی سوزان، بنیاد سعادت انسان را بر باد می‌دهد. قوم بنی‌اسرائیل، با پرستش گوساله، به این آتش دامن زدند و بلا و رجفه (زلزله) نتیجه این خطای عظیم بود. اما قرآن کریم، با اشاره به توبه قوم، راه بازگشت به رحمت الهی را نشان می‌دهد، هرچند شرک، گناهی است که جز با توبه‌ای صریح و بازگشت کامل به توحید، آمرزیده نمی‌شود.

بخش دوم: کرامت هارون علیه‌السلام و خشم موسی علیه‌السلام

خشم موسی و پاسخ هارون علیهما‌السلام

هنگامی که موسی علیه‌السلام از میقات بازگشت و قوم خود را در گمراهی گوساله‌پرستی یافت، خشم او چون طوفانی سهمگین برانگیخته شد. او هارون علیه‌السلام را مورد خطاب قرار داد و با لحنی تند، از او بازخواست کرد. اما هارون، با کرامتی مثال‌زدنی، پاسخ داد: «ای پسر مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند. پس مرا در برابر دشمنان خوار مکن و مرا با قوم ستمگر قرار مده.» این پاسخ، چون نسیمی آرام‌بخش، خشم موسی را فرو نشاند و او را به سوی استغفار هدایت کرد.

آیه ۱۵۰ سوره آل عمران

قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

[هارون] گفت: ای پسر مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند. پس مرا در برابر دشمنان خوار مکن و مرا با قوم ستمگر قرار مده.

بازگشت موسی به الواح و هدایت الهی

پس از فروکش کردن خشم موسی علیه‌السلام، او الواح را برگرفت که در آنها هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگارشان خشیت دارند. این لحظه، چون سپیده‌دم پس از شبی تاریک، نشانه بازگشت موسی به مسئولیت نبوت و تجدید عهد با خداوند بود. الواح، که محتوای آن به صراحت در قرآن کریم مشخص نشده، چون گنجی الهی، حامل هدایت و رحمت برای متقین بودند.

آیه ۱۵۴ سوره آل عمران

وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ

و چون خشم از موسی فرو نشست، الواح را برگرفت و در نسخه آن هدایت و رحمت بود برای کسانی که از پروردگارشان می‌ترسند.

درنگ: کرامت هارون علیه‌السلام، چون چشمه‌ای زلال، خشم موسی را فرو نشاند و او را به سوی استغفار و بازگشت به هدایت الهی رهنمون ساخت.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش از آیات، تضاد میان خشم احساسی موسی علیه‌السلام و کرامت هارون علیه‌السلام را به تصویر می‌کشد. پاسخ متین هارون، نمونه‌ای از حکمت و صبر در مدیریت بحران است، در حالی که بازگشت موسی به الواح، نشانه‌ای از تجدید عهد او با خداوند است. این روایت، درس‌هایی عمیق در زمینه خویشتن‌داری، استغفار و هدایت الهی ارائه می‌دهد.

بخش سوم: انتخاب هفتاد نفر و نزول رجفه

انتخاب هفتاد نفر برای میقات

موسی علیه‌السلام، پس از گمراهی قوم، هفتاد نفر از بنی‌اسرائیل را برای حضور در میقات الهی برگزید. این انتخاب، چون تلاشی برای بازسازی پیوند قوم با خداوند، نشانه‌ای از امید موسی به هدایت قومش بود. اما هویت این هفتاد نفر، که آیا از مومنان بودند یا گوساله‌پرستان، در قرآن کریم مبهم مانده و پرسش‌هایی را برمی‌انگیزد.

نزول رجفه و اعتراض موسی علیه‌السلام

هنگامی که رجفه (زلزله) بر قوم نازل شد، موسی علیه‌السلام با خداوند مناجات کرد: «پروردگارا! اگر می‌خواستی، پیش از این آنها و مرا هلاک می‌کردی. آیا ما را به خاطر آنچه نادانان ما کردند هلاک می‌کنی؟» این مناجات، چون فریادی از عمق جان، نگرانی موسی از مجازات جمعی را نشان می‌دهد. او رجفه را آزمایشی الهی دانست که برخی را گمراه و برخی را هدایت می‌کند.

آیه ۱۵۵ سوره آل عمران

وَاخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ

و موسی از قومش هفتاد مرد را برای میقات ما برگزید. پس چون زلزله آنان را فرو گرفت، گفت: پروردگارا! اگر می‌خواستی، پیش از این آنها و مرا هلاک می‌کردی. آیا ما را به خاطر آنچه نادانان ما کردند هلاک می‌کنی؟ این جز آزمایش تو نیست که هر که را بخواهی با آن گمراه می‌کنی و هر که را بخواهی هدایت می‌نمایی. تو ولی ما هستی، پس ما را بیامرز و بر ما رحم کن که تو بهترین آمرزندگان هستی.

درنگ: رجفه، چون شمشیری الهی، گوساله‌پرستان را هدف قرار داد، اما مناجات موسی علیه‌السلام، چون سپری از ایمان، رحمت الهی را برای قومش طلب کرد.

جمع‌بندی بخش سوم

انتخاب هفتاد نفر و نزول رجفه، دو روی یک سکه‌اند: تلاش موسی علیه‌السلام برای هدایت قوم و عذاب الهی برای گوساله‌پرستان. این رویداد، نشان‌دهنده شدت گناه شرک و اهمیت توبه در برابر رحمت الهی است. مناجات موسی، با لحنی صریح اما سرشار از تسلیم، درس‌هایی عمیق در زمینه مسئولیت‌پذیری و طلب مغفرت ارائه می‌دهد.

بخش چهارم: تفاوت شرک و گناه در کیفر الهی

شرک، گناهی نابخشودنی بدون توبه

قرآن کریم، شرک را گناهی عظیم می‌داند که بدون توبه صریح، آمرزیده نمی‌شود. گوساله‌پرستی قوم بنی‌اسرائیل، نمونه‌ای آشکار از این خطاست که خشم الهی و خواری دنیوی را در پی داشت.

آیه ۱۵۲ سوره آل عمران

إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ

به‌یقین کسانی که گوساله را [به پرستش] گرفتند، خشم پروردگارشان و خواری در زندگی دنیا به آنها خواهد رسید و این‌گونه افتراکنندگان را کیفر می‌دهیم.

گناه و امکان توبه

در مقابل شرک، گناهان دیگر با توبه صادقانه و ایمان، مشمول رحمت الهی می‌شوند. قوم بنی‌اسرائیل، پس از گمراهی، به خطای خود پی بردند و توبه کردند، اما این توبه، شرک آنان را در بر نمی‌گرفت، زیرا شرک نیازمند بازگشت کامل به توحید است.

آیه ۱۵۳ سوره آل عمران

وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

و کسانی که مرتکب گناه شدند، سپس توبه کردند و ایمان آوردند، بی‌گمان پروردگارت پس از آن آمرزنده و مهربان است.

درنگ: شرک، چون تاریکی مطلق، راه رحمت را می‌بندد، اما گناه با توبه، چون کلیدی، درهای مغفرت الهی را می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش چهارم

تفاوت شرک و گناه، چون خطی روشن میان تاریکی و نور، در این آیات ترسیم شده است. شرک، گناهی است که جز با توبه‌ای کامل آمرزیده نمی‌شود، اما گناهان دیگر، با بازگشت به سوی خداوند، مشمول رحمت بی‌کران او می‌گردند. این تمایز، درس‌هایی عمیق در زمینه توحید و توبه ارائه می‌دهد.

بخش پنجم: دعای موسی و رحمت الهی

مناجات موسی علیه‌السلام

موسی علیه‌السلام، پس از نزول رجفه، با دلی سرشار از امید و تسلیم، به درگاه الهی روی آورد: «و برای ما در این دنیا و در آخرت نیکی مقرر کن، زیرا ما به سوی تو بازگشتیم.» این دعا، چون آوایی از عمق جان، نشان‌دهنده توبه و امید او به رحمت الهی است.

پاسخ خداوند و گستردگی رحمت

خداوند در پاسخ فرمود: «عذابم را به هر که بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را در بر گرفته است.» این پاسخ، چون نوری در تاریکی، تعادل میان عدالت و رحمت الهی را نشان می‌دهد. رحمت الهی برای متقین، زکات‌دهندگان و مومنان به آیات الهی مقرر شده است.

آیه ۱۵۶ سوره آل عمران

وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ

و برای ما در این دنیا و در آخرت نیکی مقرر کن، زیرا ما به سوی تو بازگشتیم. [خداوند] فرمود: عذابم را به هر که بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را در بر گرفته است. پس آن را برای کسانی مقرر می‌کنم که تقوا پیشه کنند و زکات دهند و به آیات ما ایمان آورند.

درنگ: رحمت الهی، چون دریایی بی‌کران، همه چیز را در بر می‌گیرد، اما تنها متقین و مومنان از آن بهره‌مند می‌شوند.

جمع‌بندی بخش پنجم

دعای موسی علیه‌السلام و پاسخ خداوند، چون گفت‌وگویی میان بنده و پروردگار، درس‌هایی عمیق در زمینه تسلیم، توبه و امید به رحمت الهی ارائه می‌دهد. رحمت الهی، اگرچه همه‌گیر است، اما برای کسانی مقرر شده که با تقوا، بخشش و ایمان، خود را به درگاه الهی نزدیک کنند.

جمع‌بندی نهایی

آیات ۱۵۴ تا ۱۵۷ سوره آل عمران، چون گنجی گرانبها، درس‌هایی ژرف در زمینه ظلم، شرک، توبه و رحمت الهی ارائه می‌دهند. ظلم، به‌ویژه شرک، ریشه بلایاست و گوساله‌پرستی قوم بنی‌اسرائیل، نمونه‌ای آشکار از این خطاست. کرامت هارون علیه‌السلام، خشم موسی را فرو نشاند و او را به سوی استغفار هدایت کرد. انتخاب هفتاد نفر و نزول رجفه، نشان‌دهنده شدت گناه شرک و اهمیت توبه است. تفاوت شرک و گناه، در کیفر الهی روشن شد: شرک بدون توبه نابخشودنی است، اما گناه با بازگشت به سوی خداوند، مشمول رحمت می‌شود. در نهایت، دعای موسی علیه‌السلام و پاسخ خداوند، تعادل میان عدالت و رحمت الهی را به تصویر کشید. این آیات، چون چراغی فروزان، راه هدایت را به انسان نشان می‌دهند و او را به سوی تقوا، ایمان و تسلیم به مشیت الهی فرا می‌خوانند.

با نظارت صادق خادمی