در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1353

متن درس

 

تفسیر: تأمل در ملکوت و استدراج گمراهان

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۵۳)

دیباچه

سوره آل عمران، با آیات حکیمانه و اصول بنیادین خود، چونان چراغی فروزان، راه حقیقت و هدایت را بر انسان می‌گشاید. آیات ۱۸۰ تا ۱۸۴ این سوره، که موضوع این نوشتار است، دعوتی است به تأمل در اسمای حسنی الهی، شناخت امت هدایتگر، فهم استدراج گمراهان و نگریستن به ملکوت آسمان‌ها و زمین. این آیات، با بیانی ژرف و معنادار، انسان را به سوی حقیقت وجود و هشدار درباره نزدیکی اجل فرا می‌خواند. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای جلسه مزبور، این آیات با زبانی فصیح و ساختاری منسجم بررسی می‌شوند تا مفاهیم عمیق الهیاتی، عرفانی و روان‌شناختی آن‌ها به روشنی تبیین گردد.

بخش یکم: اسمای حسنی و پرهیز از الحاد

آیه ۱۸۰ سوره آل عمران، چونان کلیدی به سوی توحید، بر انحصار نام‌های نیکوی الهی تأکید می‌ورزد و انسان را از الحاد در این اسما برحذر می‌دارد. این آیه، دعوتی است به شناخت حقیقت خداوند و دوری از کسانی که حقایق الهی را انکار می‌کنند.

وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

و برای خداست نام‌های نیکو؛ پس او را با آن‌ها بخوانید و کسانی را که در نام‌هایش کجروی می‌کنند، واگذارید. به‌زودی به سزای آنچه می‌کردند، جزا داده خواهند شد.

تحلیل و تبیین

اسمای حسنی، چونان آینه‌هایی، جلوه‌های کمال الهی را بازمی‌تابانند. این نام‌ها نه‌تنها نشانه‌های عظمت خداوندند، بلکه راهی برای ارتباط انسان با ذات اقدس او به‌شمار می‌روند. الحاد در اسما، که در این آیه از آن نهی شده، به معنای کجروی در فهم حقایق الهی یا نسبت دادن این نام‌ها به غیر خداست. چنین کجروی‌ای، که گاه در قالب تکذیب آیات الهی یا شرک پنهان بروز می‌یابد، ریشه در نادانی و غفلت انسان دارد. این آیه، انسان را به واگذاری گمراهان به خداوند دعوت می‌کند، زیرا جزای اعمالشان، که نتیجه طبیعی کردارشان است، به آن‌ها بازمی‌گردد. همان‌گونه که باغبانی که بذر نامناسب کارد، میوه‌ای تلخ برداشت می‌کند، گمراهان نیز در سایه اعمال خویش گرفتار می‌شوند.

درنگ: اسمای حسنی، جلوه‌های انحصاری خداوندند که انسان را به سوی توحید و عبادت خالصانه فرا می‌خوانند. الحاد در این اسما، نشانه نادانی و تکذیب حقایق الهی است که عاقبتی جز گرفتاری به دنبال ندارد.

جمع‌بندی

این آیه، با تأکید بر انحصار اسمای حسنی به خداوند، انسان را به شناخت عمیق‌تر ذات الهی و پرهیز از شرک و کجروی دعوت می‌کند. واگذاری گمراهان به خداوند، نشانه‌ای از حکمت الهی است که عدالت را در نظام خلقت تضمین می‌کند.

بخش دوم: امت هدایتگر و عدالت در راه حق

آیه ۱۸۱ سوره آل عمران، به گروهی اندک از مخلوقات اشاره دارد که چون ستارگان در آسمان هدایت، راه حق را به دیگران می‌نمایانند و عدالت را در مسیر حقیقت به جای می‌آورند.

وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ

و از کسانی که آفریدیم، گروهی هستند که به‌سوی حق هدایت می‌کنند و به آن عدالت می‌ورزند.

تحلیل و تبیین

امت هدایتگر، که در این آیه به آن اشاره شده، چونان چشمه‌ای زلال در بیابانی خشک، دیگران را به سوی حقیقت سیراب می‌کند. این گروه، که انبیا، اولیا و صالحان را دربرمی‌گیرد، نه‌تنها خود در مسیر حق گام برمی‌دارند، بلکه با گفتار و کردارشان، دیگران را نیز به این مسیر رهنمون می‌شوند. عدالت در این آیه، به معنای تمسک به اصول الهی و اجرای حق در تمامی ابعاد زندگی است. در جهانی که اکثریت در وادی گمراهی و تکذیب آیات الهی سرگردان‌اند، این امت اندک، چون مشعل‌دارانی در تاریکی، راه را به سوی نور می‌گشایند. ندرت این گروه، نشانه‌ای از دشواری مسیر حق و ارزش والای هدایت است.

درنگ: امت هدایتگر، گروهی استثنایی است که با تمسک به حق، دیگران را به سوی حقیقت رهنمون می‌شوند و عدالت را در مسیر الهی به جای می‌آورند. این گروه، در برابر کثرت گمراهان، الگویی برای اصلاح و هدایت جامعه‌اند.

جمع‌بندی

آیه ۱۸۱، با معرفی امت هدایتگر، بر نقش برجسته انبیا و اولیا در هدایت و اصلاح جامعه تأکید می‌ورزد. این گروه، با پایبندی به حق و عدالت، الگویی برای انسان‌هایی هستند که در پی رستگاری‌اند.

بخش سوم: استدراج و مهلت الهی

آیه ۱۸۲ سوره آل عمران، به سرنوشت گمراهانی می‌پردازد که با تکذیب آیات الهی، ناآگاهانه به سوی هلاکت پیش می‌روند. این آیه، از استدراج و مهلت الهی سخن می‌گوید که چونان شبکه‌ای نامرئی، گمراهان را در خود گرفتار می‌کند.

وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ

و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به‌تدریج از جایی که نمی‌دانند گرفتارشان می‌کنیم.

تحلیل و تبیین

استدراج، چونان جریانی آرام اما نیرومند، انسان را به سوی سرنوشتی محتوم می‌کشاند. گمراهان، که آیات الهی را تکذیب می‌کنند، در مسیری قرار می‌گیرند که خود از آن بی‌خبرند. این گرفتاری، گاه در قالب پیری، کاهش توان جسمی یا مصائب زندگی بروز می‌یابد. مهلت الهی («وَأُمْلِي لَهُمْ»), که در ادامه آیه ذکر شده، فرصتی است که خداوند به گمراهان می‌دهد تا در طغیان خود غرق شوند. این مهلت، بخشی از حیله الهی است که با حکمت و قوت («إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ») همراه است. گمراهان، چون مسافرانی که در تاریکی گم شده‌اند، نمی‌دانند چگونه در این مسیر گرفتار شده‌اند. این ناآگاهی، نتیجه اقتضای اعمالشان است؛ همان‌گونه که بذری فاسد، میوه‌ای ناسالم به بار می‌آورد.

درنگ: استدراج، گرفتاری تدریجی گمراهان است که از مسیر ناآگاهی به سوی هلاکت می‌روند. مهلت الهی، فرصتی است که به آن‌ها داده می‌شود تا در طغیان خود غرق شوند، اما این مهلت، با حیله‌ای حکیمانه و استوار همراه است.

جمع‌بندی

این آیه، هشداری است به انسان که تکذیب آیات الهی، او را به سوی هلاکتی ناآگاهانه سوق می‌دهد. استدراج و مهلت الهی، نشانه‌ای از حکمت خداوند در نظام خلقت است که انسان را به تأمل در اعمال خود فرا می‌خواند.

بخش چهارم: انکار انبیا و دعوت به تفکر

آیه ۱۸۴ سوره آل عمران، به اتهامات گمراهان علیه انبیا پاسخ می‌دهد و انسان را به تأمل در حکمت و عقلانیت پیامبران دعوت می‌کند.

أَفَلَمْ يَتَفَكَّرُوا ۗ مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ

آیا نیندیشیده‌اند که در همدمشان هیچ جنونی نیست؟ او جز هشداردهنده‌ای آشکار نیست.

تحلیل و تبیین

گمراهان، به دلیل تفاوت گفتار انبیا با عامه مردم، آن‌ها را دیوانه یا مرتبط با موجودات ماورایی می‌پنداشتند. این آیه، با دعوت به تفکر («أَفَلَمْ يَتَفَكَّرُوا»), این اتهامات را رد می‌کند و انبیا را هشداردهندگانی آشکار معرفی می‌نماید. انبیا، چونان فانوس‌هایی در شب، راه حق را با عقل، ایمان و حکمت روشن می‌کنند. آن‌ها نه دیوانه‌اند و نه ساده‌لوح، بلکه سفیرانی الهی‌اند که با بیانی روشن، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کنند. شباهت انبیا در عقلانیت و ایمان، نشانه‌ای از وحدت رسالت الهی است که در همه آن‌ها جاری است.

درنگ: انبیا، هشداردهندگانی آشکارند که با عقل و حکمت، انسان را به سوی حق هدایت می‌کنند. اتهام جنون به آن‌ها، نتیجه نادانی و تعصب گمراهان است.

جمع‌بندی

این آیه، با رد اتهامات علیه انبیا، بر نقش آن‌ها به‌عنوان هدایتگران الهی تأکید می‌ورزد. دعوت به تفکر، انسان را به شناخت عقلانیت و حکمت پیامبران فرا می‌خواند.

بخش پنجم: تأمل در ملکوت و نزدیکی اجل

آیه ۱۸۵ سوره آل عمران، انسان را به نگریستن در ملکوت آسمان‌ها و زمین و تأمل در نزدیکی اجل دعوت می‌کند. این آیه، هشداری است به گذر عمر و ضرورت ایمان به حق.

أَفَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَىٰ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ ۚ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ

آیا در ملکوت آسمان‌ها و زمین و هر آنچه خدا آفریده ننگریسته‌اند و اینکه شاید اجلشان نزدیک شده باشد؟ پس به کدامین سخن پس از این ایمان می‌آورند؟

تحلیل و تبیین

ملکوت آسمان‌ها و زمین، چونان روح عالم، حقیقت الهی خلقت را آشکار می‌سازد. این آیه، انسان را به تأمل در باطن خلقت دعوت می‌کند، نه صرف ظاهر آن. ملکوت، که به نفس و حقیقت عالم تشبیه شده، نشانه‌های الهی را در خود نهفته دارد. انسان، با نگریستن به این نشانه‌ها، می‌تواند به عظمت خداوند و نظام حکیمانه خلقت پی ببرد. عبارت «عَسَىٰ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ», هشداری است به نزدیکی مرگ و گذر سریع عمر. انسان، چون مسافری که در راهی پرپیچ‌وخم گام برمی‌دارد، اغلب از مقصد نهایی خود غافل است. این آیه، با پرسش «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ», انسان را به چالش می‌کشد که در پایان عمر، به چه چیزی می‌خواهد ایمان بیاورد، در حالی که دنیا را از دست داده و به خدا ایمان نیاورده است.

مفهوم مرگ اخترامی

مفهوم «موت اخترامی» یا مرگ غیرطبیعی، که در این درس‌گفتار معرفی شده، به مرگ‌هایی اشاره دارد که پیش از پایان عمر طبیعی انسان رخ می‌دهند. این مرگ‌ها، که ممکن است ناشی از تصادف، بیماری، مایوسی یا دق کردن باشند، در برابر «موت طبیعی» قرار دارند که در آن انسان عمر کامل خود را طی می‌کند. بسیاری از انسان‌ها، به دلیل نادانی، گمراهی یا عدم ایمان به حق، به مرگ اخترامی گرفتار می‌شوند. این مرگ‌ها، چونان میوه‌ای که پیش از رسیدن از درخت فرومی‌افتد، نشانه‌ای از ناتمامی عمر طبیعی‌اند. درس‌گفتار، با اشاره به رجعت و بازگشت برای تکمیل عمر طبیعی, به پیچیدگی نظام خلقت اشاره می‌کند. این بازگشت، که ممکن است در این دنیا یا عوالم دیگر رخ دهد، از درک انسان خارج است و نشانه‌ای از حکمت بی‌انتهای الهی است.

درنگ: تأمل در ملکوت، انسان را به شناخت حقیقت الهی و نظام خلقت رهنمون می‌شود. مرگ اخترامی، نتیجه نادانی و گمراهی است که انسان را از تکمیل عمر طبیعی بازمی‌دارد. ایمان به حق، راه نجات از این گرفتاری است.

جمع‌بندی

این آیه، با دعوت به تأمل در ملکوت و هشدار درباره نزدیکی اجل، انسان را به خودآگاهی و ایمان به حق فرا می‌خواند. مفهوم مرگ اخترامی، هشداری است به انسان که نادانی و گمراهی، او را از مسیر طبیعی زندگی بازمی‌دارد.

بخش ششم: نادانی و گمراهی انسان

نادانی، چونان پرده‌ای تاریک، انسان را از حقیقت دور می‌سازد و او را در وادی گمراهی سرگردان می‌کند. این بخش، به تحلیل نادانی به‌عنوان بزرگ‌ترین عیب انسان و عامل طغیان و مرگ اخترامی می‌پردازد.

تحلیل و تبیین

نادانی، که در درس‌گفتار به‌عنوان بزرگ‌ترین عیب انسان معرفی شده، ریشه بسیاری از گمراهی‌هاست. انسان، گاه به خیال دانایی، از حقیقت خلقت غافل می‌ماند و خود را در برابر نظام عظیم آفرینش، دانای کل می‌پندارد. این نادانی، چونان بادی که کشتی را از مسیر خود منحرف می‌کند، انسان را به سوی طغیان و گمراهی سوق می‌دهد. آیه بعدی («وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ ۚ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ») نشان می‌دهد که گمراهان، در طغیان خود کور می‌شوند و هیچ هدایتگری ندارند. ایمان به حق، چونان نوری در تاریکی، انسان را از این گمراهی نجات می‌دهد و زندگی او را با جوانی و تازگی همراه می‌سازد.

درس‌گفتار، با تمثیل‌هایی مانند رشد کودک و گندیدن میوه، به تفاوت مراحل خلقت اشاره می‌کند. کودکی که رشد می‌کند، چونان میوه‌ای است که به سوی کمال می‌رود، اما انسانی که به پیری می‌رسد، گاه چون میوه‌ای گندیده، از مسیر طبیعی خود منحرف می‌شود. این تفاوت، نشانه‌ای از پیچیدگی نظام خلقت است که انسان از درک کامل آن عاجز است.

درنگ: نادانی، بزرگ‌ترین عیب انسان و عامل گمراهی اوست. ایمان به حق، انسان را از طغیان و مرگ اخترامی نجات می‌دهد و زندگی او را با نور حقیقت روشن می‌سازد.

جمع‌بندی

نادانی، انسان را در وادی گمراهی و طغیان گرفتار می‌کند. ایمان به حق، راه نجات از این تاریکی است و انسان را به سوی زندگی‌ای سرشار از حقیقت و تازگی هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری کل

آیات ۱۸۰ تا ۱۸۴ سوره آل عمران، چونان آیینه‌ای، حقیقت وجود انسان و رابطه او با خداوند را بازمی‌تابانند. این آیات، با تأکید بر اسمای حسنی الهی، نقش امت هدایتگر، استدراج گمراهان، عقلانیت انبیا، تأمل در ملکوت و نزدیکی اجل، انسان را به سوی خودآگاهی و ایمان به حق فرا می‌خوانند. مفهوم مرگ اخترامی، هشداری است به انسان که نادانی و گمراهی، او را از مسیر طبیعی زندگی بازمی‌دارد. ایمان به حق، چونان کلیدی، درهای رستگاری را می‌گشاید و انسان را از گرفتاری در طغیان و هلاکت نجات می‌دهد. این درس‌گفتار، با بیانی عمیق و حکیمانه، انسان را به تأمل در حقیقت خلقت و ضرورت بازگشت به سوی خداوند دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی