متن درس
تفسیر: تبیین توحید و نقد شرک عملی در آیات سوره اعراف
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳۶۱)
دیباچه
قرآن کریم، چون چراغی روشنگر، راه سعادت انسان را مینمایاند و با کلام الهی خویش، حقیقت توحید را در برابر دیدگان بشر میگشاید. آیات ۱۸۹ و ۱۹۰ سوره اعراف، چون گوهری در این دریای بیکران، به خلقت انسان، دعا برای فرزند صالح، و هشدار نسبت به انحراف به سوی شرک عملی میپردازند. این نوشتار، با تکیه بر این دو آیه شریف، به تبیین معارف توحیدی، نقد شرک عملی، و بررسی انحرافات فرهنگی و دینی پرداخته و با زبانی روشن و متین، مفاهیم عمیق قرآنی را برای جویندگان حقیقت بازمینماید. همانگونه که باغبانی ماهر، نهال معرفت را با آبیاری حکمت میپروراند، این متن نیز کوشیده است تا با شرح و تفصیل، ریشههای توحید را در دل خواننده استوار سازد.
بخش نخست: خلقت انسان و حکمت آفرینش زوج
خلقت از نفس واحده
قرآن کریم در آیه ۱۸۹ سوره اعراف، با بیانی ژرف، به منشأ خلقت انسان اشاره میکند:
﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ﴾
اوست که شما را از یک نفس آفرید و از آن، همسرش را پدید آورد تا به او آرام گیرد. پس چون با او درآمیخت، باری سبک برداشت و با آن به راه افتاد. و چون سنگین شد، هر دو پروردگارشان را خواندند که اگر فرزندی شایسته به ما عطا کنی، بیگمان از شاکران خواهیم بود.
این آیه، چون آیینهای صاف، وحدت منشأ انسانی را نشان میدهد. «نفس واحده» به حقیقت کلی انسان اشاره دارد که آدم و حوا هر دو از آن سرچشمه گرفتهاند. این مفهوم، چون رودی زلال، برابری زن و مرد در گوهر خلقت را جاری میسازد و هرگونه تبعیض را نفی میکند. همانگونه که خورشید، نور خویش را بر همه یکسان میتاباند، آفرینش انسان نیز از یک حقیقت واحد نشأت گرفته است.
درنگ: خلقت از نفس واحده، بر وحدت و برابری انسانها در منشأ آفرینش تأکید دارد و هرگونه برتریجویی را باطل میسازد.
هدف خلقت زوج: آرامش و همزیستی
عبارت «وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا» چون نسیمی خنک، حکمت الهی در آفرینش زوج را بازگو میکند. هدف از خلقت همسر، ایجاد سکون و آرامش است، گویی خداوند، قلب انسان را چون کویری تشنه آفریده و همسر را چون چشمهای زلال برای سیراب کردن آن قرار داده است. این اصل، بنیان نظام خانوادگی و اجتماعی را استوار میسازد و نشان میدهد که پیوند زن و مرد، نه تنها برای بقای نسل، بلکه برای آرامش روح و روان طراحی شده است.
درنگ: خلقت زوج، چون پلی استوار، انسان را به سوی آرامش و همزیستی هدایت میکند و حکمت الهی را در نظام اجتماعی متجلی میسازد.
دعا برای فرزند صالح
در ادامه آیه، هنگامی که بار حاملگی سنگین میشود، آدم و حوا با قلبی سرشار از امید، دست به دعا برمیدارند: «لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ». این دعا، چون گلی شکوفا در باغ ایمان، نشاندهنده مسئولیت والدین در طلب فرزندی شایسته و شکرگزار نعمتهای الهی است. «صالح» در این آیه، فرزندی است که با ایمان و عمل نیک، راه حق را میپیماید و چون ستارهای در آسمان هدایت میدرخشد.
درنگ: دعا برای فرزند صالح، نشانهای از مسئولیتپذیری والدین و تعهد به شکرگزاری در برابر نعمتهای الهی است.
بخش دوم: شرک عملی و انحراف از توحید
شرک عملی در نسلهای بعدی
آیه ۱۹۰ سوره اعراف، چون هشداری تکاندهنده، به انحراف برخی از نسلهای انسانی به سوی شرک عملی اشاره میکند:
﴿فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾
پس چون به آن دو فرزندی شایسته عطا کرد، برای او در آنچه به آنها داده بود، شریکانی قرار دادند. پس خداوند برتر است از آنچه شریک او میسازند.
این آیه، چون آیینهای که حقیقت را بیپرده نشان میدهد، از ناسپاسی برخی فرزندان آدم سخن میگوید. شرک عملی، چون خاری در باغ توحید، در رفتارهایی مانند ظلم، ناسپاسی، یا اسراف ریشه دارد. این انحراف، گویی سایهای تاریک است که نور ایمان را در دل برخی انسانها میپوشاند.
درنگ: شرک عملی، چون زخمی بر پیکر توحید، از ناسپاسی و رفتارهای نادرست نشأت میگیرد و انسان را از مسیر حق دور میسازد.
نفی شرک از ساحت الهی
عبارت «فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» چون صاعقهای، هرگونه شرک را از ساحت خداوند متعال نفی میکند. خداوند، چون قلهای بلند و دستنیافتنی، از هر شریکی منزه است. شرک، چه در قالب اعتقاد به خدایان دیگر و چه در قالب رفتارهای ناسپاسانه، با ذات بیهمتای الهی ناسازگار است.
درنگ: خداوند، چون خورشیدی بیغروب، از هر شریکی منزه است و شرک، چه نظری و چه عملی، با حقیقت توحید در تضاد است.
ناتوانی شرکا در خلق و یاری
آیه بعدی، با بیانی قاطع، به ناتوانی شرکا اشاره میکند:
﴿أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ﴾
آیا شریک میسازند چیزی را که هیچ چیز نمیآفریند و خود آفریده شدهاند؟ و نه برای آنها یاری میتوانند کرد و نه خود را یاری میدهند.
این آیات، چون شمشیری برنده، پوچی شرک به بتها یا انسانها را آشکار میسازند. شرکا، اعم از بتهای بیجان یا انسانهای مخلوق، هیچ قدرتی برای آفرینش یا یاری ندارند. گویی انسان، به جای تکیه بر خداوند بینیاز، به شاخهای پوسیده تکیه میکند که خود نیازمند است.
درنگ: شرک به موجودات مخلوق، چون تکیه بر سرابی است که نه تنها سودی ندارد، بلکه انسان را به سوی هلاکت میبرد.
تمایز انبیا و ائمه از شرکا
انبیا و ائمه علیهمالسلام، هرچند مخلوقاند، به دلیل اطاعت کامل از خداوند و تسلیم در برابر او، از هرگونه شرک مبرا هستند. آنها، چون ستارگان هدایت، راه توحید را به انسانها نشان میدهند و با عمل صالح خویش، الگویی از توحید عملی ارائه میکنند. این تمایز، چون خطی روشن میان نور و ظلمت، حقیقت را از باطل جدا میسازد.
درنگ: انبیا و ائمه، چون مشعلهایی فروزان، با اطاعت از خداوند، راه توحید عملی را به انسانها مینمایانند.
بخش سوم: نقد انحرافات فرهنگی و دینی
تقلید کورکورانه و خرافات
یکی از آفات بزرگ در مسیر دینداری، تقلید بدون تحقیق است که چون غباری بر آیینه معرفت، حقیقت را میپوشاند. تقلید کورکورانه، انسان را در دام عادات نادرست و خرافات گرفتار میسازد. برای نمونه، عبارتی چون «بسم الله القاسم الجبارین»، که ریشهای قرآنی ندارد، نتیجه تحریفات فرهنگی و دخالتهای استعماری است. این عبارت، چون خاری در بوستان دین، رحمانیت و رحیمیت الهی را به خشونت و جلال محض تقلیل داده است.
درنگ: تقلید بدون تحقیق، چون بندی بر پای معرفت، انسان را از فهم حقیقت دین بازمیدارد و به خرافات گرفتار میسازد.
رحمان و رحیم: صفات جمالی الهی
قرآن کریم، خداوند را با صفات «رحمان» و «رحیم» معرفی میکند که هر دو از ریشه «رحم» و نشانه مهربانی و عطوفتاند. برخلاف برخی تفاسیر نادرست که رحمان را صفت جلالی میدانند، این دو صفت، چون دو گل در باغ جمال الهی، از محبت و لطف خداوند حکایت دارند. تحریف این صفات به معنای خشونت، گویی نقاشی زیبایی را با رنگهای تیره مخدوش کردن است.
درنگ: رحمان و رحیم، چون دو چشمه زلال، از مهربانی و عطوفت الهی سرچشمه میگیرند و هرگونه تفسیر جلالی از آنها نادرست است.
نقش استعمار در انحرافات دینی
انحرافات دینی، مانند ترویج خشونت یا خرافات، اغلب ریشه در دخالتهای استعماری دارد. استعمار، چون ماری در آستین، با تحریف مفاهیم دینی، جوامع اسلامی را از حقیقت توحید و رحمانیت الهی دور کرده است. عباراتی مانند «بسم الله القاسم الجبارین»، که به خشونت و جلال محض اشاره دارند، نمونهای از این تحریفاتاند که دین را از مسیر رحمانیت به سوی خشونت سوق دادهاند.
درنگ: استعمار، چون سایهای شوم، با تحریف مفاهیم دینی، جوامع اسلامی را از رحمانیت و توحید دور ساخته است.
ضرورت تحقیق در دین
تحقیق و فهم دقیق آیات قرآن کریم، چون کلیدی برای گشودن قفل خرافات و تقلید کورکورانه است. بدون تحقیق، انسان در دام عادات نادرست گرفتار میماند و از معرفت حقیقی دین محروم میشود. همانگونه که کاوشگری در معدن، گوهرهای نهان را آشکار میکند، تحقیق در دین نیز حقیقت توحید را نمایان میسازد.
درنگ: تحقیق در دین، چون مشعلی در تاریکی، راه حقیقت را روشن میکند و انسان را از خرافات رهایی میبخشد.
نقد خشونت در جوامع اسلامی
خشونت و جنایت در برخی جوامع اسلامی، نتیجه انحراف از رحمانیت و رحیمیت الهی است. دین اسلام، چون رودی زلال، بر اساس مهربانی و عطوفت بنا شده، اما تحریفات و خرافات، آن را به خشونت و وحشیگری نسبت دادهاند. این انحراف، گویی باغی سرسبز را به بیابانی خشک تبدیل کرده است.
درنگ: خشونت در جوامع اسلامی، نتیجه دوری از رحمانیت الهی است و دین راستین، بر مهربانی و انسانیت استوار است.
بخش چهارم: مسئولیت انسان در برابر نعمتهای الهی
شکرگزاری و استفاده صحیح از نعمتها
انسان، چون امانتداری امین، موظف است از نعمتهای الهی به درستی استفاده کند. شکرگزاری و بهرهبرداری صحیح از نعمتها، نشانه توحید عملی است، در حالی که ناسپاسی و اسراف، چون زهری مهلک، انسان را به سوی شرک عملی سوق میدهد. این مسئولیت، چون بذری است که در خاک ایمان کاشته میشود و میوه سعادت به بار میآورد.
درنگ: شکرگزاری از نعمتها، چون کلیدی طلایی، درهای توحید عملی را میگشاید و انسان را به سعادت رهنمون میشود.
نقد عادت و تقلید بدون تحقیق
عادت به تقلید بدون تحقیق، چون بندی بر پای اندیشه، انسان را از فهم حقیقت دین بازمیدارد. این عادت، گویی انسان را در قفسی از خرافات زندانی میکند و از پرواز به سوی معرفت بازمیدارد. برای رهایی از این بند، باید با تحقیق و تأمل، به سوی فهم دقیق قرآنی گام برداشت.
درنگ: تقلید بدون تحقیق، چون قفلی بر در معرفت، انسان را از فهم حقیقت دین محروم میسازد.
بخش پنجم: ضرورت اصلاح انحرافات و بازگشت به توحید
بازگشت به رحمانیت و رحیمیت الهی
قرآن کریم، با تأکید بر رحمانیت و رحیمیت الهی، انسان را به سوی مهربانی و عطوفت فرا میخواند. این صفات، چون دو بال، انسان را به سوی سعادت پرواز میدهند. برای اصلاح انحرافات دینی و فرهنگی، باید به این حقیقت بازگشت و از خرافات و خشونت دوری جست.
درنگ: بازگشت به رحمانیت و رحیمیت الهی، چون چشمهای زلال، انسان را از خرافات و خشونت پاک میسازد.
اصلاح انحرافات دینی و فرهنگی
اصلاح انحرافات دینی، چون بازسازی بنایی کهن، نیازمند فهم دقیق قرآنی و پرهیز از خرافات است. این اصلاح، گویی باغبانی است که شاخههای خشکیده را هرس میکند تا درخت دین بار دیگر شکوفا شود. با تحقیق و تأمل، میتوان از تقلید کورکورانه فاصله گرفت و به سوی توحید راستین گام برداشت.
درنگ: اصلاح انحرافات دینی، چون بازسازی باغی ویران، با تحقیق و فهم قرآنی به ثمر میرسد.
جمعبندی
آیات ۱۸۹ و ۱۹۰ سوره اعراف، چون دو گوهر درخشان، حقیقت توحید و خطر شرک عملی را به انسان مینمایانند. این آیات، با تبیین خلقت انسان از نفس واحده، حکمت آفرینش زوج، و مسئولیت والدین در دعا برای فرزند صالح، راه سعادت را نشان میدهند. در عین حال، با هشدار نسبت به شرک عملی و ناسپاسی، انسان را از انحراف بازمیدارند. نقد تقلید کورکورانه، خرافات، و خشونت در جوامع اسلامی، ضرورت بازگشت به فهم دقیق قرآنی و رحمانیت الهی را آشکار میسازد. این نوشتار، چون مشعلی فروزان، خواننده را به سوی معرفت توحیدی و اصلاح انحرافات هدایت میکند تا با تأمل و تحقیق، به حقیقت دین دست یابد.
با نظارت صادق خادمی