در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1389

متن درس

 

تفسیر: اموال و اولاد، فتنه‌ای در مسیر تقوا و پاداش عظیم الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۸۹)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راه سعادت و رستگاری را به آدمی می‌نمایاند و با آیات بصیرت‌بخش خود، انسان را به سوی آگاهی و تقوا رهنمون می‌سازد. آیه ۲۸ سوره آل‌عمران، با تأکید بر فتنه بودن اموال و اولاد، انسان را به تأمل در ماهیت این دو نعمت و مخاطرات نهفته در آن‌ها دعوت می‌کند. این نوشتار، با تکیه بر تفسیر این آیه شریفه، به کاوش در معانی عمیق آن می‌پردازد و با نگاهی ژرف، ابعاد گوناگون فتنه اموال و اولاد را بررسی می‌کند. هدف این است که با بیانی روشن و وزین، راه‌های رهایی از این فتنه‌ها و نیل به پاداش عظیم الهی تبیین گردد، تا خواننده با قلبی آگاه و ذهنی روشن، به سوی عمل صالح گام بردارد.

بخش یکم: آگاهی از فتنه اموال و اولاد

مفهوم فتنه در قرآن کریم

وَٱعْلَمُوٓا أَنَّمَآ أَمْوَٰلُكُمْ وَأَوْلَٰدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجْرٌ عَظِيمٌ
و بدانید که اموال و فرزندان شما آزمایشی هستند و اینکه نزد خداوند پاداشی بزرگ است.

قرآن کریم با واژه «وَٱعْلَمُوٓا» (بدانید) انسان را به آگاهی از حقیقت اموال و اولاد فرا می‌خواند. واژه «أَنَّمَا» نشان‌دهنده حصر است، بدین معنا که اموال و اولاد به تنهایی می‌توانند آزمایشی برای ایمان انسان باشند. فتنه در فرهنگ قرآنی، به معنای آزمونی است که ایمان و تقوای انسان را محک می‌زند. این آزمون، گاه به ناآرامی و گرفتاری منجر می‌شود، چنان‌که در سوره بقره، آیه ۱۹۱، فتنه به آشوبی عظیم‌تر از قتل تشبیه شده است. اموال و اولاد، به دلیل دلبستگی طبیعی انسان به آن‌ها، می‌توانند او را از مسیر حق و عدالت منحرف سازند. این آیه، انسان را به تأمل در این دو نعمت و مدیریت عاقلانه آن‌ها دعوت می‌کند، تا به جای غرق شدن در فتنه، Saurتغییرات آنها، به سوی تقوا و پاداش عظیم هدایت شوند.

درنگ: آگاهی از فتنه اموال و اولاد، انسان را به مدیریت عاقلانه این نعمت‌ها و پرهیز از دلبستگی افراطی دعوت می‌کند، تا ایمان و تقوا حفظ شود.

تفاوت ماهیت اموال و اولاد در فتنه

اموال و اولاد، هرچند هر دو فتنه‌اند، از منظری متفاوت انسان را می‌آزمایند. اموال، به دلیل کنترل کامل انسان بر آن‌ها، چونان ابزاری در دست آدمی است که می‌تواند به نام او ثبت شود و تحت اختیار او باشد. اما اولاد، به سبب استقلال و اراده خویش، گاه با والدین همراه نیست و ممکن است مسیر متفاوتی برگزیند. این تفاوت، فتنه اولاد را پیچیده‌تر می‌سازد، زیرا انسان نمی‌تواند رفتار فرزندان را به تمامی مهار کند. چنان‌که گاه فرزندی با پدر خویش هم‌رأی است و گاه در تضاد با او قرار می‌گیرد، و این ناسازگاری، آزمونی است که قلب والدین را می‌فشارد.

بخش دوم: فتنه به مثابه ناآرامی و آزمون ایمان

ناآرامی ناشی از زیاده‌خواهی و کم‌دهی

فتنه اموال و اولاد، به ناآرامی‌هایی اشاره دارد که از زیاده‌خواهی یا کم‌دهی سرچشمه می‌گیرد. اموال، اگر به درستی مدیریت نشود، به جای نعمت، به دردسر بدل می‌شود. زیاده‌خواهی در جمع‌آوری مال یا بخل در پرداخت حقوق واجب چون زکات و خمس، انسان را در دام فتنه می‌افکند. همچنین، اولاد ممکن است با درخواست‌های غیرمنطقی یا ناسازگاری، آرامش والدین را برهم زند. این ناآرامی‌ها، ایمان انسان را به چالش می‌کشند، چنان‌که قرآن کریم در سوره بقره، آیه ۱۵۵، اموال و جان‌ها را ابزار آزمایشی الهی می‌داند:

وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَىْءٍ مِّنَ ٱلْخَوْفِ وَٱلْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ ٱلْأَمْوَٰلِ وَٱلْأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِ ۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِينَ
و قطعاً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم، و صابران را بشارت ده.

درنگ: فتنه اموال و اولاد، از زیاده‌خواهی یا کم‌دهی نشأت می‌گیرد و انسان را به سوی ناآرامی و دوری از تقوا می‌کشاند.

عدالت، راه رهایی از فتنه

عدالت در مدیریت اموال و رفتار با اولاد، چونان کلیدی است که قفل فتنه را می‌گشاید. مال زیاد، فتنه است، زیرا انسان را به سوی بخل و احتکار سوق می‌دهد؛ مال کم نیز فتنه است، زیرا نیاز و حرمان را به دنبال دارد. اما اندازه و اعتدال، راه دشوار اما رهایی‌بخش است. قرآن کریم در سوره نساء، آیه ۵، بر مدیریت عادلانه اموال تأکید می‌ورزد:

وَلَا تُؤْتُوا۟ ٱلسُّفَهَآءَ أَمْوَٰلَكُمُ ٱلَّتِى جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمْ قِيَٰمًا
و اموال خود را که خداوند آن را مایه قوام شما قرار داده، به سفیهان ندهید.

این آیه، اموال را مایه قوام و پایداری زندگی می‌داند، مشروط بر آنکه با عدالت و انصاف مدیریت شود. پرداخت زکات، خمس و حقوق فقرا، انسان را از فتنه مال می‌رهاند و او را به سوی پاداش عظیم الهی هدایت می‌کند.

درنگ: عدالت در مدیریت اموال و رفتار با اولاد، انسان را از فتنه نجات داده و به پاداش عظیم الهی رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: نقد فقر و تأکید بر عفاف و کفاف

نقد تمجید فقر

فقر، در نگاه قرآن کریم، نه فضیلت، بلکه چالشی برای ایمان است. روایتی که فقر را افتخار می‌داند، از منظر این تفسیر، سخنی نادرست و به دور از حقیقت است. فقر، چونان باری گران، انسان را به سوی حرمان و ناآرامی می‌کشاند و زندگی را به زهر بدل می‌کند. قرآن کریم در سوره بقره، آیه ۲۶۸، فقر را وسوسه‌ای شیطانی می‌داند:

ٱلشَّيْطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِٱلْفَحْشَآءِ ۖ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا
شیطان شما را از فقر می‌ترساند و به فحشا فرمان می‌دهد، و خداوند به شما آمرزش و فضل وعده می‌دهد.

این آیه، فقر را ابزار وسوسه شیطان معرفی می‌کند، در حالی که خداوند وعده فضل و آمرزش می‌دهد. از این رو، تمجید فقر، برخلاف حکمت قرآنی، گمراهی است. انسان باید در پی کسب رزق حلال باشد و با عفاف و کفاف، زندگی خود را به اندازه‌ای شایسته سامان دهد.

درنگ: فقر، فضیلت نیست، بلکه چالشی است که ایمان را می‌آزماید؛ عفاف و کفاف، راه سعادت و رهایی از فتنه است.

عفاف و کفاف، دو اصل قرآنی

عفاف، پاکی در کسب و مصرف مال است و کفاف، به معنای اندازه کافی داشتن، انسان را از فتنه زیاده‌خواهی یا فقر حفظ می‌کند. این دو اصل، چونان دو بال، انسان را به سوی تعادل و تقوا پرواز می‌دهند. اموال حلال و متناسب با نیاز، نه تنها فتنه را کاهش می‌دهد، بلکه زندگی را به آرامش و سعادت مزین می‌سازد. این دیدگاه، با سیره پیشوایان دین هم‌خوانی دارد، که اموال خویش را با عدالت و انصاف مدیریت می‌کردند و به فقرا یاری می‌رساندند.

بخش چهارم: نقد خرافات و تأکید بر عقلانیت دینی

رد داستان‌های غیرمنطقی

برخی روایات، مانند داستان‌هایی که پیشوایان دین را به اعمالی غیرعقلانی چون خرد کردن نان خشک با سنگ نسبت می‌دهند، از منظر این تفسیر، خرافه و بی‌اعتبارند. پیشوایان دین، چونان الگوهای عقل و تقوا، با حکمت و منطق عمل می‌کردند. قرآن کریم در سوره یوسف، آیه ۲۲، عقل و علم را از ویژگی‌های مؤمنان برجسته می‌داند:

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥٓ ءَاتَيْنَٰهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِى ٱلْمُحْسِنِينَ
و چون به کمال رشد خود رسید، به او حکمت و دانش عطا کردیم، و این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.

این آیه، بر عقلانیت و حکمت پیشوایان تأکید دارد. داستان‌هایی که آن‌ها را به اعمالی غیرمنطقی نسبت می‌دهند، با سیره عقلانی آن‌ها سازگار نیست و باید از خرافات پالایش شود.

درنگ: پیشوایان دین، الگوهای عقل و تقوا بودند و داستان‌های غیرمنطقی منسوب به آن‌ها، خرافه‌ای بیش نیست.

بخش پنجم: ظلم اقتصادی و مسئولیت اجتماعی

فقر جهانی، نتیجه ظلم اقتصادی

فقر گسترده در جهان، نتیجه ظلم اقتصادی و بخل ثروتمندان است. اموال، متعلق به خداوند و فقراست و باید عادلانه توزیع شود. قرآن کریم در سوره حشر، آیه ۷، بر این حقیقت تأکید می‌ورزد:

مَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنْ أَهْلِ ٱلْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى ٱلْقُرْبَىٰ وَٱلْيَتَٰمَىٰ وَٱلْمَسَٰكِينِ وَٱبْنِ ٱلسَّبِيلِ
آنچه خداوند از اهل قریه‌ها به رسولش بازگرداند، از آن خداوند و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و بینوایان و درراه‌ماندگان است.

این آیه، اموال را برای فقرا و نیازمندان می‌داند. بخل و احتکار، فتنه‌ای اجتماعی است که به فقر و ناآرامی می‌انجامد. عالمان دین، با دعوت به عدالت، بر مسئولیت اجتماعی مؤمنان در رفع فقر تأکید دارند.

درنگ: فقر جهانی، نتیجه ظلم اقتصادی است؛ اموال، متعلق به خداوند و فقراست و باید با عدالت توزیع شود.

تلاش برای کسب رزق حلال

مؤمنان باید در پی کسب رزق حلال باشند و از تمجید فقر بپرهیزند. اموال، چونان امانتی الهی، باید عادلانه مدیریت شود. قرآن کریم در سوره ذاریات، آیه ۱۹، بر حق فقرا در اموال تأکید می‌کند:

وَفِىٓ أَمْوَٰلِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّآئِلِ وَٱلْمَحْرُومِ
و در اموالشان حقی برای سائل و محروم است.

این آیه، بر ضرورت انفاق و پرداخت حقوق فقرا تأکید دارد. تلاش برای رفع فقر، نه تنها وظیفه‌ای دینی، بلکه راهی برای رهایی از فتنه اموال است.

درنگ: تلاش برای کسب رزق حلال و انفاق به فقرا، مؤمن را از فتنه اموال نجات می‌دهد.

بخش ششم: نقد تجمل‌گرایی و ارزش معرفت

تجمل‌گرایی، انحراف از معرفت

تجمل‌گرایی، چونان زرق‌وبرقی فریبنده، انسان را از معرفت الهی دور می‌کند. ثروت‌های هنگفت و زیورهای مادی، اگر به فتنه منجر شوند، ارزش معنوی انسان را فرو می‌کاهند. قرآن کریم در سوره زخرف، آیه ۳۵، زینت‌های دنیوی را بی‌ارزش می‌داند:

وَلَوْلَآ أَن يَكُونَ ٱلنَّاسُ أُمَّةً وَٰحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِٱلرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ
و اگر نبود که مردم امتی واحد شوند، برای کافران به رحمان، خانه‌هایی با سقف‌های نقره‌ای و نردبان‌هایی که بر آن بالا روند، قرار می‌دادیم.

این آیه، زینت‌های مادی را فریبی زودگذر می‌داند که انسان را از حقیقت بازمی‌دارد. تجمل‌گرایی، چونان توالتی زرین، نه تنها نشانه معرفت نیست، بلکه فتنه‌ای است که قلب را از یاد خدا غافل می‌سازد.

درنگ: تجمل‌گرایی، انسان را از معرفت الهی دور می‌کند و فتنه اموال را شدت می‌بخشد.

معرفت، برتر از مادیات

معرفت الهی، چونان گوهری گران‌بها، ارزشی فراتر از زر و زیورهای مادی دارد. انسان مؤمن، با دوری از تجمل و دلبستگی به مال، به سوی معرفت و تقوا گام برمی‌دارد. این معرفت، انسان را از فتنه اموال و اولاد نجات می‌دهد و او را به پاداش عظیم الهی رهنمون می‌سازد.

بخش هفتم: پاداش عظیم الهی

عدالت و تقوا، راه نیل به پاداش

قرآن کریم در پایان آیه ۲۸ سوره آل‌عمران، به پاداش عظیم الهی اشاره می‌کند. این پاداش، نصیب کسانی می‌شود که با عدالت و تقوا، از فتنه اموال و اولاد به سلامت عبور کنند. عدالت در توزیع اموال و انصاف در رفتار با اولاد، انسان را به سوی سعادت ابدی هدایت می‌کند.

درنگ: پاداش عظیم الهی، از آن کسانی است که با عدالت و تقوا، از فتنه اموال و اولاد رهایی یابند.

جمع‌بندی بخش

این بخش از آیه، چونان مشعلی فروزان، راه رستگاری را نشان می‌دهد. عدالت و تقوا، دو بال پرواز به سوی پاداش الهی‌اند. مؤمنان با مدیریت عادلانه اموال و رفتار منصفانه با اولاد، می‌توانند از فتنه‌ها بگذرند و به اجر عظیم الهی دست یابند.

جمع‌بندی

تفسیر آیه ۲۸ سوره آل‌عمران، انسان را به تأمل در فتنه اموال و اولاد و ضرورت مدیریت عاقلانه آن‌ها دعوت می‌کند. اموال و اولاد، اگرچه نعمت‌های الهی‌اند، می‌توانند به فتنه‌ای بدل شوند که ایمان و تقوای انسان را بیازمایند. عدالت در توزیع اموال، انفاق به فقرا، و رفتار منصفانه با اولاد، راه رهایی از این فتنه‌هاست. نقد فقر، خرافات، و تجمل‌گرایی، بر اهمیت عقلانیت، تقوا، و معرفت تأکید دارد. پاداش عظیم الهی، در انتظار کسانی است که با ایمان و انصاف، از این آزمون‌ها به سلامت عبور کنند. این تفسیر، مؤمنان را به تلاش برای کسب رزق حلال، رفع فقر، و حفظ ایمان خالص فرا می‌خواند، تا در سایه عدالت و تقوا، به سعادت ابدی دست یابند.

با نظارت صادق خادمی