متن درس
تفسیر: استقرار نظم اجتماعی در پرتو آیات قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 1397)
دیباچه
قرآن کریم، کتاب هدایت و رستگاری، در آیات خویش نهتنها به مسائل معنوی و اخلاقی پرداخته، بلکه چارچوبی جامع برای ساماندهی حیات اجتماعی و استقرار نظم در جوامع انسانی ارائه کرده است. آیه ۱۹۳ سوره آلعمران، با تأکید بر مبارزه با فتنه و ایجاد نظامی مبتنی بر قواعد الهی، یکی از برجستهترین آیات در تبیین ضرورت نظم اجتماعی است. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه شریفه، به بررسی مفهوم نظم اجتماعی، اقتدار مشروع، و نقش قواعد در تنظیم رفتارهای جمعی میپردازد. با بهرهگیری از تمثیلات و تحلیلهای دقیق، تلاش شده است تا مفاهیم این آیه در قالبی روشن و منسجم برای خوانندگان ارائه گردد، تا چونان چراغی راهنمای زندگی اجتماعی و دینی باشد.
بخش نخست: تبیین مفهوم قتال در چارچوب نظم اجتماعی
معنای «قاتلوهم» در قرآن کریم
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
و با آنان بجنگید تا فتنهای بر جای نماند و دین یکسره برای خدا شود. پس اگر از فتنه دست کشیدند، خداوند به آنچه انجام میدهند بیناست.
عبارت «وَقَاتِلُوهُمْ» در نگاه نخست، تصویری از جنگ و نزاع فیزیکی را در ذهن متبادر میسازد، اما تأمل در معنای عمیق آن، افقی گستردهتر را میگشاید. قتال در این آیه، فراتر از کشتار یا درگیری نظامی، به معنای اعمال اقتدار مشروع و ایجاد نظم در جامعه است. این مفهوم، چونان کلیدی است که قفل هرجومرج اجتماعی را میگشاید و جامعه را به سوی تمکین و انضباط هدایت میکند. در این دیدگاه، قتال به معنای بهکارگیری قدرت برای استقرار قاعده و قانون است، نه نابودی افراد یا گروهها. این اقتدار، مانند ستونی استوار، نظم اجتماعی را حفظ میکند و مانع از فروپاشی ساختارهای جمعی میشود.
درنگ: قتال در آیه ۱۹۳ سوره آلعمران، به معنای اعمال اقتدار مشروع برای ایجاد نظم و تمکین اجتماعی است، نه صرف کشتار یا نابودی.
تحلیل جامعهشناختی قتال
از منظر جامعهشناسی، اقتدار مشروع، که در این آیه به صورت نمادین در «قاتلوهم» تجلی یافته، عنصری بنیادین در حفظ انسجام اجتماعی است. عالمان دینی تأکید دارند که بدون اقتدار، جامعه به ورطه هرجومرج فرومیغلتد. این مفهوم با نظریههای مدرن جامعهشناسی، مانند دیدگاههای ماکس وبر درباره اقتدار مشروع، همسویی دارد. وبر معتقد است که اقتدار، هنگامی که با قانون و قاعده همراه شود، میتواند رفتارهای اجتماعی را تنظیم کرده و از آشوب جلوگیری کند. در این چارچوب، «قاتلوهم» دعوتی است به ایجاد سیستمی که در آن، افراد، فارغ از نیتهای درونی، به قواعد اجتماعی پایبند شوند.
جمعبندی بخش نخست
مفهوم قتال در آیه شریفه، نهتنها به معنای درگیری نظامی، بلکه به مثابه ابزاری برای استقرار نظم و قاعده در جامعه است. این اقتدار، مانند سدی در برابر امواج آشوب، جامعه را از فروپاشی حفظ میکند و زمینهساز تمکین افراد به قوانین اجتماعی میشود. این بخش از آیه، بر اهمیت اقتدار مشروع در ایجاد نظم تأکید دارد و نشان میدهد که هدف، نه نابودی افراد، بلکه هدایت جامعه به سوی قاعدهمندی است.
بخش دوم: فتنه و ضرورت رفع آن از جامعه
مفهوم فتنه در قرآن کریم
عبارت «حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ» در آیه شریفه، به معنای رفع هرگونه آشوب، فساد و بینظمی در جامعه است. فتنه، چونان آتشی است که اگر مهار نشود، بنیانهای اجتماعی را به خاکستر بدل میکند. در این آیه، فتنه به هرگونه اختلال در نظم اجتماعی اشاره دارد که میتواند شامل فساد، جنایت، یا نافرمانی مدنی باشد. هدف این عبارت، ایجاد جامعهای است که در آن، رفتارهای اجتماعی تحت سیستمی قانونمند و منظم قرار گیرند.
درنگ: فتنه در آیه، به معنای هرجومرج و بینظمی اجتماعی است که باید با اقتدار و قانونمندی مهار شود تا جامعه به سوی قاعدهمندی هدایت گردد.
تمثیلات عینی از فتنه
برای فهم بهتر مفهوم فتنه، میتوان به مثالهایی از زندگی روزمره اشاره کرد. هنگامی که در خیابانها تصادفی رخ میدهد یا تظاهراتی بدون نظم شکل میگیرد، نظم اجتماعی بههم میریزد و فتنه پدیدار میشود. این آشوب، مانند موجی است که همه چیز را در هم میشکند و حتی افراد نیکسیرت را به سوی رفتارهای ناپسند میکشاند. در مقابل، وجود قواعد و قوانین، مانند پلی است که افراد را به سوی رفتار منظم هدایت میکند و از فروپاشی نظم جلوگیری مینماید.
تحلیل جامعهشناختی فتنه
از منظر جامعهشناسی، فتنه به مثابه انحراف از هنجارهای اجتماعی است که میتواند به افزایش جرم، فساد و ناآرامی منجر شود. نظریههای جرمشناسی، مانند نظریه انومی امیل دورکیم، نشان میدهند که نبود هنجارهای اجتماعی قوی، زمینهساز افزایش انحرافات و بینظمی است. در این راستا، آیه شریفه بر ضرورت ایجاد سیستمی تأکید دارد که فتنه را مهار کرده و رفتارهای اجتماعی را در مسیری قانونمند هدایت نماید.
جمعبندی بخش دوم
فتنه، به عنوان نماد هرجومرج و بینظمی، تهدیدی جدی برای انسجام اجتماعی است. آیه ۱۹۳ سوره آلعمران، با تأکید بر رفع فتنه، بر اهمیت ایجاد قواعد و قوانین در جامعه تأکید دارد. این بخش از آیه، مانند نوری در تاریکی، راه را برای ایجاد جامعهای منظم و قانونمند روشن میسازد و نشان میدهد که بدون مهار فتنه، دستیابی به نظم اجتماعی ممکن نیست.
بخش سوم: دین به مثابه نظام اجتماعی
مفهوم «وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ»
عبارت «وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» به معنای استقرار کامل نظامی اجتماعی است که در آن، قواعد و قوانین الهی بر جامعه حاکم باشد. دین در این آیه، نهتنها به معنای اعتقادات مذهبی، بلکه به مثابه روش و قاعده زندگی اجتماعی است. این نظام، مانند باغی است که با نظم و ترتیب، گلهای رفتار اجتماعی را شکوفا میسازد و از رشد علفهای هرز فساد و بینظمی جلوگیری میکند.
درنگ: دین در این آیه، به معنای سیستمی جامع برای تنظیم رفتارهای اجتماعی است که نظم و قاعدهمندی را در جامعه برقرار میسازد.
نقش دین در انسجام اجتماعی
دین، به عنوان چارچوبی برای تنظیم رفتارهای اجتماعی، نقشی محوری در ایجاد انسجام و هماهنگی در جامعه دارد. این مفهوم، با دیدگاههای جامعهشناختی، مانند نظریه امیل دورکیم درباره نقش دین در انسجام اجتماعی، همخوانی دارد. دورکیم معتقد است که دین، با ارائه مجموعهای از باورها و اعمال، به انسجام اجتماعی کمک میکند. در این آیه، دین به مثابه سیستمی است که رفتارهای افراد را هماهنگ کرده و از بروز فساد و بینظمی جلوگیری مینماید.
تمثیل رانندگی: نظم در عمل
یکی از تمثیلات روشنگر در این تفسیر، مثال رانندگی است. در خیابانها، رانندگان با مهارتها و نیتهای گوناگون حضور دارند، اما قوانین ترافیکی، مانند ریسمانی محکم، رفتار آنها را هماهنگ میکند. این نظم، مانع از بروز هرجومرج میشود و حتی رانندگان کممهارت را به رعایت قواعد وامیدارد. این تمثیل، به زیبایی نشان میدهد که نظام اجتماعی، فارغ از نیتهای درونی، رفتارهای ظاهری را تنظیم میکند.
جمعبندی بخش سوم
عبارت «وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» دعوتی است به ایجاد نظامی اجتماعی که در آن، قواعد و قوانین الهی بر رفتارها حاکم باشد. این نظام، مانند چتری است که جامعه را از طوفان بینظمی حفظ میکند و زمینهساز زندگی هماهنگ و منظم میشود. تأکید آیه بر دین به مثابه روش زندگی اجتماعی، نشاندهنده عمق و جامعیت قرآن کریم در ارائه راهکارهایی برای ساماندهی جامعه است.
بخش چهارم: تمایز بین ظاهر و باطن در نظام اجتماعی
تمرکز بر رفتار ظاهری
یکی از نکات برجسته این تفسیر، تأکید بر تنظیم رفتارهای ظاهری به جای تغییر نیتهای درونی است. دلهای آدمیان، مانند دریایی ژرف، پر از امواج گوناگون نیکی و شر است، اما نظام اجتماعی به رفتارهای ظاهری کار دارد. حتی اگر فردی در دل خود نیتهای ناپاک داشته باشد، باید رفتارش با قواعد اجتماعی هماهنگ باشد. این اصل، مانند آینهای است که تنها تصویر ظاهری را بازتاب میدهد و به عمق دلها کاری ندارد.
درنگ: نظام اجتماعی به رفتارهای ظاهری افراد کار دارد و نه به نیتهای درونی آنها، زیرا دلها را نمیتوان از آلودگیها تهی کرد.
تحلیل رفتارگرایانه
این دیدگاه، با نظریههای رفتارگرایی در روانشناسی و جامعهشناسی، مانند نظریههای اروینگ گافمن درباره نمایشگری اجتماعی، همسویی دارد. گافمن معتقد است که افراد در جامعه، نقشی اجتماعی ایفا میکنند و رفتار ظاهری آنها، نظم اجتماعی را شکل میدهد. در این راستا، آیه شریفه بر اهمیت تنظیم رفتارهای ظاهری تأکید دارد و نشان میدهد که نظم اجتماعی، از طریق هماهنگی رفتارها محقق میشود، نه تغییر باطن افراد.
مثالهای عینی از رفتار اجتماعی
مثالهایی مانند دزدی آب در بیابانها یا سرقت چرخ ماشین، به روشنی نشاندهنده تأثیر نبود سیستم بر رفتارهای اجتماعی هستند. در جامعهای بدون قاعده، افراد به خود اجازه میدهند که رفتارهای ناپسند انجام دهند، اما در سیستمی قانونمند، حتی افراد با نیتهای ناپاک، رفتار خود را با قواعد هماهنگ میکنند. این مثالها، مانند آیینهای، واقعیتهای اجتماعی را بازتاب میدهند و اهمیت نظاممندی را نشان میدهند.
جمعبندی بخش چهارم
تأکید آیه بر تنظیم رفتارهای ظاهری، نشاندهنده عمق نگاه قرآن کریم به مسائل اجتماعی است. این اصل، مانند ریسمانی است که افراد را به سوی رفتارهای منظم هدایت میکند و از بروز هرجومرج جلوگیری مینماید. تمایز بین ظاهر و باطن، یکی از کلیدیترین مفاهیم این آیه است که نشان میدهد نظم اجتماعی، بدون نیاز به تغییر دلها، قابل دستیابی است.
بخش پنجم: نقش اقتدار و قانون در کاهش فساد
اهمیت اقتدار مشروع
برای استقرار نظم، وجود اقتدار مشروع و قانونمندی ضروری است. بدون اقتدار، جامعه به ورطه «خر تو خر» فرومیغلتد و فساد و جنایت افزایش مییابد. اقتدار، مانند نگهبانی است که از مرزهای نظم پاسداری میکند و مانع از نفوذ آشوب میشود. این اصل، در تفسیر آیه شریفه، به روشنی بیان شده است.
درنگ: اقتدار مشروع و قانونمندی، ستونهای اصلی نظم اجتماعی هستند که از بروز فساد و هرجومرج جلوگیری میکنند.
تحلیل سیاسی و جامعهشناختی
از منظر نظریههای سیاسی، مانند دیدگاههای میشل فوکو درباره قدرت، اقتدار در جامعه از طریق ساختارهای نهادی و قانونی اعمال میشود. این اقتدار، رفتارهای افراد را تنظیم کرده و از بروز فساد جلوگیری میکند. در جوامع پیشرفته، سیستمهای قانونی قوی، مانند قوانینی که رفتارهای ترافیکی را تنظیم میکنند، مانع از بروز ناهنجاریها میشوند و افراد را به رعایت قواعد وامیدارند.
نقش قانون در مهار فساد
در جامعهای با سیستم قانونی قوی، فساد و جنایت به صورت پنهانی انجام میشود و در ظاهر، جامعه منظم باقی میماند. این امر، مانند پوششی است که زشتیهای باطنی را پنهان میکند و جامعه را در ظاهری آراسته نگه میدارد. در مقابل، در جوامع بدون سیستم، فساد و جنایت آشکار میشود و نظم اجتماعی فرومیپاشد.
جمعبندی بخش پنجم
اقتدار و قانون، مانند دو بال، جامعه را به سوی نظم و هماهنگی پرواز میدهند. این بخش از تفسیر آیه، نشان میدهد که بدون اقتدار مشروع و قواعد محکم، دستیابی به نظم اجتماعی ممکن نیست. تأکید بر قانونمندی، یکی از درسهای کلیدی قرآن کریم برای ایجاد جامعهای سالم و صالح است.
بخش ششم: نظارت الهی و مسئولیتپذیری اجتماعی
مفهوم «فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»
بخش پایانی آیه، با تأکید بر نظارت الهی، نشان میدهد که خداوند به اعمال افراد آگاه است. این نظارت، مانند چشمی بیدار، رفتارهای اجتماعی را زیر نظر دارد و افراد را به مسئولیتپذیری در برابر قواعد اجتماعی فرا میخواند. اگر افراد از فتنه دست بکشند و به قواعد پایبند شوند، خداوند به اعمال آنها آگاه است و این آگاهی، انگیزهای برای رعایت نظم است.
درنگ: نظارت الهی، افراد را به رعایت قواعد اجتماعی و مسئولیتپذیری در برابر رفتارهایشان فرا میخواند.
تحلیل نظارت اجتماعی
مفهوم نظارت الهی، با نظریههای مدرن نظارت اجتماعی، مانند مفهوم پانوپتیکون فوکو، همخوانی دارد. فوکو معتقد است که نظارت دائمی، رفتارهای افراد را تنظیم میکند و آنها را به سوی رعایت هنجارها سوق میدهد. در این آیه، نظارت الهی، مانند نوری است که رفتارهای افراد را روشن میسازد و آنها را به سوی قاعدهمندی هدایت میکند.
جهانشمولی نظم اجتماعی
تفسیر آیه نشان میدهد که نظم اجتماعی، محدود به جوامع اسلامی نیست، بلکه در هر جامعهای با هر دین و آیینی قابل اجراست. حتی در جوامع غیرمذهبی، وجود سیستم و قانون برای حفظ نظم ضروری است. این اصل، مانند جریانی است که همه جوامع را به سوی هماهنگی و نظم هدایت میکند.
جمعبندی بخش ششم
نظارت الهی، مانند نگهبانی است که رفتارهای اجتماعی را زیر نظر دارد و افراد را به رعایت قواعد و قوانین فرا میخواند. این بخش از آیه، بر مسئولیتپذیری افراد در برابر نظام اجتماعی تأکید دارد و نشان میدهد که نظم، فارغ از اعتقادات فردی، سنگبنای جامعهای سالم است.
نتیجهگیری نهایی
آیه ۱۹۳ سوره آلعمران، چونان مشعلی فروزان، راه را برای ایجاد جامعهای منظم و قانونمند روشن میسازد. این آیه، با تأکید بر مفاهیمی چون قتال، رفع فتنه، و استقرار دین، چارچوبی جامع برای نظم اجتماعی ارائه میدهد. قتال، به مثابه اقتدار مشروع، فتنه، به عنوان هرجومرج و بینظمی، و دین، به معنای روش زندگی اجتماعی، همگی در خدمت ایجاد جامعهای هماهنگ و صالح هستند. تأکید آیه بر رفتارهای ظاهری و تنظیم آنها از طریق قواعد، نشاندهنده عمق نگاه قرآن کریم به مسائل اجتماعی است. این تفسیر، با پیوند زدن مفاهیم قرآنی به نظریههای مدرن جامعهشناسی و جرمشناسی، نشان میدهد که اصول مطرحشده در این آیه، جهانشمول و فراتر از زمان و مکان هستند. جامعهای که بر پایه نظم و قانون بنا شود، مانند باغی است که در آن، گلهای هماهنگی و انسجام شکوفا میشوند و از رشد علفهای هرز فساد و بینظمی جلوگیری میگردد.
با نظارت صادق خادمی