در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1408

متن درس

 

تفسیر: عدالت الهی، تقوا و توحید در آیات سوره توبه

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۰۸)

دیباچه

قرآن کریم، چشمه‌سار زلال هدایت و معرفت، در آیات خود رازهای زندگی سعادتمندانه را به انسان می‌آموزد. سوره توبه، با آیات روشنگر خود، دریچه‌ای به سوی فهم عدالت الهی، تقوا و توحید می‌گشاید. این نوشتار، با تأمل در آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ این سوره، به بررسی مفاهیم عمیق الهیاتی، اخلاقی و اجتماعی می‌پردازد که در درس‌گفتارهای عالمان دینی ریشه دارد. هدف این است که با زبانی روشن و متین، این معارف را به گونه‌ای بازگو کند که چونان آینه‌ای، حقیقت را در برابر دیده‌گان خواننده بنمایاند. این متن، با بهره‌گیری از روایت‌های محلی و حکایات، کوشیده است تا مفاهیم پیچیده را در قالبی ملموس و معنادار ارائه دهد، گویی که داستانی از دل تاریخ، درس‌های جاودانه‌ای را برای امروز ما بازگو می‌کند.

بخش یکم: عدالت الهی در هدایت و گمراهی

عدالت الهی، چونان خورشیدی درخشان، در آیات قرآن کریم می‌درخشد و راه را برای بندگان روشن می‌سازد. آیه ۱۱۵ سوره توبه، یکی از این آیات نورانی است که بر این عدالت تأکید دارد:

وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

خداوند قومی را پس از آنکه هدایتشان کرد، گمراه نمی‌سازد، مگر آنکه آنچه را باید از آن بپرهیزند، برایشان روشن سازد. همانا خداوند به هر چیزی داناست.

این آیه، چونان چراغی در تاریکی، نشان می‌دهد که خداوند، با حکمت بی‌کران خود، هیچ قومی را پس از هدایت، به گمراهی نمی‌افکند، مگر آنکه تکالیف و وظایفشان را به روشنی بیان کرده باشد. این بیان، گواهی بر عدالت الهی است که هیچ‌گاه بنده‌ای را بدون آگاهی و دلیل به عذاب گرفتار نمی‌کند. گویی خداوند، چونان معلمی حکیم، نخست درس تقوا را به شاگردان خود می‌آموزد و سپس از آنان انتظار عمل دارد.

درنگ: عدالت الهی اقتضا می‌کند که هدایت و گمراهی، تنها بر پایه آگاهی و مسئولیت‌پذیری بندگان صورت گیرد. خداوند، پیش از هر عقوبتی، راه تقوا را به روشنی نشان می‌دهد.

این اصل، نشان‌دهنده مسئولیت انسان در برابر هدایت الهی است. همان‌گونه که باغبانی پیش از برداشت میوه، نهال را با آب و نور پرورش می‌دهد، خداوند نیز با ارسال پیامبران و آیات، بندگان را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد. اما این انسان است که باید با عمل به این هدایت، خود را به مقام تقوا برساند.

نقش پیامبران در ابلاغ تکالیف

پیامبران، چونان سفیران الهی، وظیفه ابلاغ تکالیف و روشن ساختن راه تقوا را بر عهده دارند. آیه مورد بحث تأکید می‌کند که تا این ابلاغ به انجام نرسد و بندگان از آنچه باید بپرهیزند آگاه نشوند، خداوند آنان را به گمراهی نمی‌افکند. این فرآیند، چونان نقشی است که بر لوح دل انسان حک می‌شود و او را به سوی انتخاب آگاهانه هدایت می‌کند.

در این میان، تقوا به‌عنوان معیاری برای پذیرش اعمال برجسته می‌شود. تقوا، برخلاف ایمان که مفهومی کلی است، در جزئیات زندگی نمود می‌یابد. ایمان، چونان درختی است که ریشه در قلب دارد، اما تقوا، شاخ و برگ آن است که در رفتار و کردار انسان نمایان می‌شود.

بخش دوم: تقوا، شرط پذیرش توبه

توبه، چونان کلیدی است که قفل گناه را می‌گشاید، اما این کلید تنها زمانی کارآمد است که با تقوا همراه شود. در درس‌گفتارها تأکید شده است که توبه واقعی، نه سخنی بر زبان، بلکه عملی است که در سایه تقوا به ثمر می‌نشیند. خداوند، با حکمت خود، توبه‌ای را می‌پذیرد که از دل تقواپیشه برخیزد.

درنگ: توبه بدون تقوا، چونان بذری است که در خاک نازا کاشته شود؛ بی‌ثمر و ناپذیرفتنی است. تقوا، روح توبه و گواه صداقت آن است.

تقوا، سیره‌ای عملی است که در جزئیات زندگی انسان جاری می‌شود. برخلاف ایمان که ممکن است با گناه همزیستی کند، تقوا با گناه ناسازگار است. این تمایز، چونان خطی است که میان باور و عمل کشیده می‌شود و انسان را به سوی اصلاح خویش فرا می‌خواند.

جبران، پیش‌نیاز توبه

یکی از نکات برجسته در درس‌گفتارها، تأکید بر ضرورت جبران خسارت در فرآیند توبه است. توبه میان انسان و خدا، زمانی پذیرفتنی است که انسان، نخست روابط خود با دیگران را اصلاح کند. اگر کسی به دیگری ظلم کرده، غیبت او را کرده یا مالی از او برده، باید پیش از توبه، جبران کند. این جبران، چونان پلی است که انسان را از گناه به سوی آمرزش رهنمون می‌سازد.

به عنوان مثال، اگر فردی مالی را از دیگری ستانده، باید آن را بازگرداند و از صاحب آن طلب بخشش کند. بدون این جبران، توبه چونان صدایی است که در بیابان گم می‌شود و به گوش پروردگار نمی‌رسد. این اصل، با مفهوم عدالت ترمیمی در علوم اجتماعی همخوانی دارد، جایی که اصلاح روابط میان انسان‌ها، زمینه‌ساز صلح و آشتی است.

بخش سوم: عدالت اجتماعی در بستر روایت‌های محلی

درس‌گفتارها با بهره‌گیری از حکایات محلی، به ویژه داستان‌های مربوط به شخصیتی به نام حسین آقا کمره‌ای، درس‌هایی عمیق از عدالت اجتماعی ارائه می‌دهند. این شخصیت، که در محله‌ای سنتی چونان ستونی استوار ایستاده بود، با رفتار خود عدالت را در میان مردم جاری می‌ساخت. او فقرا را حمایت می‌کرد و ظالمان را به مجازات می‌رساند، گویی که آیینه‌ای از عدالت الهی در زمین بود.

درنگ: عدالت اجتماعی، چونان جویباری است که از چشمه تقوا سرچشمه می‌گیرد و جامعه را از ظلم و بی‌عدالتی پاک می‌سازد.

حسین آقا، با وزن و هیبت خود، نه تنها در ظاهر، بلکه در کردار نیز اقتداری داشت که مردم را به سوی عدالت رهنمون می‌کرد. حکایتی از او نقل شده که در قهوه‌خانه‌ای، میان دو نفر که بر سر قمار اختلاف داشتند، داوری کرد. او با یک ضربه، ظالم را به جای خود نشاند و به مظلوم گفت که راه خود را برود. این داوری، چونان قضاوت داوود نبی، سریع و عادلانه بود.

این حکایات، نشان‌دهنده نقش رهبران غیررسمی در حفظ نظم و عدالت در جوامع محلی است. رفتار حسین آقا، که به فقرا نان و کباب می‌داد و از ثروتمندان برای حمایت از محرومان مطالبه می‌کرد، نمونه‌ای از عدالت اجتماعی است که با ارزش‌های دینی همخوانی دارد.

درس‌های اخلاقی از روایت‌های محلی

روایت‌های محلی، چونان قصه‌های کهن، درس‌هایی جاودانه را به نسل‌ها منتقل می‌کنند. داستان عباس کپی، که به شاگرد خود دزدی آموخت، نه برای ترویج گناه، بلکه برای هوشیاری در برابر ظلم بود. این داستان، چونان آینه‌ای است که انسان را به تأمل در رفتار خود و دیگران دعوت می‌کند. عباس کپی، با آموزش خود، به شاگرد آموخت که در برابر فریب و نیرنگ، باید هوشیار بود و از دارایی خود محافظت کرد.

این حکایات، از منظر انسان‌شناسی فرهنگی، نقش مهمی در انتقال ارزش‌های اخلاقی دارند. آن‌ها با زبانی ساده و ملموس، مفاهیم پیچیده‌ای چون عدالت، تقوا و مسئولیت‌پذیری را به مخاطب می‌آموزند.

بخش چهارم: قدرت و مالکیت الهی

آیه ۱۱۶ سوره توبه، چونان تاجی بر سر مفاهیم توحیدی، بر مالکیت مطلق الهی تأکید دارد:

إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۚ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ

همانا خداوند را فرمانروایی آسمان‌ها و زمین است. زنده می‌کند و می‌میراند، و شما را جز خداوند هیچ سرپرست و یاوری نیست.

این آیه، چونان بانگی رسا، انسان را به توکل بر خداوند فرا می‌خواند. مالکیت الهی، چونان دریایی بی‌کران است که همه هستی را در بر می‌گیرد. خداوند، زنده‌کننده و می‌راننده است و هیچ‌کس جز او سرپرست و یاوری برای انسان نیست.

درنگ: توحید در ربوبیت، انسان را از وابستگی به غیر خدا بازمی‌دارد و او را به سوی توکل کامل بر پروردگار هدایت می‌کند.

عبارت «ولی ولا نصیر» نشان‌دهنده انحصار سرپرستی و یاری به خداوند است. این مفهوم، انسان را از دل‌بستگی به اسباب ظاهری بازمی‌دارد و او را به سوی چشمه زلال توحید رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: ایمان راسخ و تاب‌آوری در برابر سختی‌ها

ایمان راسخ، چونان کوهی استوار است که در برابر طوفان‌های زندگی خم به ابرو نمی‌آورد. حدیث «المؤمن کالجبل الراسخ» که در درس‌گفتارها نقل شده، این حقیقت را بازگو می‌کند:

مؤمن، مانند کوهی استوار است که اگر کشته شود، زنده شود، باز کشته شود و دوباره زنده شود، هیچ‌گاه از ایمان خود دست نمی‌کشد.

این حدیث، چونان مشعلی فروزان، راه مؤمن را در تاریکی‌های آزمون‌های الهی روشن می‌سازد. ایمان راسخ، انسان را به تاب‌آوری در برابر سختی‌ها توانمند می‌سازد، گویی که روح او را در زرهی از نور الهی می‌پوشاند.

درنگ: ایمان راسخ، چونان سنگی است که در برابر امواج سختی‌ها استوار می‌ماند و مؤمن را از ترس و تردید مصون می‌دارد.

بخش ششم: نقد توبه ظاهری و تأثیر فرهنگ‌های بیگانه

درس‌گفتارها به شدت از توبه ظاهری، که بدون عمل و تقوا باشد، انتقاد می‌کنند. این توبه، چونان سایه‌ای است که در برابر نور حقیقت رنگ می‌بازد. همچنین، تأثیر فرهنگ‌های بیگانه در تضعیف ارزش‌های دینی مورد نقد قرار گرفته است. این فرهنگ‌ها، با ترویج مفاهیم نادرست، دین را از اصالت خود دور کرده‌اند.

درنگ: توبه ظاهری، بدون پشتوانه تقوا، راه به سوی آمرزش نمی‌برد. تأثیر فرهنگ‌های بیگانه، دین را از اصالت خود تهی ساخته است.

از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، این انتقاد نشان‌دهنده تلاش قدرت‌های بیگانه برای تضعیف ارزش‌های دینی از طریق ابزارهای فرهنگی است. این موضوع، انسان را به تأمل در اصالت باورهای خود و پرهیز از تقلید کورکورانه دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری

تفسیر آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره توبه، چونان گوهری درخشان، مفاهیم عدالت الهی، تقوا و توحید را در برابر گمراهی و ظلم به نمایش می‌گذارد. آیه ۱۱۵، با تأکید بر عدالت الهی، نشان می‌دهد که خداوند هیچ قومی را پس از هدایت گمراه نمی‌کند، مگر آنکه وظایفشان را به روشنی بیان کرده باشد. آیه ۱۱۶، با تبیین مالکیت مطلق الهی، انسان را به توکل بر خدا و دوری از غیر او فرا می‌خواند. درس‌گفتارها، با بهره‌گیری از حکایات محلی و تحلیل‌های عمیق، این آیات را به زبانی ملموس و معنادار تفسیر می‌کنند. تقوا، به‌عنوان شرط پذیرش توبه، و جبران، به‌عنوان پیش‌نیاز آن، انسان را به سوی اصلاح خویش و جامعه هدایت می‌کنند. این نوشتار، با تأمل در این مفاهیم، کوشیده است تا راهی به سوی سعادت فردی و اجتماعی بگشاید، گویی که مشعلی است که در تاریکی راه را روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی