متن درس
تفسیر: وحدت و اختلاف انسانها در آیه ۱۹ سوره یونس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۲۱)
دیباچه
سوره یونس، یکی از سورههای مکی قرآن کریم، با بیانی ژرف به مسائل بنیادین بشری چون توحید، اختیار و قضاوت الهی میپردازد. آیه ۱۹ این سوره، با اشاره به وحدت اولیه انسانها و اختلافات بعدی آنها، دریچهای به سوی تأمل در فطرت انسانی و مسیر تکامل آن میگشاید. این آیه، با زبانی موجز اما پرمعنا، به وحدت فطری انسانها در آغاز خلقت و سپس پراکندگی آنها به سبب انتخابهایشان اشاره دارد. همچنین، با تأکید بر تأخیر قضاوت الهی تا روز رستاخیز، بر رحمت بیکران پروردگار و فرصت انسان برای بازگشت به فطرت توحیدی تأکید میورزد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای تفسیری، به تبیین این آیه و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته و با زبانی روشن و متین، مخاطب را به سفری معرفتی در شناخت مراتب انسانی و دعوت به ایمان فرا میخواند.
متن و ترجمه آیه
وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةًۭ وَٰحِدَةًۭ فَٱخْتَلَفُوا۟ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌۭ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلَفُونَ
و مردم جز یک امت نبودند، پس اختلاف کردند. و اگر نبود فرمانی که از پروردگارت پیشتر صادر شده بود، در آنچه اختلاف میکردند میانشان فیصله داده میشد.
تبیین مفهوم وحدت اولیه انسانها
قرآن کریم در این آیه، با بیانی حکیمانه، به وحدت اولیه انسانها اشاره دارد: «وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةًۭ وَٰحِدَةًۭ». واژه «ناس» در اینجا، به پایینترین مرتبه وجودی انسان اشاره دارد، مرتبهای که پس از حیوانیت قرار گرفته و هنوز از کمالات والای انسانی بهرهمند نشده است. این وحدت اولیه، چونان نهالی است که در خاک فطرت توحیدی ریشه دارد، فطرتی که همه انسانها را در آغاز خلقت به سوی پرستش خدای یگانه فرا میخواند. این امت واحد، فارغ از تقسیمبندیهای قومی، دینی یا جغرافیایی، در آغاز خلقت در هماهنگی با فطرت خداجوی خود زیستهاند. این وحدت، چونان رودخانهای زلال است که پیش از تفرق و جدایی، در بستری واحد جاری بوده و همه انسانها را در بر میگرفته است.
درنگ: وحدت اولیه انسانها در فطرت توحیدی ریشه دارد و نشاندهنده ظرفیت مشترک همه انسانها برای پذیرش هدایت الهی است.
اختلافات انسانی و ریشههای آن
بخش دوم آیه، با عبارت «فَٱخْتَلَفُوا۟»، به پراکندگی انسانها پس از وحدت اولیه اشاره دارد. این اختلافات، چونان شاخههایی هستند که از تنه واحد درخت بشریت جدا شده و هر یک به سویی روییدهاند. این پراکندگی، نتیجه انتخابهای اختیاری انسانها و گرایشهای متفاوت در عقاید و رفتارها است. برخی به سوی یهودیت، برخی به نصرانیت، برخی به بیدینی و برخی به دینداری روی آوردند. این اختلافات، نه از سر اجبار، بلکه از آزادی اراده انسان سرچشمه میگیرد. انسان، چونان مسافری است که در پیچ و خمهای زندگی، مسیرهای گوناگونی را برمیگزیند و از فطرت اولیه خود فاصله میگیرد. این تفرق، گاه به سبب سلایق شخصی و گاه به دلیل تعلقات گروهی پدید آمده و انسانها را از وحدت فطری به سوی جدایی سوق داده است.
درنگ: اختلافات انسانی، نتیجه آزادی اراده و گرایشهای متفاوت است که انسان را از فطرت توحیدی به سوی پراکندگی سوق میدهد.
تأخیر قضاوت الهی و رحمت پروردگار
آیه با عبارت «وَلَوْلَا كَلِمَةٌۭ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ» به فرمانی الهی اشاره دارد که قضاوت نهایی را به روز رستاخیز موکول کرده است. این فرمان، چونان مهلتی است که پروردگار به انسان عطا کرده تا با اختیار خود، مسیر هدایت یا گمراهی را برگزیند. اگر این رحمت الهی نبود، انسانها در همان آغاز اختلافاتشان مورد قضاوت قرار میگرفتند و فرصت بازگشت به فطرت توحیدی از آنها سلب میشد. این تأخیر، چونان دری است که به سوی توبه و اصلاح گشوده شده و انسان را به تأمل در اعمال خویش دعوت میکند. پروردگار، با این مهلت، انسان را به سوی کمال هدایت میکند و او را در برابر انتخابهایش مسئول میداند.
درنگ: تأخیر قضاوت الهی، نشانه رحمت بیکران پروردگار است که به انسان فرصت میدهد تا با اختیار خود به سوی هدایت بازگردد.
قضاوت نهایی در روز رستاخیز
بخش پایانی آیه، «لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلَفُونَ»، بر قضاوت نهایی در روز رستاخیز تأکید دارد. این قضاوت، چونان ترازویی عادل است که اعمال انسانها را با دقت و عدالت میسنجد. پروردگار، در روز قیامت، به اختلافات انسانها رسیدگی کرده و هر کس را بر اساس انتخابها و اعمالش محاکمه میکند. این مفهوم، انسان را به تأمل در مسیر زندگی خود فرا میخواند و او را از غفلت و بیتوجهی به عواقب اعمالش برحذر میدارد. قیامت، چونان مقصدی است که همه راههای بشری به آن منتهی میشود و حقیقت هر انسان در آن آشکار میگردد.
درنگ: قضاوت نهایی در روز رستاخیز، عدالت الهی را آشکار ساخته و هر انسان را بر اساس اعمالش محاکمه میکند.
مراتب انسانی: از ناس تا ایمان
در درسگفتارهای تفسیری، مراتب انسانی به زیبایی تبیین شده است. «ناس»، پایینترین مرتبه وجودی انسان است که پس از حیوانیت قرار دارد. این مرتبه، چونان سرآغاز سفری است که انسان را به سوی کمال هدایت میکند. پس از ناس، مرتبه «بشر» قرار دارد که به راستقامتی ظاهری انسان اشاره دارد، ویژگیای که او را از حیوانات متمایز میسازد. مرتبه «انسان»، به کمالات باطنی و معنوی اشاره دارد و سرانجام، مرتبه «ایمان»، قلهای است که انسان را به قرب الهی میرساند. این سیر تکاملی، چونان نردبانی است که انسان را از تاریکیهای حیوانیت به سوی نور ایمان فرا میخواند.
درنگ: مراتب انسانی از ناس به بشر، انسان و ایمان، مسیری تکاملی است که انسان را به سوی کمال و قرب الهی هدایت میکند.
نسناس و صفات حیوانی
در این تفسیر، «نسناس» به انسانهایی اطلاق میشود که در مرتبه ناس باقی مانده و صفات حیوانی چون ظلم، ستم و گمراهی در آنها غالب است. این افراد، چونان درختانی هستند که میوههای تلخ و زیانبار به بار میآورند و از فطرت توحیدی خود فاصله گرفتهاند. دوری از این صفات، نیازمند خودآگاهی و تلاش برای ارتقای معنوی است. انسان، با پرهیز از رفتارهای ناسگونه، میتواند به سوی مراتب بالاتر گام بردارد و از تاریکیهای حیوانیت به سوی روشنایی ایمان حرکت کند.
درنگ: نسناس، نمایانگر انسانهایی است که در مرتبه ناس باقی مانده و صفات حیوانی چون ظلم و گمراهی در آنها غالب است.
ضرورت ارتقا به سوی ایمان
ارتقا از مرتبه ناس به ایمان، نیازمند دوری از صفات حیوانی و کسب کمالات معنوی است. این مسیر، چونان سفری است که با لقمه حلال، تربیت صحیح و معرفت الهی هموار میشود. ایمان، چونان گوهری است که در دل انسان میدرخشد و او را از گمراهی به سوی هدایت رهنمون میسازد. انسان، با انتخاب این مسیر، از ظلمت ناس به نور ایمان میرسد و به سعادت ابدی دست مییابد.
درنگ: ارتقا از ناس به ایمان، نیازمند دوری از صفات حیوانی و کسب کمالات معنوی از طریق لقمه حلال و تربیت صحیح است.
نقد رفتارهای ناسگونه
رفتارهای ناسگونه، چونان زنجیرهایی هستند که انسان را در مرتبه پایین نگه داشته و او را از فطرت توحیدی دور میکنند. ظلم، ستم و گرایش به صفات حیوانی، انسان را در تاریکی ناس گرفتار میسازد. این نقد، انسان را به تأمل در رفتار خود دعوت میکند و او را از غفلت و انحراف برحذر میدارد. انسان، با آگاهی از این خطر، میتواند مسیر خود را اصلاح کرده و به سوی کمال گام بردارد.
درنگ: رفتارهای ناسگونه، مانع ارتقای انسان به مراتب بالاتر شده و او را در تاریکی ظلم و گمراهی گرفتار میکنند.
نقش قیامت در قضاوت نهایی
قیامت، چونان آینهای است که حقیقت اعمال انسان را بازتاب میدهد. در این روز، پروردگار با عدالت مطلق به اختلافات انسانها رسیدگی کرده و هر کس را بر اساس انتخابهایش محاکمه میکند. این مفهوم، انسان را به پاسخگویی در برابر اعمال خود فرا میخواند و او را از غفلت و بیتوجهی به عواقب رفتارهایش برحذر میدارد.
درنگ: قیامت، زمان قضاوت نهایی است که عدالت الهی را آشکار ساخته و هر انسان را بر اساس اعمالش محاکمه میکند.
نقش لقمه حلال و تربیت در ارتقای معنوی
لقمه حلال و تربیت صحیح، چونان بذرهایی هستند که در خاک وجود انسان کاشته شده و میوههای ایمان و معرفت به بار میآورند. این عوامل، انسان را از مرتبه ناس به سوی ایمان هدایت کرده و او را به قرب الهی میرسانند. انسان، با انتخاب لقمه حلال و تربیت معنوی، میتواند از تاریکیهای ناسگونه رهایی یافته و به سوی نور ایمان گام بردارد.
درنگ: لقمه حلال و تربیت صحیح، زمینهساز ارتقای انسان از مرتبه ناس به ایمان و قرب الهی هستند.
جمعبندی
آیه ۱۹ سوره یونس، با بیانی حکیمانه و ژرف، به وحدت اولیه انسانها در فطرت توحیدی و اختلافات بعدی آنها به سبب انتخابهایشان اشاره دارد. این آیه، با تأکید بر تأخیر قضاوت الهی تا روز رستاخیز، بر رحمت بیکران پروردگار و فرصت انسان برای بازگشت به سوی هدایت تأکید میورزد. درسگفتارهای تفسیری، با تبیین مراتب انسانی از ناس تا ایمان، انسان را به دوری از صفات حیوانی و تلاش برای رسیدن به کمال معنوی دعوت میکنند. این نوشتار، با زبانی فاخر و متین، مفاهیم این آیه را به گونهای تبیین کرده که هم برای مخاطبان آگاه به علوم دینی و هم برای جویندگان معرفت، راهگشا و روشنگر باشد. انسان، چونان مسافری است که در مسیر زندگی، با انتخابهای خود، سرنوشتش را رقم میزند و در نهایت، در پیشگاه الهی به قضاوت فراخوانده میشود.
با نظارت صادق خادمی