متن درس
تفسیر: تأملاتی در رحمت و مکر الهی (برگرفته از آیه 21 سوره یونس)
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۲۵)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چشمهای زلال و بیپایان، معارف الهی را به سوی قلبهای حقیقتجو جاری میسازد. آیه 21 سوره یونس، با بیانی عمیق و تأملبرانگیز، از رابطه انسان با رحمتهای الهی و مخاطرات خودستایی و تکبر در برابر این نعمات سخن میگوید. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای عالمانه و بصیرتبخش، کوشیده است تا معانی این آیه شریفه را با زبانی روشن و ساختاری منسجم تبیین نماید. هدف این اثر، هدایت خواننده به سوی فهمی عمیقتر از مسئولیت انسان در برابر نعمات الهی و پرهیز از دامهای غفلت و تکبر است.
بخش نخست: رحمت الهی و آزمون انسان
چشاندن رحمت پس از سختی
قرآن کریم در آیه 21 سوره یونس، با بیانی حکیمانه، از لحظهای سخن میگوید که خداوند پس از سختیها و پریشانیها، رحمتی شیرین و ملموس به انسان میچشاند. این رحمت، گاه در قالب نعمتهای مادی، گاه در آرامش معنوی و گاه در گشایش پس از تنگنا تجلی مییابد. واژه «أَذَقْنَا» (چشاندیم) در این آیه، به ظرافت، از تجربهای اندک اما عمیق حکایت دارد؛ گویی خداوند جرعهای از رحمت خویش را به انسان مینوشاند تا او را به شکر و سپاس فراخواند.
درنگ: چرخه رحمت و سختی
سختی و رحمت، چونان دو بال زندگی انسان، در پی یکدیگر میآیند. این چرخه، آزمونی الهی است که انسان را به تأمل در نعمات و شکرگزاری دعوت میکند.
﴿وَإِذْ أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا ۚ قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا ۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ﴾
و هنگامی که به مردم پس از سختیای که به آنان رسیده بود، رحمتی چشاندیم، ناگهان در آیات ما نیرنگ کردند. بگو: خداوند در مکر، سریعتر است. همانا فرستادگان ما آنچه را که نیرنگ میکنید، مینویسند.
سختیها و پریشانیها بهمثابه مقدمه رحمت
آیه شریفه، سختیها را بهعنوان زمینهای برای دریافت رحمت الهی معرفی میکند. این سختیها، اعم از گرفتاریهای مادی، پریشانیهای روحی یا پشیمانیهای درونی، انسان را برای پذیرش نعمت آماده میسازند. گویی هر دشواری، چونان خاک حاصلخیزی است که بذر رحمت الهی در آن کاشته میشود. این رحمت، گاه در قالب گشایشی ناگهانی، گاه در آرامشی پس از طوفان و گاه در بیداری وجدان متجلی میگردد.
بخش دوم: ناسپاسی و مکر در برابر آیات الهی
مکر انسان در برابر نعمت
انسان، در برابر رحمت الهی، گاه به جای شکر و سپاس، به نیرنگ و مکر روی میآورد. عبارت «إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا» از این انحراف پرده برمیدارد. مکر در این آیه، به معنای سوءاستفاده از نعمات الهی یا تحریف آیات خداوند است. این رفتار، ریشه در خودستایی و غفلت دارد؛ زمانی که انسان نعمت را به تواناییها یا شایستگیهای خود نسبت میدهد و میگوید: «من لایق بودم» یا «این نعمت از آنِ من است». چنین نگرشی، کفر باطنی را در دل انسان میکارد و او را از مسیر حق دور میسازد.
درنگ: خطر خودستایی
خودستایی در برابر نعمت، چونان سمی است که قلب انسان را از فروتنی و اخلاص تهی میسازد. این رفتار، ریشه بسیاری از انحرافات اخلاقی و معنوی است.
مصادیق مکر و خودستایی
مکر انسانی، گاه در قالب ادعاهای کاذب، مانند نسبت دادن کمالات به خود یا بزرگنمایی تواناییها، بروز مییابد. انسان ممکن است از سر غفلت یا تکبر، نعمتهای الهی را به خود نسبت دهد و بگوید: «من اینگونه بودم» یا «من شایسته این نعمت بودم». این خودستایی، چونان آتشی است که اخلاص را میسوزاند و انسان را در برابر پروردگار متکبر میسازد. گویی انسان، در لحظه دریافت نعمت، فراموش میکند که همه چیز از آنِ خداوند است و او تنها امانتداری نعمتهاست.
بخش سوم: پاسخ الهی به مکر انسان
برتری مکر الهی
قرآن کریم، در پاسخ به نیرنگ انسان، از برتری تدبیر الهی سخن میگوید: «قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا». مکر الهی، نه به معنای فریب، بلکه به معنای تدبیری حکیمانه و عادلانه است که انسان را در برابر اعمالش پاسخگو میسازد. این تعبیر، چونان آیینهای است که عظمت و حکمت خداوند را به رخ انسان میکشد و او را به تأمل در ناتوانی و محدودیت خویش دعوت میکند.
درنگ: نظارت الهی
هیچ نیرنگی از نگاه خداوند پنهان نمیماند. مکر الهی، چونان شبکهای دقیق، اعمال و نیات انسان را در بر میگیرد و او را به پاسخگویی وا میدارد.
نظارت فرشتگان بر اعمال
آیه شریفه با اشاره به «إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ»، از نظارت دقیق فرشتگان الهی بر اعمال و نیات انسان سخن میگوید. این فرشتگان، چونان کاتبانی امین، هر مکر و نیرنگی را ثبت میکنند تا در روز حساب، انسان در برابر اعمالش پاسخگو باشد. این نظارت، هشداری است به انسان که هیچ عملی، هرچند پنهان، از نگاه الهی مخفی نمیماند.
ماهیت غیرقابل توبه مکر
مکر، به دلیل ماهیت فریبکارانه و متکبرانهاش، از گناهانی است که توبهپذیری کمتری دارد. برخلاف گناهانی مانند ترک عبادت یا خطاهای ناآگاهانه، مکر، خیانتی آگاهانه به آیات الهی است. این خیانت، چونان زخمی عمیق، قلب انسان را از اخلاص و فروتنی تهی میسازد و او را از رحمت الهی دور میکند.
بخش چهارم: تکبر در برابر خداوند
تکبر، کفر باطنی
نسبت دادن نعمت به خود، نوعی تکبر است که به کفر باطنی منجر میشود. خداوند، بهعنوان متکبر حقیقی، هیچ شریکی را در کمال و قدرت خویش نمیپذیرد. این تکبر انسانی، چونان ادعایی است که انسان را در برابر پروردگار قرار میدهد و او را از فروتنی و بندگی باز میدارد. گویی انسان، در لحظه خودستایی، فراموش میکند که همه کمالات از آنِ خداوند است و او تنها آیینهای است که نور الهی در آن تجلی مییابد.
درنگ: متکبر حقیقی
خداوند، متکبر حقیقی است و هرگونه ادعای کمال از سوی انسان، کفر باطنی را در او میپروراند. فروتنی، تنها راه رهایی از این دام است.
مثالهایی از تکبر
ادعای همراهی با خداوند یا تجربههای معنوی غیرواقعی، از مصادیق تکبر است. انسان ممکن است، از سر غفلت یا خودبزرگبینی، ادعاهایی کند که او را از مسیر حق دور میسازد. این ادعاها، چونان بادهایی هستند که کشتی ایمان را به سوی گرداب گمراهی میرانند. حتی اگر این ادعاها از سر صدق باشد، بدون فروتنی و اخلاص، به مکر و انحراف منجر میشود.
بخش پنجم: فروتنی و عبادت، راه رهایی
نقش عبادات در پرورش تواضع
اعمال عبادی، مانند سجده، رکوع و دعا، ابزارهایی برای پرورش فروتنی و تواضع در برابر خداوند هستند. این اعمال، چونان آیینههایی، ضعف و ناتوانی انسان را به او یادآوری میکنند و او را از تکبر و خودستایی باز میدارند. طواف کعبه یا توسل به اهل بیت علیهمالسلام، همگی در راستای تعظیم در برابر خداوند و نه خودستایی هستند.
درنگ: عبادت و فروتنی
عبادات، چونان پلی است که انسان را از خودستایی به سوی فروتنی و بندگی هدایت میکند. این اعمال، قلب را از غرور و تکبر پاک میسازند.
تفاوت گناهکار و متکبر
گناهکارانی که از سر نادانی مرتکب خطا میشوند، به دلیل فقدان تکبر و غرور، شانس بیشتری برای توبه و بخشش دارند. اما کسانی که با ادعای کمال یا نزدیکی به خداوند، خود را برتر میدانند، به دلیل تکبرشان از هدایت محروم میشوند. این تفاوت، چونان خطی است که شکرگزاران را از متکبران جدا میسازد.
ضعف انسانی و قدرت الهی
آیه شریفه، بهطور غیرمستقیم، بر ضعف ذاتی انسان در برابر قدرت الهی تأکید دارد. مثالهایی از ناکامیهای بشری، مانند مشکلات فنی در پروژههای علمی، نشاندهنده محدودیتهای انسانی است. این ضعف، چونان آینهای است که انسان را به تواضع و پذیرش ناتوانی خویش در برابر خداوند دعوت میکند.
بخش ششم: هدایت و گمراهی در دست خداوند
نقش شکر و تواضع در هدایت
شکر و تواضع، انسان را به رحمت و هدایت الهی نزدیک میکند. کسی که نعمت را از خداوند بداند و خود را امانتدار آن ببیند، در مسیر هدایت گام برمیدارد. اما متکبر و مکّار، چونان کسی است که در تاریکی گمراهی فرو میرود و از نور الهی محروم میشود.
درنگ: هدایت الهی
هدایت و گمراهی در دست خداوند است. شکر و تواضع، کلید ورود به رحمت الهی است، درحالیکه تکبر و مکر، انسان را از این رحمت دور میسازد.
هشدار به ادعاهای کاذب
ادعای برتری معنوی یا علمی، مانند گفتن «من اعلم هستم» یا «من از همه برترم»، از مصادیق تکبر است که انسان را به خسران دنیا و آخرت میکشاند. این ادعاها، چونان زنجیرهایی هستند که انسان را در بند گمراهی اسیر میکنند.
جمعبندی
آیه 21 سوره یونس، چونان چراغی فروزان، انسان را به تأمل در رابطهاش با نعمات الهی دعوت میکند. این آیه، با بیانی حکیمانه، از رحمت الهی پس از سختیها سخن میگوید و انسان را به شکر و تواضع در برابر این نعمات فرامیخواند. خودستایی و مکر، چونان دامهایی هستند که انسان را از مسیر حق دور میسازند و او را به کفر باطنی و گمراهی میکشانند. در مقابل، فروتنی و عبادت، چونان بالهایی هستند که انسان را به سوی هدایت و رحمت الهی پرواز میدهند. این تفسیر، با تکیه بر معارف عمیق قرآنی، انسان را به بازنگری در رفتار و نیت خویش دعوت میکند و بر اهمیت اخلاص، تواضع و شکرگزاری در برابر خداوند تأکید دارد.
با نظارت صادق خادمی