در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1426

متن درس





تفسیر: تأملاتی در تکذیب آیات الهی و پیامدهای ظلم

تفسیر: تأملاتی در تکذیب آیات الهی و پیامدهای ظلم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۲۶)

دیباچه

قرآن کریم، چون چراغی فروزان، راه هدایت را بر انسان می‌گشاید و با آیات حکیمانه‌اش، حقیقت را در برابر دیدگان بشر قرار می‌دهد. این کتاب آسمانی، با بیانی ژرف و پرمعنا، به بررسی رفتارهای انسانی، از جمله تکذیب آیات الهی و ظلم، پرداخته و پیامدهای این اعمال را با دقت و حکمت آشکار ساخته است. این نوشتار، با تمرکز بر آیه ۳۹ سوره یونس، به کاوش در معانی عمیق این آیه و تحلیل رفتارهای انسانی در برابر حقیقت الهی می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی جامع و چندوجهی، درس‌هایی از این آیه برای زیستن در مسیر تقوا و عدالت استخراج گردد، تا انسان در پرتو این هدایت، به سعادت دست یابد.

بخش یکم: تکذیب آیات الهی و ریشه‌های آن

جهل، خاستگاه تکذیب

قرآن کریم در آیه ۳۹ سوره یونس، به یکی از اساسی‌ترین خطاهای بشری، یعنی تکذیب آیات الهی، اشاره می‌کند. این آیه، با بیانی رسا، ریشه این رفتار را در نادانی و عدم احاطه به علم الهی می‌جوید:

بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ

بلکه آنچه را که به علم آن احاطه نیافتند و هنوز تأویلش برایشان نیامده تکذیب کردند. کسانی که پیش از ایشان بودند نیز این‌گونه تکذیب کردند. پس بنگر که عاقبت ظالمان چگونه بود.

این آیه، چون آیینه‌ای شفاف، نشان می‌دهد که تکذیب آیات الهی اغلب از سر جهل و ناتوانی در فهم حقیقت سرچشمه می‌گیرد. انسان، هنگامی که با واقعیتی فراتر از درک خود مواجه می‌شود، گاه به جای فروتنی و پذیرش نادانی، به انکار روی می‌آورد. این رفتار، مانند کودکی است که در برابر نوری خیره‌کننده، چشمان خود را می‌بندد و گمان می‌کند که نور را از میان برده است. از منظر معرفت‌شناسی، این تکذیب را می‌توان خطایی شناختی دانست که ریشه در محدودیت‌های ذهنی و مقاومت در برابر پذیرش حقیقت دارد.

درنگ: تکذیب آیات الهی، نه از سر آگاهی، بلکه از نادانی و عدم احاطه به علم الهی نشأت می‌گیرد. انسان باید در برابر حقیقت، فروتنی پیشه کند و از انکار شتابزده پرهیز نماید.

تأویل و آشکارگی حقیقت

آیه شریفه، با اشاره به عبارت «وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ»، بر این حقیقت تأکید می‌ورزد که معنای باطنی آیات یا نتایج آن، هنوز برای تکذیب‌کنندگان آشکار نشده است. تأویل، چون گوهری در صدف، در انتظار زمانی است که حقیقت خود را بر همگان نمایان سازد. این مفهوم، انسان را به صبر و تأمل در برابر آیات الهی دعوت می‌کند، چرا که حقیقت، مانند خورشیدی است که در نهایت از پس ابرهای جهل سر برمی‌آورد.

از منظر الهیاتی، تأویل به معنای فهم عمیق‌تر آیات یا تحقق وعده‌های الهی است. این دیدگاه، با فلسفه حقیقت در اندیشه اسلامی همخوانی دارد، که حقیقت را امری پویا و آشکارشونده در بستر زمان می‌داند. انسان، مانند کشاورزی که بذر می‌کارد و در انتظار باروری آن است، باید در برابر آیات الهی صبور باشد تا میوه حقیقت را در زمان مناسب بچیند.

درنگ: حقیقت آیات الهی در زمان مناسب آشکار می‌شود. صبر و تأمل، کلید فهم تأویل و پذیرش هدایت الهی است.

بخش دوم: تکرار رفتارهای انسانی در تاریخ

الگوی تکذیب در اقوام پیشین

قرآن کریم، با عبارت «كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»، بر تکرار رفتار تکذیب در میان اقوام پیشین تأکید می‌کند. این آیه، چون ناقوسی بیدارگر، نشان می‌دهد که تکذیب آیات الهی، نه پدیده‌ای نو، بلکه الگویی مستمر در تاریخ بشر است. انسان، مانند رودی که بارها از مسیری یکسان می‌گذرد، در برابر حقیقت گاه همان خطاهای پیشینیان را تکرار می‌کند.

از منظر روان‌شناسی اجتماعی، این تکرار رفتار را می‌توان به مقاومت در برابر تغییر یا ترس از ناشناخته‌ها نسبت داد. نظریه یادگیری اجتماعی نشان می‌دهد که رفتارهای نادرست، مانند تکذیب، در جوامع مختلف به دلیل تقلید یا عادت‌های جمعی تکرار می‌شوند. این آیه، انسان را به بازنگری در رفتار خود و پرهیز از تکرار خطاهای تاریخی دعوت می‌کند.

درنگ: تکذیب آیات الهی، الگویی تکرارشونده در تاریخ بشر است که ریشه در جهل و مقاومت در برابر حقیقت دارد.

تشبیه رفتار انسانی به عادات روزمره

متن اصلی، با تمثیلی بدیع، رفتارهای تکراری انسان را به عادات روزمره مانند رفتن به دستشویی تشبیه می‌کند. این تشبیه، مانند نقاشی‌ای که با خطوط ساده حقیقتی بزرگ را نشان می‌دهد، بر این نکته تأکید دارد که رفتارهای نادرست، مانند تکذیب و ظلم، به بخشی از الگوی زندگی انسان تبدیل شده‌اند. انسان، مانند پرنده‌ای که هر روز به آشیانه خود بازمی‌گردد، گاه در دام عادات ناپسند گرفتار می‌شود.

از منظر روان‌شناسی رفتاری، این تشبیه با نظریه عادت‌سازی همخوانی دارد. رفتارهای نادرست، مانند تکذیب، به دلیل تکرار مداوم، به بخشی از الگوی رفتاری انسان تبدیل می‌شوند. این دیدگاه، انسان را به تأمل در رفتارهای خود و تلاش برای تغییر عادات ناپسند دعوت می‌کند.

بخش سوم: پیامدهای ظلم و تکذیب

عاقبت شوم ظالمان

آیه شریفه، با عبارت «فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ»، به پیامدهای ناگوار ظلم و تکذیب اشاره دارد. ظالمان، مانند درختانی که ریشه در خاک سست دارند، در برابر طوفان عدالت الهی فرومی‌ریزند. این آیه، چون هشداری آتشین، انسان را به بازنگری در اعمال خود و پرهیز از ستم دعوت می‌کند.

از منظر الهیاتی، این عبارت بر عدالت الهی تأکید دارد که ظالمان را به دلیل اعمالشان مجازات می‌کند. از منظر جامعه‌شناسی، ظلم و تکذیب به بی‌ثباتی اجتماعی و فروپاشی جوامع منجر می‌شود. تاریخ، چون کتابی گشوده، نشان‌دهنده عاقبت شوم اقوامی است که در برابر حقیقت ایستادند و ظلم را پیشه خود ساختند.

درنگ: ظلم و تکذیب، به عاقبتی شوم منجر می‌شود. انسان باید از ستم پرهیز کند تا در سایه عدالت الهی، به سعادت دست یابد.

ظلم، بدترین گناه

متن اصلی، ظلم را بدتر از هر گناه دیگری معرفی می‌کند و انسان را به پرهیز از آن دعوت می‌کند. ظلم، مانند سمی مهلک، نه تنها فرد را نابود می‌کند، بلکه جامعه را نیز به سوی تباهی می‌کشاند. حتی گناهان دیگر، مانند نجاست یا خطاهای کوچک، در برابر ظلم، چون قطره‌ای در برابر دریا هستند.

از منظر اخلاقی، ظلم به دلیل نقض حقوق دیگران و تخریب عدالت اجتماعی، بدترین گناه محسوب می‌شود. این دیدگاه، با نظریه‌های اخلاق هنجاری همخوانی دارد که بر اهمیت رعایت حقوق دیگران تأکید دارند. قرآن کریم، ظلم را به شدت نکوهش کرده و انسان را به پایبندی به عدالت و تقوا دعوت می‌کند.

درنگ: ظلم، بدتر از هر گناه دیگری است و انسان باید با تمام وجود از آن پرهیز کند.

دعا برای دوری از ظلم

متن، انسان را به دعا برای دوری از ظلم فرا می‌خواند، چرا که ظالم خیر نمی‌بیند و عاقبت خوشی ندارد. این دعا، مانند سپری است که انسان را در برابر وسوسه‌های ظلم حفظ می‌کند. انسان، مانند مسافری در راهی پرخطر، باید از خدا بخواهد که او را از لغزش در این مسیر نگاه دارد.

از منظر روان‌شناسی، این دعا به‌عنوان مکانیزمی برای خودکنترلی عمل می‌کند. انسان با یادآوری مداوم این دعا، خود را به تأمل در رفتار و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی ملزم می‌سازد. این دیدگاه، با مفهوم تقوا در اسلام همخوانی دارد که بر کنترل نفس و پرهیز از گناه تأکید می‌کند.

بخش چهارم: ضرورت هدایت الهی در همه اعصار

حضور پیامبران در همه زمان‌ها

متن تأکید می‌کند که زمین هیچ‌گاه بدون پیامبر نبوده و نیاز به هدایت الهی در همه دوره‌ها وجود دارد. این دیدگاه، مانند ستاره‌ای در آسمان معرفت، نشان‌دهنده پویایی نظام الهی و نیاز مستمر انسان به هدایت است. پیامبران، چون چراغ‌هایی در تاریکی، راه سعادت را به انسان نشان می‌دهند.

از منظر فلسفه اسلامی، این دیدگاه با مفهوم «نبوت عامه» همخوانی دارد که بر ضرورت هدایت الهی در همه اعصار تأکید می‌ورزد. تاریخ نشان می‌دهد که جوامع بدون هدایت الهی، به سوی انحطاط می‌روند. این دیدگاه، انسان را به پذیرش هدایت الهی و پایبندی به ارزش‌های دینی دعوت می‌کند.

درنگ: زمین هیچ‌گاه بدون پیامبر نبوده و نیاز به هدایت الهی در همه دوره‌ها وجود دارد.

پویایی خلقت و قیامت‌های متعدد

متن، دیدگاه سنتی قیامت به‌عنوان یک رویداد نهایی را نقد کرده و بر پویایی خلقت و وجود قیامت‌های متعدد در دوره‌های مختلف تأکید می‌کند. خلقت، مانند رودی جاری، در هر دوره با شکل و شمایلی نو ظاهر می‌شود و قیامت هر دوره، مختص همان زمان است. خدا، چون باغبانی حکیم، خلقت را در چرخه‌های بی‌پایان هدایت می‌کند.

از منظر فلسفه اسلامی، این دیدگاه با مفهوم «تجدید خلقت» همخوانی دارد. برخلاف تصور سنتی که قیامت را رویدادی واحد می‌داند، این تفسیر بر چرخه‌های مستمر هدایت و حسابرسی الهی تأکید دارد. این دیدگاه، با نظریه‌های فلسفی در مورد چرخه‌های تاریخی و تحول اجتماعی نیز سازگار است.

بخش پنجم: پرهیز از ظلم به همه موجودات

احترام به حقوق همه مخلوقات

متن تأکید می‌کند که ظلم به هر موجودی، حتی کوچک‌ترین مخلوقات مانند مورچه یا پشه، ناپسند است. انسان، مانند امانت‌داری که گوهری گران‌بها را حفظ می‌کند، باید از ستم به هر موجود زنده‌ای پرهیز کند. این دیدگاه، مانند نسیمی که همه موجودات را نوازش می‌دهد، بر اهمیت رحمت عام الهی تأکید دارد.

از منظر اخلاق زیست‌محیطی، این دیدگاه با احترام به همه موجودات زنده همخوانی دارد. قرآن کریم، همه مخلوقات را تحت رحمت الهی قرار داده و انسان را به رعایت حقوق آن‌ها ملزم ساخته است. این اصل، انسان را به زندگی در هماهنگی با طبیعت و احترام به حقوق همه موجودات دعوت می‌کند.

درنگ: ظلم به هر موجودی، حتی کوچک‌ترین مخلوقات، ناپسند است و انسان باید با احترام به حقوق همه موجودات، در مسیر رحمت الهی گام بردارد.

جمع‌بندی

تفسیر آیه ۳۹ سوره یونس، چون چراغی روشنگر، درس‌هایی عمیق از رفتار انسانی و پیامدهای آن ارائه می‌دهد. تکذیب آیات الهی، که ریشه در جهل و نادانی دارد، الگویی تکرارشونده در تاریخ بشر است که به عاقبتی شوم منجر می‌شود. ظلم، به‌عنوان بدترین گناه، نه تنها فرد را از سعادت محروم می‌کند، بلکه جامعه را نیز به سوی تباهی می‌کشاند. ضرورت هدایت الهی در همه اعصار و پویایی خلقت، نشان‌دهنده حکمت بی‌پایان الهی است که انسان را به سوی تقوا و عدالت رهنمون می‌سازد. پرهیز از ظلم به همه موجودات، از انسان تا کوچک‌ترین مخلوقات، اصلی است که رحمت عام الهی را منعکس می‌کند. این تفسیر، انسان را به تأمل در رفتار خود، پذیرش حقیقت و پایبندی به عدالت دعوت می‌کند، تا در سایه هدایت الهی، به سعادت ابدی دست یابد.

با نظارت صادق خادمی