متن درس
تفسیر: توکل و واگذاری به اراده الهی در سوره یونس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۳۵)
دیباچه
سوره یونس، یکی از سورههای گرانسنگ قرآن کریم، آیینهای است که واقعیات تاریخی و چالشهای پیش روی انسان را به تصویر میکشد. این سوره با بیانی ژرف، سرنوشت اقوام پیشین و پیامبران الهی را روایت میکند تا انسان معاصر را به تأمل در مسیر خویش وادارد. آیه ۷۱ این سوره، که به داستان حضرت نوح علیهالسلام و مواجهه او با قوم خویش میپردازد، درسهایی عمیق از توکل، واگذاری امور به خدا و رهایی از غم و اضطراب ارائه میدهد. این نوشتار، با نگاهی جامع و عمیق به این آیه، به تبیین مفاهیم توکل، رهایی از وابستگیهای مادی و شناخت خدا بهعنوان مبدأ قدرت و حکمت میپردازد. با بهرهگیری از تمثیلات و پیوندهای معنایی، تلاش شده است تا این مفاهیم به زبانی فصیح و روشن برای خوانندگان تبیین گردد.
بخش یکم: داستان حضرت نوح و توکل بر خدا
متن و ترجمه آیه
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ
و بر آنان خبر نوح را بخوان، آنگاه که به قومش گفت: ای قوم من، اگر ماندنم و اندرزم به آیات خدا بر شما گران آمده، من بر خدا توکل کردهام. پس کار خود و شریکانتان را یکجا کنید، سپس کارتان بر شما پوشیده نباشد، آنگاه درباره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید.
تحلیل مفهوم توکل
عبارت «فعلی الله توکلت» در آیه، نشاندهنده اوج تسلیم و اعتماد حضرت نوح علیهالسلام به اراده الهی است. توکل، بهمثابه سپردن خویش به دریای بیکران حکمت و قدرت الهی، انسان را از اسارت ترسها و محدودیتهای مادی رها میسازد. این مفهوم، در عرفان اسلامی، با «فناء فی الله» پیوند خورده است؛ جایی که انسان، جز به خدا، به هیچ پناه نمیبرد و تمام امور را به او واگذار میکند. توکل، نهتنها یک عمل معنوی، بلکه یک مکانیزم روانشناختی است که انسان را از اضطراب ناشی از ناتوانی در برابر مشکلات رهایی میبخشد.
درنگ: توکل، چونان سپری است که انسان را در برابر طوفانهای زندگی حفظ میکند و او را به آرامش و اطمینان خاطر رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش یکم
داستان حضرت نوح علیهالسلام در آیه ۷۱ سوره یونس، نمونهای برجسته از توکل بر خدا در برابر عناد و کفر قوم است. این آیه، انسان را به تأمل در جایگاه توکل بهعنوان یک نیروی معنوی و رهاییبخش دعوت میکند. توکل، نهتنها یک عمل دینی، بلکه راهکاری است برای دستیابی به آرامش در برابر ناتوانیها و چالشهای زندگی.
بخش دوم: واگذاری امور به خدا در برابر ناتوانی
مفهوم واگذاری به خدا
یکی از درسهای محوری آیه، ضرورت واگذاری امور به خدا در هنگام ناتوانی است. هنگامی که انسان در برابر مشکلات، چه در روابط اجتماعی و چه در مواجهه با قدرتهای مادی، احساس ناتوانی میکند، باید به جای دست و پا زدن بیثمر، امور را به خدا بسپرد. این واگذاری، بهمثابه سپردن بار سنگین زندگی به شانههای استوار الهی است که هیچ قدرتی در برابر آن تاب مقاومت ندارد.
چنانکه در متن درسگفتار آمده: «اگر زورت به کسی نرسد، به خدا واگذار کن. بگو: خدایا، من زورم به این نمیرسد، خودت هر کاری میخواهی کن.» این بیان، به زیبایی ضرورت تسلیم در برابر اراده الهی را نشان میدهد. واگذاری به خدا، نه از سر ضعف، بلکه از سر آگاهی به عظمت و حکمت الهی است.
درنگ: واگذاری به خدا، چونان سپردن کشتی سرگشته به ناخدایی حکیم است که در طوفانهای زندگی، انسان را به ساحل امن میرساند.
روانشناسی واگذاری
از منظر روانشناسی مثبت، واگذاری به خدا بهعنوان یک مکانیزم مقابلهای (Coping Mechanism) عمل میکند. این عمل، با کاهش اضطراب و فشار روانی ناشی از ناتوانی، به انسان امکان میدهد تا با آرامش بیشتری با چالشها مواجه شود. این رویکرد، انسان را از چرخه بیفایده تلاشهای مادی و دست و پا زدنهای بیثمر رها میسازد.
جمعبندی بخش دوم
واگذاری به خدا، راهکاری است که انسان را از اسارت ناتوانیها و محدودیتها آزاد میکند. این مفهوم، نهتنها در بعد معنوی، بلکه در بعد روانشناختی نیز به انسان کمک میکند تا با آرامش و اطمینان، در برابر مشکلات ایستادگی کند. این درس، انسان را به اعتماد به حکمت الهی و رهایی از دغدغههای مادی دعوت میکند.
بخش سوم: رهایی از غم و اضطراب
تفسیر عبارت «ثم لا یکن امرکم علیکم غمة»
عبارت قرآنی «ثم لا یکن امرکم علیکم غمة» به قوم نوح توصیه میکند که تصمیماتشان را قاطعانه بگیرند و گرفتار غم و تردید نشوند. در درسگفتار، این عبارت به رهایی از غم و اضطراب از طریق واگذاری به خدا تفسیر شده است. این رهایی، بهمثابه گشودن قفلی است که قلب انسان را در بند اضطراب و نگرانی نگه داشته است.
از منظر روانشناختی، «غمة» به اضطراب و فشار روانی اشاره دارد. واگذاری به خدا، انسان را از این فشارها رها کرده و آرامش درونی را به او هدیه میدهد. از منظر عرفانی، این رهایی با مفهوم «رضا به رضای خدا» پیوند دارد؛ جایی که انسان با تسلیم به اراده الهی، از دغدغههای مادی و روانی آزاد میشود.
درنگ: رهایی از غم، چونان گشودن پنجرهای است به سوی نور الهی، که قلب را از تاریکی اضطراب به روشنایی آرامش رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش سوم
آیه ۷۱ سوره یونس، با تأکید بر رهایی از غم و اضطراب، انسان را به واگذاری به خدا و اعتماد به حکمت او دعوت میکند. این درس، نهتنها در بعد معنوی، بلکه در بعد روانشناختی نیز راهگشاست و انسان را به سوی آرامش و سعادت هدایت میکند.
بخش چهارم: دعوت به جمعآوری نیروها و ناتوانی شرک
تحلیل عبارت «فاجمعوا امرکم و شرکاءکم»
عبارت «فاجمعوا امرکم و شرکاءکم» دعوتی است از حضرت نوح علیهالسلام به قومش برای گردآوری تمام توان و شریکانشان. این دعوت، در عین حال، به ناتوانی شرک و قدرتهای مادی در برابر اراده الهی اشاره دارد. شرک، بهمثابه تکیه بر ستونهای سست مادی، در برابر قدرت بیکران الهی فرو میریزد.
از منظر الهیاتی، این عبارت برتری قدرت الهی بر هر نیروی مادی را نشان میدهد. از منظر روانشناختی، این دعوت میتواند چالشی برای غلبه بر ترسها و وابستگیهای مادی باشد که در نهایت، بدون توکل بر خدا، به شکست منجر میشود.
درنگ: شرک، چونان تکیه بر شاخهای شکننده است که در طوفان الهی فرو میریزد، و تنها توکل بر خدا انسان را استوار نگه میدارد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش از آیه، ناتوانی نیروهای مادی و شرکآمیز را در برابر اراده الهی به تصویر میکشد. انسان با توکل بر خدا، از وابستگی به شریکان و ابزارهای مادی رها شده و به قدرت بیکران الهی متصل میشود.
بخش پنجم: پرهیز از نگاه به غیر خدا
تفسیر عبارت «ولا تنظرون»
عبارت «ولا تنظرون» به معنای پرهیز از نگاه به غیر خدا و تمرکز بر اراده الهی است. درسگفتار تأکید میکند که انسان نباید به دنبال راهحلهای مادی مانند پارتی، پول یا دعوا باشد، بلکه باید امور را به خدا واگذار کند. این پرهیز، بهمثابه بستن پنجرههای قلب به سوی غیر خدا و گشودن آن به سوی نور الهی است.
از منظر عرفانی، این مفهوم با «توحید عملی» همخوانی دارد که انسان را به تمرکز بر خدا بهعنوان تنها مرجع قدرت دعوت میکند. از منظر روانشناختی، این رویکرد به کاهش وابستگی به عوامل خارجی و افزایش خودکارآمدی معنوی کمک میکند.
درنگ: پرهیز از نگاه به غیر خدا، چونان خاموش کردن چراغهای فریبنده مادی است که انسان را به سوی نور حقیقت الهی هدایت میکند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش از آیه، انسان را به تمرکز بر خدا و پرهیز از وابستگی به غیر او دعوت میکند. این درس، راهگشای دستیابی به توحید عملی و رهایی از دلبستگیهای مادی است.
بخش ششم: خدا بهعنوان بزرگترین قدرت
خدا، مبدأ قدرت مؤمن
درسگفتار، خدا را بهعنوان بزرگترین اهرم قدرت مؤمن معرفی میکند. در مواقع ناتوانی، انسان باید به جای پناه بردن به ابزارهای مادی مانند عصا، پول یا بانک، به خدا پناه ببرد. خدا، چونان چشمهای بیکران از قدرت و حکمت است که هیچ محدودیتی در برابر آن وجود ندارد.
از منظر الهیاتی، خدا بهعنوان «مسببالاسباب» تنها منبع واقعی قدرت است. از منظر روانشناختی، باور به خدا بهعنوان منبع قدرت، به افزایش تابآوری و کاهش احساس ناتوانی در برابر مشکلات کمک میکند.
درنگ: خدا، چونان قلعهای استوار است که مؤمن در پناه آن، از هر طوفانی در امان میماند.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، خدا را بهعنوان مبدأ قدرت و حکمت معرفی میکند و انسان را به پناه بردن به او در برابر ناتوانیها دعوت میکند. این درس، مؤمن را به سوی اعتماد به خدا و رهایی از وابستگیهای مادی هدایت میکند.
بخش هفتم: نقد وابستگی به ابزارهای مادی
نقد فرهنگ مادیگرایی
درسگفتار، ابزارهای مادی مانند عصا، پول و بانک را در برابر خدا ناکافی میداند و انسان را به شناخت و پناه بردن به خدا دعوت میکند. این نقد، بهمثابه هشداری است به انسان که در دام مادیگرایی گرفتار نشود و به جای تکیه بر ابزارهای سست، به خدا پناه ببرد.
از منظر جامعهشناختی、光学، این نقد به فرهنگ مادیگرا اشاره دارد که انسان را به وابستگی به ابزارهای مادی سوق میدهد. از منظر عرفانی، این دیدگاه با مفهوم «زهد» همخوانی دارد که انسان را به رهایی از تعلقات مادی دعوت میکند.
درنگ: وابستگی به مادیات، چونان زنجیری است که انسان را از پرواز به سوی آسمان الهی بازمیدارد.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با نقد وابستگی به مادیات، انسان را به سوی شناخت خدا و رهایی از تعلقات مادی هدایت میکند. این درس، راهگشای دستیابی به زهد و آرامش معنوی است.
بخش هشتم: شرط واگذاری به خدا
واگذاری با حق و عدالت
درسگفتار تأکید میکند که واگذاری به خدا باید با حق و بدون ظلم باشد. واگذاری از سر نادانی یا ستم، به خود انسان بازمیگردد. این شرط، بهمثابه فیلتری است که واگذاری را از هرگونه نیت ناپاک پاکیزه میسازد.
از منظر اخلاق اسلامی، واگذاری به خدا باید با نیت خالص و در راه حق باشد. از منظر روانشناختی، این شرط به پرهیز از سوگیریهای شناختی مانند سرزنش دیگران بدون دلیل اشاره دارد.
درنگ: واگذاری به خدا، چونان کلیدی است که تنها با نیت پاک و حقجویی، قفل مشکلات را میگشاید.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، بر ضرورت واگذاری به خدا با نیت خالص و در راه حق تأکید میکند. این درس، انسان را به سوی عدالت و اخلاص در ارتباط با خدا هدایت میکند.
بخش نهم: ضرورت شناخت خدا
شناخت خدا، پیشنیاز توکل
درسگفتار، انسان را به شناخت خدا بهعنوان منبع قدرت دعوت میکند و معتقد است که عدم شناخت خدا، انسان را به سوی ابزارهای مادی سوق میدهد. شناخت خدا، بهمثابه چراغی است که مسیر توکل و واگذاری را روشن میسازد.
از منظر معرفتشناسی دینی، شناخت خدا (معرفت الهی) پیشنیاز توکل و واگذاری به اوست. این دیدگاه، با توصیههای قرآن کریم برای تدبر و معرفت همخوانی دارد.
درنگ: شناخت خدا، چونان نقشهای است که انسان را در مسیر توکل به سوی مقصد سعادت هدایت میکند.
جمعبندی بخش نهم
این بخش، بر ضرورت شناخت خدا بهعنوان مبدأ قدرت و حکمت تأکید میکند. این درس، انسان را به سوی معرفت الهی و تدبر در آیات قرآن کریم دعوت میکند.
بخش دهم: قدرت مؤمن با توکل
برتری مؤمن با توکل
درسگفتار تأکید میکند که مؤمن با توکل بر خدا، از هر قدرتی، حتی خورشید و ماه، برتر است، زیرا خدا از همه چیز بالاتر است. این قدرت، بهمثابه بالهایی است که مؤمن را به سوی قلههای سعادت و عزت پرواز میدهد.
از منظر عرفان اسلامی، این قدرت با مفهوم «قرب الهی» همخوانی دارد که مؤمن را به جایگاه والایی میرساند. از منظر روانشناختی، این باور به افزایش اعتماد به نفس معنوی و کاهش ترس از قدرتهای مادی کمک میکند.
درنگ: مؤمن با توکل، چونان عقابی است که در آسمان الهی پرواز میکند و از هر قدرتی برتر است.
جمعبندی بخش دهم
این بخش، قدرت بیکران مؤمن با توکل بر خدا را به تصویر میکشد. این درس، انسان را به سوی قرب الهی و رهایی از ترسهای مادی هدایت میکند.
نتیجهگیری نهایی
تفسیر آیه ۷۱ سوره یونس، دریچهای است به سوی فهم عمیق مفاهیم توکل، واگذاری به خدا و رهایی از غم و اضطراب. این آیه، با روایت داستان حضرت نوح علیهالسلام، انسان را به سوی تسلیم در برابر اراده الهی، پرهیز از وابستگی به مادیات و شناخت خدا بهعنوان مبدأ قدرت و حکمت دعوت میکند. درسهای این آیه، نهتنها در حوزه معنویت، بلکه در حوزههای روانشناختی و جامعهشناختی نیز راهگشاست. انسان با توکل بر خدا، از اسارت محدودیتها رها شده و به آرامش و سعادت دست مییابد. این نوشتار، با تبیین این مفاهیم به زبانی فصیح و روشن، تلاش کرده است تا راه را برای تأمل و تدبر در آیات قرآن کریم هموار سازد.
با نظارت صادق خادمی