در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1460

متن درس





تفسیر: درآمدی بر معرفت ایمان و نفاق در آیات سوره یونس

تفسیر: درآمدی بر معرفت ایمان و نفاق در آیات سوره یونس

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۶۰)

دیباچه

سوره یونس، یکی از سوره‌های گران‌سنگ قرآن کریم، در آیات ۹۴ تا ۹۸ خود، به موضوعاتی عمیق و بنیادین در حوزه ایمان، نفاق، و خسران می‌پردازد. این آیات، با بیانی ژرف و تأمل‌برانگیز، انسان را به سوی شناخت حقیقت و پرهیز از گمراهی رهنمون می‌سازد. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمان دینی، تلاش شده است تا معانی و مفاهیم این آیات با زبانی روشن و متین تبیین گردد. محور اصلی این بررسی، تأکید بر نقش معرفت در تشخیص ایمان حقیقی از نفاق و پلیدی درونی است که چون بادی نامطبوع، روح آدمی را از پاکی دور می‌سازد. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و تبیین‌های عالمانه، این متن به دنبال آن است که خواننده را به تأمل در حقیقت ایمان و دوری از خسران دعوت نماید.

بخش نخست: شک و تردید در برابر آیات الهی

خطاب به پیامبر و امت

آیه ۹۴ سوره یونس، با بیانی که ظاهراً خطاب به پیامبر اکرم (ص) است، در حقیقت امت‌های پیشین و معاصران را مخاطب قرار می‌دهد. این آیه، انسان را به رجوع به کتب آسمانی پیشین دعوت می‌کند تا حقیقت وحی الهی را دریابد.

فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

پس اگر در آنچه به سوی تو نازل کردیم در شک و تردید هستی، از کسانی که پیش از تو کتاب آسمانی می‌خوانند پرس‌وجو کن. به‌راستی که حقیقت از جانب پروردگارت به سوی تو آمده است، پس هرگز از تردیدکنندگان مباش.

این آیه، با دعوت به تأمل در کتب پیشین، پیوستگی کتب آسمانی را یادآور می‌شود. همان‌گونه که نسیمی پاک، بوی گل‌های بهاری را به مشام می‌رساند، رجوع به کتب آسمانی، عطر حقیقت را به قلب انسان می‌رساند. در تفسیر این آیه، عالمان دینی تأکید دارند که خطاب ظاهری به پیامبر، در واقع هشداری به امت است تا با رجوع به علمای اهل کتاب، از شک و تردید رهایی یابند.

درنگ: دعوت به رجوع به کتب آسمانی پیشین، نشانه‌ای از پیوستگی وحی الهی و تأکید بر حقانیت قرآن کریم است. این آیه، انسان را به جست‌وجوی حقیقت از منابع معتبر هدایت می‌کند.

بخش دوم: تکذیب آیات و خسران ابدی

هشدار به تکذیب‌کنندگان

آیه ۹۵ سوره یونس، با هشداری صریح، انسان را از تکذیب آیات الهی برحذر می‌دارد. این تکذیب، چون خاری در پای رهرو، او را از رسیدن به مقصد بازمی‌دارد.

وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و هرگز از کسانی مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، که در این صورت از زیانکاران خواهی بود.

تکذیب آیات، نتیجه نفاق و عدم اخلاص است که انسان را به سوی خسران دنیا و آخرت سوق می‌دهد. عالمان دینی، این خسران را به مثابه از دست دادن سرمایه وجودی انسان دانسته‌اند که او را از سعادت ابدی محروم می‌سازد. همان‌گونه که باغبانی بی‌توجه، گلستان خود را به خزان می‌سپارد، تکذیب‌کننده آیات نیز روح خود را به تاریکی گمراهی واگذار می‌کند.

درنگ: تکذیب آیات الهی، نه تنها نشانه نفاق است، بلکه انسان را به خسران دنیا و آخرت گرفتار می‌سازد. این خسران، نتیجه دوری از حقیقت و اصرار بر گمراهی است.

بخش سوم: محرومیت از ایمان و اصرار بر گمراهی

حکم الهی و نفاق

آیه ۹۶ و ۹۷ سوره یونس، به کسانی اشاره دارد که به دلیل اصرار بر تکذیب و گمراهی، از نعمت ایمان محروم شده‌اند.

إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ * وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ

همانا کسانی که کلمه پروردگارت بر آن‌ها محقق شده، ایمان نمی‌آورند * حتی اگر هر نشانه‌ای به سویشان آید، تا زمانی که عذاب دردناک را ببینند.

این آیات، به روشنی بیان می‌کنند که برخی به دلیل پلیدی درونی و اصرار بر نفاق، از درک حقیقت محروم‌اند. نفاق، چون غباری تیره بر آینه قلب، مانع از انعکاس نور حقیقت می‌شود. عالمان دینی تأکید دارند که این محرومیت، نتیجه اعمال خود انسان‌هاست و نه ظلم الهی. همان‌گونه که بیماری‌ای درمان‌ناپذیر، جسم را از پای درمی‌آورد، نفاق نیز روح را از دریافت هدایت بازمی‌دارد.

درنگ: اصرار بر نفاق و تکذیب، انسان را از ایمان محروم می‌سازد. این محرومیت، نتیجه انتخاب خود انسان است که قلبش را از نور هدایت دور کرده است.

بخش چهارم: نفاق و پلیدی درونی

تمثیل بوی نجاست

در درس‌گفتارهای عالمان دینی، نفاق و پلیدی درونی به «بوی نجاست» تشبیه شده است که مانع از ایمان حقیقی می‌گردد. این پلیدی، نه با آب ظاهری، بلکه تنها با معرفت الهی زدوده می‌شود. همان‌گونه که بوی نامطبوع، حضور در باغی پرگل را بی‌اثر می‌کند، نفاق نیز انسان را از درک عطر ایمان محروم می‌سازد.

انسانِ گرفتار نفاق، هرچند به ظاهر عباداتی چون نماز انجام دهد، از حقیقت ایمان بی‌بهره است. این نفاق، چون سایه‌ای تاریک، قلب را از نور الهی محروم می‌کند. عالمان دینی تأکید دارند که این پلیدی، در جان کسانی ریشه دوانده که با خدا سر ستیز دارند و آیات الهی را تکذیب می‌کنند.

درنگ: نفاق و پلیدی درونی، چون بوی نامطبوعی است که قلب را از درک حقیقت محروم می‌کند. تنها معرفت الهی می‌تواند این پلیدی را از جان انسان بزداید.

بخش پنجم: قوم یونس، نمونه‌ای از ایمان خالص

رهایی از عذاب به واسطه ایمان

آیه ۹۸ سوره یونس، قوم یونس را به‌عنوان استثنایی در میان اقوام پیشین معرفی می‌کند که با ایمان خالص، از عذاب الهی رهایی یافتند.

فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ

پس چرا هیچ قریه‌ای ایمان نیاورد که ایمانش به آن سود رساند، مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند، عذاب خواری را در زندگی دنیا از آن‌ها برداشتیم و تا مدتی آن‌ها را برخوردار کردیم.

ایمان قوم یونس، چون چشمه‌ای زلال، قلب‌هایشان را از پلیدی شست‌وشو داد و آنان را از عذاب خواری رهایی بخشید. این ایمان، عاری از نفاق و پلیدی بود و به همین سبب، مورد لطف الهی قرار گرفت. عالمان دینی، این آیه را نمونه‌ای از توبه و اخلاص می‌دانند که انسان را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد.

درنگ: ایمان خالص قوم یونس، نمونه‌ای استثنایی از توبه و اخلاص است که عذاب را از آنان دور کرد و برکت الهی را به سویشان جاری ساخت.

بخش ششم: چالش تشخیص نفاق و پلیدی

ناتوانی انسان در تشخیص حقیقت

درس‌گفتارهای عالمان دینی، با تمثیل «بوی نجاست»، به ناتوانی انسان در تشخیص نفاق و پلیدی درونی اشاره دارند. انسان، بدون معرفت الهی، قادر به درک این پلیدی نیست، همان‌گونه که گاه بوی نامطبوعی را احساس می‌کند، اما منشأ آن را نمی‌یابد. این ناتوانی، چون تاریکی‌ای است که راه را بر رهرو می‌بندد و او را از مقصد دور می‌سازد.

برای نمونه، در این درس‌گفتارها به شخصی اشاره شده که با سگ در یک خانه زندگی می‌کرد و گمان داشت با شست‌وشو، پلیدی را از میان می‌برد. اما پلیدی نفاق، با آب ظاهری زدوده نمی‌شود، بلکه نیازمند نور معرفت است. این تمثیل، به روشنی نشان می‌دهد که انسان، بدون هدایت الهی، در تشخیص حقیقت ناتوان است.

درنگ: تشخیص نفاق و پلیدی، تنها با معرفت الهی ممکن است. بدون این معرفت، انسان در تاریکی گمراهی سرگردان خواهد ماند.

بخش هفتم: نقش معرفت در هدایت

شامه معنوی و درک حقیقت

معرفت الهی، چون چراغی فروزان، قلب انسان را روشن می‌سازد و او را به تشخیص حقیقت از باطل توانا می‌کند. این معرفت، شامه معنوی انسان را فعال می‌سازد تا بوی نفاق، حرام، و پلیدی را از بوی پاکی و ایمان بازشناسد. همان‌گونه که باغبانی دانا، گل‌های معطر را از علف‌های هرز جدا می‌کند، انسانِ برخوردار از معرفت نیز حقیقت را از باطل متمایز می‌سازد.

درس‌گفتارهای عالمان دینی تأکید دارند که بدون معرفت، اعمال عبادی چون نماز بی‌اثر است. این اعمال، تنها زمانی ارزش می‌یابند که با اخلاص و پاکی قلب همراه باشند. انسانِ فاقد معرفت، هرچند به ظاهر عبادت کند، از حقیقت ایمان بی‌بهره است.

درنگ: معرفت الهی، کلید تشخیص حقیقت از باطل است. این معرفت، قلب را از نفاق و پلیدی پاک کرده و انسان را به سوی ایمان حقیقی هدایت می‌کند.

بخش هشتم: خسران ناشی از نفاق

نابودی نعمت‌های مادی و معنوی

نفاق و تکذیب آیات، چون آتشی سوزان، نعمت‌های مادی و معنوی انسان را به نابودی می‌کشاند. درس‌گفتارهای عالمان دینی، این خسران را با عبارت «خسره الدنیا والاخره» توصیف کرده‌اند که نشانه از دست دادن سعادت در هر دو جهان است. انسانِ گرفتار نفاق، هرچند به ظاهر عبادت کند، از حقیقت ایمان بی‌بهره است و به سوی زیان ابدی گام برمی‌دارد.

این خسران، نتیجه اصرار بر گمراهی و دوری از حقیقت است. همان‌گونه که کشتی‌ای بی‌سکان در طوفان غرق می‌شود، انسانِ فاقد ایمان نیز در دریای گمراهی غرق می‌گردد.

درنگ: نفاق، انسان را از نعمت‌های مادی و معنوی محروم ساخته و به خسران دنیا و آخرت گرفتار می‌کند.

بخش نهم: بی‌اثری عبادات بدون اخلاص

نماز و پاکی درونی

درس‌گفتارهای عالمان دینی تأکید دارند که عباداتی چون نماز، بدون پاکی درونی و دوری از نفاق، بی‌اثر است. همان‌گونه که آبی گل‌آلود نمی‌تواند تشنگی را برطرف کند، نمازی که با قلب ناپاک خوانده شود، انسان را به سوی خدا نزدیک نمی‌سازد.

انسانِ گرفتار نفاق، هرچند به ظاهر «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بگوید، از حقیقت این کلمات بی‌بهره است. این نفاق، چون پرده‌ای ضخیم، مانع از نفوذ نور الهی به قلب می‌شود.

درنگ: عبادات بدون اخلاص و پاکی قلب، بی‌اثر است. تنها نمازی که با قلب پاک و عاری از نفاق خوانده شود، انسان را به سوی خدا رهنمون می‌سازد.

بخش دهم: دعا برای توفیق و هدایت

طلب هدایت از درگاه الهی

درس‌گفتارهای عالمان دینی، انسان را به دعا و طلب توفیق از درگاه الهی دعوت می‌کنند. این دعا، چون کلیدی است که درهای رحمت الهی را می‌گشاید و انسان را از نفاق و پلیدی دور می‌سازد. انسان باید با خضوع و تضرع، از خداوند بخواهد که او را به سوی حقیقت هدایت کند و از بوی نجاست و گمراهی دور سازد.

این دعا، نشانه توکل و ایمان است که انسان را از تاریکی نفاق به سوی نور هدایت رهنمون می‌سازد. همان‌گونه که مسافری در شب تار، به دنبال ستاره‌ای راهنما می‌گردد، انسان نیز با دعا، نور هدایت الهی را طلب می‌کند.

درنگ: دعا و طلب توفیق از خداوند، راه رهایی از نفاق و گمراهی است. این دعا، قلب انسان را به سوی نور هدایت الهی باز می‌کند.

جمع‌بندی

آیات ۹۴ تا ۹۸ سوره یونس، با بیانی ژرف و تأمل‌برانگیز، انسان را به سوی شناخت حقیقت و دوری از نفاق و پلیدی دعوت می‌کنند. این آیات، با تأکید بر خطر تکذیب آیات الهی و خسران ناشی از آن، قوم یونس را به‌عنوان نمونه‌ای استثنایی معرفی می‌کنند که با ایمان خالص، از عذاب رهایی یافتند. درس‌گفتارهای عالمان دینی، با تمثیل‌هایی چون «بوی نجاست»، به ناتوانی انسان در تشخیص پلیدی درونی بدون معرفت الهی اشاره دارند. معرفت، چون نوری الهی، قلب را روشن کرده و انسان را از نفاق و گمراهی رهایی می‌بخشد. این نوشتار، با تبیین این مفاهیم، خواننده را به تأمل در ایمان حقیقی، دوری از نفاق، و طلب هدایت از درگاه الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی