در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1492

متن درس




تفسیر: توکل، واگذاری به خدا و بی‌نیازی از غیر در آیه 71 سوره یونس

تفسیر: توکل، واگذاری به خدا و بی‌نیازی از غیر در آیه 71 سوره یونس

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۹۲)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال، معارف الهی را در ژرفای آیات خود نهان دارد و هر آیه، دریچه‌ای است به سوی فهم حقیقت و هدایت انسان. آیه 71 سوره یونس، که روایتگر بخشی از داستان حضرت نوح علیه‌السلام است، از جمله آیاتی است که مفاهیم عمیق توکل، واگذاری امور به خدا و بی‌نیازی از غیر را به زیبایی به تصویر می‌کشد. این نوشتار، با تأمل در این آیه و تحلیل گفتارهای عالمان دینی، در پی آن است که این مفاهیم را با نگاهی جامع و چندوجهی، در ابعاد عرفانی، الهیاتی، روان‌شناختی و اجتماعی بررسی کند. متن پیش‌رو، با ساختاری منظم و زبانی روشن، به تبیین این معارف پرداخته و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، کوشیده است تا پیامی ژرف و معنوی را به خواننده منتقل نماید.

بخش یکم: تبیین مفهوم توکل در آیه 71 سوره یونس

متن و ترجمه آیه

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ
ترجمه: و بر آنان خبر نوح را بخوان، آن‌گاه که به قومش گفت: ای قوم من، اگر ماندنم و اندرزم به آیات خدا بر شما گران آمده، من بر خدا توکل کرده‌ام. پس کار خود و شریکانتان را یک‌جا کنید، سپس کارتان بر شما پوشیده نباشد، آن‌گاه درباره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید.

توکل حضرت نوح علیه‌السلام

آیه 71 سوره یونس، چونان آیینه‌ای روشن، توکل بی‌چون‌وچرای حضرت نوح علیه‌السلام را در برابر دشواری‌های رسالتش به نمایش می‌گذارد. عبارت «فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ» گواهی است بر اعتماد کامل آن حضرت به خداوند، آن‌گاه که قومش با انکار و ستیزه‌جویی، راه هدایت را نپذیرفتند. توکل، در نگاه عرفان اسلامی، چونان سپردن کشتی وجود به دریای حکمت و قدرت الهی است که انسان را از گرداب وابستگی به غیر می‌رهاند و به ساحل آرامش رهنمون می‌شود.

این توکل، نه از سر ضعف، بلکه از قوت ایمان سرچشمه می‌گیرد. حضرت نوح علیه‌السلام، در برابر ناتوانی ظاهری خویش در اقناع قوم، به جای روی آوردن به ابزارهای مادی یا مقاومت بی‌ثمر، به خداوند پناه برد و امور را به او واگذار کرد. این واگذاری، چونان کلیدی است که قفل‌های ناامیدی را می‌گشاید و انسان را به سوی بی‌نیازی از غیر هدایت می‌کند.

درنگ: توکل، سپردن امور به خداوند است، نه از سر ناتوانی، بلکه از سر معرفت به قدرت بی‌کران الهی، که انسان را از وابستگی به غیر آزاد می‌سازد.

واگذاری امور به خداوند

واگذاری به خداوند، چونان سپردن بار سنگین مشکلات به شانه‌های استوار حکمت الهی است. در گفتار عالمان دینی، تأکید شده است که انسان در برابر ناتوانی‌های خویش، باید به خداوند روی آورد و بگوید: «خدایا، زورم به این نمی‌رسد، هرچه تو خواهی، همان کن.» این واگذاری، نه تسلیم در برابر شکست، بلکه اعتماد به بزرگ‌ترین قدرت هستی است. از منظر روان‌شناسی مثبت، این رویکرد به‌عنوان مکانیزمی برای مقابله با فشارهای روانی عمل می‌کند و اضطراب را به آرامش مبدل می‌سازد. در عرفان اسلامی، این مفهوم با «تسلیم» و «رضا به رضای الهی» پیوندی عمیق دارد، که انسان را به سوی آرامش درونی رهنمون می‌شود.

تمایز توکل و پررویی

در گفتارهای عالمان دینی، میان توکل و پررویی تمایزی روشن ترسیم شده است. پررویی، چونان فریادی توخالی در برابر ناتوانی است که از خودمحوری و بی‌معرفتی سرچشمه می‌گیرد. انسان پررو، در برابر مشکلات، به جای پناه بردن به خدا، به فحاشی و مقاومت بی‌فایده روی می‌آورد، که این خود، تشدیدگر دشواری‌هاست. اما توکل، چونان نسیمی آرام‌بخش، از ایمان و اعتماد به خداوند سرچشمه می‌گیرد و انسان را به سوی صلابت و آرامش هدایت می‌کند. از منظر روان‌شناسی، پررویی واکنش دفاعی ناسالمی است که به جای حل مسئله، آن را پیچیده‌تر می‌سازد، حال آنکه توکل، نشانه‌ای از تاب‌آوری و اعتماد به نفس معنوی است.

درنگ: پررویی، فریادی است بی‌ثمر از سر خودمحوری، اما توکل، پناه بردن به قدرت الهی است که از ایمان و معرفت سرچشمه می‌گیرد.

بخش دوم: دعوت به رویارویی و رهایی از تردید

دعوت به جمع‌آوری نیروها و شریکان

عبارت «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ» در آیه 71 سوره یونس، دعوتی است از سوی حضرت نوح علیه‌السلام به قومش برای گردآوردن تمامی توان و شریکانشان. این دعوت، نه از سر ضعف، بلکه از اطمینان به برتری قدرت الهی بر همه نیروهای مادی و شرک‌آلود است. از منظر الهیاتی، این عبارت نشان‌دهنده ناتوانی شرک و ابزارهای مادی در برابر اراده خداوند است. حضرت نوح علیه‌السلام، با این دعوت، قومش را به چالشی فرا می‌خواند که در آن، هیچ نیرویی در برابر قدرت الهی یارای ایستادگی ندارد.

از منظر روان‌شناختی، این دعوت را می‌توان چالشی برای غلبه بر ترس‌ها و وابستگی‌های مادی دانست. انسان، در نبود توکل، به ابزارهای مادی پناه می‌برد، اما این ابزارها، چونان عصایی شکسته، در برابر طوفان مشکلات ناکارآمدند. توکل، انسان را از این وابستگی رها ساخته و به سوی اعتماد به خداوند هدایت می‌کند.

رهایی از غم و تردید

عبارت «ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً» توصیه‌ای است به قوم نوح علیه‌السلام برای رهایی از تردید و اضطراب در تصمیم‌گیری. در تفسیر این عبارت، تأکید شده است که واگذاری به خداوند، انسان را از غم و پریشانی رها می‌سازد. «غمة»، چونان ابری تیره، نماد اضطراب و تردید روانی است که با توکل به خداوند، چونان آفتابی درخشان، پراکنده می‌شود. از منظر عرفانی، این رهایی با مفهوم «انقطاع الی الله» پیوند دارد، که انسان را از وابستگی به غیر بریده و به سوی خداوند رهنمون می‌سازد.

درنگ: واگذاری به خداوند، چونان کلیدی است که قفل‌های تردید و اضطراب را گشوده و انسان را به سوی آرامش و اطمینان هدایت می‌کند.

بخش سوم: بی‌نیازی از غیر و صلابت ایمانی

متن و ترجمه آیه 72 سوره یونس

فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ
ترجمه: پس اگر روی برتافتید، من از شما پاداشی نخواسته‌ام. پاداش من جز بر خدا نیست، و مأمور شده‌ام که از مسلمانان باشم.

بی‌نیازی از غیر خدا

آیه 72 سوره یونس، چونان گوهری درخشان، بی‌نیازی حضرت نوح علیه‌السلام از غیر خدا را به تصویر می‌کشد. عبارت «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ» نشان‌دهنده آن است که آن حضرت، نه به پاداش مادی قومش چشم دوخته و نه به تأیید و پذیرش آنان وابسته است. این بی‌نیازی، چونان درختی ریشه‌دار، از ایمان و توکل او به خداوند سرچشمه می‌گیرد. در عرفان اسلامی، این مفهوم با «زهد» و «قناعت» همخوانی دارد، که انسان را از حرص و وابستگی به دنیا رها می‌سازد.

بی‌نیازی از غیر، نه تنها نشانه‌ای از عزت نفس معنوی است، بلکه الگویی است برای انسان مؤمن که در برابر سختی‌ها و ناملایمات، به جای پناه بردن به غیر، به خداوند متکی شود. این رویکرد، انسان را از اسارت خواسته‌های مادی آزاد کرده و به سوی سعادت ابدی رهنمون می‌سازد.

درنگ: بی‌نیازی از غیر، چونان گوهری است که از ایمان و توکل به خداوند سرچشمه گرفته و انسان را به سوی عزت و سعادت رهنمون می‌شود.

صلابت ایمانی حضرت نوح علیه‌السلام

صلابت حضرت نوح علیه‌السلام، چونان صخره‌ای استوار در برابر طوفان مخالفت‌ها و مشکلات، در آیه 71 سوره یونس به روشنی نمایان است. آن حضرت، با توکل به خداوند و بی‌نیازی از غیر، در برابر کفر و ستیزه‌جویی قومش، خم به ابرو نیاورد و رسالت خویش را با استقامت به انجام رساند. از منظر روان‌شناسی مثبت، این صلابت نشانه‌ای از تاب‌آوری معنوی است که از ایمان و اعتماد به خداوند سرچشمه می‌گیرد. در عرفان اسلامی، این صلابت با مفهوم «استقامت» در راه خدا همخوانی دارد، که مؤمن را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

بخش چهارم: نقد وابستگی به مادیات و ضرورت شناخت خدا

نقد وابستگی به ابزارهای مادی

در گفتارهای عالمان دینی، وابستگی به ابزارهای مادی، چونان عصا، عینک و پول، به نقد کشیده شده و این ابزارها در برابر قدرت بی‌کران الهی، ناکافی دانسته شده‌اند. انسان، در نبود معرفت الهی، به این ابزارها پناه می‌برد، حال آنکه خداوند، چونان سرچشمه‌ای بی‌پایان، تمامی نیازهای انسان را برآورده می‌سازد. از منظر جامعه‌شناسی، این نقد به فرهنگ مادی‌گرایی اشاره دارد که انسان را به سوی وابستگی به اشیاء و ابزارهای مادی سوق می‌دهد، در حالی که توکل به خداوند، انسان را از این اسارت رها می‌سازد.

تمثیل عصا و عینک، چونان آینه‌ای است که ضعف بشر در برابر مادیات را نشان می‌دهد. انسان، در ناتوانی خویش، به جای پناه بردن به خدا، به ابزارهای مادی متوسل می‌شود، اما این ابزارها، چونان سرابی فریبنده، در برابر مشکلات واقعی ناکارآمدند.

درنگ: وابستگی به مادیات، چونان سرابی است که انسان را از حقیقت دور می‌کند، حال آنکه توکل به خداوند، راه رهایی از این اسارت است.

ضرورت شناخت خدا

شناخت خداوند، چونان کلیدی است که درهای توکل و واگذاری را می‌گشاید. در گفتارهای عالمان دینی، تأکید شده است که انسان به دلیل ناآگاهی از خداوند، به ابزارهای مادی پناه می‌برد، حال آنکه خداوند، بزرگ‌ترین قدرت هستی است. از منظر معرفت‌شناسی دینی، شناخت خدا پیش‌نیاز توکل و ایمان است و بدون آن، انسان در گرداب ترس و وابستگی گرفتار می‌ماند. قرآن کریم، با دعوت به تدبر و تفکر، انسان را به سوی معرفت الهی رهنمون می‌سازد، که این معرفت، پایه‌ای است برای زیستن در سایه توکل و آرامش.

شرط واگذاری به خداوند

واگذاری به خداوند، چونان گلی است که در خاک نیت خالص می‌روید. در گفتارهای عالمان دینی، تأکید شده است که این واگذاری باید با حق و بدون ظلم باشد. واگذاری از سر نادانی یا ستم، نه تنها به رهایی منجر نمی‌شود، بلکه انسان را در دام مشکلات گرفتار می‌سازد. از منظر اخلاق اسلامی، نیت خالص و عمل در راه حق، شرط پذیرش واگذاری است. از منظر روان‌شناختی، این شرط به پرهیز از سوگیری‌های شناختی اشاره دارد که انسان را از حقیقت دور می‌کند.

درنگ: واگذاری به خداوند، با نیت خالص و در راه حق، انسان را به سوی آرامش و رهایی از مشکلات هدایت می‌کند.

بخش پنجم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

آیه 71 سوره یونس، چونان چراغی فروزان، راه توکل، واگذاری به خداوند و بی‌نیازی از غیر را به انسان نشان می‌دهد. داستان حضرت نوح علیه‌السلام، الگویی است بی‌بدیل از صلابت ایمانی، که در برابر دشواری‌ها و ستیزه‌جویی‌های قومش، به خداوند پناه برد و از غیر او بی‌نیاز شد. این آیه، با زبانی روشن و عمیق، انسان را به سوی شناخت خداوند، رهایی از مادیات و پرورش توکل دعوت می‌کند.

از منظر عرفانی، توکل و واگذاری به خداوند، انسان را از اسارت غیر آزاد کرده و به سوی آرامش ابدی رهنمون می‌سازد. از منظر روان‌شناختی، این مفاهیم به‌عنوان مکانیزم‌هایی برای مقابله با اضطراب و فشارهای روانی عمل می‌کنند. از منظر جامعه‌شناختی، نقد مادی‌گرایی و دعوت به شناخت خدا، راهی است برای رهایی از فرهنگ مصرف‌گرایی و وابستگی به ابزارهای مادی.

این نوشتار، با تأمل در آیه 71 و 72 سوره یونس و گفتارهای عالمان دینی، کوشید تا این مفاهیم را با زبانی فاخر و ساختاری منظم تبیین نماید. امید است که این تأملات، خواننده را به سوی فهم عمیق‌تر قرآن کریم و زیستن در سایه توکل و معرفت الهی رهنمون سازد.

با نظارت صادق خادمی