متن درس
تفسیر: قدرت، شجاعت و تقابل سحر با معجزه در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۰۴)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر در مسیر شناخت حقیقت و پرورش روح است. در این نوشتار، با تکیه بر آیات نورانی سورههای آلعمران و اعراف، به کاوش در مفاهیم عمیق سحر، جادو، شجاعت و ایمان پرداختهایم. این اثر، با الهام از سخنان عالمان دینی، به بررسی رابطه میان قدرت درونی و غلبه بر ترس میپردازد و با نگاهی ژرف به آیات قرآنی، تلاش دارد تا حقیقت سحر و معجزه را در برابر یکدیگر قرار دهد. نوشتار حاضر، با زبانی روشن و متین، این مفاهیم را در قالبی منظم و ساختارمند ارائه میدهد تا خواننده را به تأمل در معانی والای قرآنی دعوت کند.
بخش یکم: مفهوم سحر و جادو در قرآن کریم
سحر و جادو: نماد قدرت و اقتدار
سحر و جادو در قرآن کریم، بهسان نیرنگی بشری توصیف شدهاند که با فریب و تأثیر بر ادراک انسانها، ترس را در دلها میافکنند. اما در نگاهی عمیقتر، جادو بهمثابه نمادی از قدرت و اقتدار معرفی میگردد که نیازمند شجاعت و نترسی است. جادوگر، در این دیدگاه، انسانی است که ترس را از جان خویش رانده و با تکیه بر مهارت و دانایی، به قدرتی درونی دست یافته است. این مفهوم، ریشه در واژگان پارسی و عربی دارد که حرف «ج» در آنها، چونان در کلماتی مانند «جَوَّاد» (سخاوتمند و قدرتمند)، به عظمت و توان اشاره دارد.
قرآن کریم در توصیف سحر میفرماید:
|
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ ۖ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ پس چون افکندند، موسی گفت: آنچه آوردهاید سحر است، خداوند آن را باطل خواهد کرد، زیرا خداوند کار مفسدان را اصلاح نمیکند. (اعراف: ۱۱۶) |
این آیه، سحر را بهعنوان نیرنگی معرفی میکند که در برابر معجزه الهی ناتوان است. بااینحال، جادوگران فرعون، با تکیه بر مهارت و شجاعت خود، به میدان آمدند و این نشان از توانمندی بشری آنها دارد، هرچند در برابر قدرت الهی، محکوم به شکستاند.
ریشهشناسی و معنای جادو
در زبان پارسی، واژه جادو با مفاهیمی چون «جان» و «جاده» پیوند دارد که همگی به قدرت و حرکت اشاره میکنند. جادوگر، در این معنا، فردی است که با غلبه بر ترس، به اقتداری درونی دست یافته است. قرآن کریم، جادو را بهعنوان نیرنگی میشناساند که با فریب دیدگان و ایجاد هراس، بر ذهن و روان تأثیر میگذارد. این تأثیر، در آیه زیر بهروشنی بیان شده است:
|
فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ پس چون افکندند، چشمان مردم را سحر کردند و آنان را به هراس افکندند. (اعراف: ۱۱۶) |
این آیه، سحر را ابزاری برای فریب بصری و ایجاد ترس معرفی میکند، اما تأکید دارد که این نیرنگ در برابر ایمان و شجاعت، بیاثر است.
| درنگ: جادو، در نگاه قرآنی، نیرنگی است که با فریب و هراس همراه است، اما جادوگر واقعی کسی است که با شجاعت و دانایی، ترس را از وجود خود زدوده و به قدرتی درونی دست یافته است. این قدرت، هرچند در برابر معجزه الهی ناکام است، اما نشاندهنده توانمندی بشری در غلبه بر محدودیتهاست. |
جمعبندی بخش یکم
سحر و جادو، بهمثابه مهارتهایی بشری، نیازمند شجاعت و داناییاند. قرآن کریم، با توصیف سحر بهعنوان نیرنگی فریبنده، بر محدودیت آن در برابر معجزه الهی تأکید دارد. بااینحال، جادوگر بهعنوان انسانی که ترس را از خود رانده، نمادی از قدرت و اقتدار است که در بستر شجاعت و مهارت، معنا مییابد.
بخش دوم: ترس، مانع ایمان و موفقیت
ترس: سد راه ایمان
ترس، چونان سایهای تاریک، بر جان انسان چیره میشود و او را از رسیدن به حقیقت و ایمان بازمیدارد. قرآن کریم، ایمان را با شجاعت و استقامت پیوند داده و ترس را نشانهای از نادانی و ضعف میداند. انسانی که در دل خود ترس را جای داده، به تعبیر قرآن، در دنیا و آخرت زیانکار است:
|
خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ زیانکار دنیا و آخرت شد. (حج: ۱۱) |
این زیانکاری، نتیجه ناتوانی در غلبه بر ترس و نادانی است. ایمان قوی، چون سپری است که انسان را در برابر هراسها مصون میدارد و او را به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
ایمان و شجاعت در داستان موسی (ع)
داستان موسی (ع) و ساحران فرعون، نمونهای روشن از تقابل شجاعت و ایمان با ترس و نادانی است. موسی (ع)، با تکیه بر ایمان به خداوند، در برابر سحر ساحران ایستادگی کرد و معجزه الهی را به نمایش گذاشت:
|
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ و آنچه در دست راست توست بیفکن تا آنچه را ساختهاند ببلعد، زیرا آنچه ساختهاند نیرنگ ساحری است و ساحر هر کجا که بیاید رستگار نمیشود. (طه: ۶۹) |
این آیه، برتری معجزه الهی بر سحر بشری را نشان میدهد و تأکید میکند که شجاعت و ایمان، کلید پیروزی در برابر نیرنگ و ترس است.
| درنگ: ترس، چون زنجیری بر پای انسان، او را از ایمان و موفقیت بازمیدارد. ایمان قوی، که با شجاعت و دانایی همراه است، انسان را از این زنجیر رها ساخته و به سوی حقیقت هدایت میکند. |
جمعبندی بخش دوم
ترس، مانعی بزرگ در برابر ایمان و موفقیت است که از نادانی و ضعف درونی سرچشمه میگیرد. قرآن کریم، با تأکید بر شجاعت انبیا و ایمانداران، راه غلبه بر ترس را در اعتماد به قدرت الهی و پرورش دانایی نشان میدهد. داستان موسی (ع) نمونهای درخشان از این حقیقت است که ایمان و شجاعت، سحر و نیرنگ را درهم میشکند.
بخش سوم: تمایز سحر و جادو
ماهیت و کاربرد سحر و جادو
سحر و جادو، هرچند در ظاهر مشابهاند، اما در ماهیت و کاربرد تفاوتهایی دارند. سحر، بهمثابه فعالیتی نرمتر، با شبزندهداری و ایجاد ترس در دیگران پیوند دارد، درحالیکه جادو، نمادی از اقتدار و شجاعت است. قرآن کریم، سحر را بهعنوان فریبی معرفی میکند که با تأثیر بر ادراک، ترس را در دلها میافکند:
|
وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ و آنچه بر دو فرشته در بابل نازل شد. (بقره: ۱۰۲) |
این آیه، به ریشه سحر در آموزشهای بشری اشاره دارد که با فریب و دستکاری ادراک همراه است. اما جادو، در نگاهی عمیقتر، به قدرتی درونی وابسته است که از شجاعت و نترسی سرچشمه میگیرد.
سحر در برابر معجزه
قرآن کریم، سحر را در برابر معجزه الهی ناتوان میداند. ساحران فرعون، با تکیه بر مهارت خود، به میدان آمدند، اما در برابر معجزه موسی (ع)، سجده کردند:
|
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ پس طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند: به عزت فرعون، ما قطعاً پیروزیم. (شعراء: ۴۴) |
این آیه، اعتماد ساحران به قدرت فرعون را نشان میدهد، اما معجزه الهی، این اعتماد را درهم شکست و آنها را به سجده واداشت.
| درنگ: سحر، نیرنگی است که با فریب و ترس همراه است، اما جادو، در مفهومی گستردهتر، به اقتدار و شجاعت وابسته است. در برابر معجزه الهی، هر دو ناتواناند، اما شجاعت جادوگر، او را به سوی حقیقت رهنمون میسازد. |
جمعبندی بخش سوم
سحر و جادو، هرچند در ظاهر مشابهاند، اما در ماهیت و کاربرد تفاوت دارند. سحر، با فریب و ترس همراه است، درحالیکه جادو، نمادی از شجاعت و اقتدار است. قرآن کریم، با تأکید بر ناتوانی سحر در برابر معجزه، راه حقیقت را در ایمان و شجاعت نشان میدهد.
بخش چهارم: غلبه بر ترس از طریق تمرین و تجربه
تمرین برای رهایی از ترس
غلبه بر ترس، چونان سفری است که نیازمند تمرین و تجربه است. انسان برای رهایی از هراس، باید خود را در برابر محرکهای ترسآور قرار دهد و با آگاهی و شجاعت، بر آنها چیره شود. این تمرین، بهسان ورزشکارانی است که با ابزارهای سنگین، بدن خود را نیرومند میسازند. قبرستان، تاریکی و مردهشورخانه، در این دیدگاه، چونان ابزارهایی برای تمرین شجاعتاند.
قرآن کریم، استقامت را کلید پیروزی میداند:
|
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن. (هود: ۱۱۲) |
این آیه، بر اهمیت استقامت و شجاعت در برابر چالشها تأکید دارد. تجربههایی مانند زندگی در مردهشورخانه یا مواجهه با تاریکی، انسان را به سوی شجاعت و ایمان رهنمون میسازد.
تمثیلات و تجربههای شخصی
در این دیدگاه، مواجهه با ترس، چونان آزمایشی است که انسان را از ضعف به قدرت میرساند. تجربههایی مانند زیستن در مردهشورخانه یا حتی خوردن خاک و شیشه، بهمثابه تمرینهایی برای تقویت اراده و شجاعتاند. این تمرینها، انسان را از واکنشهای طبیعی ترس دور کرده و او را به سوی اقتداری درونی هدایت میکنند.
| درنگ: غلبه بر ترس، نیازمند تمرین و تجربه است. انسان با مواجهه آگاهانه با محرکهای ترسآور، چونان ورزشکاری که با ابزار سنگین تمرین میکند، به شجاعت و اقتدار دست مییابد. |
جمعبندی بخش چهارم
تمرین و تجربه، کلید رهایی از ترس و رسیدن به شجاعت است. قرآن کریم، با تأکید بر استقامت و ایمان، انسان را به سوی غلبه بر ترس هدایت میکند. تجربههای شخصی و تمرینهای دشوار، چونان ابزارهایی برای تقویت اراده و ایماناند که انسان را به سوی حقیقت رهنمون میسازند.
بخش پنجم: نقد آموزشهای سنتی و تأثیرات تاریخی
آموزشهای سنتی و محدودیتهای آن
آموزشهای سنتی در علوم دینی، گاه به جای پرورش شجاعت و قدرت، انسان را به سوی ضعف و ترس سوق دادهاند. این علوم، که بر صرف، نحو و مفاهیم نظری متمرکز شدهاند، نتوانستهاند اقتدار و خودباوری را در انسان تقویت کنند. این محدودیت، نتیجه تأثیرات تاریخی و استعماری است که با تحمیل نظامهای آموزشی محدود، جوامع اسلامی را از قدرت و دانایی محروم ساخته است.
قرآن کریم، علم و آگاهی را راه رهایی میداند:
|
يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنها داده شده، درجات والا میبخشد. (مجادله: ۱۱) |
این آیه، بر اهمیت علم و ایمان در ارتقای جایگاه انسان تأکید دارد و نقد آموزشهای سنتی را تأیید میکند.
تأثیر استعمار بر علوم دینی
استعمار، با تحمیل نظامهای آموزشی محدود، مانع پرورش علوم قدرتی و خودباوری در جوامع اسلامی شده است. این تأثیرات، علوم دینی را به سوی نظریهپردازی صرف سوق داده و از پرورش شجاعت و اقتدار بازداشته است. بازنگری در این نظامها، ضرورتی برای احیای قدرت و دانایی در جوامع اسلامی است.
| درنگ: آموزشهای سنتی در علوم دینی، گاه به جای پرورش شجاعت و قدرت، انسان را به سوی ضعف سوق دادهاند. بازنگری در این نظامها، برای احیای اقتدار و خودباوری، ضرورتی اجتنابناپذیر است. |
جمعبندی بخش پنجم
آموزشهای سنتی، تحت تأثیر عوامل تاریخی و استعماری، گاه از پرورش شجاعت و قدرت بازماندهاند. قرآن کریم، با تأکید بر علم و عمل، راه احیای اقتدار و خودباوری را نشان میدهد. بازنگری در نظامهای آموزشی، گامی اساسی برای بازگشت به حقیقت و قدرت است.
بخش ششم: تقیه، حکمت و درایت
تقیه: استراتژی عقلانی، نه ترس
تقیه، چونان گوهری در فقه اسلامی، بهمثابه استراتژی عقلانی برای حفظ جان و دین در شرایط دشوار است. این مفهوم، برخلاف تصور رایج، نشانه ترس نیست، بلکه نمایانگر حکمت و درایت است. انسانی که تقیه را بهکار میگیرد، با دانایی و شجاعت، راه حفظ ایمان و زندگی را میجوید.
|
لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی گیرند. (آلعمران: ۲۸) |
این آیه، بر اهمیت درایت در روابط اجتماعی و حفظ ایمان تأکید دارد. تقیه، در این دیدگاه، راهی برای زندگی عاقلانه در شرایط دشوار است.
تقیه و شجاعت
تقیه، نه نشانه بزدلی، بلکه نمایانگر شجاعت و دانایی است. انسانی که با حکمت عمل میکند، از ترس دوری جسته و با درایت، راه حقیقت را میپیماید. این دیدگاه، با شجاعت انبیا، مانند موسی (ع) در برابر فرعون، همخوانی دارد.
| درنگ: تقیه، نشانه حکمت و درایت است، نه ترس. انسان با تکیه بر دانایی و شجاعت، میتواند در شرایط دشوار، ایمان و زندگی خود را حفظ کند. |
جمعبندی بخش ششم
تقیه، استراتژی عقلانی برای حفظ ایمان و زندگی است که با حکمت و درایت همراه است. قرآن کریم، با تأکید بر شجاعت و دانایی، تقیه را بهعنوان راهی برای زندگی عاقلانه در شرایط دشوار معرفی میکند.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با کاوش در آیات نورانی قرآن کریم و تأمل در مفاهیم سحر، جادو، شجاعت و ایمان، تلاش کرد تا راه حقیقت و قدرت را به خواننده نشان دهد. سحر و جادو، بهمثابه مهارتهای بشری، نیازمند شجاعت و داناییاند، اما در برابر معجزه الهی ناتواناند. ترس، مانعی بزرگ در برابر ایمان و موفقیت است که با تمرین و آگاهی میتوان بر آن چیره شد. آموزشهای سنتی، تحت تأثیر عوامل تاریخی، گاه از پرورش قدرت و خودباوری بازماندهاند، و تقیه، بهعنوان استراتژی عقلانی، راه حفظ ایمان در شرایط دشوار است. این اثر، با زبانی فاخر و ساختاری منظم، خواننده را به تأمل در این مفاهیم والا دعوت میکند تا با تکیه بر ایمان و شجاعت، به سوی حقیقت گام بردارد.
| با نظارت صادق خادمی |