متن درس
تفسیر: مشیت الهی و تکامل انسانی در پرتو آیه 99 سوره یونس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۲۱)
دیباچه
قرآن کریم، کتاب هدایت و نور، با آیات ژرف و حکیمانهاش، انسان را به تأمل در اسرار خلقت و مشیت الهی فرا میخواند. آیه 99 سوره یونس، چونان چراغی درخشان، رابطه میان اراده بیکران پروردگار، اختیار انسانی، و نقش پیامبران در هدایت بشر را روشن میسازد. این آیه، با بیانی شیوا و عمیق، از مشیت الهی سخن میگوید که قادر است همه موجودات زمین را به ایمان رهنمون شود، اما حکمتش اقتضا میکند که این هدایت از مسیر اختیار و اراده آزاد انسان تحقق یابد. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه، به کاوش در مفاهیم مشیت الهی، تکامل تدریجی انسان، و نفی اکراه در ایمان پرداخته میشود. این بررسی، با تکیه بر درسگفتارهای عالمان دینی و تحلیلهای تفسیری، تلاش دارد تا مفاهیم این آیه را با زبانی روشن و وزین برای خوانندگان تبیین نماید. ساختار این اثر، با بخشبندیهای منظم و توضیحات تفصیلی، راه را برای فهمی عمیقتر از این حقیقت قرآنی هموار میسازد.
بخش نخست: متن و ترجمه آیه
متن آیه 99 سوره یونس، محور این تفسیر است که با بیانی فاخر و عمیق، از مشیت الهی و نقش پیامبر در هدایت سخن میگوید:
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
و اگر پروردگارت میخواست، همه کسانی که در زمیناند همگی ایمان میآوردند. آیا تو مردم را وادار میکنی که مؤمن شوند؟
این آیه، با دو بخش متمایز، نخست از قدرت مطلق الهی در هدایت همگانی سخن میگوید و سپس با استفهامی انکاری، اکراه در ایمان را نفی میکند. این دو بخش، چون دو بال، مفهوم هدایت الهی و اختیار انسانی را در کنار یکدیگر قرار میدهند.
زیربخش: معنای ظاهری و چالشهای تفسیری
آیه 99 سوره یونس، در نگاه نخست، پرسشی بنیادین را در ذهن خواننده برمیانگیزد: اگر پروردگار قادر است همه موجودات را به ایمان هدایت کند، چرا این مشیت در زمان حاضر تحقق نیافته است؟ این پرسش، که در متن درسگفتار نیز با صراحت مطرح شده، ظاهراً آیه را به چالشی عقلانی میکشاند. عدهای ممکن است این آیه را به دلیل عدم تحقق ایمان همگانی، لغو یا غیرعقلانی بپندارند. اما این سوءتفاهم، ریشه در فهم نادرست از ساختار ادبی و معنایی آیه دارد. کلمه «لو» در زبان عربی، نشانه امتناع از تحقق در شرایط کنونی است، نه نفی امکان بالقوه. این آیه، نه تنها غیرعقلانی نیست، بلکه با حکمت الهی سازگار است و بر حفظ اختیار انسان تأکید دارد.
درنگ: کلمه «لو» در آیه 99 سوره یونس، امتناع از تحقق ایمان همگانی در زمان حاضر را نشان میدهد، اما این امتناع، نفی امکان بالقوه نیست، بلکه به حکمت الهی در اعطای اختیار به انسان اشاره دارد.
بخش دوم: مشیت الهی و امکان ایمان همگانی
مفهوم مشیت الهی، که در عبارت «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ» برجسته است، به قدرت بیکران پروردگار اشاره دارد. اگر خداوند بخواهد، میتواند همه موجودات زمین را، از انسانها تا حیوانات و طبیعت، به ایمان و پاکی هدایت کند. این مشیت، چونان رودی عظیم، قادر است عالم را زیر و رو کند و جهانی نو پدید آورد که در آن همه موجودات با ایمان و خیر به دنیا آیند. اما این تحقق، به آیندهای دور موکول شده است، زمانی که مشیت الهی، بدون اکراه و اجبار، عالم را به سوی کمال هدایت خواهد کرد.
درسگفتار، با تمثیلی بدیع، این مشیت را به قدرتی تشبیه میکند که آسمانها و زمین، جنگلها و دریاها را دگرگون میسازد. این دگرگونی، نه با زور و اجبار، بلکه با اراده الهی و در مسیری طبیعی رخ خواهد داد. عالمان دینی، این مفهوم را با آیه 29 سوره کهف پیوند دادهاند: «فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ» (هرکس خواست ایمان آورد و هرکس خواست کفر ورزد)، که بر اختیار انسان در پذیرش ایمان تأکید دارد. این آیه نشان میدهد که مشیت الهی، در زمان حاضر، به انسانها اجازه داده تا با اراده آزاد خود راه ایمان یا کفر را برگزینند.
درنگ: مشیت الهی، چونان نیرویی بیکران، قادر است عالم را به سوی ایمان کامل هدایت کند، اما این تحقق، به حکمت الهی، در آیندهای دور و بدون اکراه رخ خواهد داد.
زیربخش: نفی اکراه در ایمان
بخش دوم آیه، با پرسش «أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»، هرگونه اجبار در ایمان را نفی میکند. ایمان، چونان گوهری در قلب انسان، تنها با اراده آزاد و انتخاب قلبی شکوفا میشود. درسگفتار، این مفهوم را با بیانی رسا تبیین میکند: پیامبر، هرچند مشتاق هدایت امت است، نمیتواند و نباید با اکراه مردم را به ایمان وادارد. این نفی اکراه، با سیره پیامبر اکرم (ص) همخوانی دارد که همواره با دعوت و تبلیغ، بدون اجبار، مردم را به سوی حق رهنمون میساخت.
این مفهوم، با آیه 256 سوره بقره همجهت است: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (در دین هیچ اکراهی نیست). ایمان، چونان نهالی است که در خاک اختیار انسان میروید و با اجبار، نه تنها رشد نمیکند، بلکه پژمرده میشود. عالمان دینی، این آیه را هشداری به پیامبر (ص) دانستهاند تا از اصرار بیش از حد بر هدایت کسانی که روی از ایمان برمیتابند، پرهیز کند.
درنگ: اکراه در ایمان، با ماهیت قلبی و اختیاری آن در تضاد است؛ پیامبر (ص) تنها وظیفه دعوت دارد و هدایت نهایی در دست مشیت الهی است.
بخش سوم: تکامل تدریجی انسان و نقش انبیا
یکی از مفاهیم کلیدی درسگفتار، تکامل تدریجی انسان در مسیر تاریخ است. انسان، از زمان حضرت آدم (ع) تا پیامبر خاتم (ص) و اولیای الهی مانند امام علی (ع) و امام زمان (عج)، در مسیری رو به رشد و کمال گام برداشته است. این تکامل، چونان سفری از تاریکی به سوی نور، انسان را از مراتب ابتدایی به سوی مراتب والای معنوی هدایت کرده است.
درسگفتار، با بیانی تمثیلی، حضرت آدم (ع) را به پیرمردی روستایی تشبیه میکند که در آغاز راه، دانش و معرفت اندکی داشت. اما با ظهور انبیایی چون ابراهیم، موسی، عیسی، و داوود، و سپس پیامبر خاتم (ص)، انسان به مراتب بالاتری از آگاهی و معرفت دست یافت. این تکامل، در آیندهای دور، با ظهور اولیای الهی مانند امام زمان (عج) به اوج خود خواهد رسید، زمانی که عالم، تحت مشیت الهی، به ایمان کامل رهنمون شود.
این مفهوم، با آیه 124 سوره بقره همخوانی دارد: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» (و هنگامی که پروردگار ابراهیم را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رساند). این آیه، به آزمونهای انبیا و تکامل آنها در مسیر هدایت الهی اشاره دارد.
درنگ: تکامل تدریجی انسان، از حضرت آدم تا اولیای الهی، بخشی از برنامه الهی برای هدایت بشر به سوی کمال است که در آیندهای دور به ایمان همگانی منجر خواهد شد.
زیربخش: نقش ادبی «لو» در قرآن کریم
کلمه «لو» در زبان عربی و ادبیات قرآنی، نقشی کلیدی در بیان امتناع از تحقق در شرایط کنونی دارد. درسگفتار، با نقدی بر فهم نادرست این کلمه، تأکید میکند که «لو» در آیه 99 سوره یونس، به معنای امتناع از وقوع ایمان همگانی در زمان حاضر است، اما امکان بالقوه آن را نفی نمیکند. این مفهوم، در منابع ادبی مانند «المغنی» و آثار سیوطی نیز تأیید شده است، که «لو» را شرط امتناع میدانند.
برای نمونه، آیه 30 سوره انبیاء: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» (اگر در آسمان و زمین خدایانی جز الله بودند، هر دو تباه میشدند)، از «لو» برای بیان امتناع استفاده کرده است. در آیه مورد بحث، «لو» نشان میدهد که ایمان همگانی، به دلیل حکمت الهی در حفظ اختیار انسان، در زمان حاضر محقق نشده، اما در آیندهای تحت مشیت الهی ممکن است تحقق یابد.
درنگ: کلمه «لو» در ادبیات قرآنی، امتناع از تحقق در زمان حاضر را نشان میدهد، اما امکان بالقوه را نفی نمیکند، و در این آیه، به حکمت الهی در حفظ اختیار اشاره دارد.
بخش چهارم: نقد سوءتفاهم از خدا و انبیا
درسگفتار، با بیانی صریح، به نقد تصورات نادرست از خدا و انبیا میپردازد. انسانها، به دلیل محدودیتهای معرفتی، گاه خدا را در مراتب پایین و مادی تصور میکنند، حال آنکه الله الصمد، موجودی متعالی و فراتر از تصورات بشری است. این سوءتفاهم، چونان غباری بر آینه حقیقت، مانع از فهم درست مشیت الهی میشود.
انبیا و اولیا نیز، هرچند در مراتب والای معنوی قرار دارند، گاه در ذهن انسانها به موجوداتی محدود تقلیل مییابند. درسگفتار، با تمثیلی کنایی، انبیا را از این تصورات مادی مبرا میداند و تأکید دارد که آنها، چونان چراغهای هدایت، در مسیر تکامل بشر نقشآفرینی کردهاند. آیه 112 سوره بقره: «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ» (نه زاده و نه زاییده شده)، بر صمدیت خدا و تعالی او از تصورات مادی تأکید دارد.
درنگ: خدا و انبیا، فراتر از تصورات مادی و محدود انسان هستند؛ الله الصمد، با مشیت بیکران خود، عالم را به سوی کمال هدایت میکند.
بخش پنجم: آینده عالم و تحقق مشیت الهی
درسگفتار، با نگاهی ژرف به آینده، تحقق مشیت الهی را به زمانی دور موکول میکند، زمانی که عالم، تحت هدایت اولیای الهی مانند امام زمان (عج)، به ایمان کامل رهنمون شود. این آینده، چونان سپیدهدم روشنی، جهانی را نوید میدهد که در آن همه موجودات با ایمان و پاکی به دنیا میآیند. این تحقق، بدون نیاز به ابزارهای مادی یا اکراه، تنها با اراده الهی رخ خواهد داد.
این مفهوم، با آیه 83 سوره زخرف همخوانی دارد: «فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ» (بگذار تا در دنیا سرگرم باشند تا روز وعده داده شده را دیدار کنند). این آیه، به تحقق وعدههای الهی در آینده اشاره دارد، زمانی که مشیت پروردگار عالم را دگرگون خواهد ساخت.
درنگ: مشیت الهی، در آیندهای دور، عالم را به ایمان کامل هدایت خواهد کرد، بدون اکراه و با ظهور اولیای الهی.
بخش ششم: دعا و طلب هدایت
درسگفتار، با دعای «اللهم صل علی محمد و آل محمد»، بر ضرورت توکل و طلب هدایت از پروردگار تأکید دارد. این دعا، چونان کلیدی گشاینده، انسان را از گمراهی و تصورات نادرست حفظ میکند. انسان، در مسیر تکامل، باید با دعا و نیایش، خود را به مشیت الهی بسپارد تا در راه حق ثابتقدم بماند.
این مفهوم، با آیه 10 سوره طه همخوانی دارد: «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا» (پروردگارا، دلهایمان را پس از هدایت منحرف مکن). این آیه، دعا را ابزاری برای حفظ هدایت و رسیدن به کمال معرفی میکند.
درنگ: دعا و نیایش، انسان را در مسیر تکامل و هدایت الهی نگه میدارد و از سوءتفاهمات درباره خدا و انبیا حفظ میکند.
جمعبندی
آیه 99 سوره یونس، چونان آیینهای زلال، مشیت الهی، اختیار انسانی، و نقش پیامبران در هدایت را به نمایش میگذارد. این آیه، با تأکید بر قدرت بیکران پروردگار و نفی اکراه در ایمان، انسان را به تأمل در حکمت الهی و تکامل تدریجی خود فرا میخواند. درسگفتار، با نقدی جسورانه بر سوءتفاهمات از این آیه، نشان میدهد که مشیت الهی، در آیندهای دور، عالم را به ایمان کامل هدایت خواهد کرد. این تحقق، نه با اجبار، بلکه با اراده آزاد انسان و تحت هدایت اولیای الهی رخ خواهد داد. انسان، در این مسیر، باید با دعا و توکل، خود را به مشیت الهی بسپارد تا در راه حق ثابتقدم بماند.
با نظارت صادق خادمی