در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1525

متن درس






تفسیر: ایمان، تعقل و رهایی از رجس در آیه ۶۴ سوره آل عمران

تفسیر: ایمان، تعقل و رهایی از رجس در آیه ۶۴ سوره آل عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۲۵)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راه هد

ایت را برای بشریت روشن می‌سازد و با آیاتش، انسان را به سوی معرفت، ایمان و رستگاری رهنمون می‌شود. آیه ۶۴ سوره آل عمران، یکی از گوهرهای تابناک این کتاب الهی است که با بیانی ژرف، رابطه میان ایمان، اراده الهی، عقل و رهایی از پلیدی را تبیین می‌کند. این نوشتار، با تأمل در این آیه شریف و تحلیل محتوای آن، کوشیده است تا مفاهیم والای آن را در قالبی منظم و با زبانی روشن و متین ارائه دهد. هدف، تبیین نقش عقل به‌عنوان پلی به سوی ایمان و رهایی از رجس است، در حالی که رحمت و عطوفت الهی به‌عنوان اصل بنیادین در تعامل با مخلوقات مورد تأکید قرار گرفته است.

بخش نخست: ایمان، موهبتی در سایه اذن الهی

متن و ترجمه آیه

وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ

و هیچ‌کس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان آورد، و خدا پلیدی را بر کسانی که تعقل نمی‌کنند قرار می‌دهد.

ایمان و وابستگی به اراده الهی

آیه شریف با عبارت «وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» بر نقش محوری اراده الهی در فرآیند ایمان تأکید دارد. ایمان، چونان گوهری الهی، فراتر از تلاش صرف انسانی است و تنها در پرتو اذن خداوند به قلب انسان راه می‌یابد. این مفهوم، همانند جریانی الکتریکی است که در آن «فاز» (نیروی الهی) از جانب خداوند و «نول» (زمینه و آمادگی) به اراده و اختیار انسان وابسته است. این تشبیه، چونان آیینه‌ای شفاف، تعامل میان مشیت الهی و تلاش انسانی را بازمی‌نماید. انسان، با آماده‌سازی قلب خویش، زمینه دریافت نور ایمان را فراهم می‌آورد، اما این نور تنها با اراده الهی در دل او می‌تابد.

درنگ: ایمان، نتیجه هم‌افزایی اراده الهی و آمادگی انسانی است. انسان با تعقل و تطهیر قلب، زمینه دریافت اذن الهی را فراهم می‌سازد.

این دیدگاه با اصول کلامی اسلامی، به‌ویژه مکتب اشعری، همخوانی دارد که ایمان را نتیجه ترکیبی از مشیت الهی و انتخاب انسانی می‌داند. با این حال، تشبیه فاز و نول، به‌گونه‌ای خلاقانه، این رابطه پیچیده را برای مخاطب امروزی قابل فهم می‌سازد. آمادگی انسانی (نول) باید چنان باشد که جریان الهی را دریافت کند، و این آمادگی از طریق تعقل و پذیرش عقلانی فراهم می‌شود.

شمول مفهوم «نفس»

واژه «نفس» در این آیه، گستره‌ای وسیع دارد و نه‌تنها انسان‌ها، بلکه همه موجودات دارای شعور، از ملائکه و شیطان تا حیوانات و حتی ذرات، را در بر می‌گیرد. این تفسیر، چونان دری گشوده به سوی وحدت خلقت، نشان‌دهنده جایگاه همه مخلوقات در نظام الهی است. با این حال، تمرکز اصلی آیه بر انسان است که با اذن الهی به ایمان دست می‌یابد. این شمول، بیانگر آن است که هدایت الهی، چونان بارانی رحمانی، بر همه موجودات فرو می‌ریزد، اما تنها کسانی که قلب خویش را آماده ساخته‌اند، از آن بهره‌مند می‌شوند.

در تفاسیر قرآنی، «نفس» اغلب به انسان اشاره دارد، اما در برخی موارد، مانند آیه ۱۲ سوره شمس («إِذَا نَفَسَتْ نَفْسٌ بِشَرِّهَا» – هنگامی که هر نفسی شر خود را برانگیزد)، معنای گسترده‌تری می‌یابد. این دیدگاه، با فلسفه اسلامی که همه موجودات را دارای مراتبی از شعور و ارتباط با خداوند می‌داند، هم‌راستا است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این تفسیر، ایمان را موهبتی الهی معرفی می‌کند که در پرتو اذن خداوند و با آمادگی انسانی محقق می‌شود. تشبیه ایمان به مدار الکتریکی، نقش متقابل اراده الهی و تلاش انسانی را به‌زیبایی نشان می‌دهد. همچنین، شمول مفهوم «نفس» بر گستردگی نظام هدایت الهی تأکید دارد که همه مخلوقات را در بر می‌گیرد، اما انسان به‌واسطه عقل و اختیار، جایگاهی ویژه در این نظام دارد.

بخش دوم: عقل، پلی به سوی ایمان و رهایی از رجس

عقل به‌عنوان ابزار هدایت

بخش دوم آیه، «وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ»، بر نقش محوری عقل در فرآیند ایمان تأکید دارد. عقل، چونان چراغی در تاریکی، انسان را به سوی عبودیت خداوند و کسب بهشت رهنمون می‌سازد. فقدان تعقل، مانع از دریافت هدایت الهی است و انسان را در ورطه رجس فرو می‌برد. عقل در این آیه، فراتر از منطق صوری، بصیرت و توانایی تشخیص حق از باطل است که انسان را به معرفت الهی می‌رساند.

درنگ: عقل، چونان کلیدی زرین، درهای معرفت و ایمان را می‌گشاید و انسان را از پلیدی رجس می‌رهاند.

در فلسفه اسلامی، عقل قوه‌ای متمایزکننده انسان از سایر مخلوقات است. فلاسفه‌ای چون ابن‌سینا و ملاصدرا، عقل را پلی میان انسان و حقیقت الهی می‌دانند. در این آیه، عقل به‌عنوان شرط لازم برای ایمان معرفی شده است، به‌گونه‌ای که فقدان آن، انسان را از هدایت محروم می‌سازد.

رجس، نتیجه غفلت از عقل

رجس در این آیه، به‌عنوان پلیدی، گناه و نافرمانی معرفی شده است که بر کسانی که از عقل بهره نمی‌برند، نازل می‌شود. رجس، چونان غباری بر آینه قلب، مانع از تابش نور ایمان می‌شود. این مفهوم، رابطه مستقیم میان عقل و پاکی معنوی را نشان می‌دهد؛ فقدان تعقل، انسان را به سوی آلودگی‌های اخلاقی و معنوی سوق می‌دهد.

در قرآن کریم، واژه «رجس» در معانی مختلفی به کار رفته است، از جمله در آیه ۱۲۵ سوره انعام:

فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ ۚ كَذَٰلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ

پس هر که را خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای اسلام می‌گشاید، و هر که را بخواهد گمراه سازد، سینه‌اش را تنگ و بسته می‌کند، چنان‌که گویی در آسمان بالا می‌رود. این‌گونه خدا پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند قرار می‌دهد.

در این آیه، رجس به‌عنوان مانعی برای هدایت الهی معرفی شده است. رجس می‌تواند نتیجه انتخاب‌های نادرست انسانی باشد که از غفلت و عدم تعقل نشئت می‌گیرد.

تفاوت معرفت و علم

معرفت، برخلاف علم که نیازمند آموزش و تصحیح است، از درون انسان و از طریق تأمل در قلب و اعمال او شکل می‌گیرد. معرفت، چونان چشمه‌ای زلال، از قلب انسان می‌جوشد و او را به سوی تطهیر از رجس و دستیابی به ایمان هدایت می‌کند. انسان با بررسی افکار و اعمال خویش، می‌تواند رجس را تشخیص داده و از آن دوری گزیند.

این تمایز با دیدگاه‌های عرفانی اسلامی، مانند آنچه در «فتوحات مکیه» ابن‌عربی آمده، همخوانی دارد. معرفت، شناخت قلبی و باطنی است که از طریق خودآگاهی و ارتباط با خداوند حاصل می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

عقل، به‌عنوان ابزار کلیدی در فرآیند ایمان، انسان را از رجس دور کرده و به سوی معرفت الهی هدایت می‌کند. رجس، نتیجه غفلت از عقل و نادانی است که قلب را از نور ایمان محروم می‌سازد. تمایز میان معرفت و علم، انسان را به تأمل درونی و خودآگاهی دعوت می‌کند تا با تطهیر قلب، زمینه ایمان را فراهم آورد.

بخش سوم: رحمت و عطوفت، اصل بنیادین در تعامل با بندگان خدا

عطوفت با همه مخلوقات

قرآن کریم، انسان را به عطوفت و رحمت نسبت به همه بندگان خدا، حتی گناهکاران، دعوت می‌کند. این اصل، چونان نسیمی روح‌بخش، قلب انسان را از کینه و دشمنی پاک می‌سازد. همه مخلوقات، بندگان خداوند هستند و قضاوت نهایی تنها از آن اوست.

درنگ: عطوفت با بندگان خدا، حتی گناهکاران، نشانه‌ای از عقل و معرفت است که انسان را به رحمت الهی نزدیک می‌سازد.

این دیدگاه با آیه ۱۰۷ سوره انبیاء همخوانی دارد:

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ

و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.

این آیه، پیامبر را به‌عنوان رحمتی برای همه جهانیان معرفی می‌کند و بر لزوم رفتار رحیمانه با همه مخلوقات تأکید دارد.

نقد دیدگاه‌های سخت‌گیرانه

برخی دیدگاه‌ها در علم دینی، بر عدم دعا برای گناهکاران یا کافران تأکید دارند، مانند آیه ۱۱۳ سوره توبه:

مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ

سزاوار نیست که پیامبر و مؤمنان برای مشرکان طلب آمرزش کنند.

با این حال، این آیه به دشمنان فعال دین اشاره دارد، نه گناهکاران عادی. عقل و معرفت، انسان را به عطوفت با همه بندگان خدا، جز ظالمان و جنایتکاران، دعوت می‌کند. این تمایز، امکان همزیستی مسالمت‌آمیز با گناهکاران عادی را فراهم می‌سازد.

دعا و استغفار برای دیگران

دعا و استغفار برای دیگران، حتی گناهکاران، راهی برای تطهیر قلب و تقویت ایمان است. این عمل، چونان آبی زلال، قلب را از رجس پاک می‌کند و انسان را به رحمت الهی نزدیک می‌سازد. آیه ۱۹ سوره محمد این اصل را تأیید می‌کند:

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ

پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست و برای گناه خود و برای مؤمنان و مؤمنات طلب آمرزش کن.

جمع‌بندی بخش سوم

رحمت و عطوفت، چونان دو بال، انسان را به سوی کمال معنوی پرواز می‌دهند. این اصل، انسان را از دشمنی و قضاوت عجولانه بازمی‌دارد و به رفتار رحیمانه با همه بندگان خدا دعوت می‌کند. نقد دیدگاه‌های سخت‌گیرانه در علم دینی و تأکید بر دعا برای دیگران، روح رحمانی قرآن کریم را به نمایش می‌گذارد.

بخش چهارم: معرفت و خودآگاهی، راه رهایی از رجس

معرفت، مسیری عملی به سوی ایمان

معرفت، برخلاف علم نظری، در رفتارهای روزمره انسان نمود می‌یابد و او را از رجس دور می‌کند. معرفت، چونان گوهری در دل، از تأمل در اعمال و افکار انسان می‌جوشد و او را به سوی ایمان هدایت می‌کند. این دیدگاه با آیه ۶۹ سوره بقره همخوانی دارد:

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ

و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، آنان اهل بهشت‌اند.

معرفت، ایمان را با عمل صالح پیوند می‌دهد و انسان را به رفتارهای اخلاقی سوق می‌دهد.

خودآگاهی و تطهیر قلب

خودآگاهی، چونان آیینه‌ای شفاف، انسان را به بررسی قلب و اعمالش دعوت می‌کند. اگر قلب پر از کینه و رجس باشد، ایمان در آن راه نمی‌یابد. تطهیر قلب، زمینه‌ساز دریافت اذن الهی است. آیه ۸۸ سوره شعراء این اصل را تأیید می‌کند:

يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

روزی که نه مال سود می‌دهد و نه فرزندان، مگر کسی که با قلبی پاک به سوی خدا آید.

رجس و آلودگی‌های اجتماعی

رجس، نه‌تنها پلیدی فردی، بلکه عامل آلودگی‌های اجتماعی مانند ظلم، جنایت و فقر است. این پلیدی‌ها، چونان سایه‌ای شوم، روابط انسانی و اجتماع را تیره می‌سازد. اصلاح فردی و اجتماعی، با تطهیر قلب از رجس، زمینه‌ساز ایمان و هدایت است.

جمع‌بندی بخش چهارم

معرفت و خودآگاهی، دو بال برای پرواز به سوی ایمان‌اند. معرفت، انسان را به رفتارهای اخلاقی و رهایی از رجس هدایت می‌کند، در حالی که خودآگاهی، با تطهیر قلب، زمینه دریافت نور الهی را فراهم می‌سازد. رجس، به‌عنوان مانعی فردی و اجتماعی، با تعقل و معرفت از میان برداشته می‌شود.

بخش پنجم: تأمل در جبر، اختیار و مراتب انبیاء

نقد جبر و اختیار عامیانه

مفهوم جبر و اختیار، در نگاهی ساده‌انگارانه، به رابطه عقل و رجس بازمی‌گردد: عقل داری، رجس نداری، ایمان داری؛ عقل نداری، رجس داری، ایمان نداری. این دیدگاه، ایمان را نتیجه انتخاب عقلانی و تطهیر قلب معرفی می‌کند، در حالی که اذن الهی را شرط اصلی می‌داند.

درنگ: ایمان، نتیجه تعقل و تطهیر قلب است، اما تنها در پرتو اذن الهی به بار می‌نشیند.

این تفسیر، دیدگاهی متوازن ارائه می‌دهد که مسئولیت انسانی و حاکمیت الهی را در کنار هم قرار می‌دهد، و از جبرگرایی و اختیار مطلق دوری می‌جوید.

مراتب انبیاء

آیه ۲۵۳ سوره بقره:

فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ

برخی از آنها را بر برخی دیگر برتری دادیم.

این آیه نشان‌دهنده تفاوت در مراتب انبیاء است. عطوفت حضرت عیسی (ع)، که می‌فرماید «إنهم عبادك» (آنها بندگان تو هستند)، نمونه‌ای از رحمت و تسلیم در برابر قضاوت الهی است. این تفاوت، به شرایط زمانی و مکانی مأموریت‌های انبیاء اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

نقد جبر و اختیار، انسان را به تأمل در نقش عقل و معرفت در ایمان دعوت می‌کند. مراتب انبیاء، نشان‌دهنده تنوع در مأموریت‌های الهی است که هر یک در جای خود، انسان را به سوی رحمت و هدایت رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری

تفسیر آیه ۶۴ سوره آل عمران، چونان چراغی فروزان، رابطه عمیق میان ایمان، عقل و رهایی از رجس را روشن می‌سازد. ایمان، موهبتی الهی است که در پرتو اذن خداوند و با آمادگی انسانی به بار می‌نشیند. عقل، چونان کلیدی زرین، درهای معرفت و ایمان را می‌گشاید و انسان را از پلیدی رجس می‌رهاند. رحمت و عطوفت، به‌عنوان اصول بنیادین، انسان را به رفتار اخلاقی و انسانی با همه بندگان خدا دعوت می‌کند. این تفسیر، با تأمل در مفاهیم قرآنی، راهی به سوی زندگی اخلاقی و معنوی در جهان معاصر می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی