در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1526

متن درس

 

تفسیر: تأمل در آیات آسمان‌ها و زمین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۲۶)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی معرفت و حقیقت است. آیه ۱۰۱ سوره یونس، با دعوت به تأمل در آسمان‌ها و زمین، انسان را به سفری ژرف در گستره خلقت فرا می‌خواند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتاری ارزشمند، به تبیین این آیه و مفاهیم عمیق آن می‌پردازد. هدف، بازنمایی دعوت قرآن کریم به رویت باطنی، معرفت الهی و رهایی از قیود مادی است، تا خواننده را به سوی فهمی عمیق‌تر از نشانه‌های الهی رهنمون سازد. این اثر، با ساختاری منظم و زبانی فصیح، کوشیده است تا مفاهیم را با دقتی شایسته و در قالبی متناسب با فضای علمی ارائه نماید.

بخش نخست: دعوت به تأمل در آسمان‌ها و زمین

مفهوم تأمل در قرآن کریم

قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ
بگو: بنگرید چه چیزی در آسمان‌ها و زمین است، ولی آیات و هشدارها برای مردمی که ایمان نمی‌آورند سودی ندارد.

این آیه از سوره یونس، انسان را به نگریستن در محتوای آسمان‌ها و زمین دعوت می‌کند. این دعوت، نه صرفاً به مشاهده ظاهری، بلکه به تأملی عمیق و شهودی در نظام خلقت اشاره دارد. گستره آسمان‌ها و زمین، چونان کتابی گشوده، پر از نشانه‌های الهی است که انسان را به سوی معرفت رهنمون می‌سازد. تأکید بر «سماوات و ارض» به جای محیط‌های بسته مانند خانه، نشان‌دهنده نیاز به آزادی از محدودیت‌های مادی و اجتماعی برای درک این نشانه‌هاست. این دعوت، انسان را به سوی بیکران خلقت می‌کشاند، جایی که روح آزاد از قیود روزمره، در پی حقیقت گام برمی‌دارد.

درنگ: تأمل در آسمان‌ها و زمین، دعوتی است به رهایی از قیود مادی و اجتماعی، تا انسان در گستره خلقت به شهود نشانه‌های الهی نائل آید.

آزادی از قیود مادی

سالکان و عارفان، برای دستیابی به این تأمل، از دغدغه‌های روزمره و تعلقات مادی فاصله می‌گرفتند. آنان به بیابان‌ها و کوه‌ها پناه می‌بردند تا از سقف‌های تنگ خانه‌ها و دغدغه‌های خانوادگی رهایی یابند. این خلوت‌گزینی، نه از ترس دیگران، بلکه از وحشت محدودیت‌های مادی بود که روح را از پرواز به سوی حقیقت بازمی‌داشت. عارف، با دوری از زن و فرزند و خویشان، فضایی برای انس با خدا می‌جست، زیرا این تعلقات، هرچند ارزشمند، گاه مانع از تمرکز بر معرفت الهی می‌شوند.

این مفهوم با سنت عرفانی خلوت‌گزینی در اسلام همخوانی دارد. انبیاء و عارفان، با دوری از دغدغه‌های روزمره، فضایی برای تأمل در نشانه‌های الهی می‌یافتند. این رهایی، انسان را به سوی دریافت معرفتی عمیق‌تر هدایت می‌کند، چنان‌که گویی روح، چون پرنده‌ای از قفس آزاد شده، به سوی آسمان‌های معرفت پرواز می‌کند.

بخش دوم: رویت باطنی و معرفت الهی

تفاوت نگاه ظاهری و باطنی

مفهوم «انظروا» در این آیه، فراتر از نگاه ظاهری با چشم سر است. چشم سر، که در این درس‌گفتار به «چشم حیوانات» تشبیه شده، تنها به مشاهده اشیاء مادی مانند درخت و ماه محدود می‌شود. اما رویت باطنی، که با قلب و روح انجام می‌گیرد، انسان را به درک موجوداتی چون ملائکه، جن، انسان‌ها و حتی مردگان قادر می‌سازد. این رویت، نیازمند بصیرتی است که از تطهیر قلب و تقویت عقل باطنی به دست می‌آید.

در عرفان اسلامی، شهود باطنی یکی از مراحل سلوک معنوی است. این شهود، انسان را به درک حقیقت الهی در مظاهر خلقت رهنمون می‌سازد، چنان‌که عارفان بزرگ، چون ابن‌عربی، جهان را آیینه‌ای از تجلیات الهی می‌دانستند. این نگاه، انسان را از محدودیت‌های حسّی رها کرده و به سوی معرفتی ژرف هدایت می‌کند.

درنگ: رویت باطنی، که با قلب و روح انجام می‌شود، انسان را به درک موجودات آسمانی و زمینی، از ملائکه تا مردگان، قادر می‌سازد و فراتر از نگاه مادی است.

گستره موجودات در آسمان‌ها و زمین

آسمان‌ها و زمین، در این آیه، به‌عنوان گستره‌ای بی‌کران معرفی شده‌اند که همه موجودات، از ملائکه و جن تا انسان‌ها و مردگان، در آن جای دارند. برخلاف تصور رایج، عالم مردگان از آسمان‌ها و زمین جدا نیست. همه موجودات، زنده و آماده‌اند و در این گستره حضور دارند. اما درک این حضور، نیازمند رهایی از قیود مادی و پرورش بصیرت باطنی است. سالک، با سیر و سلوک در این گستره، به معرفتی دست می‌یابد که او را از محدودیت‌های مادی آزاد می‌کند.

این دیدگاه با فلسفه اسلامی، به‌ویژه نظریه وحدت وجود ملاصدرا، همخوانی دارد. همه موجودات، مظاهر الهی‌اند و انسان با تأمل در آنها، به سوی شناخت خدا هدایت می‌شود. این تأمل، چون کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و انسان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: محدودیت‌های نگاه مادی و کاستی آیات

نقد نگاه مادی

نگاه مادی، که تنها به اشیاء ملموس محدود است، انسان را از درک حقایق الهی محروم می‌سازد. این نگاه، در درس‌گفتار به «چشم سگ» تشبیه شده، زیرا تنها به مشاهده سطحی چیزهایی مانند خیک و شکم بسنده می‌کند. در مقابل، نگاه باطنی، که با قلب و روح انجام می‌گیرد، انسان را به سوی دیدن خدا، ملائکه و دیگر موجودات هدایت می‌کند. این تفاوت، چونان تفاوت میان تاریکی غار و روشنایی آفتاب است.

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا
و هر آینه بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، که دل‌هایی دارند که با آن نمی‌فهمند و چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند.

این آیه، محدودیت‌های قلب و چشم ظاهری را در درک حقایق الهی نشان می‌دهد. انسان با پرورش عقل باطنی و قلب سلیم، می‌تواند از این محدودیت‌ها رهایی یابد.

کاستی آیات برای غیرمؤمنان

آیه ۱۰۱ سوره یونس با تأکید بر «وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ»، بیان می‌دارد که آیات و هشدارها برای کسانی که ایمان نمی‌آورند، سودی ندارد. این عدم ایمان، ریشه در بسته بودن قلب و فقدان بصیرت باطنی دارد. کسانی که تنها با چشم سر به جهان می‌نگرند، از درک آیات الهی محروم می‌مانند، چنان‌که گویی در برابر نوری فروزان، چشمان خود را بسته‌اند.

این مفهوم با آیه‌ای دیگر از قرآن کریم همخوانی دارد:

خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ
خداوند بر دل‌ها و گوش‌هایشان مهر نهاده و بر چشمانشان پرده‌ای است.

این آیه، قلب‌های بسته را مانع درک آیات الهی می‌داند. ایمان، چون کلیدی است که درهای فهم و شهود را می‌گشاید.

درنگ: آیات الهی تنها برای کسانی سودمند است که با ایمان و بصیرت باطنی به آنها می‌نگرند؛ قلب‌های بسته از درک حقیقت محروم می‌مانند.

بخش چهارم: انتظار و قرب الهی

مفهوم انتظار در قرآن کریم

آیه بعدی، یعنی آیه ۱۰۲ سوره یونس، می‌فرماید:

هَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ
آیا جز مانند روزگار پیشینیان خود انتظار می‌برند؟ بگو: پس منتظر باشید، من نیز با شما از منتظرانم.

این آیه، انتظار را به معنای آمادگی فعال برای دریافت معرفت و شهود الهی معرفی می‌کند. این انتظار، نه منفعلانه، بلکه دعوتی است به سیر و سلوک برای قرب الهی. انسان باید به جای دنبال کردن امور مادی، چون شکم و مال، در پی حضور و رویت الهی باشد. این انتظار، چونان سفری است که سالک را از ظلمات مادی به نور معرفت رهنمون می‌سازد.

در عرفان اسلامی، انتظار به معنای آمادگی برای دریافت فیض الهی است. عارفان، با سیر و سلوک، خود را برای قرب الهی آماده می‌کنند، چنان‌که گویی در انتظار طلوع خورشید حقیقت‌اند.

نقد زندگی مادی

درس‌گفتار، زندگی مادی را که انسان را به دنبال شکم و مال می‌کشاند، مورد نقد قرار می‌دهد. انسان گرفتار در تعلقات مادی، از درک نشانه‌های الهی محروم می‌ماند، چنان‌که گویی در اصطبلی تنگ محبوس شده و از بیکران خلقت بی‌خبر است. این نقد، انسان را به بازنگری در اولویت‌های زندگی و تمرکز بر معرفت الهی دعوت می‌کند.

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ
بدانید که زندگی دنیا بازی و سرگرمی است.

این آیه، بر محدودیت‌های زندگی مادی و نیاز به تأمل در حقیقت تأکید دارد. انسان با رهایی از تعلقات، می‌تواند به سوی معرفت و قرب الهی گام بردارد.

درنگ: زندگی مادی، انسان را از معرفت الهی محروم می‌سازد؛ رهایی از تعلقات، راه را برای شهود حقیقت هموار می‌کند.

بخش پنجم: علوم لدنی و مسیر معرفت

علوم لدنی و شناخت حقیقت

علوم لدنی، به‌عنوان دانشی الهی که از طریق الهام و شهود به دست می‌آید، راهی برای درک حقیقت آسمان‌ها و زمین است. این علوم، انسان را به شناخت صفات حیوانی و انسانی در افراد و ارتباط آنها با نظام الهی قادر می‌سازد. مسیر دستیابی به این علوم، از حلال‌گزینی، پرهیز از ستمگری و دستگیری از خلایق می‌گذرد.

این مفهوم، با تأکید عارفان بر تطهیر قلب و ارتباط مستقیم با خدا همخوانی دارد. علوم لدنی، چون نوری است که قلب سالک را روشن می‌سازد و او را به سوی فهم عمیق‌تر خلقت هدایت می‌کند.

رهایی از محدودیت‌های آموزشی

درس‌گفتار، نظام‌های آموزشی را که انسان را در چارچوب‌های تنگ علوم ظاهری محبوس می‌کنند، مورد نقد قرار می‌دهد. این نظام‌ها، گاه انسان را از تجربه مستقیم و شهود حقیقت بازمی‌دارند. سیر در طبیعت و خلقت، چون اقیانوس‌ها و دریاها، راهی برای درک حقایق الهی است. این سیر، انسان را از اصطبل‌های فکری آزاد کرده و به سوی بیکران معرفت رهنمون می‌سازد.

این دیدگاه با سنت سیر و سلوک در طبیعت، که در زندگی انبیاء و عرفا دیده می‌شود، همخوانی دارد. انسان با تجربه مستقیم خلقت، می‌تواند به شهودی عمیق‌تر از حقیقت دست یابد.

درنگ: علوم لدنی و سیر در طبیعت، انسان را از محدودیت‌های علوم ظاهری رها کرده و به سوی معرفت الهی هدایت می‌کنند.

بخش ششم: خدا، محور عالم

وحدت خدا و عالم

درس‌گفتار، با تأکید بر اینکه «یک عالم، خداست و یک خدا، عالم است»، خدا را محور همه موجودات و مظاهر خلقت معرفی می‌کند. همه موجودات، از ملائکه تا انسان‌ها، مظاهر تجلی الهی‌اند. انسان با تأمل در این مظاهر، به سوی شناخت خدا هدایت می‌شود. این دیدگاه، انسان را به جستجوی خدا در همه جنبه‌های خلقت دعوت می‌کند.

این مفهوم با نظریه وحدت وجود در عرفان اسلامی همخوانی دارد. همه موجودات، چون آیینه‌هایی‌اند که نور الهی را بازمی‌تابانند. انسان با نگریستن در این آیینه‌ها، می‌تواند به سوی حقیقت گام بردارد.

درنگ: خدا محور عالم است و همه موجودات مظاهر تجلی او هستند؛ تأمل در خلقت، انسان را به سوی معرفت الهی رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی

تفسیر آیه ۱۰۱ سوره یونس، انسان را به تأملی عمیق در آسمان‌ها و زمین دعوت می‌کند. این تأمل، فراتر از نگاه ظاهری، نیازمند رویت باطنی و معرفت قلبی است. رهایی از قیود مادی، پرورش بصیرت باطنی و جستجوی علوم لدنی، راه‌هایی برای دستیابی به این معرفت‌اند. آیات الهی، تنها برای کسانی سودمند است که با ایمان و قلب باز به آنها می‌نگرند. این درس‌گفتار، با نقد زندگی مادی و تأکید بر محوریت خدا در عالم، انسان را به سوی قرب الهی و شهود حقیقت هدایت می‌کند. این اثر، چون چراغی است که راه را در تاریکی‌های مادی روشن می‌سازد و خواننده را به سوی فهمی عمیق‌تر از خلقت رهنمون می‌گردد.

با نظارت صادق خادمی