در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1580

متن درس

 

تفسیر: نظام‌سازی، توزیع ثروت و پرهیز از بخل در اقتصاد اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۸۰)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی هدایتگر، راه‌های زیستن در جامعه‌ای عادلانه و الهی را فراروی بشر نهاده است. در این میان، اقتصاد اسلامی، به‌عنوان یکی از ارکان بنیادین نظام اجتماعی دین، بر توزیع عادلانه ثروت و پرهیز از انباشت و بخل تأکید دارد. این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم و تبیین مفاهیم نظام‌سازی، توزیع انتشارى خمس و زکات، و نقد بخل به‌عنوان مانعی در برابر عدالت اقتصادی، به بررسی این اصول از منظری علمی و دینی می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی ژرف و روشمند، الگویی برای ساماندهی اقتصاد اسلامی ارائه شود که همسو با روح تعالیم قرآنی، جامعه را به سوی برکت و عدالت رهنمون سازد.

بخش نخست: نظام‌سازی در اقتصاد اسلامی

ضرورت نظام‌سالاری در برابر انسان‌سالاری

اقتصاد اسلامی، برخلاف نظام‌های تراکمی که ثروت را در دستان گروهی اندک متمرکز می‌سازند، بر توزیع عادلانه و انتشار ثروت در میان آحاد جامعه تأکید دارد. این توزیع، نه با تکیه بر مدیریت انسانی، که گاه به اسراف و تبذیر می‌انجامد، بلکه از طریق نظام‌سازی صنعتی و خودکار محقق می‌شود. نظام‌سالاری، به‌مثابه شریان حیاتی اقتصاد اسلامی، فرآیندهای توزیع را از خطاهای انسانی مصون می‌دارد و امکان دسترسی عادلانه به منابع را فراهم می‌سازد.

درنگ: نظام‌سازی صنعتی در اقتصاد اسلامی، با جایگزینی فرآیندهای خودکار به‌جای مدیریت انسانی، از انحرافات و تبذیر در توزیع ثروت جلوگیری می‌کند و عدالت اقتصادی را تضمین می‌نماید.

قرآن کریم، در سوره حشر، آیه ۷، این اصل را به روشنی بیان می‌دارد:

لِكَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ

تا ثروت در میان اغنیا از شما دست‌به‌دست نگردد.

این آیه، چونان آیینه‌ای روشن، هدف اقتصاد اسلامی را بازمی‌نمایاند: جلوگیری از تمرکز ثروت در دستان گروهی خاص و تضمین توزیع آن در میان همه لایه‌های جامعه. نظام‌سازی صنعتی، مانند دستگاهی که گندم را درو، پاکسازی و بسته‌بندی می‌کند، می‌تواند فرآیندهای توزیع را کارآمد و عادلانه سازد. این دیدگاه، نه‌تنها با پیشرفت‌های نوین سازگار است، بلکه ریشه در حکمت قرآنی دارد که بر اجرای نظام‌مند اوامر الهی تأکید می‌ورزد.

نقد مدیریت انسانی در توزیع ثروت

مدیریت انسانی، هرچند در گذشته به دلیل نبود زیرساخت‌های پیشرفته ناگزیر بود، اما در عصر کنونی، به دلیل احتمال خطا، اسراف و تبذیر، ناکارآمد شمرده می‌شود. همان‌گونه که یک دستگاه صنعتی می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان، حجم عظیمی از کار را با دقت انجام دهد، نظام توزیع در اقتصاد اسلامی نیز باید از این الگو پیروی کند. برای نمونه، توزیع خمس و زکات، اگر به جای انسان‌ها به نظام‌های خودکار سپرده شود، از انحرافات و سوءاستفاده‌ها جلوگیری خواهد کرد.

جمع‌بندی بخش نخست

نظام‌سازی در اقتصاد اسلامی، به‌مثابه بنای استواری است که عدالت را در جامعه نهادینه می‌سازد. این نظام، با بهره‌گیری از فناوری و فرآیندهای خودکار، از تمرکز ثروت جلوگیری کرده و توزیع عادلانه را تضمین می‌کند. قرآن کریم، با تأکید بر جلوگیری از گردش ثروت میان اغنیا، راه را برای ایجاد چنین نظامی هموار ساخته است.

بخش دوم: انفاق انتشارى و اثر تکثیری آن

ماهیت انتشارى انفاق در قرآن کریم

انفاق در راه خدا، چونان بذری است که در زمین حاصلخیز کاشته شده و به باروری هفتصد برابری می‌رسد. این اصل، که در قرآن کریم به زیبایی تبیین شده، نشان‌دهنده ماهیتی انتشارى و نه تراکمی برای انفاق است. انفاق، نه‌تنها ثروت را در جامعه توزیع می‌کند، بلکه برکت و توسعه را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: انفاق، چونان دانه‌ای است که با توزیع در راه خدا، به باروری و برکت هفتصد برابری می‌رسد و جامعه را از تراکم و استکبار دور می‌سازد.

قرآن کریم، در سوره بقره، آیه ۲۶۱، این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ

مثل کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند، مانند دانه‌ای است که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد.

این آیه، با تشبیهی بدیع، انفاق را به دانه‌ای تشبیه می‌کند که با کاشتن در راه خدا، به باروری عظیمی می‌رسد. این تکثیر، نه‌تنها مادی، بلکه معنوی است و جامعه را از فقر، استکبار و تکاثر نجات می‌دهد. انفاق، برخلاف تراکم ثروت که به کبر و حرمان می‌انجامد، چونان جویباری است که زمین خشک جامعه را سیراب می‌سازد.

پیامدهای تراکم ثروت

تراکم ثروت، که در برابر توزیع قرار دارد، به انباشت و سلطه منجر می‌شود. این انباشت، نه‌تنها جامعه را از عدالت محروم می‌سازد، بلکه به استکبار، کبر و تکاثر می‌انجامد. قرآن کریم، این وضعیت را به‌عنوان عاملی برای فروپاشی دیانت و ایجاد بلا و مکافات توصیف می‌کند. جامعه‌ای که در آن ثروت انباشته شود، به‌تدریج به سوی هرج‌ومرج و بی‌عدالتی سوق داده می‌شود، چنان‌که افراد به جای همکاری، به رقابت و زیاده‌خواهی روی می‌آورند.

جمع‌بندی بخش دوم

انفاق انتشارى، چونان خورشیدی است که با پراکندن نور خود، تاریکی فقر و بی‌عدالتی را از جامعه می‌زداید. قرآن کریم، با تشبیه انفاق به دانه‌ای که هفتصد برابر بار می‌دهد، بر اهمیت توزیع ثروت تأکید ورزیده و تراکم را به‌عنوان ریشه استکبار و انحراف اجتماعی محکوم کرده است.

بخش سوم: خمس و زکات: ابزارهای توزیع عادلانه

ماهیت توزیعى خمس

خمس، به‌عنوان یکی از احکام مالی اسلام، ماهیتی کاملاً توزیعى دارد و برای رفع نیازهای محرومان و تقویت پیوندهای اجتماعی وضع شده است. این حکم، مشروط به ایمان به خدا، رسول و قرآن کریم است و اجرای آن، نشانه‌ای از التزام به دیانت اسلامی است.

درنگ: خمس، با ماهیتی توزیعى، به شرط ایمان به خدا و قرآن کریم، ابزاری برای جلوگیری از تمرکز ثروت و تقویت عدالت اجتماعی است.

قرآن کریم، در سوره انفال، آیه ۴۱، این اصل را چنین بیان می‌دارد:

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا

بدانید هر آنچه به غنیمت بردید، یک‌پنجم آن برای خدا، رسول، خویشاوندان او، یتیمان، مساکین، و درراه‌ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بنده‌مان نازل کردیم ایمان دارید.

این آیه، خمس را نه‌تنها به‌عنوان یک تکلیف مالی، بلکه به‌مثابه نشانه‌ای از ایمان معرفی می‌کند. توزیع خمس میان گروه‌های مشخص‌شده، از یتیمان و مساکین گرفته تا درراه‌ماندگان، نشان‌دهنده اهتمام اسلام به رفع فقر و ایجاد عدالت اجتماعی است. اما نبود نظام توزیع کارآمد، این حکم را از اثرگذاری کامل محروم ساخته است.

زکات و نقش آن در توزیع ثروت

زکات، چونان خمس، ابزاری برای توزیع عادلانه ثروت است و مصارف آن در قرآن کریم به روشنی تعیین شده است. این حکم، با هدف رفع نیازهای محرومان و تقویت پیوندهای اجتماعی، از تمرکز ثروت جلوگیری می‌کند.

إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ

صدقات تنها برای فقرا، مساکین، عاملان بر آن، مؤلفة قلوبهم، آزادسازی بردگان، بدهکاران، در راه خدا، و درراه‌ماندگان است.

این آیه، با تعیین مصارف زکات، بر ضرورت توزیع عادلانه و هدفمند تأکید دارد. زکات، چونان جویباری است که نیازهای محرومان را سیراب می‌سازد و از انباشت ثروت در دستان اغنیا جلوگیری می‌کند.

نقد نظام‌های انسانی در توزیع خمس و زکات

نظام‌های انسانی در توزیع خمس و زکات، به دلیل احتمال خطا و سوءاستفاده، نمی‌توانند عدالت را به‌طور کامل محقق سازند. علم دینی، که باید پیشگام در ایجاد نظام‌های توزیع عادلانه باشد، در این زمینه نیازمند بازنگری و نوآوری است. ایجاد نظام‌های صنعتی، مانند دستگاه‌های خودکار توزیع، می‌تواند این احکام را با کارایی و دقت بیشتری اجرا کند.

جمع‌بندی بخش سوم

خمس و زکات، چونان دو بال اقتصاد اسلامی، برای توزیع عادلانه ثروت و رفع نیازهای محرومان طراحی شده‌اند. اما اجرای مؤثر این احکام، نیازمند نظام‌سازی صنعتی است که از خطاهای انسانی جلوگیری کرده و عدالت را در جامعه نهادینه سازد.

بخش چهارم: بخل، ریشه استکبار و تراکم

بخل و پیامدهای آن در جامعه اسلامی

بخل، چونان سمی مهلک، ریشه‌های عدالت و ایمان را در جامعه اسلامی تهدید می‌کند. این صفت، که با انباشت ثروت و خودبینی همراه است، به استکبار، کبر و تکاثر می‌انجامد و جامعه را از مسیر دیانت دور می‌سازد.

درنگ: بخل، به‌عنوان ریشه استکبار و تراکم، مانع توزیع ثروت شده و جامعه را به سوی کفر اقتصادی و انحراف اجتماعی سوق می‌دهد.

قرآن کریم، در سوره لیل، آیات ۸-۱۰، این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى * وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى

و اما کسی که بخل ورزید و خود را بی‌نیاز پنداشت و نیکی را تکذیب کرد، او را به سوی سختی روانه می‌کنیم.

این آیات، بخل را با استغنا و تکذیب نیکی پیوند داده و عاقبت آن را سختی و حرمان می‌دانند. بخل، نه‌تنها ثروت را از جریان در جامعه بازمی‌دارد، بلکه به انحرافات اجتماعی، مانند دعواهای ارثی و اختلافات مالی، منجر می‌شود.

بخل و ترویج بخل در جامعه

بدتر از بخل، ترویج آن در جامعه است که به انحراف دینی و اجتماعی می‌انجامد. کسانی که نه‌تنها خود بخل می‌ورزند، بلکه دیگران را نیز به آن تشویق می‌کنند، مانع خیر اجتماعی و ایمان می‌شوند.

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ

و کسانی که به آنچه خدا از فضلش به آن‌ها داده بخل می‌ورزند، گمان نکنند که برایشان خیر است، بلکه برایشان شر است، آنچه بخل ورزیدند در قیامت به گردنشان آویخته می‌شود.

این آیه، بخل را شرّی برای فرد و جامعه معرفی کرده و عذاب اخروی را نتیجه آن می‌داند. ترویج بخل، که در قالب تشویق به انباشت ثروت و کتمان نعمت الهی رخ می‌دهد، به تضعیف ایمان و دور شدن مردم از دین منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخل، چونان دیواری است که میان انسان و خیر الهی فاصله می‌اندازد. این صفت، با ایجاد استکبار و تراکم، جامعه را از عدالت و دیانت محروم می‌سازد. قرآن کریم، با محکوم کردن بخل و ترویج آن، بر ضرورت توزیع ثروت و پرهیز از انباشت تأکید دارد.

بخش پنجم: ضرورت نظام‌سازی برای خمس و زکات

نیاز به نظام توزیع صنعتی

اجرای احکام خمس و زکات، نیازمند نظام‌های توزیع صنعتی است که از خطاها و سوءاستفاده‌های انسانی جلوگیری کند. این نظام‌ها، با بهره‌گیری از فناوری، می‌توانند فرآیندهای توزیع را کارآمد و عادلانه سازند.

درنگ: نظام‌سازی صنعتی برای خمس و زکات، با جلوگیری از اسراف و تبذیر، اجرای عادلانه این احکام را تضمین می‌کند.

علم دینی، که باید پیشگام در ارائه راهکارهای عملی برای اجرای احکام الهی باشد، می‌تواند با طراحی نظام‌های توزیع خودکار، عدالت را در جامعه نهادینه سازد. برای نمونه، دستگاه‌های خودکار توزیع، مانند کمباین‌های کشاورزی که فرآیندهای پیچیده را ساده می‌کنند، می‌توانند خمس و زکات را با دقت و کارایی توزیع کنند.

نقش علم دینی در نظام‌سازی

علم دینی، به‌عنوان نگهبان احکام الهی، باید در ایجاد نظام‌های توزیع عادلانه پیشگام باشد. این علم، با بهره‌گیری از دانش روز و فناوری، می‌تواند راهکارهایی عملی برای اجرای خمس و زکات ارائه دهد و از انحرافات ناشی از مدیریت انسانی جلوگیری کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

نظام‌سازی صنعتی برای خمس و زکات، چونان پلی است که احکام الهی را به واقعیت‌های اجتماعی پیوند می‌دهد. علم دینی، با ارائه راهکارهای نوین، می‌تواند این احکام را با کارایی و عدالت اجرا کرده و جامعه را به سوی برکت و سعادت رهنمون سازد.

نتیجه‌گیری

قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، راه‌های عدالت و برکت را در اقتصاد اسلامی روشن ساخته است. نظام‌سازی صنعتی، توزیع انتشارى خمس و زکات، و پرهیز از بخل، ارکان بنیادین این اقتصاد را تشکیل می‌دهند. انفاق، با ماهیتی انتشارى، ثروت را چونان جویباری در جامعه جاری می‌سازد، در حالی که بخل و تراکم، به استکبار و انحراف اجتماعی می‌انجامد. علم دینی، با طراحی نظام‌های توزیع کارآمد، می‌تواند این اصول را در جامعه نهادینه سازد و از تمرکز ثروت و انحرافات اجتماعی جلوگیری کند. این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم، بر ضرورت احیای اقتصاد اسلامی از طریق نظام‌سازی و توزیع عادلانه تأکید ورزیده و راه را برای پژوهش‌های آتی در این حوزه هموار ساخته است.

با نظارت صادق خادمی