متن درس
تفسیر: هدایت، سرمایه و سیاستگذاری اسلامی در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۹۷)
دیباچه
قرآن کریم، چون چراغی فروزان، راه هدایت را به سوی حقیقت میگشاید و با آیات روشنگر خویش، انسان را به سوی خیر و سعادت رهنمون میسازد. این نوشتار، با تأمل در آیات الهی، به بررسی سه محور بنیادین هدایت، سرمایه و سیاستگذاری اسلامی میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق به معانی و دلالتهای قرآنی، وظایف عالمان دینی، نقش سرمایه در اقتدار جامعه اسلامی و ضرورت نظامسازی دینی برای هدایت امت تبیین گردد. این اثر، با بهرهگیری از زبانی فصیح و ساختاری منسجم، میکوشد مفاهیم قرآنی را در قالبی روشن و منطبق با نیازهای جامعه امروزی ارائه نماید، تا چونان جویباری زلال، اندیشه خوانندگان را سیراب سازد.
بخش یکم: هدایت، وظیفه عالمان دینی
تبیین مفهوم هدایت در قرآن کریم
هدایت در قرآن کریم، چونان ستارهای درخشان در آسمان معرفت، راهنمای انسان به سوی حق و حقیقت است. این مفهوم نه تنها به معنای نشان دادن مسیر درست است، بلکه وظیفهای است که عالمان دینی باید با علم، حکمت و آگاهی به انجام رسانند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّي إِلَّا أَن يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
آیا کسی که بهسوی حق هدایت میکند، سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که هدایت نمیکند مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده، چگونه داوری میکنید؟
این آیه، با بیانی رسا، برتری هدایتگری آگاهانه را بر پیروی کورکورانه نشان میدهد. هدایت، وظیفهای تخصصی است که نیازمند تسلط بر علوم دینی و غیر دینی، از جمله اقتصاد، جامعهشناسی و فلسفه است. عالمان دینی باید با فهمی عمیق از قرآن کریم و سنت نبوی، جامعه را به سوی خیر و سعادت رهنمون شوند. این آیه به صراحت از عالمان میخواهد که با دانش و حکمت، راه را از بیراهه بازشناسند و امت را به سوی مقصد الهی هدایت کنند.
درنگ: هدایت، وظیفهای است که تنها از عهده عالمانی برمیآید که با علم و حکمت، معارف قرآنی را با نیازهای روز جامعه پیوند میزنند. این مهم، نیازمند بازنگری در رویکردهای علم دینی است تا پاسخگوی مسائل نوین باشد.
چالشهای علم دینی در هدایت جامعه
یکی از چالشهای پیش روی علم دینی، تمرکز بر مسائل حاشیهای به جای تولید نظامهای علمی و کاربردی برای هدایت جامعه است. به جای پرداختن به موضوعاتی چون معاطات یا سجده سهو، عالمان دینی باید نظامهایی را طراحی کنند که پاسخگوی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه باشند. برای مثال، پیش از انقلاب، برخی از دانشآموختگان دانشگاهی به حوزههای علمیه میآمدند تا از معارف دینی بهره گیرند، اما امروزه، علم دینی باید خود به سوی جامعه گام بردارد و با زبانی نو، ایمان و عمل صالح را در دلهای مردم بکارد.
قرآن کریم در این آیه، با پرسشی تأملبرانگیز، از داوریهای نادرست در انتخاب هدایتگران انتقاد میکند. این پرسش، چونان آیینهای است که عالمان را به بازنگری در روشها و ابزارهای هدایت دعوت میکند. علم دینی باید با بهرهگیری از دانشهای نوین، به تولید نظامهای هدایتی بپردازد که نه تنها ایمان مردم را تقویت کند، بلکه به حل مسائل پیچیده اجتماعی و اقتصادی یاری رساند.
جمعبندی بخش یکم
هدایت، چونان جریانی زلال، باید از سرچشمه علم و حکمت عالمان دینی به سوی جامعه جاری شود. این وظیفه، نیازمند بازسازی رویکردهای علم دینی است تا با نیازهای روز جامعه همگام گردد. عالمان باید با تسلط بر علوم گوناگون، راههایی نو برای هدایت امت بجویند و از حاشیهنشینی به سوی مرکزیت در حل مسائل جامعه گام بردارند.
بخش دوم: سرمایه و خطر احتکار
سرمایه در نگاه قرآن کریم
سرمایه، در قرآن کریم، چونان ابزاری دوسویه تصویر شده است که میتواند به خیر یا شر منجر شود. داستان قارون، نمونهای روشن از سوءاستفاده از سرمایه است که به جای خیر عمومی، به احتکار و خودبرتربینی انجامید. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ ۖ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ … فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ
همانا قارون از قوم موسی بود و بر آنها ستم کرد. و ما به او از گنجها آنقدر دادیم که کلیدهایش بر گروهی نیرومند سنگین بود… پس او و خانهاش را در زمین فرو بردیم.
این آیه، قارون را بهعنوان فردی معرفی میکند که سرمایهای عظیم داشت، اما به دلیل احتکار و خودبرتربینی، به هلاکت رسید. سرمایه در جوامع بدوی، اغلب به شکل گنج (کَنز) بود که به جای جریان یافتن در جامعه، در انحصار فرد یا گروهی خاص قرار میگرفت. این انحصار، به فقر و نابرابری دامن میزد و جامعه را از خیر و برکت محروم میساخت.
درنگ: سرمایه، اگر به جریان نیفتد و در خدمت خیر عمومی قرار نگیرد، چونان آبی ساکن، راکد میماند و به جای حیاتبخشی، به فساد و تباهی میانجامد.
احتکار و پیامدهای آن
قرآن کریم، احتکار را به شدت محکوم کرده و آن را مانعی در برابر خیر و برکت جامعه میداند. آیهای دیگر در این زمینه چنین است:
وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
و کسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند و آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، ایشان را به عذابی دردناک بشارت ده.
این آیه، با زبانی قاطع، احتکار را به مرگ اقتصادی جامعه تشبیه میکند. در جامعه بدوی، انفاق تنها راه جریان سرمایه بود، اما در جوامع مدرن، مدیریت نظاممند اقتصادی لازم است تا سرمایه به حیاتبخشی و خیر عمومی منجر شود. احتکار، چونان بندی است که جریان زلال سرمایه را متوقف میسازد و جامعه را به سوی فقر و تفرقه سوق میدهد.
جمعبندی بخش دوم
سرمایه، چونان شمشیری دو لبه، میتواند به خیر یا شر منجر شود. قرآن کریم، با داستان قارون و آیات مربوط به احتکار، بر ضرورت جریان سرمایه در راه خدا تأکید دارد. عالمان دینی باید با استخراج نظامهای اقتصادی از قرآن کریم، راه را برای مدیریت صحیح سرمایه هموار کنند تا جامعه از فقر و نابرابری رهایی یابد و به سوی اقتدار و همبستگی گام بردارد.
بخش سوم: سیاستگذاری اسلامی و جاذبه معنوی
چالشهای سیاستگذاری دینی
سیاستگذاری اسلامی، چونان پلی است که باید جامعه را به سوی خیر الهی رهنمون سازد. قرآن کریم، در نقد گرایش مردم به امور دنیوی به جای اولویتهای دینی، میفرماید:
وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ
و چون تجارت یا سرگرمیای ببینند، بهسوی آن پراکنده میشوند و تو را ایستاده رها میکنند. بگو: آنچه نزد خداست، از سرگرمی و تجارت بهتر است.
این آیه، با بیانی شیوا، از گرایش مردم به لهو و تجارت به جای اولویتهای دینی انتقاد میکند. این رفتار، نشانه ضعف در سیاستگذاری دینی است که نتوانسته جاذبه معنوی لازم را برای جذب مردم به سوی خیر الهی ایجاد کند. عالمان دینی باید با رفتار عالمانه و محبتآمیز، اعتماد مردم را بازسازی کنند و ایمان را در دلهایشان بکارند.
درنگ: سیاستگذاری اسلامی باید چونان مغناطیسی معنوی، دلهای مردم را به سوی خیر و هدایت جذب کند و از گرایش به امور زودگذر دنیوی بازدارد.
نظامسازی دینی برای هدایت
نظامسازی دینی، چونان باغبانی است که باید نهال ایمان را در دل جامعه بکارد و با حکمت و علم، آن را به درختی تنومند بدل سازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمْعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون برای نماز در روز جمعه ندا داده شد، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید.
این آیه، بر اولویت ذکر خدا بر امور دنیوی تأکید دارد و از عالمان دینی میخواهد که با نظامسازی دینی، مردم را به سوی خیر و هدایت سوق دهند. نظامسازی دینی، نیازمند تولید علم اقتصاد اسلامی و نظامهای اجتماعی است که از قرآن کریم استخراج شده و با نیازهای روز جامعه همخوانی داشته باشد.
جمعبندی بخش سوم
سیاستگذاری اسلامی، چونان جریانی زلال، باید جامعه را به سوی خیر و سعادت هدایت کند. این مهم، تنها با جاذبه معنوی و علمی عالمان دینی ممکن است. نظامسازی دینی، با تکیه بر قرآن کریم و سنت نبوی، باید راه را برای حل مسائل اجتماعی و اقتصادی هموار سازد و اعتماد مردم را به سوی معارف الهی جلب نماید.
نتیجهگیری کلی
قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، راه هدایت را به سوی حقیقت میگشاید. این نوشتار، با تأمل در آیات الهی، نشان داد که هدایت، وظیفهای تخصصی است که عالمان دینی باید با علم و حکمت به انجام رسانند. سرمایه، اگر به جریان افتد، به خیر و اقتدار جامعه منجر میشود، اما احتکار آن، چونان سمی مهلک، جامعه را به سوی فقر و تفرقه میکشاند. سیاستگذاری اسلامی، با جاذبه معنوی و علمی، باید مردم را از گرایش به لهو و تجارت به سوی خیر الهی سوق دهد. علم دینی، با بازنگری در رویکردها و تولید نظامهای اقتصادی و اجتماعی، میتواند جامعهای قدرتمند، عادلانه و خیرمحور بسازد که در آن هدایت، جریان سرمایه و سیاستگذاری دینی به همبستگی و اقتدار امت اسلامی منجر گردد.
با نظارت صادق خادمی