در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1621

متن درس




تفسیر: قصاص و ارتداد در پرتو آیات قرآن کریم

تفسیر: قصاص و ارتداد در پرتو آیات قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۲۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راه عدالت و حکمت را در زندگی بشری روشن می‌سازد. آیات مربوط به قصاص و ارتداد، از جمله گوهرهای تابناک این کتاب آسمانی‌اند که با بیانی روشن و قاطع، اصول حقوقی و اخلاقی را برای حفظ کرامت انسانی و نظم اجتماعی تبیین می‌کنند. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات سوره‌های بقره و مائده، به بررسی قصاص به‌عنوان رکنی استوار در اجرای عدالت و ارتداد به‌مثابه پدیده‌ای ریشه‌دار در بطن جامعه اسلامی می‌پردازد.

درنگ: قصاص در قرآن کریم، نه‌تنها حقی حقوقی برای استیفای عدالت است، بلکه حیاتی برای حفظ نظم و کرامت جامعه به‌شمار می‌رود، چنان‌که آیه ۱۷۹ سوره بقره می‌فرماید: «و برای شما در قصاص حیات است، ای خردمندان، شاید که تقوا پیشه کنید.»

بخش یکم: قصاص در آیینه قرآن کریم

مفهوم و گستره قصاص

قصاص، یکی از اصول بنیادین حقوقی در نظام اسلامی است که قرآن کریم با بیانی رسا و حکیمانه، آن را به‌عنوان ضامن حیات اجتماعی معرفی می‌کند. این اصل، در آیات متعدد سوره‌های بقره و مائده، با دقتی بی‌نظیر تبیین شده است.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ ۚ فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، قصاص در قتل بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، بنده در برابر بنده، و زن در برابر زن. پس هر کس از سوی برادرش چیزی بخشیده شود، باید به شایستگی پیروی کند و به نیکی ادا کند. (بقره: ۱۷۸)

این آیه، قصاص را به‌عنوان حکمی الهی بر مؤمنان واجب می‌داند و برابری در مجازات را با عباراتی چون «الحر بالحر» و «العبد بالعبد» تبیین می‌کند. اما گستره این حکم، فراتر از مؤمنان است.

وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
و برای شما در قصاص حیات است، ای خردمندان، شاید که تقوا پیشه کنید. (بقره: ۱۷۹)

خطاب «یا اولی الالباب» نشان‌دهنده شمولیت این حکم برای همه خردمندان است، اعم از مؤمن و غیرمؤمن. این آیه، قصاص را نه‌تنها ابزار عدالت، بلکه رمز حیات و نظم اجتماعی می‌داند، چنان‌که اجرای آن، از هرج‌ومرج و خونریزی جلوگیری می‌کند.

وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ ۚ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
و بر آن‌ها در آن نوشتیم که جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان، و در جراحات قصاص است. پس هر کس آن را صدقه دهد، کفاره‌ای برای اوست. و هر کس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، آنان ستمگرانند. (مائده: ۴۵)

عبارت «کتبنا علیهم» در این آیه، قصاص را حکمی عام برای همه انسان‌ها، از جمله اهل کتاب، می‌داند. عبارت «النفس بالنفس» هیچ قیدی ندارد و قصاص را برای هر جان در برابر هر جان دیگر الزامی می‌سازد. بدین‌ترتیب، آیات قرآن کریم، قصاص را حکمی فراگیر می‌دانند که هیچ تمایزی میان مؤمن، کافر، ذمی یا مرتد قائل نیست.

درنگ: اطلاق قصاص در قرآن کریم، عدالت را برای همه انسان‌ها، اعم از مؤمن، کافر، ذمی و مرتد، الزامی می‌داند. هیچ تمایزی میان مرتد و ذمی در قصاص وجود ندارد، مگر آنکه دلیل خاصی در روایات معتبر ارائه شود.

فضیلت عفو در قصاص

آیات ۱۷۸ بقره و ۴۵ مائده، عفو را فضیلتی اخلاقی معرفی می‌کنند که با حکمت و احسان همراه است. عفو، نه‌تنها از شدت مجازات می‌کاهد، بلکه به‌عنوان کفاره‌ای برای گناهان محسوب می‌شود. این فضیلت، چونان نسیمی آرام‌بخش، دل‌های زخم‌خورده را التیام می‌بخشد و جامعه را به سوی تقوا و همبستگی هدایت می‌کند.

عدالت حاکم در اجرای قصاص

حاکم اسلامی، چونان نگهبانی امین، مکلف به اجرای عدالت است. او نمی‌تواند با ظلم، مانند آزار خانواده قاتل یا مصادره اموال، قصاص را اجرا کند. اگر قاتل فرار کند، حاکم تا جایی که توان دارد باید او را بیابد، اما تجاوز به حقوق دیگران، خلاف شرع است و چونان خاری در مسیر عدالت می‌ماند.

الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ
ماه حرام در برابر ماه حرام، و حرمت‌ها قصاص دارند. پس هر کس بر شما تجاوز کرد، به همان اندازه که بر شما تجاوز کرده، بر او تجاوز کنید. و از خدا بترسید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است. (بقره: ۱۹۴)

این آیه، قصاص را در همه زمینه‌های حرمت، از جمله قتل و جراحات، الزامی می‌داند و بر اجرای آن با تقوا تأکید می‌ورزد. روش اثبات جرم، اعم از بینه، اقرار یا قسامه، تأثیری بر اصل قصاص ندارد. قصاص، چونان تیغی تیز، حق را استیفا می‌کند و حیات خون مقتول را حفظ می‌نماید.

جمع‌بندی بخش یکم

قصاص در قرآن کریم، حکمی الهی و فراگیر است که عدالت و حیات اجتماعی را تضمین می‌کند. این اصل، با اطلاق «النفس بالنفس»، هیچ تمایزی میان انسان‌ها قائل نیست و عفو را فضیلتی اخلاقی می‌داند که با حکمت و تقوا همراه است. حاکم اسلامی، مکلف به اجرای قصاص با عدالت و بدون تجاوز است، تا حق هیچ بی‌گناهی پایمال نشود.

بخش دوم: احسان به والدین و احقاق حق

احسان به والدین در قرآن کریم

احسان به والدین، چونان گلی معطر در باغ اخلاق اسلامی، از ارزش‌های والای قرآنی است. این اصل اخلاقی، با عباراتی چون «و بالوالدین احسانا» در آیات متعدد قرآن کریم تأکید شده است.

وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا
و هنگامی که از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید. (بقره: ۸۳)

احسان، شامل احترام، محبت و کمک به والدین است، اما این فضیلت اخلاقی، مانع احقاق حق نمی‌شود. احسان، چونان جویباری زلال، دل‌ها را به مهر و وفا پیوند می‌دهد، اما حق‌طلبی، چونان صخره‌ای استوار، از عدالت پاسداری می‌کند.

وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ ۖ … وَلَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ
و مادران، فرزندان خود را دو سال کامل شیر دهند … و هیچ مادری به خاطر فرزندش و هیچ پدری به خاطر فرزندش زیان نبیند. (بقره: ۲۳۳)

این آیه، والدین را از زیان رساندن به فرزند منع می‌کند. اگر والدین، به‌ویژه با جرمی چون قتل، به فرزند زیان رسانند، دین با آنان برخورد می‌کند. این امر، نشان‌دهنده توازن میان احسان و عدالت در نظام حقوقی قرآن کریم است.

وَکُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ
و پایدار در اجرای عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید، حتی اگر به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشاوندان باشد. (نساء: ۸۰)

این آیه، عدالت را حتی در برابر والدین الزامی می‌داند. اگر پدری همسرش را به قتل رساند، فرزند می‌تواند حق مادرش را مطالبه کند، زیرا عدالت، بر احسان مقدم است. این اصل، چونان مشعلی فروزان، راه حق‌طلبی را روشن می‌سازد.

درنگ: احسان به والدین، فضیلتی اخلاقی است، اما مانع احقاق حق نمی‌شود. عدالت، حتی در برابر والدین، مقدم است و هیچ رابطه‌ای، حتی پیوند والد و فرزند، نمی‌تواند حق را پایمال کند.

استثنای قصاص پدر

در نظام حقوقی اسلامی، قصاص پدر در قتل فرزند، به دلیل وجود دلایل خاص در روایات، به دیه تبدیل می‌شود. اما این استثنا، تنها به این مورد خاص محدود است و به سایر موارد، مانند قتل مادر توسط پدر، تعمیم نمی‌یابد. این امر، نشان‌دهنده دقت و ظرافت قرآن کریم در حفظ توازن میان عدالت و استثناهای خاص است.

نقد فرهنگ پدرسالاری

تأکید بیش از حد بر احترام والدین، به‌ویژه پدر، گاه به اجحاف به حقوق فرزندان انجامیده است. برخی برداشت‌های نادرست از احسان به والدین، سبب شده‌اند که حقوق فرزندان، چون گوهری نادیده گرفته شود. قرآن کریم، با تأکید بر توازن میان احسان و عدالت، این برداشت‌ها را اصلاح می‌کند. احسان، فضیلتی اخلاقی است و قصاص، حقی حقوقی؛ این دو، چونان دو بال پرنده، در کنار یکدیگر جامعه را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی بخش دوم

احسان به والدین، ارزشی والای اخلاقی است که در قرآن کریم با عباراتی چون «و بالوالدین احسانا» تبیین شده است. اما این فضیلت، مانع احقاق حق نمی‌شود. عدالت، حتی در برابر والدین، مقدم است و استثنای قصاص پدر، تنها به دلیل خاص محدود می‌شود. قرآن کریم، با برقراری توازن میان احسان و عدالت، نظامی منسجم و حکیمانه ارائه می‌دهد.

بخش سوم: ارتداد و مدیریت آن در جامعه اسلامی

ریشه‌ها و عوامل ارتداد

ارتداد، چونان قارچی زهرآگین، از بطن جامعه اسلامی می‌روید و ریشه در نقص‌های اجتماعی، مانند فقر، خشونت، یا شبهات بی‌پاسخ دارد. این پدیده، چونان آینه‌ای، کاستی‌های جامعه را بازمی‌تاباند. فقر، چونان سایه‌ای سنگین، دل‌ها را به سوی یأس می‌کشاند؛ خشونت، چونان طوفانی ویرانگر، اعتماد را زایل می‌کند؛ و شبهات بی‌پاسخ، چونان خاری در ذهن، ایمان را متزلزل می‌سازد.

مدیریت ارتداد در قصاص

در نظام حقوقی قرآن کریم، هیچ تمایزی میان مرتد و ذمی در قصاص وجود ندارد. عبارت «النفس بالنفس» در آیه ۴۵ سوره مائده، قصاص را برای هر جان در برابر هر جان دیگر الزامی می‌داند. اگر ذمی مرتدی را بکشد یا مرتد ذمی را، قصاص بدون تردید اجرا می‌شود. هر گونه تمایز، نیازمند دلیل خاص است که در قرآن کریم یافت نمی‌شود.

دفن مرتد در قبرستان مسلمین

دفن مرتد در قبرستان مسلمین، نه به دلیل برتری او بر ذمی، بلکه به سبب ریشه داشتن ارتداد در جامعه اسلامی است. ارتداد، چونان زخمی داخلی، از نقص‌های جامعه سرچشمه می‌گیرد. دفن مرتد در قبرستان مسلمین، برای جلوگیری از فتح باب قبرستان جداگانه و حفظ انسجام جامعه اسلامی است. این امر، چونان سپری، از پراکندگی و تفرقه در جامعه جلوگیری می‌کند.

درنگ: ارتداد، نتیجه نقص‌های اجتماعی است و در قصاص، با سایرین برابر است. دفن مرتد در قبرستان مسلمین، برای حفظ انسجام جامعه اسلامی است، نه به دلیل برتری او بر ذمی.

جمع‌بندی بخش سوم

ارتداد، پدیده‌ای است که از کاستی‌های جامعه اسلامی، مانند فقر و شبهات بی‌پاسخ، سرچشمه می‌گیرد. در ق _

با نظارت صادق خادمی