در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1631

متن درس





تفسیر: احکام و حکمت‌های الهی در سوره‌های نساء و اعراف

تفسیر: احکام و حکمت‌های الهی در سوره‌های نساء و اعراف

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۳۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی سعادت و رستگاری است. این کتاب آسمانی، با بیانی ژرف و حکیمانه، احکام، اخلاق و اصول زندگی اجتماعی را در قالب آیاتی روشنگر عرضه کرده است که نه‌تنها برای زمان نزول، بلکه برای همه اعصار و نسل‌ها راهگشاست. در این نوشتار، به بررسی و تبیین آیاتی از سوره‌های نساء و اعراف پرداخته می‌شود که به موضوعات دیه، ویژگی‌های زنان صالحه، حرمت خوردن مال یتیم و احکام شراب می‌پردازند. این آیات، با رویکردی عقلانی و تربیتی، چارچوبی جامع برای تنظیم روابط انسانی و اجتماعی ارائه می‌دهند. هدف این اثر، کاوش در معانی عمیق این آیات و پیوند آنها با واقعیات زندگی بشری است، به‌گونه‌ای که هم روح حکمت الهی را نمایان سازد و هم راهنمایی عملی برای زندگی مؤمنانه فراهم آورد.

بخش نخست: دیه و قتل خطایی؛ جبران مادی و معنوی

تبیین آیه ۹۲ سوره نساء

قرآن کریم در آیه ۹۲ سوره نساء، با بیانی که حکمت و عدالت را در هم می‌آمیزد، احکام قتل خطایی را تبیین می‌کند. این آیه، چونان آیینه‌ای، ارزش حیات انسانی را بازتاب می‌دهد و راهکارهایی عقلانی برای جبران خسارت ناشی از قتل غیرعمدی ارائه می‌دهد.

وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً ۚ وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا ۚ فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ ۖ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ

و هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را بکشد، مگر به خطا. و هر کس مؤمنی را به خطا بکشد، باید بنده‌ای مؤمن آزاد کند و دیه‌ای به خانواده او بپردازد، مگر اینکه آنها ببخشند. و اگر مقتول از قومی دشمن شما باشد و مؤمن باشد، تنها آزاد کردن بنده‌ای مؤمن لازم است. و اگر از قومی باشد که میان شما و آنها پیمانی است، باید دیه‌ای به خانواده او پرداخته شود و بنده‌ای مؤمن آزاد گردد.

این آیه، با تأکید بر حرمت قتل مؤمن، نشان‌دهنده جایگاه والای حیات انسانی در نظام ارزشی اسلام است. عبارت «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا» چونان ناقوسی، هشدار می‌دهد که قتل مؤمن، حتی به خطا، عملی است که در شأن مؤمن نیست. با این حال، قرآن کریم با حکمت الهی، برای قتل غیرعمدی راهکارهایی عادلانه ارائه می‌دهد: آزاد کردن بنده‌ای مؤمن و پرداخت دیه به خانواده مقتول. این دو، به ترتیب، جبران خسارت معنوی در برابر خداوند و خسارت مادی در برابر خانواده مقتول را هدف دارند. امکان بخشش دیه توسط اولیای دم («إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا») نشان‌دهنده انعطاف شرع در احترام به اراده انسانی است، گویی دریچه‌ای به سوی رحمت و گذشت گشوده می‌شود.

درنگ: دیه و آزاد کردن بنده، دو بال عدالت در قتل خطایی هستند: یکی جبران مادی برای خانواده مقتول و دیگری کفاره معنوی برای اصلاح روحی قاتل.

تمایز بین دیه و کفاره (فتحریر رقبة) در این آیه، نشان‌دهنده نگاه جامع اسلام به جبران خسارت است. دیه، چونان غرامتی مادی، به خانواده مقتول تسلی می‌بخشد، در حالی که آزاد کردن بنده، چونان عملی معنوی، قاتل را به سوی توبه و اصلاح رهنمون می‌شود. این احکام، با عقلانیت بشری همخوانی دارند و در ادیان دیگر نیز مشابهاتی دارند، که نشان‌دهنده ریشه مشترک تعالیم الهی است. به عنوان مثال، در قوانین مدرن، جریمه‌های دولتی و خسارت به شاکی، ساختاری مشابه با این احکام دارند.

جمع‌بندی بخش نخست

آیه ۹۲ سوره نساء، با بیانی حکیمانه، چارچوبی عادلانه برای قتل خطایی ارائه می‌دهد که نه‌تنها به جبران خسارت مادی و معنوی می‌پردازد، بلکه با امکان بخشش، راه را برای رحمت و گذشت هموار می‌سازد. این آیه، چونان آیینه‌ای، عدالت و رحمت الهی را در کنار عقلانیت بشری به نمایش می‌گذارد.

بخش دوم: زنان صالحه و اصول زندگی مشترک

تبیین آیه ۳۴ سوره نساء

قرآن کریم در آیه ۳۴ سوره نساء، با بیانی که چونان نسیمی لطیف، روح زندگی مشترک را نوازش می‌دهد، ویژگی‌های زنان صالحه و اصول تنظیم روابط خانوادگی را تبیین می‌کند.

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ

مردان بر زنان سرپرستی دارند، به دلیل برتری‌هایی که خداوند به برخی بر برخی دیگر داده و به دلیل انفاقی که از اموالشان می‌کنند. پس زنان صالح، فرمانبردارند و در غیاب [شوهرانشان] حافظ [خود و زندگی] هستند به آنچه خدا حفظ کرده است.

این آیه، زنان صالحه را با دو صفت برجسته معرفی می‌کند: «قانتات» و «حافظات للغیب». «قانتات» به معنای سازگاری و فروتنی در چارچوب زندگی مشترک است، نه بردگی یا تحقیر. این صفت، چونان رودی آرام، زندگی خانوادگی را سیراب می‌کند و از کله‌شقی و نافرمانی دور می‌سازد. «حافظات للغیب» به حفظ حرمت زندگی، ناموس و اموال در غیاب شوهر اشاره دارد، گویی زنی صالحه، چونان نگهبانی وفادار، حریم خانواده را پاس می‌دارد. سوءتفاهم‌هایی مانند «دست به سینه بودن» یا تحقیر زنان، تحریفی است که با روح قرآن کریم ناسازگار است. این آیه، نقش مکمل زن و مرد را در تحکیم بنیان خانواده ترسیم می‌کند، گویی دو بال پرنده‌ای هستند که با هماهنگی به سوی سعادت پرواز می‌کنند.

احکام نشوز و ضرب

ادامه آیه، به مراتب برخورد با نشوز (نافرمانی) زن می‌پردازد:

وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا

و زنانی که از نافرمانی آنها می‌ترسید، آنها را موعظه کنید، در بستر از آنها دوری کنید، و [در نهایت] آنها را بزنید. اگر اطاعت کردند، دیگر راهی برای ستم بر آنها نجویید. همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است.

این آیه، سه مرحله برای برخورد با نشوز زن بیان می‌کند: موعظه، هجر در مضاجع (دوری در بستر)، و ضرب (زدن). ضرب، به‌عنوان آخرین مرحله، مشروط به شرایطی سخت‌گیرانه است: نشوز باید از سوی زن باشد، نه مرد؛ ضرب نباید منجر به آسیب جسمانی (مانند سرخی، سیاهی یا شکستگی) شود که دیه در پی داشته باشد؛ و مرد باید خود عاری از معصیت باشد. اگر مرد مقصر باشد، حق موعظه یا ضرب ندارد. این احکام، برای جامعه‌ای است که مرد در آن قوام (سرپرست) است و از معصیت به دور است. در جوامع امروزی که اغلب هر دو طرف ممکن است مقصر باشند، این آیه مصداق کمتری دارد. سوءاستفاده از «ضرب» برای توجیه خشونت خانگی، تحریفی آشکار است که با حکمت الهی ناسازگار است. ضرب، اگر به درستی اجرا شود، باید چنان لطیف باشد که به دیه منجر نشود، گویی نسیمی است که تنها هشداری نرم می‌دهد، نه طوفانی که ویران می‌کند.

درنگ: ضرب در آیه ۳۴ سوره نساء، نه مجوز خشونت، بلکه آخرین گام در شرایطی خاص و با محدودیت‌های شدید است که باید بدون آسیب جسمانی و از سوی مردی عاری از معصیت باشد.

این آیه، با تأکید بر «فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا» و «إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا»، هشدار می‌دهد که هرگونه تجاوز یا ظلم به زن، با عدالت الهی ناسازگار است. این احکام، چونان ترازویی دقیق، عدالت و رحمت را در روابط خانوادگی متوازن می‌سازند.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه ۳۴ سوره نساء، با معرفی زنان صالحه و تبیین مراتب برخورد با نشوز، چأارچوبی حکیمانه برای زندگی مشترک ارائه می‌دهد. این آیه، با تأکید بر سازگاری، حفظ حرمت و پرهیز از خشونت، راهی به سوی تحکیم خانواده و جلوگیری از تحریف‌های نادرست می‌گشاید.

بخش سوم: حرمت خوردن مال یتیم

تبیین آیه ۱۰ سوره نساء

قرآن کریم در آیه ۱۰ سوره نساء، با بیانی که چونان صاعقه‌ای بر ظالمان فرود می‌آید، حرمت خوردن مال یتیم را گوشزد می‌کند.

إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا

کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند، جز این نیست که در شکم‌های خود آتش می‌خورند و به زودی در آتش سوزان درآیند.

این آیه، با تشبیه خوردن مال یتیم به خوردن آتش، شدت حرمت این عمل را نشان می‌دهد. این آتش، نه‌تنها به عذاب اخروی اشاره دارد، بلکه می‌تواند استعاره‌ای از تبعات دنیوی مانند بیماری‌های جسمانی و روانی باشد. ظلم به یتیم، چونان زهری است که جسم و روح ظالم را به نابودی می‌کشاند. این آیه، با بیانی شدید، بر حفظ حقوق یتیمان تأکید دارد و نشان می‌دهد که عدالت اجتماعی در اسلام، از ضعیف‌ترین اقشار جامعه حمایت می‌کند.

درنگ: خوردن مال یتیم، چونان بلعیدن آتش، نه‌تنها عذاب اخروی در پی دارد، بلکه تبعات دنیوی چون بیماری و نابودی را به دنبال می‌آورد.

جمع‌بندی بخش سوم

آیه ۱۰ سوره نساء، با بیانی کوبنده، حرمت خوردن مال یتیم را گوشزد می‌کند و نشان می‌دهد که اسلام، چونان نگهبانی استوار، از حقوق ضعیف‌ترین افراد جامعه دفاع می‌کند. این آیه، درس عدالت و رحمت را در برابر ظلم به نمایش می‌گذارد.

بخش چهارم: احکام شراب و روش تربیتی قرآن کریم

تبیین آیه ۴۳ سوره نساء

قرآن کریم در آیه ۴۳ سوره نساء، با روشی حکیمانه و تربیتی، به موضوع شراب می‌پردازد.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می‌گویید.

این آیه، به‌جای نهی مستقیم از شراب‌خواری، از نزدیک شدن به نماز در حال مستی منع می‌کند. تأکید بر «حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ» نشان‌دهنده حکمت الهی است که به‌جای تقابل با عادت اجتماعی رایج در صدر اسلام، بر آگاهی و فهم در عبادت تمرکز دارد. این روش، چونان باغبانی است که به‌جای کندن نهال، آن را با آبیاری حکمت رشد می‌دهد. این آیه، از تحریک و جبهه‌گیری جلوگیری می‌کند و زمینه را برای ترک تدریجی گناه فراهم می‌آورد.

حرمت شراب در مراحل تدریجی

قرآن کریم در آیه ۹۰ سوره مائده، حرمت شراب را به‌صورت صریح اعلام می‌کند:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، شراب، قمار، بت‌ها و تیرهای قرعه پلیدند از عمل شیطان، پس از آنها اجتناب کنید تا رستگار شوید.

این آیه، پس از مراحل تدریجی در سوره‌های بقره و نساء، حرمت شراب را به‌صورت کامل اعلام می‌کند. روش تدریجی قرآن کریم، ابتدا با نهی از نماز در حال مستی (نساء: ۴۳)، سپس با تأکید بر اثم بودن شراب (بقره: ۲۱۹)، و نهایتاً با نهی کامل (مائده: ۹۰)، نشان‌دهنده حکمت الهی در تغییر عادات اجتماعی است.

روش تربیتی در آیه ۳۳ سوره اعراف

در آیه ۳۳ سوره اعراف، قرآن کریم با بیانی که چونان آیینه‌ای حکمت الهی را بازتاب می‌دهد، به حرمت شراب اشاره می‌کند:

قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا

بگو: پروردگارم تنها فواحش آشکار و پنهان، گناه، و ستم بی‌حق را حرام کرده است و اینکه به خدا چیزی را شریک کنید که برای آن دلیلی نازل نکرده است.

این آیه، شراب را در قالب «إثم» (گناه) حرام می‌داند. روش تربیتی قرآن کریم، با طرح پرسش «مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ» و تأکید بر حلال بودن طیبات، ابتدا ذهن مخاطب را آماده پذیرش حکم می‌کند. این روش، چونان نسیمی که به‌آرامی شاخه‌ها را تکان می‌دهد، عادات ناپسند را اصلاح می‌کند.

درنگ: روش تربیتی قرآن کریم در تحریم شراب، با رویکردی تدریجی و حکیمانه، از تقابل مستقیم پرهیز کرده و با تأکید بر آگاهی و فهم، زمینه اصلاح عادات اجتماعی را فراهم می‌آورد.

جمع‌بندی بخش چهارم

آیات مربوط به شراب در سوره‌های نساء، مائده و اعراف، با روشی حکیمانه و تدریجی، حرمت شراب را نهادینه کرده‌اند. این روش، چونان باغبانی است که به‌جای کندن ریشه‌های ناپسند، آنها را با حکمت و صبر اصلاح می‌کند، و راهی به سوی رستگاری می‌گشاید.

بخش پنجم: روش تربیتی قرآن کریم و پرهیز از سخت‌گیری

حکمت تربیتی در احکام الهی

قرآن کریم، در تبیین احکام، از روشی نرم و حکیمانه بهره می‌گیرد که چونان مادری مهربان، امت را در آغوش می‌گیرد. این روش، از سخت‌گیری و پرخاش پرهیز می‌کند و با زبانی لطیف، رفتارها را اصلاح می‌نماید. به عنوان مثال، در آیه ۴۳ سوره نساء، به‌جای نهی مستقیم از شراب‌خواری، از نزدیک شدن به نماز در حال مستی منع می‌کند، گویی امت را چون کبوتری می‌بیند که با ملایمت باید هدایت شود، نه با فریاد و تازیانه.

این روش تربیتی، در تربیت فرزندان و مدیریت خانواده نیز کاربرد دارد. سخت‌گیری و پرخاش، چونان بادی تند، جوانان را از خانواده دور می‌کند، در حالی که صبر و مهربانی، چونان آبی زلال، دل‌ها را به هم پیوند می‌دهد. علم دینی نیز بر این اصل تأکید دارد که تربیت باید با حکمت و نرمی همراه باشد، نه با خشونت و طرد.

ریشه الهی احکام عقلانی

احکام دیه، زنان صالحه، حرمت خوردن مال یتیم و تحریم شراب، همگی ریشه در تعالیم الهی دارند که با عقلانیت بشری سازگارند. این احکام، در ادیان دیگر نیز با تفاوت‌هایی دیده می‌شوند، گویی همه از چشمه زلال انبیا سیراب شده‌اند. سوءتفاهم‌ها و تحریف‌ها در اجرای این احکام، ناشی از برداشت‌های نادرست یا افراط و تفریط است، اما روح این احکام، چونان ستاره‌ای درخشان، راهنمای سعادت بشر است.

جمع‌بندی بخش پنجم

روش تربیتی قرآن کریم، با پرهیز از سخت‌گیری و تأکید بر حکمت و نرمی، راهی به سوی اصلاح رفتارها و تحکیم روابط انسانی می‌گشاید. این روش، نه‌تنها در احکام شرعی، بلکه در تربیت و مدیریت خانواده نیز الگویی جاودانه ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری

قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای بی‌پایان، احکام و حکمت‌هایی را در خود جای داده که راهنمای زندگی مؤمنانه و عقلانی است. آیات مورد بحث در سوره‌های نساء و اعراف، با تبیین احکام دیه، ویژگی‌های زنان صالحه، حرمت خوردن مال یتیم و تحریم شراب، چارچوبی جامع برای تنظیم روابط انسانی و اجتماعی ارائه می‌دهند. این آیات، با روشی حکیمانه و تربیتی، نه‌تنها احکام شرعی را تبیین می‌کنند، بلکه الگویی اخلاقی و اجتماعی برای زندگی در همه اعصار فراهم می‌آورند. روح این احکام، چونان نسیمی لطیف، عدالت، رحمت و حکمت الهی را به دل‌های مؤمنان می‌دمد و راهی به سوی سعادت می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی