در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1633

متن درس




تفسیر: سیاست خارجی و قسم الهی در سوره نساء

تفسیر: سیاست خارجی و قسم الهی در سوره نساء

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۳۳)

دیباچه

سوره نساء، به‌عنوان یکی از مدنی‌ترین سوره‌های قرآن کریم، آیاتی را در خود جای داده که نه‌تنها به مسائل اجتماعی و اخلاقی امت اسلامی پرداخته، بلکه چارچوبی برای سیاست خارجی و تعامل با منافقین ارائه می‌دهد. این نوشتار، با تمرکز بر دو آیه کلیدی از این سوره (آیه ۷۵ و آیه ۶۵)، به تحلیل و تبیین ابعاد فقهی، سیاسی و اخلاقی این آیات می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق به آیات و روایات مرتبط، نقش سیاست خارجی در نظام اسلامی و نحوه مواجهه با منافقین در پرتو قرآن کریم روشن گردد. این اثر، با بهره‌گیری از تشبیهات و تلویحات ادبی، کوشیده است مفاهیم پیچیده را به زبانی روشن و در عین حال وزین برای خوانندگان ارائه نماید.

بخش نخست: سیاست خارجی در پرتو قرآن کریم

آیه ۷۵ سوره نساء: جهاد در راه خدا و حمایت از مستضعفین

یکی از آیات محوری در بحث سیاست خارجی اسلامی، آیه ۷۵ سوره نساء است که وظیفه مؤمنان را در قبال مستضعفین و مبارزه با ظلم تبیین می‌کند. این آیه، همچون مشعلی فروزان، راهنمای عمل در مواجهه با ستم و بی‌عدالتی است:

وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا

چرا در راه خدا و برای نجات مستضعفان از مردان، زنان و کودکان که می‌گویند: پروردگارا، ما را از این شهر که مردمش ستمگرند بیرون ببر، نمی‌جنگید؟

این آیه، با زبانی رسا و قاطع، مؤمنان را به جهاد در راه خدا فرا می‌خواند، اما نه جهادی که به منافع قومی یا ملی محدود شود، بلکه مبارزه‌ای که هدفش رهایی مستضعفین از چنگال ظلم است. عبارت «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» چونان ستونی استوار، نشان‌دهنده جهت‌گیری الهی این مبارزه است. «الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا» نیز به هر جامعه‌ای اشاره دارد که در آن ستم و بی‌عدالتی حاکم است، خواه در قالب یک شهر جغرافیایی باشد یا در سطحی گسترده‌تر، جهانی. این آیه، سیاست خارجی اسلامی را بر پایه عدالت و حمایت از مظلوم تعریف می‌کند، گویی که قرآن کریم، چونان نقشه‌ای آسمانی، مسیر حرکت امت اسلامی را در برابر ظالمان ترسیم کرده است.

درنگ: آیه ۷۵ سوره نساء، سیاست خارجی اسلامی را بر محور عدالت و دفاع از مستضعفین بنا می‌نهد، فراتر از مرزهای قومی و ملی، و جهاد را نه‌تنها وظیفه‌ای دینی، بلکه ضرورتی انسانی برای رهایی مظلومان معرفی می‌کند.

روایت «الخیر کلّه فی السیف و تحت ظلّ السیف»

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، نقل‌شده در وسایل‌الشیعه (جلد ۱۱، باب جهاد)، آمده است:

«الخير كله في السيف وتحت ظل السيف»

همه خیر در شمشیر و زیر سایه شمشیر است.

این روایت، به‌سان شعله‌ای که در تاریکی می‌درخشد، بر اهمیت قدرت نظامی در صدر اسلام تأکید دارد. «سیف» به معنای شمشیر، نماد قدرت نظامی است، و «ظل السیف» به اقتدار ناشی از شمشیر آماده و کشیده اشاره دارد، نه شمشیری که در غلاف خفته باشد. در زمان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه اطهار علیهم‌السلام، شمشیر به‌عنوان ابزار اصلی تعیین سرنوشت جنگ‌ها و حفظ اقتدار امت اسلامی شناخته می‌شد. اما آیا این روایت در دنیای مدرن نیز به همان معنای ظاهری خود تفسیر می‌شود؟ خیر، شمشیر در این روایت، چونان استعاره‌ای از قدرت و آمادگی است که باید در چارچوب زمان و مکان بازخوانی شود.

در دنیای امروز، که سیاست خارجی فراتر از ابزارهای نظامی عمل می‌کند، این روایت را باید در پرتو عقل و تدبیر بازتفسیر کرد. اگر در صدر اسلام، شمشیر تعیین‌کننده خیر و اقتدار بود، امروز سیاست، چونان سایه‌ای گسترده، اقتدار را هدایت می‌کند. این بدان معناست که خیر کامل نه در انباشت قدرت نظامی، بلکه در سیاستی حکیمانه و مبتنی بر اصول قرآنی نهفته است. همان‌گونه که شمشیر در غلاف، تنها زینتی بی‌فایده است، قدرتی که بدون سیاست راهبردی به کار گرفته شود، جز نمایشی تهی از خیر نخواهد بود.

درنگ: روایت «الخير كله في السيف وتحت ظل السيف»، در ظرف زمانی خود، بر اهمیت قدرت نظامی تأکید دارد، اما در دنیای مدرن، سیاست علمی و حکیمانه جایگزین شمشیر شده و اقتدار را هدایت می‌کند.

سیاست به‌مثابه علم در نظام اسلامی

یکی از نقدهای اساسی در درس‌گفتارها، فقدان علم سیاست در نظام آموزشی و سیاسی جامعه اسلامی است. سیاست، در نگاه اسلامی، نه صرفاً مجموعه‌ای از معلومات عمومی، مانند اطلاعات جغرافیایی یا نظامی، بلکه علمی است که باید بر اصول قرآنی و روایی استوار باشد. این علم، چونان درختی تنومند، نیازمند ریشه‌هایی عمیق در معارف اسلامی و شاخه‌هایی گسترده در شناخت جهان است.

متأسفانه، در نظام آموزشی کنونی، رشته‌ای به نام «علم سیاست اسلامی» تعریف نشده است. این فقدان، گویی خلأیی در بنای معرفتی جامعه است که سیاستمداران را به تصمیم‌گیری‌های غیرعلمی و «روزنامه‌ای» سوق داده است. سیاستمدارانی که فاقد دانش تخصصی سیاست هستند، مانند نوازندگانی‌اند که بدون آموختن قواعد موسیقی، به نواختن ساز می‌پردازند؛ صدایی تولید می‌کنند، اما فاقد هارمونی و نظم است. این نقیصه، به تصمیم‌گیری‌های بحران‌زا منجر شده و جامعه را در برابر چالش‌های داخلی و خارجی آسیب‌پذیر کرده است.

برای نمونه، سیاستمدارانی که صرفاً به معلومات عمومی بسنده می‌کنند، مانند رانندگانی‌اند که بدون تسلط بر قواعد رانندگی، در جاده‌ای پرپیچ‌وخم حرکت می‌کنند؛ نه‌تنها خود در معرض خطرند، بلکه دیگران را نیز به مخاطره می‌اندازند. نظام اسلامی نیازمند تربیت سیاستمدارانی است که هم به معارف دینی مسلط باشند و هم به شناخت جهانی، تا بتوانند در صحنه بین‌المللی، چونان بازیگرانی ماهر، نقش‌آفرینی کنند.

درنگ: سیاست در نظام اسلامی، علمی است که باید بر اصول قرآنی و معارف دینی استوار باشد. فقدان این علم در نظام آموزشی، به تصمیم‌گیری‌های غیراصولی و بحران‌زا منجر شده است.

تغییر سبک جنگ سیاسی در دنیای مدرن

درس‌گفتارها پیشنهاد می‌کنند که به جای دفاع منفعلانه در برابر مشکلات ایجادشده توسط دشمنان، نظام اسلامی باید ابتکار عمل را در دست گیرد و بین کفار بحران ایجاد کند. این رویکرد، چونان تغییر جهت باد در دریای طوفانی، می‌تواند صحنه جهانی را به نفع اسلام دگرگون سازد. دعای «اللهم اشغل الظالمين بالظالمين» (خدایا، ستمگران را به ستمگران مشغول کن)، چونان کلیدی است که راهبرد سیاست خارجی اسلامی را روشن می‌سازد.

در دنیای امروز، که قدرت نظامی به‌تنهایی تعیین‌کننده نیست، سیاست خارجی اسلامی باید فعالانه عمل کند. به جای آنکه دشمنان برای امت اسلامی بحران خلق کنند، نظام اسلامی باید با طراحی هوشمندانه، بحران‌هایی را در میان دشمنان ایجاد نماید. برای مثال، ایجاد تفرقه بین قدرت‌های استکباری، مانند آمریکا و اسرائیل، می‌تواند به آرامش در جهان اسلام منجر شود. این استراتژی، مانند شطرنج‌بازی است که با حرکتی حساب‌شده، حریف را به دفاع وامی‌دارد.

این رویکرد، نیازمند سیاستی علمی و برنامه‌ریزی دقیق است. همان‌گونه که در میدان جنگ، خاکریز پشتیبان آرامش خط مقدم را تضمین می‌کند، در سیاست خارجی نیز باید با ایجاد خاکریزهای استراتژیک، دشمنان را مشغول خودشان کرد. این ابتکار عمل، نه‌تنها از انفعال جلوگیری می‌کند، بلکه امت اسلامی را به صحنه‌گردانی در عرصه جهانی سوق می‌دهد.

درنگ: سیاست خارجی اسلامی باید از حالت دفاعی به ابتکار عمل تغییر یابد و با ایجاد بحران بین دشمنان، صحنه جهانی را به نفع اسلام هدایت کند.

جمع‌بندی بخش نخست

سیاست خارجی در نظام اسلامی، در پرتو آیات قرآن کریم، چونان مشعلی است که مسیر عدالت و حمایت از مستضعفین را روشن می‌سازد. آیه ۷۵ سوره نساء، جهاد را وظیفه‌ای الهی برای رهایی مظلومان می‌داند، و روایت «الخير كله في السيف» بر اهمیت اقتدار تأکید دارد، اما در دنیای مدرن، این اقتدار باید با سیاست علمی هدایت شود. فقدان علم سیاست اسلامی، چالش‌هایی را در تصمیم‌گیری‌های سیاسی ایجاد کرده است. نظام اسلامی نیازمند تعریف این علم، تربیت سیاستمداران متخصص، و اتخاذ رویکردی فعال در سیاست خارجی است تا به جای واکنش، ابتکار عمل را در دست گیرد.

بخش دوم: قسم الهی و ایمان منافقین

آیه ۶۵ سوره نساء: قسم الهی و تسلیم در برابر حکم پیامبر

آیه ۶۵ سوره نساء، با قسمی الهی، بر عمق شک و تردید منافقین در برابر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله تأکید دارد:

فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا

به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند مگر اینکه تو را در اختلافاتشان حاکم کنند، سپس در دل خود از حکمی که داده‌ای ناراحتی احساس نکنند و کاملاً تسلیم شوند.

این آیه، با قسم الهی «فَلَا وَرَبِّكَ»، چونان صاعقه‌ای بر قلب منافقین فرود می‌آید و ایمان ظاهری و صوری آنها را افشا می‌کند. منافقین، حتی در صورت پذیرش ظاهری حکم پیامبر، از سر اجبار و نه از روی ایمان قلبی تسلیم می‌شوند. اتهامات سخیف، مانند اینکه پیامبر از خویشان خود طرفداری می‌کند، نشان‌دهنده عمق بی‌ایمانی آنهاست. پیامبر، که چونان خورشیدی در آسمان عصمت می‌درخشد، از سوی منافقین به سطح انسان‌های معمولی و غیرعادل تنزل داده می‌شود.

این آیه، سیاست داخلی اسلامی را بر پایه تسلیم کامل در برابر حکم الهی تعریف می‌کند. ایمان واقعی، مانند رودی زلال، باید از قلب سرچشمه گیرد و هیچ‌گونه تردید یا ناراحتی را در برابر احکام الهی برنتابد. منافقین، با ایمانی صوری، مانند درختی بی‌ریشه‌اند که با نسیمی فرومی‌ریزند.

درنگ: آیه ۶۵ سوره نساء، با قسم الهی، بر عدم ایمان واقعی منافقین تأکید دارد و تسلیم کامل در برابر حکم پیامبر را شرط ایمان حقیقی می‌داند.

ایمان صوری و تأثیر شبهات

آیه ۶۵، به صراحت از ایمان صوری و ظاهری منافقین سخن می‌گوید. آنها، حتی در صورت پذیرش حکم پیامبر، در دل خود حرج و ناراحتی احساس می‌کنند. این ناراحتی، چونان سایه‌ای تاریک، از شک و تردید درونی آنها سرچشمه می‌گیرد. اتهامات بی‌اساس، مانند طرفداری پیامبر از خویشان، نشان‌دهنده نگرشی است که پیامبر معصوم را در حد انسان‌های معمولی و غیرعادل پایین می‌آورد.

این شبهات، مانند زهری در جان ایمان، ایمان ظاهری منافقین را مسموم کرده و مانع از نفوذ حقیقت به قلب آنها شده است. ایمان حقیقی، مانند گوهری درخشان، نیازمند تسلیم کامل و رفع هرگونه تردید است. منافقین، با ایمانی لفظی و صوری، مانند بازیگرانی‌اند که نقشی را بازی می‌کنند، اما به آن باور ندارند.

این آیه، هشداری است به جامعه اسلامی که شبهات می‌توانند ایمان را تضعیف کنند. در سیاست خارجی نیز، دشمنان با ایجاد شبهات، سعی در تضعیف ایمان و اقتدار امت اسلامی دارند. نظام اسلامی باید با سیاستی علمی و مبتنی بر معارف قرآنی، این شبهات را خنثی کند و ایمان جامعه را حفظ نماید.

درنگ: ایمان صوری منافقین، ریشه در شبهات و تردیدهای درونی دارد. نظام اسلامی باید با سیاست علمی، شبهات را خنثی کرده و ایمان جامعه را تقویت نماید.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه ۶۵ سوره نساء، با قسم الهی، بر عمق بی‌ایمانی منافقین و لزوم تسلیم کامل در برابر حکم الهی تأکید دارد. ایمان صوری، که از شبهات و تردیدهای درونی سرچشمه می‌گیرد، نمی‌تواند جامعه اسلامی را به سوی تعالی هدایت کند. نظام اسلامی باید با تقویت ایمان قلبی و خنثی‌سازی شبهات، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، به استحکام بنیان‌های اعتقادی جامعه کمک کند.

بخش سوم: سیاست و اقتدار در دنیای مدرن

سیاست به‌مثابه هدایت‌گر اقتدار

در دنیای مدرن، برخلاف صدر اسلام که قدرت نظامی تعیین‌کننده بود، سیاست خارجی نقش محوری در هدایت اقتدار ایفا می‌کند. برای مثال، نفوذ سیاسی انگلستان بر استرالیا، که همچنان ملکه انگلستان را به‌عنوان نماد حاکمیت خود می‌پذیرد، نشان‌دهنده قدرت سیاست بر قدرت نظامی است. این نفوذ، مانند رودی است که بدون نیاز به شمشیر، سرزمین‌های دوردست را سیراب می‌کند.

سیاست و قدرت، اگرچه گاه درهم‌تنیده‌اند، اما دو مقوله متمایزند. قدرت نظامی، مانند بدنه یک کشتی است، اما سیاست، مانند سکان، جهت حرکت آن را تعیین می‌کند. نظام اسلامی باید سیاستی طراحی کند که نه‌تنها از قدرت نظامی پشتیبانی کند، بلکه فراتر از آن، اقتدار جهانی را به دست آورد.

درنگ: در دنیای مدرن، سیاست خارجی نقش سکان اقتدار را ایفا می‌کند و نظام اسلامی باید با سیاستی حکیمانه، صحنه جهانی را هدایت نماید.

نقد سیاستمداران غیرعلمی

یکی از چالش‌های اساسی نظام اسلامی، فقدان سیاستمدارانی است که به علم سیاست اسلامی مسلط باشند. سیاستمدارانی که بر اساس معلومات عمومی و نه دانش تخصصی عمل می‌کنند، مانند خوانندگانی‌اند که بدون دانستن دستگاه‌های موسیقی، آواز می‌خوانند؛ صدایی تولید می‌کنند، اما فاقد نظم و هارمونی است. این نقیصه، به تصمیم‌گیری‌های غیراصولی و تشنج‌های سیاسی منجر شده است.

نظام اسلامی نیازمند سیاستمدارانی است که مانند معماران ماهر، بنای سیاست را بر پایه اصول قرآنی و شناخت جهانی استوار کنند. این سیاستمداران، باید هم اسلام‌شناس باشند و هم جهان‌شناس، تا بتوانند در صحنه جهانی، چونان شطرنج‌بازانی چیره‌دست، حرکت‌های دشمن را پیش‌بینی کرده و خنثی کنند.

درنگ: سیاستمداران غیرعلمی، به دلیل فقدان دانش تخصصی، تصمیمات بحران‌زا می‌گیرند. نظام اسلامی نیازمند تربیت سیاستمدارانی است که بر اصول قرآنی و شناخت جهانی مسلط باشند.

ضرورت تعریف علم سیاست اسلامی

علم سیاست اسلامی، باید چونان گوهری ارزشمند، از دل آیات قرآن کریم و روایات استخراج شود. این علم، نیازمند اصول و قواعدی است که مستقل از مدل‌های غربی باشد. مانند کشاورزی که بذر را در خاک مناسب می‌کارد، نظام اسلامی باید این علم را در بستر معارف دینی پرورش دهد و سیاستمدارانی تربیت کند که بتوانند با ایجاد بحران بین دشمنان، اقتدار اسلام را تقویت کنند.

فقدان این علم، مانند نبود نقشه برای یک سفر طولانی، نظام اسلامی را در برابر دشمنان منفعل کرده است. تعریف این علم، نیازمند تأسیس نهادهای آموزشی و پژوهشی است که اصول سیاست اسلامی را تدوین کرده و سیاستمدارانی متخصص تربیت کنند.

درنگ: علم سیاست اسلامی، باید بر اساس آیات قرآنی و روایات تعریف شود تا سیاستمدارانی متخصص تربیت کرده و نظام اسلامی را از انفعال به سوی اقتدار جهانی هدایت نماید.

جمع‌بندی بخش سوم

در دنیای مدرن، سیاست خارجی نقشی محوری در هدایت اقتدار ایفا می‌کند. نظام اسلامی باید با تعریف علم سیاست اسلامی و تربیت سیاستمدارانی متخصص، از حالت دفاعی به ابتکار عمل تغییر جهت دهد. نقد سیاستمداران غیرعلمی، نشان‌دهنده ضرورت بازنگری در نظام آموزشی و سیاسی است تا با تکیه بر اصول قرآنی، اقتدار جهانی اسلام تقویت شود.

نتیجه‌گیری نهایی

آیات ۷۵ و ۶۵ سوره نساء، چونان دو ستاره درخشان در آسمان معرفت قرآنی، چارچوبی برای سیاست خارجی و داخلی اسلامی ارائه می‌دهند. آیه ۷۵، با تأکید بر جهاد برای رهایی مستضعفین، سیاست خارجی اسلامی را بر پایه عدالت و حمایت از مظلوم تعریف می‌کند. روایت «الخير كله في السيف» در ظرف زمانی خود، بر اهمیت قدرت نظامی تأکید دارد، اما در دنیای مدرن، سیاست علمی جایگزین شمشیر شده است. آیه ۶۵، با قسم الهی، بر عمق بی‌ایمانی منافقین و لزوم تسلیم کامل در برابر حکم الهی تأکید دارد.

نظام اسلامی، برای تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعریف علم سیاست اسلامی، تربیت سیاستمدارانی متخصص، و اتخاذ رویکردی فعال در سیاست خارجی است. مانند باغبانی که با دقت بذرها را می‌کارد و از آنها مراقبت می‌کند، نظام اسلامی باید با پرورش علم سیاست و سیاستمداران متخصص، اقتدار جهانی اسلام را تقویت کند. این اثر، کوشیده است با زبانی فاخر و در عین حال روشن، این مفاهیم را تبیین کرده و راه را برای پژوهش‌های آینده هموار سازد.

با نظارت صادق خادمی