در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1707

متن درس





تفسیر: نقش ایمان و عمل صالح در اصلاح جامعه و مهار خشونت

تفسیر: نقش ایمان و عمل صالح در اصلاح جامعه و مهار خشونت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۰۷)

دیباچه

قرآن کریم، چشمه‌سار هدایت و نوری است که راه سعادت بشر را روشن می‌سازد. این کتاب الهی، با آیات روشنگر خود، نه‌تنها به تبیین اصول اخلاقی و معنوی پرداخته، بلکه راهکارهایی عملی برای ساماندهی جامعه و مهار آسیب‌های اجتماعی ارائه کرده است. در این نوشتار، با تأمل در آیات برگزیده قرآن کریم و تحلیل عمیق آنها، به بررسی مفاهیم بنیادینی چون خشونت، نقش خواص در جامعه، پرهیز از سخت‌گیری به مردم، و ضرورت ایمان راستین در اصلاح اجتماع پرداخته شده است. این اثر، با بهره‌گیری از آیات الهی و تبیین آنها، در پی آن است که الگویی جامع برای ایجاد جامعه‌ای هماهنگ و عادلانه ارائه دهد، جامعه‌ای که در آن ایمان و عمل صالح، محور تحول و پیشرفت قرار گیرد.

بخش یکم: خشونت و نقش خواص ناصالح

خشونت، آفتی است که ریشه در سوءاستفاده از قدرت و نفوذ دارد. قرآن کریم، در آیات متعدد، به محکومیت ظلم و ستم پرداخته و عاملان آن را سرزنش کرده است. یکی از آیات کلیدی در این زمینه، آیه‌ای است که به اخراج ناحق مردم از دیارشان اشاره دارد:

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ
(سوره الحج: ۴۰)
کسانی که به ناحق از خانه‌هایشان بیرون رانده شدند، جز اینکه گفتند: پروردگار ما خداست.

این آیه، با زبانی رسا، اخراج مردم از سرزمینشان به دلیل ایمان به خدا را محکوم می‌کند. عاملان این ظلم، که در متن اصلی به «خواص ناصالح» تعبیر شده‌اند، مانند مافیایی عمل می‌کنند که با قدرت و نفوذ خود، مردم را از حقوقشان محروم می‌سازند. این گروه، نه با دست خود، بلکه با دستوراتی چون «اخرجوا» (بروید) یا «اقتلوا» (بکشید)، خشونت را در جامعه نهادینه می‌کنند. آنان، چون سایه‌ای شوم بر آسایش جامعه می‌افتند و با سوءاستفاده از جایگاهشان، امنیت و آرامش را از مردم سلب می‌کنند.


درنگ: خواص ناصالح، با سوءاستفاده از قدرت، ریشه خشونت در جامعه‌اند. اینان، با نفوذ و دستوراتشان، مردم را از دیارشان بیرون می‌رانند و ناامنی را گسترش می‌دهند.

در این راستا، علم دینی باید با تربیت خواص صالح، مانع از نفوذ این گروه شود. همان‌گونه که باغبانی ماهر، شاخه‌های هرز را از درخت می‌زداید، علم دینی نیز باید با آموزش اخلاق و عدالت، از ترویج خشونت توسط خواص ناصالح جلوگیری کند. این وظیفه، بر عهده نهادهای دینی است که با تربیت عالمان صالح، جامعه را به سوی صلح و امنیت رهنمون سازند.

نتیجه‌گیری بخش یکم

خشونت، زاییده سوءرفتار خواص ناصالح است که با نفوذ و قدرت خود، جامعه را به سوی ناامنی سوق می‌دهند. قرآن کریم، با محکوم کردن این ظلم، بر ضرورت تربیت خواص صالح تأکید دارد. علم دینی، به‌سان مشعلی فروزان، باید راه را برای اصلاح جامعه روشن سازد و با پرورش افرادی متعهد به عدالت، از گسترش خشونت جلوگیری کند.

بخش دوم: استکبار و ناامنی اجتماعی

استکبار، یکی دیگر از آفات اجتماعی است که ریشه در خودبرتربینی و سوءاستفاده از قدرت دارد. قرآن کریم، این صفت را در رفتار فرعون و لشکریانش به تصویر کشیده است:

وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ
(سوره النمل: ۴۸)
و او و لشکریانش در زمین به ناحق تکبر ورزیدند.

این آیه، استکبار فرعون و یارانش را به‌مثابه نمونه‌ای از خواص ناصالح معرفی می‌کند که با تکبر و بدون حق، ناامنی را در جامعه رواج می‌دهند. برخلاف مردم عادی، که به دلیل ناتوانی و محدودیت‌هایشان نمی‌توانند عامل ناامنی باشند، خواص ناصالح با امکانات و نفوذ خود، آرامش جامعه را برهم می‌زنند. این گروه، مانند طوفانی ویرانگر، بنیان‌های صلح و عدالت را درهم می‌شکنند.


درنگ: استکبار خواص ناصالح، نه مردم عادی، ریشه ناامنی در جامعه است. این گروه، با تکبر و سوءاستفاده از قدرت، آرامش اجتماعی را مختل می‌کنند.

متن اصلی، به‌درستی تأکید می‌کند که مردم عادی، به دلیل فقدان قدرت و نفوذ، نمی‌توانند عامل اصلی ناامنی باشند. برای مثال، دعوای والدین در حضور فرزندان، به خشونت در رفتار کودکان منجر می‌شود، اما این خشونت، ریشه در رفتار ناصحیح والدین (خواص خانواده) دارد، نه خود کودک. علم دینی باید با آموزش اخلاق و عدالت، از استکبار خواص جلوگیری کند و جامعه را به سوی صلح هدایت نماید.

نتیجه‌گیری بخش دوم

استکبار خواص ناصالح، مانند سمی مهلک، جامعه را به سوی ناامنی و آشوب می‌کشاند. قرآن کریم، با به تصویر کشیدن این صفت در فرعون و لشکریانش، بر ضرورت مهار آن تأکید دارد. علم دینی، با تربیت خواص صالح و تقویت اخلاق در جامعه، می‌تواند این آفت را ریشه‌کن سازد و صلح را به ارمغان آورد.

بخش سوم: پرهیز از سخت‌گیری به مردم

یکی از اصول بنیادین قرآن کریم، پرهیز از سخت‌گیری به مردم عادی و تأکید بر هدایت خود است. این اصل، در آیه‌ای روشن بیان شده است:

لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ
(سوره المائدة: ۱۰۵)
اگر هدایت یافتید، گمراهی دیگران به شما زیانی نمی‌رساند.

این آیه، با بیانی شیوا، بر این نکته تأکید دارد که اگر مؤمنان به هدایت الهی دست یابند، گمراهی دیگران نمی‌تواند به جامعه آسیب برساند. سخت‌گیری به مردم عادی، مانند بستن راه‌های تنفس به شاخه‌های درخت، به جای هدایت، به تفرقه و بدبینی منجر می‌شود. در متن اصلی، نقد شده که فقدان اجتهاد در قرآن کریم و تکیه بیش از حد بر روایات، به سوءتفاهم‌هایی مانند سخت‌گیری به مردم منجر شده است.


درنگ: سخت‌گیری به مردم عادی، برخلاف روح قرآن کریم است. ایمان واقعی، با جبران کاستی‌های جامعه، از خرابی آن جلوگیری می‌کند.

علم دینی باید با اجتهاد در قرآن کریم، از سخت‌گیری‌های بی‌مورد به مردم جلوگیری کند. به‌سان باغبانی که شاخه‌های درخت را با دقت هرس می‌کند، علم دینی نیز باید با ترویج ایمان راستین، جامعه را به سوی اصلاح هدایت کند، نه اینکه با سخت‌گیری، مردم را از دین دور سازد.

نتیجه‌گیری بخش سوم

قرآن کریم، با تأکید بر پرهیز از سخت‌گیری به مردم، راه اصلاح جامعه را در ایمان راستین و هدایت خود می‌جوید. علم دینی، با بازگشت به اجتهاد در قرآن کریم، باید از سخت‌گیری‌های بی‌مورد پرهیز کند و با ترویج ایمان و گذشت، جامعه را به سوی انسجام و صلاح رهنمون شود.

بخش چهارم: سیستم اسلامی و پذیرش تنوع اجتماعی

سیستم اسلامی، به‌سان باغی پرتنوع، باید تفاوت‌های اجتماعی را بپذیرد و با ایمان راستین، کاستی‌های جامعه را جبران کند. قرآن کریم، در این زمینه می‌فرماید:

فَإِذَا آمَنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
(سوره البقرة: ۲۳۹)
پس چون ایمان آوردید، خدا را چنانکه به شما آموخته یاد کنید، آنچه را نمی‌دانستید.

این آیه، ایمان را مقدمه‌ای برای ذکر الهی و توجه به خدا می‌داند. سیستم اسلامی باید با پذیرش تنوع اجتماعی، مانند شاخه‌های متنوع یک درخت، از سخت‌گیری به مردم عادی پرهیز کند. در متن اصلی، تنوع اجتماعی به شمشادهایی تشبیه شده که نباید یکسان و صاف بریده شوند، بلکه باید در تنوع خود حفظ گردند.


درنگ: سیستم اسلامی باید تنوع اجتماعی را بپذیرد و با ایمان راستین، کاستی‌های جامعه را جبران کند.

علم دینی، با ترویج ایمان واقعی و اجتهاد در قرآن کریم، باید سیستمی طراحی کند که با تنوع اجتماعی سازگار باشد. این سیستم، مانند ریل‌هایی استوار، باید جامعه را به سوی عدالت و انسجام هدایت کند، نه اینکه با یکسان‌سازی و سخت‌گیری، تنوع طبیعی آن را از بین ببرد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

سیستم اسلامی، با پذیرش تنوع اجتماعی و ترویج ایمان راستین، می‌تواند جامعه‌ای هماهنگ و عادلانه بنا کند. علم دینی، با اجتهاد در قرآن کریم و تربیت افراد متعهد به عدالت، باید این سیستم را تقویت کند و از یکسان‌سازی‌های غیرطبیعی پرهیز نماید.

بخش پنجم: ایمان واقعی و اصلاح جامعه

ایمان واقعی، مانند چشمه‌ای زلال، کاستی‌های جامعه را جبران می‌کند و از خرابی آن جلوگیری می‌نماید. قرآن کریم، در این باره می‌فرماید:

أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يُرْسَلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا
(سوره الملک: ۱۷)
آیا از آنکه در آسمان است ایمنید که بر شما بادی پر از سنگریزه بفرستد؟

این آیه، ایمان را به‌عنوان توجه دائمی به خدا و پرهیز از غفلت معرفی می‌کند. مؤمن واقعی، با توبه و پاکی، مانند سپری استوار، جامعه را از فساد و خرابی حفظ می‌کند. در متن اصلی، ایثار و گذشت مؤمنان، به‌ویژه در دوران جنگ، به‌عنوان نمونه‌ای از ایمان واقعی ذکر شده که کاستی‌های جامعه را جبران می‌کند.


درنگ: ایمان واقعی، با توجه و دقت به خدا، کاستی‌های جامعه را جبران می‌کند و از خرابی آن جلوگیری می‌نماید.

علم دینی باید با ترویج ایمان راستین، از رفتارهای صوری و ظاهرسازی جلوگیری کند. مانند باغبانی که درختان را با دقت آبیاری می‌کند، علم دینی نیز باید با آموزش ایمان و عدالت، جامعه را به سوی انسجام و عمل صالح هدایت نماید.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

ایمان واقعی، مانند نوری فروزان، جامعه را از تاریکی فساد و خرابی نجات می‌دهد. علم دینی، با ترویج این ایمان و پرهیز از ظاهرسازی، می‌تواند جامعه را به سوی صلاح و عدالت رهنمون سازد.

بخش ششم: مسجد، باشگاه ایمان

مسجد، به‌سان باشگاهی معنوی، باید محل تقویت ایمان و انسجام اجتماعی باشد. قرآن کریم، در این زمینه هشدار می‌دهد:

وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ
(سوره التوبة: ۱۰۷)
و کسانی که مسجدی برای زیان رساندن و کفر و تفرقه میان مؤمنان ساختند.

این آیه، از سوءاستفاده از مسجد برای تفرقه و کفر نهی می‌کند. مسجد، مانند دریایی است که مؤمنان در آن، چون ماهی، به رشد و کمال می‌رسند. در متن اصلی، مسجد به «باشگاه ایمان» تشبیه شده که باید مؤمنان را تقویت کند، نه اینکه محل تظاهر یا عجله باشد. مؤمن واقعی، در مسجد به توجه و تقویت ایمان می‌رسد، در حالی که منافق، مانند پرنده‌ای در قفس، از آن گریزان است.


درنگ: مسجد، به‌عنوان باشگاه ایمان، باید مؤمنان را تقویت کند و از تظاهر و تفرقه در آن پرهیز شود.

علم دینی باید با ترویج فرهنگ ایمان واقعی در مساجد، از رفتارهای صوری، مانند خواندن سریع نماز یا تظاهر، جلوگیری کند. مساجد، مانند کانون‌هایی نورانی، باید مراکز معنوی و معرفتی باشند که مؤمنان را به سوی کمال رهنمون می‌سازند.

نتیجه‌گیری بخش ششم

مسجد، به‌سان باشگاهی معنوی، باید کانون تقویت ایمان و انسجام اجتماعی باشد. علم دینی، با ترویج فرهنگ ایمان راستین و پرهیز از تظاهر، می‌تواند مساجد را به مراکز معنوی و معرفتی تبدیل کند که جامعه را به سوی صلاح و کمال هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی

قرآن کریم، با آیات روشنگر خود، راه اصلاح جامعه را در ایمان راستین، پرهیز از سخت‌گیری به مردم، و مهار خواص ناصالح می‌جوید. خشونت و ناامنی، زاییده استکبار و سوءرفتار خواص ناصالح است که با نفوذ و قدرت خود، آرامش جامعه را برهم می‌زنند. ایمان واقعی، مانند چشمه‌ای زلال، کاستی‌های جامعه را جبران می‌کند و با پذیرش تنوع اجتماعی، راه را برای انسجام و عدالت هموار می‌سازد. مساجد، به‌سان باشگاه‌های ایمان، باید کانون تقویت معنوی و معرفتی باشند. علم دینی، با اجتهاد در قرآن کریم و تربیت خواص صالح، می‌تواند جامعه‌ای هماهنگ، عادلانه و معنوی بنا کند که در آن ایمان و عمل صالح، محور تحول و پیشرفت قرار گیرد.

با نظارت صادق خادمی