در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1713

متن درس




تفسیر: تأملاتی در غفلت، دعا و شرك در قرآن کریم

تفسیر: تأملاتی در غفلت، دعا و شرك در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۱۳)

دیباچه

این نوشتار، تأملاتی عمیق در آیات قرآن کریم ارائه می‌دهد که به موضوعات غفلت، دعا و شرك پرداخته و با رویکردی علمی و متین، مفاهیم الهی را در بستر معانی قرآنی و روایی کاوش می‌کند. هدف، تبیین رابطه میان غفلت و دوری از ذکر خدا، نقش اخلاص و انکسار در استجابت دعا، و تأثیر شرك بر بی‌ثمری دعاست. این اثر، با نگاهی ژرف به آیات و روایات، در پی آن است که راه‌های رهایی از غفلت و نزدیکی به حق را برای خواننده روشن سازد، چنان‌که گویی چراغی در شب تاریک نفس آدمی افروخته می‌شود.

بخش یکم: غفلت، مانع ذکر الهی

ماهیت غفلت و موانع ذکر

غفلت، چون پرده‌ای سنگین بر قلب آدمی می‌افتد و او را از ذکر خدا بازمی‌دارد. هر آنچه در وجودش سکر یا لغو نهفته باشد، چه خمر و میسر و چه دانش غیرنافع، راه را بر یاد خدا می‌بندد. این مفهوم در قرآن کریم چنین تبیین شده است:

إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (سوره المائدة: ۹۱)

شیطان جز این نمی‌خواهد که به‌واسطه شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه افکند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. پس آیا بازمی‌ایستید؟

این آیه، خمر و میسر را مصادیقی از موانع ذکر معرفی می‌کند، اما تأویل آن فراتر می‌رود و هر آنچه سکر یا لغو در پی داشته باشد را در برمی‌گیرد. علم غیرنافع، مانند خمر، می‌تواند قلب را از ذکر خدا دور کند، چنان‌که گویی آدمی در دریایی از سرگرمی‌های بیهوده غرق شده و از ساحل یاد خدا فاصله گرفته است. غفلت، نیرویی است که شیطان از آن بهره می‌جوید تا انسان را از مسیر حق منحرف سازد. در این میان، ذکر خدا چون نوری است که تاریکی غفلت را می‌شکافد و عاصی را به سوی توبه و ذاکری رهنمون می‌شود.

درنگ: غفلت، چون سایه‌ای شوم، قلب را از نور ذکر خدا محروم می‌کند. هر آنچه انسان را به سکر یا لغو کشاند، از خمر و میسر گرفته تا علم غیرنافع، مانع یاد خداست. علم دینی باید با آموزش ذکر کثیر، مؤمنان را از این دام حفظ کند.

مبارزه نفس و قلب در برابر غفلت

مبارزه میان ذکر و گناه، در ظرف نفس انسان رخ می‌دهد. تا زمانی که آدمی در بند نفس است، این کشمکش ادامه دارد. ذکر، اگر نیرومند باشد، گناه را دور می‌کند و عاصی را به ذاکری توبه‌کار بدل می‌سازد. اما اگر گناه قوت گیرد، ذکر را ضعیف کرده و انسان را به سوی غفلت و نسیان سوق می‌دهد. این مبارزه، چون نبردی میان نور و ظلمت است که گاه انسان را به اوج آسمان‌ها می‌برد و گاه به قعر زمین فرو می‌کشد.

انسان باید با هوشیاری، محیط خود را از مبادی غفلت پاک کند. دوست، همسایه، یا استادی که به جای یاد خدا، به دنیا می‌خواند، می‌تواند آدمی را به سوی غفلت بکشاند. اما جرقه‌ای از ذکر، مانند آتشی در خرمن خشک، می‌تواند قلب را به سوی حق بیدار کند. اینجاست که انسان باید چون دریانوردی در اقیانوس طوفانی، با احتیاط گام بردارد تا از امواج غفلت در امان ماند.

جمع‌بندی بخش یکم

غفلت، دشمن اصلی ذکر خداست و هر آنچه سکر یا لغو در خود داشته باشد، از خمر و میسر گرفته تا علم غیرنافع، انسان را از یاد خدا بازمی‌دارد. مبارزه میان ذکر و گناه، در ظرف نفس ادامه دارد تا به قلب برسد، جایی که ذکر امحا نمی‌شود. علم دینی باید با آموزش ذکر کثیر و دوری از مبادی غفلت، مؤمنان را به سوی نور هدایت کند.

بخش دوم: اخلاص و انکسار در دعا

اخلاص، شرط استجابت دعا

دعا، چون پلی میان عبد و رب، تنها در ظرف اخلاص به مقصد می‌رسد. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ (سوره العنكبوت: ۶۵)

و چون در کشتی سوار شوند، خدا را با اخلاص در دین می‌خوانند.

اخلاص در دعا، به معنای خلوص نیت و دوری از انگیزه‌های غیرالهی است. دعایی که با نیت خنک شدن در سایه یا کسب آرامش دنیوی باشد، از اخلاص دور است، مانند وضویی که برای خنکی گرفته شود، نه برای قرب الهی. اخلاص، دعا را چون گوهری ناب می‌سازد که در درگاه الهی پذیرفته می‌شود.

انکسار، ظرف عام استجابت

انکسار، یا دل‌شکستگی، ظرفی است که حتی دعای کافر را به اجابت می‌رساند، زیرا خداوند نزد دل‌های شکسته است. این مفهوم در روایات به «عند قلوب المنکسرة» تعبیر شده است. حتی کافری که در اضطرار و انکسار دعا کند، ممکن است مورد رحمت الهی قرار گیرد، چنان‌که گویی خداوند دست بندگانش را در لحظه ضعف رها نمی‌کند.

درنگ: اخلاص و انکسار، دو بال دعا برای پرواز به سوی استجابت‌اند. دعا در ظرف اخلاص، خالصانه به درگاه الهی می‌رسد، و انکسار، حتی کافر را به رحمت خدا نزدیک می‌کند. علم دینی باید مؤمنان را به دعا با اخلاص و انکسار ترغیب کند.

جمع‌بندی بخش دوم

دعا در ظرف اخلاص و انکسار، به استجابت نزدیک‌تر است. اخلاص، دعا را از انگیزه‌های غیرالهی پاک می‌کند، و انکسار، حتی دل کافر را به رحمت خدا متصل می‌سازد. علم دینی باید مؤمنان را به دعایی خالص و فروتنانه هدایت کند تا از برکات استجابت بهره‌مند شوند.

بخش سوم: شرك در دعا و موانع استجابت

شرك، آفت دعا

شرك در دعا، چون سرطانی است که دعا را بی‌ثمر می‌سازد. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌دارد:

لَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ (سوره یونس: ۱۰۶)

جز خدا چیزی را که نه به تو سود می‌رساند و نه زیان می‌رساند، مخوان.

شرك در دعا، به معنای استقلال دادن به غیر خداست، چه در فعل اسباب و چه در ترک آنها. درخواست از موجوداتی که قدرت خلقت ندارند، بی‌فایده است، مانند خواندن پشه‌ای که توان آفرینش ندارد. اما استفاده از واسطه‌های الهی، مانند ائمه، که من‌الله هستند، شرك نیست، بلکه راهی است برای تقرب به خدا.

تفاوت واسطه الهی و شرك

واسطه‌های الهی، چون معصومان، به دلیل آبرو و قرب در درگاه الهی، می‌توانند واسطه دعا باشند، اما استقلال دادن به آنها شرك است. این تمایز، مانند تفاوت میان استفاده از قایق برای عبور از رود و تصور اینکه قایق خود مقصد است، اهمیت دارد. علم دینی باید این تفاوت را به روشنی تبیین کند.

درنگ: شرك در دعا، استقلال دادن به غیر خداست که دعا را باطل می‌کند. واسطه‌های الهی، اگر من‌الله باشند، شرك نیستند، بلکه راهی برای تقرب‌اند. علم دینی باید این تمایز را به مؤمنان آموزش دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

شرك در دعا، مانع اصلی استجابت است و استقلال دادن به اسباب یا ترک آنها، دعا را بی‌ثمر می‌کند. واسطه‌های الهی، اگر به عنوان من‌الله در نظر گرفته شوند، راه تقرب‌اند. علم دینی باید با آموزش این تفاوت، مؤمنان را از شرك در دعا حفظ کند.

بخش چهارم: خشوع و تضرع در دعا

خشوع، روح دعا

دعا با خشوع و تضرع، از استکبار دور است و به قرب الهی می‌رسد. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (سوره الأعراف: ۵۵)

پروردگارتان را با تضرع و در پنهان بخوانید که او متجاوزان را دوست ندارد.

دعا با استکبار، چون درخواستی از حرمت حق بی‌بهره است، به اجابت نمی‌رسد. خشوع، مانند سجده‌ای است که عبد را به خاک می‌کشاند و قلبش را به آسمان می‌برد. دعا در سجده، به دلیل خضوع بیشتر، افضل است و از استکبار دور.

جمع‌بندی بخش چهارم

دعا با خشوع و تضرع، روح دعاست و از استکبار دور می‌ماند. علم دینی باید مؤمنان را به دعا با فروتنی و خضوع هدایت کند تا دعایشان به قرب الهی راه یابد.

بخش پنجم: دعای کافر و نتایج معکوس

دعای کافر، مسیر گمراهی

دعای کافر، جز گمراهی نتیجه نمی‌دهد و ظالم را به خسران می‌کشاند. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌دارد:

وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (سوره الرعد: ۱۴)

و دعای کافران جز در گمراهی نیست.

دعای ظالم علیه مظلوم، به خودش بازمی‌گردد، مانند بومرنگی که به سوی پرتاب‌کننده‌اش بازمی‌گردد. این حقیقت، انسان را به پرهیز از نفرین ناحق و دعای ناصحیح دعوت می‌کند.

درنگ: دعای کافر و ظالم، جز گمراهی و خسران نتیجه نمی‌دهد. نفرین ظالم علیه مظلوم، به خودش بازمی‌گردد. علم دینی باید مؤمنان را از دعای ناصحیح برحذر دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

دعای کافر و ظالم، به دلیل فقدان اخلاص و نیت شر، به گمراهی منجر می‌شود. علم دینی باید مؤمنان را به دعای خالص و پرهیز از نفرین ناحق هدایت کند.

بخش ششم: دعا پیش از وقوع شر

دعا، دفع شر پیش از فعلیت

دعا باید پیش از وقوع شر باشد تا از آن پیشگیری کند. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ (سوره فصلت: ۵۱)

و چون شر به او رسد، صاحب دعایی گسترده است.

دعا پس از وقوع شر، مانند تلاش برای خاموش کردن آتشی است که خرمن را سوزانده است. اما دعای پیش از شر، مانند دفع موجی است که هنوز به ساحل نرسیده است. مؤمن باید دعای دفع شر را پیش از فعلیت آن در اولویت قرار دهد.

درنگ: دعا پیش از وقوع شر، دفع آن را ممکن می‌سازد، اما دعای پس از شر، به رفع آن وابسته است که دشوارتر است. علم دینی باید مؤمنان را به دعای پیشگیرانه ترغیب کند.

جمع‌بندی بخش ششم

دعا پیش از وقوع شر، مؤثرتر است و از فعلیت شر پیشگیری می‌کند. علم دینی باید مؤمنان را به دعای دفع شر پیش از گرفتاری هدایت کند.

بخش هفتم: دعا و بقای انسان

دعا، عامل استمرار حیات

دعا، عامل بقای انسان است و بدون آن، آدمی به آفات گرفتار می‌شود. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌دارد:

قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ (سوره الفرقان: ۷۷)

بگو: پروردگارم به شما اعتنا نمی‌کرد اگر دعایتان نبود.

دعا، چون اکسیری است که حیات معنوی و مادی انسان را حفظ می‌کند. بدون دعا، انسان به آفاتی چون نابودی، کوتاهی عمر، یا اضمحلال گرفتار می‌شود. خیرات الهی، با درخواست انسان نازل می‌شود، و دعا، مانند کلیدی است که درهای رحمت را می‌گشاید.

درنگ: دعا، عامل بقای انسان و دریافت خیرات الهی است. بدون دعا، انسان به آفات گرفتار می‌شود. علم دینی باید مؤمنان را به عادت به دعا و ذکر ترغیب کند.

جمع‌بندی بخش هفتم

دعا، عامل بقای انسان و استمرار حیات معنوی و مادی اوست. علم دینی باید با ترویج دعا و ذکر، مؤمنان را از آفات غفلت حفظ کند.

جمع‌بندی نهایی

این تأملات قرآنی، غفلت را مانع اصلی ذکر خدا، دعا را پلی به سوی قرب الهی، و شرك را آفتی برای استجابت معرفی می‌کند. غفلت، چون سایه‌ای شوم، قلب را از نور ذکر محروم می‌کند، اما ذکر کثیر، انسان را به توبه و ذاکری رهنمون می‌شود. دعا در ظرف اخلاص و انکسار، به استجابت می‌رسد، اما شرك و استکبار، آن را بی‌ثمر می‌سازد. دعای کافر، جز گمراهی نتیجه نمی‌دهد، و دعا پیش از وقوع شر، از آن پیشگیری می‌کند. دعا، عامل بقای انسان است و بدون آن، آدمی به آفات گرفتار می‌شود. علم دینی باید با آموزش ذکر کثیر، دعای خالص، و دوری از شرك و غفلت، مؤمنان را به سوی نور الهی هدایت کند.

با نظارت صادق خادمی