متن درس
تفسیر: مشیت الهی و تنوع خلقت در سوره فرقان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۵۵)
دیباچه
سوره فرقان، چونان نوری درخشان در آسمان معرفت الهی، به تبیین تمایز میان حق و باطل پرداخته و با آیاتی ژرف، انسان را به تأمل در مشیت بیکران الهی و تنوع شگفتانگیز خلقت دعوت میکند. این سوره، که در فضای مکی نازل شده، با تأکید بر جایگاه نبوت و ولایت، انسانها را به دو گروه متمایز تقسیم میکند: عباد الرحمان، که در سایهسار مشیت الهی به کمال میرسند، و نفورا، که در تاریکی هوای نفس به نفرت از حق فرو میغلتند. این نوشتار، با نگاهی عرفانی و علمی، به بررسی آیات برگزیده این سوره (آیات ۱۰، ۳۲، ۴۳، ۴۵، ۵۱، ۵۵ و ۶۰) میپردازد و تلاش دارد تا با زبانی فصیح و متین، عمق معانی این آیات را در پرتو مشیت الهی و تنوع خلقت آشکار سازد. این اثر، با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات ادبی، خواننده را به سفری در اعماق هستی و فطرت انسانی میبرد تا حقیقت مشیت و اقتدار الهی را در آینه خلقت و رفتار انسانی بنگرد.
بخش نخست: مشیت الهی و تنوع در خلقت
مشیت بیکران الهی: دریچهای به سوی خیر برتر
مشیت الهی، چونان رودی بیپایان، در تمامی شئون خلقت جاری است و امکان آفرینش عوالم و موجودات بیشمار را فراهم میسازد. این مشیت، نه تنها در آفرینش نظامهای هستی، بلکه در هدایت انسانها به سوی کمال نیز نقشآفرین است. قرآن کریم در آیه ۱۰ سوره فرقان، این حقیقت را چنین بیان میدارد:
تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَٰلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا
بزرگوار است آن که اگر بخواهد، برای تو بهتر از این قرار میدهد: باغهایی که از زیر آنها نهرها جاری است و برایت کاخها مینهد.
این آیه، چونان آیینهای، عظمت مشیت الهی را بازتاب میدهد که قادر است فراتر از تصورات بشری، خیراتی متعالی و برتر بیافریند. مشیت، چونان کلیدی است که درهای بینهایت آفرینش را میگشاید و خداوند را از هر گونه محدودیت در خلق عوالم و موجودات مبرا میداند. این آیه، به انسان میآموزد که دست الهی در آفرینش باز است و میتواند جهانی بهتر از آنچه هست، با باغهایی پرنعمت و کاخهایی باشکوه، پدید آورد.
درنگ: مشیت الهی، چونان اقیانوسی بیکران، امکان خلق عوالم و موجودات بیشمار را در بر دارد و هیچ محدودیتی در قدرت خداوند برای آفرینش خیر برتر وجود ندارد.
از منظر عرفانی، این آیه نشاندهنده فیض مدام الهی است که هر موجود را مظهر یکی از اسماء الله میسازد. ملکوت، جلوهگاه جلال الهی، جبروت، آیینه جمال، و ناسوت، ظرف ظهور هر دو است. از منظر علمی، تنوع زیستی و نظامهای پیچیده خلقت، چونان چرخههای طبیعی و حرکت سایهها، پویایی و انعطافپذیری هستی را نشان میدهد. نظریههای مدرن مانند چندجهانی، که به امکان وجود عوالم متعدد اشاره دارند، با این مفهوم قرآنی همخوانی دارند.
تنوع در خلقت: نشانه اقتدار الهی
تنوع در خلقت، چونان تابلویی رنگارنگ از قدرت الهی، در تمامی شئون هستی نمایان است. از تفاوتهای میان عوالم ناسوت، ملکوت و جبروت گرفته تا تنوع موجودات، اعم از ملائکه، جن، انسان، حیوانات و حتی مخلوقات پیشین و پسین، همگی گواهی بر اقتدار بیمانند خداوند است. قرآن کریم در آیه ۴۵ سوره فرقان، این تنوع را در گستره سایه و حرکت آن به تصویر میکشد:
أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ۖ ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا
آیا به پروردگارت ننگریستی که چگونه سایه را گسترانید؟ و اگر میخواست، آن را ساکن قرار میداد؛ سپس خورشید را دلیل بر آن قرار دادیم.
این آیه، چونان شعلهای فروزان، فیض الهی را در قالب گستردن سایه و حرکت آن به نمایش میگذارد. خداوند میتوانست سایه را ساکن قرار دهد، اما با مشیت خویش، آن را پویا و متحرک آفرید تا نشانهای از تنوع و پویایی خلقت باشد. از منظر عرفانی، سایه مظهر فیض الهی است که به صورت مدام در هستی جاری میشود، و حرکت آن نشانهای از تجلی مستمر اسمای الهی است. از منظر علمی، حرکت سایهها به قوانین نور و جاذبه اشاره دارد که نظاممندی و انعطاف خلقت را نشان میدهد.
تنوع، نه تنها در نظامهای طبیعی، بلکه در موجودات و عوالم نیز مشهود است. تفاوت میان ملائکه، جن و انسان، یا حتی حیوانات گوناگون، نشاندهنده گستردگی دایره آفرینش است. برای مثال، نسناسها، که در روایات به عنوان مخلوقاتی پیش از انسان ذکر شدهاند، با انسانها در نظام زیستی و حیاتی تفاوت داشتند. این تنوع، چونان رنگهای گوناگون در یک نقاشی الهی، اقتدار خداوند را در خلق بینهایت مخلوقات به نمایش میگذارد.
درنگ: تنوع در خلقت، از عوالم و موجودات گرفته تا نظامهای طبیعی، نشانهای از اقتدار الهی است که دست خداوند را در آفرینش بینهایت و بیمرز میگشاید.
جمعبندی بخش نخست
مشیت الهی و تنوع در خلقت، دو رکن اساسی در فهم نظام هستیاند. آیات ۱۰ و ۴۵ سوره فرقان، چونان دو گوهر درخشان، این حقیقت را روشن میسازند که خداوند با دست باز در آفرینش، قادر است عوالم و موجودات را به هر گونه که بخواهد بیافریند. این تنوع، نه تنها در نظامهای طبیعی و زیستی، بلکه در عوالم معنوی و رفتار انسانی نیز جلوهگر است و انسان را به تأمل در عظمت الهی دعوت میکند.
بخش دوم: نزول تدریجی قرآن کریم و حکمت آن
حکمت نزول تدریجی: تثبیت قلب و سهولت فهم
نزول تدریجی قرآن کریم، چونان بارانی نرم که بهتدریج زمین را سیراب میکند، نشانهای از حکمت الهی در هدایت انسان است. قرآن کریم در آیه ۳۲ سوره فرقان، این حکمت را چنین بیان میدارد:
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا
و کافران گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است؟ اینگونه نازل کردیم تا دلت را به آن استوار کنیم و آن را بهتدریج و نیکو تلاوت کردیم.
کافران، که در پی بهانهجویی بودند، خواستار نزول یکجای قرآن کریم شدند، گویی کتابی واحد و کامل میتوانست بهزعم آنها حقیقت را آشکارتر سازد. اما خداوند، با حکمت بیمانند خویش، قرآن را بهتدریج نازل کرد تا قلب پیامبر اکرم (ص) را تثبیت کند و فهم آن را برای مؤمنان آسان سازد. این نزول تدریجی، چونان نسیمی ملایم، قلب را برای دریافت نور وحی آماده میکند و از سنگینی بار معرفت یکباره میکاهد.
از منظر عرفانی، نزول تدریجی نشانهای از رحمت الهی است که انسان را گامبهگام به سوی معرفت رهنمون میشود. این روش، قلب را برای دریافت اسرار الهی آماده میسازد و به انسان اجازه میدهد تا با تنوع در معارف قرآنی، به مشیت الهی نزدیکتر شود. از منظر علمی، این رویکرد با اصول روانشناسی یادگیری همخوانی دارد، زیرا دریافت تدریجی اطلاعات، درک عمیقتر و حافظه قویتری را به همراه دارد. همانگونه که یک باغبان، نهال را بهآرامی آبیاری میکند تا ریشههایش استوار شود، نزول تدریجی قرآن نیز قلب انسان را برای پذیرش حقیقت استوار میسازد.
درنگ: نزول تدریجی قرآن کریم، چونان بارانی ملایم، قلب پیامبر (ص) و مؤمنان را برای دریافت معارف الهی آماده میسازد و نشانهای از حکمت بیکران الهی در هدایت است.
جمعبندی بخش دوم
حکمت نزول تدریجی قرآن کریم، چونان مشعلی است که مسیر هدایت را روشن میسازد. این روش، نه تنها قلب پیامبر (ص) را تثبیت کرد، بلکه فهم و عمل به معارف قرآنی را برای مؤمنان آسان ساخت. این حکمت، نشانهای از رحمت الهی است که انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
بخش سوم: دو تیپ انسانی: عباد الرحمان و نفورا
نفورا: گرفتاران در دام هوای نفس
قرآن کریم، انسانها را به دو گروه متمایز تقسیم میکند: عباد الرحمان، که در سایه مشیت الهی به کمال میرسند، و نفورا، که در تاریکی هوای نفس به نفرت از حق فرو میروند. آیات ۴۳، ۵۵ و ۶۰ سوره فرقان، ویژگیهای نفورا را چنین توصیف میکنند:
أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ ۚ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا
آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده؟ آیا تو میتوانی نگهبان او باشی؟
وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ ۗ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَىٰ رَبِّهِ ظَهِيرًا
و بهجای خدا چیزی را میپرستند که نه به آنها سود میرساند و نه زیان. و کافر بر ضد پروردگارش پشتیبان کافر دیگر است.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَٰنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَٰنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ۩
و چون به آنها گفته شود: برای رحمان سجده کنید، گویند: رحمان چیست؟ آیا برای آنچه تو امر میکنی سجده کنیم؟ و این بر نفرتشان افزود.
نفورا، چونان مسافرانی گمگشته در بیابان هوای نفس، از حقیقت الهی رویگردان شده و به پرستش بتهای بیفایده روی میآورند. آنها نه تنها خدا را انکار میکنند، بلکه با شنیدن نام رحمان، به نفرت و دوری از حق میرسند. این حالت، چونان تاریکیای است که نور ایمان را در قلبشان خاموش کرده و آنها را در ظلمت کفر و عناد فرو برده است.
از منظر عرفانی، نفورا گرفتار ظلمت نفساند و از نور الهی محروم شدهاند. نفرت آنها، نتیجه جدایی از فیض الهی و غرق شدن در تکثر نفسانی است. از منظر علمی، این حالت با تعصب شناختی و مقاومت در برابر تغییر در روانشناسی همخوانی دارد. فعالیت بیش از حد مراکز احساسی مغز، مانند آمیگدال، و کاهش فعالیت قشر پیشپیشانی، که مسئول تفکر منطقی است، میتواند به این انحراف منجر شود.
عباد الرحمان: راهروان مسیر کمال
در مقابل نفورا، عباد الرحمان چونان ستارگانی در آسمان معرفت میدرخشند. قرآن کریم در آیات ۶۳ تا ۶۶ سوره فرقان، ویژگیهای این گروه را چنین توصیف میکند:
وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سَجَّدًا وَقِيَامًا
و بندگان رحمان کسانیاند که بر زمین به نرمی گام برمیدارند و چون نادانان با آنها سخن گویند، گویند: سلام. و کسانیاند که برای پروردگارشان شبها به سجده و قیام میگذرانند.
عباد الرحمان، چونان نسیمی ملایم، با نرمی و آرامش بر زمین گام برمیدارند و در برابر جاهلان، با گفتن «سلام» پاسخ میدهند. این سلام، نه نشانه ضعف، بلکه تجلی صلح و صفا در برابر عصبیت و خشم است. آنها با شبزندهداری و سجده برای خدا، قلبشان را به نور الهی متصل میکنند و به مقام مشیت و تنوع میرسند.
از منظر عرفانی، سجده مقدم بر قیام در این آیه، نشانهای از اولویت کمال باطنی بر ظاهر است. عباد الرحمان، با اتصال به خدا، از عصبیت و تکثر نفسانی رها شده و به وحدت الهی میرسند. از منظر علمی، رفتار نرم و آرام آنها نشانهای از هوش هیجانی بالا و خودکنترلی است. شبزندهداری و سجده، با تقویت فعالیت پاراسمپاتیک مغز، آرامش و تابآوری روانی را افزایش میدهد.
درنگ: عباد الرحمان، با نرمی در رفتار و اتصال به خدا از طریق سجده و قیام، به مقام مشیت و تنوع میرسند و از عصبیت و نفرت رها میشوند.
جمعبندی بخش سوم
دو تیپ انسانی عباد الرحمان و نفورا، چونان دو سوی یک سکه، حقیقت وجود انسان را به نمایش میگذارند. نفورا، در دام هوای نفس گرفتار شده و از حق رویگردان میشوند، در حالی که عباد الرحمان با نرمی، صلح و اتصال به خدا، به کمال میرسند. این تمایز، انسان را به خودشناسی و انتخاب مسیر حق دعوت میکند.
بخش چهارم: ضرورت ابزارهای سنجش معنوی
نیاز به ابزارهای نوین برای شناسایی حالات معنوی
فقدان ابزارهای دقیق برای سنجش حالات معنوی انسان، چونان مانعی در مسیر خودشناسی است. آیات ۴۳ و ۶۰ سوره فرقان، با اشاره به نفورا و دوری آنها از حق، ضرورت شناسایی این حالات را آشکار میسازند. در نظام ولایی، معصومین (ع) معیار سنجش حقیقتاند، اما توسعه ابزارهای علمی برای ارزیابی ایمان، نفرت یا حالات معنوی میتواند انسان را به اصلاح نفس هدایت کند.
از منظر عرفانی، عباد الرحمان با شبزندهداری و سجده، به نور الهی متصل میشوند و از ظلمت نفس رها میگردند. این اتصال، نیازمند خودشناسی و آگاهی از حالات درونی است. از منظر علمی، فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و تحلیل دادههای مغزی میتوانند به سنجش حالات روانی و معنوی کمک کنند. برای مثال، ارزیابی تمرکز در عبادت یا میزان نفرت از حق، میتواند به شناسایی این دو تیپ انسانی یاری رساند.
درنگ: توسعه ابزارهای سنجش معنوی، با بهرهگیری از علوم مدرن و معیارهای ولایی، میتواند انسان را در مسیر خودشناسی و اصلاح نفس یاری دهد.
جمعبندی بخش چهارم
ضرورت ابزارهای سنجش معنوی، چونان چراغی در مسیر هدایت، انسان را به شناخت دقیقتر حالات درونی خود رهنمون میسازد. تلفیق علوم دینی و مدرن، میتواند راه را برای درک عمیقتر مفاهیم قرآنی و توسعه نظامهای معنوی جدید هموار کند.
نتیجهگیری کلی
سوره فرقان، چونان گوهری درخشان در گنجینه قرآن کریم، مشیت الهی و تنوع خلقت را به زیبایی به تصویر میکشد. این سوره، با آیات ژرف خود، انسان را به تأمل در عظمت الهی و اقتدار بیکران خداوند در آفرینش عوالم و موجودات دعوت میکند. مشیت الهی، چونان کلیدی است که درهای بینهایت خلقت را میگشاید، و تنوع، چونان رنگهای یک تابلوی الهی، اقتدار خداوند را به نمایش میگذارد. عباد الرحمان، با نرمی، صلح و اتصال به خدا، به مقام مشیت و تنوع میرسند، در حالی که نفورا در تاریکی هوای نفس به نفرت از حق فرو میروند. این نوشتار، با تلفیق نگاه عرفانی و علمی، تلاش کرد تا این مفاهیم را با زبانی فصیح و متین به خواننده عرضه کند و او را به خودشناسی و تأمل در مسیر کمال دعوت نماید.
با نظارت صادق خادمی