در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1768

متن درس





تفسیر: اقتدار انسانی در سوره لقمان با رویکرد روان‌شناختی و عرفانی

تفسیر: اقتدار انسانی در سوره لقمان با رویکرد روان‌شناختی و عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۶۸)

دیباچه

سوره لقمان، یکی از سوره‌های مکی قرآن کریم، با نگاهی ژرف به اقتدار الهی، عظمت خلقت و غفلت انسان، دریچه‌ای به سوی فهم جایگاه انسان در نظام هستی می‌گشاید. این نوشتار، با تکیه بر رویکردی روان‌شناختی و عرفانی، به بررسی مفهوم اقتدار انسانی در این سوره می‌پردازد. انسان، موجودی چندساحتی با سه مرتبه وجودی نفس، عقل و روح، در ارتباط با سه عالم ناسوت، عقول و اله، در این سوره مورد تأمل قرار گرفته است. هدف این اثر، تبیین این ساحت‌ها و چگونگی دستیابی انسان به اقتدار معنوی از طریق خروج از غفلت و سلوک عمودی به سوی معرفت الهی است. ساختار این نوشتار، با الهام از آیات سوره لقمان و تحلیل‌های عرفانی و روان‌شناختی، به گونه‌ای تنظیم شده که مفاهیم را به صورت منسجم و با زبانی روشن و فاخر ارائه نماید.

بخش اول: نفس و عالم ناسوت: ظرف حس و زندگی

ماهیت نفس و جایگاه آن در عالم ناسوت

نفس، پایین‌ترین ساحت وجودی انسان، ظرف حس، علم و صفات مرتبط با زندگی مادی است. این ساحت، که در عالم ناسوت قرار دارد، با حیوانات مشترک است، اما در انسان با ظرفیت‌های علمی و معرفتی متمایز می‌شود. نفس، به مثابه زمینی حاصل‌خیز، بستری است که می‌تواند با کشت معرفت، به سوی کمال بارور گردد، اما غفلت، این زمین را به شوره‌زاری بی‌حاصل بدل می‌کند.

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

و اگر از آن‌ها بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است، بی‌گمان خواهند گفت: خدا. بگو: سپاس خدای را. ولی بیشترشان نمی‌دانند.

این آیه به آگاهی فطری انسان به خالقیت خداوند اشاره دارد، اما غفلت، مانع از فعلیت یافتن این حس می‌شود. نفس، به دلیل محصور بودن در عالم ناسوت، درگیر قیود ظاهری مانند رسوم اجتماعی و علوم صوری است. این قیود، حس انسانی را محدود کرده و مانع از شکوفایی ظرفیت‌های نهفته آن می‌گردد. همان‌گونه که گلی در خاک شوره‌زار از شکفتن بازمی‌ماند، نفس نیز در غفلت، از باروری معنوی محروم می‌شود.

غفلت: قفس ناسوت

غفلت، چون پرده‌ای سنگین، مانع از درک حقایق متعالی توسط نفس می‌شود. انسان در عالم ناسوت، به مثابه ماهی‌ای است که در آب زیست می‌کند، اما از حقیقت آب بی‌خبر است. این غفلت، انسان را در افقیت محصور کرده و از حرکت عمودی به سوی عوالم بالاتر بازمی‌دارد. برای خروج از این قفس، انسان باید از علوم صوری و قیود ظاهری فراتر رود و به سوی معرفت و شهود حرکت کند.

درنگ: غفلت، مانع اصلی اقتدار انسانی در ساحت نفس است. خروج از این غفلت، مستلزم حرکت عمودی از افق ناسوت به سوی عوالم عقول و اله است.

نقش عبادت در فعلیت یافتن حس

عباداتی چون نماز، قرائت قرآن کریم و ذکر، حس انسانی را از حالت انجماد خارج کرده و به سوی فعلیت سوق می‌دهند. این اعمال، به مثابه نسیمی هستند که خاک غفلت را از نفس می‌زدایند و آن را برای دریافت نور معرفت آماده می‌سازند. قرائت قرآن کریم، به‌ویژه با حضور قلب، حس را از محدودیت‌های ناسوتی آزاد کرده و به سوی درک عظمت الهی هدایت می‌کند.

بخش دوم: عقل و عالم عقول: ظرف معرفت

ماهیت عقل و جایگاه آن در عالم عقول

عقل، ساحت میانی وجود انسان، ظرف معرفت و ارتباط با عالم عقول است. این عالم، شامل مخلوقات الهی از ملائکه تا جن و دیگر موجودات است. عقل، هدیه‌ای الهی است که انسان را به درک حقایق متعالی و شهود معنوی قادر می‌سازد. همان‌گونه که خورشید، جهان را روشن می‌کند، عقل نیز ذهن انسان را به نور معرفت منور می‌سازد.

وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

و اگر همه درختان روی زمین قلم شوند و دریا مرکب شود و هفت دریا به آن افزوده گردد، کلمات خدا پایان نمی‌یابد. بی‌گمان خداوند عزیز و حکیم است.

این آیه بر عظمت عالم و بی‌نهایت بودن کلمات الهی تأکید دارد. عقل، به‌عنوان ظرف معرفت، انسان را به تأمل در این عظمت دعوت می‌کند. برخلاف نفس که در علوم صوری محصور است، عقل به شهود و معرفت متمرکز است و انسان را به سوی ارتباط با عالم عقول هدایت می‌کند.

حرکت عمودی در ساحت عقل

حرکت عمودی در ساحت عقل، مستلزم تأمل، عبادت و قرائت قرآن کریم با حضور قلب است. این حرکت، انسان را از افقیت علوم صوری به سوی عمودیت معرفت رهنمون می‌شود. عقل، چون پلی است که انسان را از ناسوت به عقول و از عقول به اله می‌رساند. غفلت در این ساحت، به معنای نادیده گرفتن عظمت عالم و ناتوانی در بهره‌گیری از عقل برای سلوک معنوی است.

درنگ: عقل، هدیه‌ای الهی است که انسان را به سوی معرفت و شهود هدایت می‌کند. حرکت عمودی در این ساحت، از طریق تأمل و عبادت، انسان را به ارتباط با عالم عقول و اله می‌رساند.

بخش سوم: روح و عالم اله: ظرف اسماء و صفات الهی

ماهیت روح و جایگاه آن در عالم اله

روح، بالاترین ساحت وجودی انسان، ظرف ارتباط با عالم اله و اسماء و صفات الهی است. این ساحت، که در انبیا و اولیا به فعلیت می‌رسد، انسان را به اقتدار معنوی و وصول به حقیقت رهنمون می‌کند. روح، چون آیینه‌ای است که نور الهی را بازمی‌تاباند و انسان را به شهود ذات ربوبی قادر می‌سازد.

مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

آفرینش و برانگیختن شما جز مانند آفرینش و برانگیختن یک تن نیست. بی‌گمان خداوند شنوا و بیناست.

این آیه بر سهولت خلقت و بعث برای خداوند تأکید دارد و جایگاه روح را در نظام خلقت نشان می‌دهد. روح، ظرف شهود الهی است و انسان را به وصول به حقیقت الهی رهنمون می‌سازد.

سلوک عرفانی و خروج از غفلت

غفلت در ساحت روح، به معنای محصور ماندن در ناسوت و نادیده گرفتن عالم اله است. سلوک عرفانی، انس با قرآن کریم و عبادت عمودی، انسان را از این غفلت رها کرده و به سوی اقتدار معنوی هدایت می‌کند. همان‌گونه که پرنده‌ای از قفس آزاد می‌شود، روح نیز با سلوک عرفانی از قیود ناسوتی رهایی می‌یابد.

درنگ: روح، ظرف شهود الهی است. سلوک عرفانی و انس با قرآن کریم، انسان را از غفلت ناسوتی رها کرده و به اقتدار معنوی می‌رساند.

بخش چهارم: تحلیل اقتدار انسانی در ساحت‌های سه‌گانه

موانع اقتدار انسانی

غفلت، مانع اصلی اقتدار انسانی در هر سه ساحت نفس، عقل و روح است. این غفلت، انسان را در قفس ناسوت محصور کرده و از حرکت به سوی عوالم بالاتر بازمی‌دارد. علوم صوری، که در برخی نظام‌های آموزشی رایج است، انسان را در افقیت نگه داشته و از عمودیت معرفتی محروم می‌سازد.

فَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ ۚ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

پس اگر کسی کفر ورزید، کفرش تو را اندوهگین نکند. بازگشتشان به سوی ماست، پس آن‌ها را از آنچه کرده‌اند آگاه خواهیم کرد. بی‌گمان خداوند به آنچه در سینه‌هاست داناست.

این آیه بر تأثیر غفلت در کفر تأکید دارد و نشان می‌دهد که بازگشت انسان به سوی خداوند، او را از حقیقت اعمالش آگاه خواهد کرد.

حرکت عمودی در برابر حرکت افقی

حرکت افقی، که در علوم صوری و نظام‌های آموزشی رایج است، انسان را در سطح ناسوت نگه می‌دارد. در مقابل، حرکت عمودی، که در عباداتی چون نماز، قرائت قرآن کریم و ذکر متجلی است، انسان را به سوی عالم عقول و اله هدایت می‌کند. این حرکت، چون صعودی است که پرنده‌ای به سوی آسمان می‌پیماید، انسان را از قیود ناسوتی رها می‌سازد.

تفاوت علم و معرفت

علم، وسیله‌ای برای زندگی ناسوتی است، اما معرفت، که از طریق عقل و روح حاصل می‌شود، انسان را به شهود الهی می‌رساند. علم، چون ابزاری است که خانه‌ای را می‌سازد، اما معرفت، نورانیتی است که آن خانه را به کاشانه‌ای الهی بدل می‌کند. نظام‌های آموزشی که بر علوم صوری تمرکز دارند، از پرورش معرفت بازمانده‌اند.

نقش مربی در سلوک

سلوک معنوی و خروج از غفلت، بدون هدایت مربی ممکن نیست. انبیا و اولیا، چون مشعل‌دارانی هستند که راه را در تاریکی نشان می‌دهند. هدایت الهی آن‌ها، انسان را به سوی اقتدار معنوی رهنمون می‌سازد.

فعلیت حس در مرگ

مرگ، لحظه‌ای است که لابه ناسوت شکسته شده و حس انسانی به‌صورت ناگهانی به فعلیت می‌رسد. این مفهوم در روایت «فَمَنْ يَمُتْ يَرَنِي» (هرکس بمیرد، مرا می‌بیند) منعکس است، که نشان‌دهنده ظرفیت عظیم حس انسانی در درک حقایق متعالی است. مرگ، چون لحظه‌ای است که پرده از برابر دیدگان برداشته می‌شود و انسان به ناگاه حقیقت را مشاهده می‌کند.

درنگ: مرگ، لحظه فعلیت یافتن حس انسانی است که انسان را به درک حقایق متعالی قادر می‌سازد. این ظرفیت، در سلوک عرفانی نیز قابل دستیابی است.

بخش پنجم: نقد نظام‌های آموزشی دینی

تمرکز بر علوم صوری

نظام‌های آموزشی دینی، با تأکید بیش از حد بر علوم صوری، از پرورش معرفت و سلوک معنوی بازمانده‌اند. این علوم، چون گلی مصنوعی‌اند که فاقد عطر و طراوت معرفت‌اند. در گذشته، علما با قرائت مستمر قرآن کریم و انجام عبادات، معرفت را در کنار علم پرورش می‌دادند، اما امروز، این نظام‌ها به سوی افقیت گرایش یافته‌اند.

نیاز به احیای سلوک عمودی

برای احیای اقتدار انسانی، نظام‌های آموزشی دینی باید به سوی سلوک عمودی حرکت کنند. این حرکت، مستلزم تأکید بر عبادات، قرائت قرآن کریم و پرورش معرفت است. همان‌گونه که باغبانی، گلی را با آب و نور پرورش می‌دهد، نظام آموزشی نیز باید معرفت را با عبادت و تأمل بارور سازد.

نتیجه‌گیری

سوره لقمان، با تأکید بر اقتدار الهی، عظمت خلقت و غفلت انسان، انسان را به خروج از قفس ناسوت و حرکت به سوی عالم عقول و اله دعوت می‌کند. اقتدار انسانی، در سه ساحت نفس، عقل و روح، و در ارتباط با سه عالم ناسوت، عقول و اله، محقق می‌شود. غفلت، مانع اصلی این اقتدار است و خروج از آن، مستلزم حرکت عمودی از طریق عبادت، قرائت قرآن کریم و سلوک عرفانی است. نظام‌های آموزشی دینی، با تمرکز بر علوم صوری، از پرورش معرفت بازمانده‌اند و نیازمند احیای رویکردی عمودی هستند. این نوشتار، با تکیه بر آیات سوره لقمان، نشان داد که اقتدار انسانی در گرو رفع غفلت و فعلیت یافتن ظرفیت‌های نهفته در نفس، عقل و روح است.

با نظارت صادق خادمی