در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1771

متن درس




تفسیر: اقتدار انسان در پرتو حکمت و معرفت (سوره لقمان)

تفسیر: اقتدار انسان در پرتو حکمت و معرفت (سوره لقمان)

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۷۱)

دیباچه

سوره لقمان، یکی از سوره‌های مکی قرآن کریم، چون چراغی فروزان، راه دستیابی انسان به اقتدار وجودی را از رهگذر حکمت و معرفت روشن می‌سازد. این سوره با تبیین سه محور بنیادین—قدرت بی‌کران پروردگار، عظمت بی‌حد خلقت، و غفلت انسان—دعوتی است به تأمل در جایگاه وجودی آدمی و پوییدن راهی به سوی عوالم متعالی. این نوشتار، با بازنمایی محتوای درس‌گفتارهای عالمی فرزانه، می‌کوشد مفاهیم عمیق این سوره را با زبانی روشن و متین، در قالبی علمی و ساختاریافته ارائه دهد. هدف آن است که خواننده، از رهگذر تأمل در این معارف، به درک ژرف‌تری از مسیر صعود معنوی و اقتدار وجودی دست یابد. متن پیش رو، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و روایات، و با تأکید بر ریشه‌شناسی علوم دینی، راهی به سوی فهم حقیقت و خروج از غفلت می‌گشاید.

بخش نخست: بنیادهای اقتدار وجودی انسان

سبک زندگی سالک در مسیر معرفت

برای نیل به اقتدار وجودی، انسان نیازمند اتخاذ سبکی از زندگی است که با هدف سلوک معنوی و معرفتی او هماهنگ باشد. این سبک زندگی، که در برگیرنده نظم در خواب، خوراک، و رفتار است، از زندگی عامه مردم متمایز است. همان‌گونه که ورزشکار یا عالم، برای موفقیت در حرفه خویش به رژیم خاصی نیاز دارد، سالک نیز باید خواب و خوراک خود را با مقتضیات سلوک تنظیم کند. حکمت لقمان در سوره لقمان، الگویی است که این نظم را به‌عنوان پیش‌نیاز صعود معنوی معرفی می‌کند. هماهنگی میان جسم و روح، چون دو بال برای پرواز به سوی معرفت، ضرورتی انکارناپذیر است.

درنگ: سبک زندگی سالک، با تنظیم خواب و خوراک متناسب با هدف سلوک، بنیادی است برای دستیابی به اقتدار وجودی و صعود به عوالم متعالی.

نقش خواب و خوراک در سلوک معنوی

خواب و خوراک، به‌عنوان دو عنصر بنیادین حیات انسانی، تأثیر ژرفی بر اقتدار وجودی دارند. خواب بیش از حد، به‌ویژه در شب، ذهن را سنگین کرده و مانع دریافت حقایق معنوی می‌شود. خوراک نیز، اگر با نیازهای جسمی و روحی سالک هماهنگ نباشد، مجاری وجودی او را مختل می‌سازد. قرآن کریم، در آیه‌ای از سوره مزمل، بر بیداری شبانه به‌عنوان فرصتی برای نزدیکی به معرفت الهی تأکید می‌ورزد:

قُمِ ٱللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا

شب را به پا خیز جز اندکی.

این آیه، سالک را به کاهش خواب شبانه و بهره‌گیری از این زمان برای عبادت و تأمل دعوت می‌کند. خوراک نیز، چون آبی که زمین وجود را سیراب می‌سازد، باید با دقت انتخاب شود تا به جای چالش، به چیدمان منظم وجودی منجر گردد.

تفاوت‌های حرفه‌ای و سبک زندگی

هر حرفه‌ای، از ورزشکار گرفته تا عالم و زاهد، نیازمند سبک زندگی خاصی است که با مقتضیات آن حرفه سازگار باشد. همان‌گونه که رژیم غذایی ورزشکار قدرتی با ورزشکار سرعتی متفاوت است، سالک نیز باید خواب و خوراک خود را با هدف سلوک تنظیم کند. این تفاوت، نه از سر برتری، بلکه از سر نیاز به هماهنگی با هدف وجودی است. حکمت لقمان در آموزش به فرزندش، نشان‌دهنده توجه به این جزئیات برای نیل به معرفت است.

نقد هماهنگی با عامه مردم

هماهنگی سالک با سبک زندگی عامه مردم، به‌ویژه در خواب و خوراک، خطایی است که او را از اقتدار وجودی باز می‌دارد. سالک، چون مسافری در راهی متعالی، نمی‌تواند با الگوهای زندگی روزمره عامه همگام شود. این تمایز، که در آموزش‌های لقمان به فرزندش نمایان است، ضرورتی است برای پوییدن مسیر معرفت.

درنگ: سالک معرفت، برای نیل به اقتدار وجودی، باید از هماهنگی با سبک زندگی عامه پرهیز کند و نظمی خاص در خواب و خوراک خود پدید آورد.

بخش دوم: موانع معرفت و اقتدار وجودی

دو آفت اصلی در مسیر معرفت: ارتجاع و درویشی

در مسیر معرفت، دو آفت بزرگ پیش روی سالک قرار دارد: ارتجاع و درویشی. دیدگاه ارتجاعی، یا همه‌چیز را مجاز می‌داند یا آنچه را که فهم نمی‌کند، حرام می‌شمارد. دیدگاه درویشی نیز، با ادعاهای غیرمستند مانند حلول و اتحاد، به تحریف حقیقت دین می‌انجامد. این دو آفت، در تضاد با حکمت لقمان قرار دارند که بر پایه معرفت و آگاهی استوار است.

نقد دیدگاه‌های مجاز و حرام

دیدگاه‌هایی که بدون فهم عمیق، هر چیزی را مجاز یا حرام می‌دانند، مانعی بزرگ در برابر معرفت حقیقی‌اند. این دیدگاه‌ها، یا از ناتوانی در فهم سرچشمه می‌گیرند یا از تعصب بی‌جا. لقمان، با آموزش حکمت به فرزندش، بر ضرورت اجتناب از قضاوت‌های سطحی و فهم عمیق حقایق تأکید می‌ورزد.

تأثیر فرهنگ و فتاوای نادرست

فتاوای نادرست و فرهنگ‌های محدودکننده، مانند ممنوعیت علوم غریبه یا برخی هنرها، انسان را از شناخت حقایق وجودی باز می‌دارند. این محدودیت‌ها، که ریشه در سوءتفاهم دارند، با حکمت لقمان در تضادند و مانع از توسعه معرفت و اقتدار وجودی می‌شوند.

درنگ: دیدگاه‌های ارتجاعی و درویشی، با تحریف حقیقت دین، انسان را از معرفت و اقتدار وجودی محروم می‌سازند.

بخش سوم: وحدت وجودی و صعود معنوی

وحدت انسان با غذا و اذکار

انسان، با غذا و اذکار خود وحدت می‌یابد. غذای مادی و معنوی، اگر با سیستم وجودی او هماهنگ باشد، به چیدمان منظم وجود منجر می‌شود، وگرنه چالش‌هایی پدید می‌آورد. در سوره لقمان، تأکید بر انابت و حکمت، نشان‌دهنده اهمیت این وحدت است:

يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي ٱلسَّمَاوَاتِ أَوْ فِي ٱلْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا ٱللَّهُ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ

ای پسرم، اگر [عمل] به اندازه دانه خردلی باشد و در تخته‌سنگی یا در آسمان‌ها یا در زمین باشد، خدا آن را می‌آورد. به‌راستی خدا لطیف و آگاه است.

این آیه، بر لطافت و آگاهی پروردگار تأکید دارد که با وحدت انسان با اذکار و عبادات، او را به سوی معرفت هدایت می‌کند.

مراتب وحدت و اتحاد در سلوک

وحدت با اسمای الهی، مرحله‌ای متعالی‌تر از اتحاد است. انسان می‌تواند از اسمای فعلی به اسمای ذاتی صعود کند، اما این صعود نیازمند معرفت و سلوکی عمیق است. این مفهوم، با تأکید بر انابت در سوره لقمان، راه صعود به سوی حقیقت را نشان می‌دهد.

حالات ویژه اولیای خدا

اولیای خدا، به حالاتی دست می‌یابند که حتی انبیا و ملائکه مقرب نیز به آن دسترسی ندارند. روایتی از امیرالمؤمنین نقل شده است: «برای من با خدا حالاتی است که نه نبی مرسل، نه ملَک مقرب، و نه مؤمن امتحان‌شده به ایمان، آن را تحمل می‌کند.» این حالات، نشان‌دهنده اوج اقتدار وجودی و وحدت با ذات الهی است.

درنگ: وحدت با اسمای ذاتی الهی، مرتبه‌ای است که تنها اولیای خاص به آن دست می‌یابند و نشان‌دهنده اوج اقتدار وجودی است.

نقد تحریف روایات

تحریف روایات، به دلیل مشکلات علمی یا قدرتی، مانع از فهم حقیقت شده است. برخی عالمان دینی، با تغییر در متن روایات، به سوءتفاهم در معارف دینی دامن زده‌اند. این امر، بر لزوم دقت در نقل و تفسیر روایات تأکید دارد.

بخش چهارم: غفلت و موانع صعود معنوی

غفلت، مانع اصلی اقتدار انسان

غفلت، چون پرده‌ای سنگین، انسان را از درک قدرت خدا و عظمت خلقت باز می‌دارد. این غفلت، ریشه در عدم توجه به آیات الهی دارد. آیات ۲۹ تا ۳۱ سوره لقمان، این حقیقت را به زیبایی به تصویر می‌کشند:

أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱللَّيْلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱللَّيْلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

آیا ندیده‌ای که خدا شب را در روز داخل می‌کند و روز را در شب داخل می‌کند و خورشید و ماه را تسخیر کرده است؟ هر یک تا زمان معینی روانند، و خدا به آنچه می‌کنید آگاه است.

ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ ٱلْبَاطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلْعَلِيُّ ٱلْكَبِيرُ

این بدان سبب است که خدا خود حق است و آنچه جز او می‌خوانند باطل است، و خدا والا و بزرگ است.

أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱلْفُلْكَ تَجْرِي فِي ٱلْبَحْرِ بِنِعْمَةِ ٱللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

آیا ندیده‌ای که کشتی‌ها در دریا به نعمت خدا روانند تا برخی از آیات او را به شما نشان دهد؟ به‌راستی در این [امر] نشانه‌هایی است برای هر شکیبای سپاسگزار.

این آیات، با تأکید بر عظمت خلقت و قدرت الهی، انسان را به تأمل در آیات دعوت می‌کنند و غفلت را مانعی بزرگ در این مسیر می‌دانند.

صبر و شکر، کلید درک آیات

درک آیات الهی، نیازمند صبر و شکر است. این دو ویژگی، انسان را از غفلت خارج کرده و به فهم عظمت خلقت رهنمون می‌سازد. آیه ۳۱ سوره لقمان، با اشاره به «صَبَّارٍ شَكُورٍ»، این حقیقت را روشن می‌کند.

موج دریا و چرخه غفلت و اخلاص

موج دریا، چون نمادی از عظمت خلقت، انسان را در برابر قدرت خدا به اخلاص وامی‌دارد، اما پس از نجات، غفلت دوباره او را فرا می‌گیرد:

وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَٱلظِّلَالِ دَعَوُا ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى ٱلْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ ۚ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ

و چون موجی مانند سایه‌بان‌ها بر آنان فرو آید، خدا را با اخلاص در دین بخوانند، اما چون به سوی خشکی نجاتشان داد، برخی از ایشان میانه‌رو هستند، و آیات ما را جز هر خیانت‌پیشه ناسپاسی انکار نمی‌کند.

این آیه، چرخه غفلت و اخلاص را به تصویر می‌کشد و بر ضرورت پایداری در اخلاص تأکید دارد.

درنگ: غفلت، چون پرده‌ای سنگین، انسان را از درک قدرت خدا و عظمت خلقت باز می‌دارد، و صبر و شکر، کلید خروج از این غفلت است.

بخش پنجم: علم دینی و چالش‌های آن

علم، ماده غفلت یا معرفت

علم، اگر بدون معرفت و کنترل باشد، خود به ماده‌ای برای غفلت تبدیل می‌شود. علم حقیقی، که به ریشه‌ها و حقایق اشیا می‌پردازد، انسان را به سوی معرفت رهنمون می‌سازد، اما معلومات سطحی، به تکبر و انحراف منجر می‌شوند.

تفاوت علم و معلومات

علم، به ریشه‌ها و حقایق اشیا می‌پردازد، در حالی که معلومات، مجموعه‌ای از کلیات بدون عمق است. علم دینی، به دلیل گرایش به معلومات و فقدان ریشه‌شناسی، از تولید و تحقیق عمیق بازمانده است. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب علم، بر ریشه‌ها تأکید دارد و انسان را به فهم عمیق دعوت می‌کند.

فقدان ریشه‌شناسی در علوم دینی

علوم دینی، به دلیل تمرکز بر معلومات و فقدان ریشه‌شناسی، از پویایی و نوآوری محروم مانده‌اند. این فقدان، به تکراری شدن فقه، فلسفه، و ادبیات دینی منجر شده است. قرآن کریم، با تأکید بر ریشه‌ها، راهکارهایی برای احیای علوم ریشه‌محور ارائه می‌دهد.

تأثیر عوامل بیرونی بر علوم دینی

عوامل بیرونی، با جدا کردن علوم دینی از ریشه‌های علمی، آنها را به معلومات سطحی محدود کرده و از تولید معرفتی باز داشته‌اند. این تأثیر، به افول علوم دینی و جدایی از معارف انبیا منجر شده است.

ضرورت بازگشت به ریشه‌ها

برای نیل به اقتدار وجودی، بازگشت به ریشه‌های علوم، به‌ویژه اشتقاقات و معانی عمیق، ضروری است. ریشه‌شناسی، چون کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و انسان را به صعود به سوی عوالم متعالی رهنمون می‌سازد.

درنگ: بازگشت به ریشه‌های علوم دینی، به‌ویژه اشتقاقات و معانی عمیق، کلید احیای معرفت و دستیابی به اقتدار وجودی است.

حروف مقطعه و ریشه‌های قرآنی

حروف مقطعه، مانند «الف لام میم»، ریشه‌های عمیقی دارند که فهم آنها نیازمند تحقیق و تأمل است. این حروف، چون گنجینه‌ای از اسرار الهی، راهی به سوی معارف متعالی می‌گشایند:

الٓمٓ ۝ تَنزِيلُ ٱلْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلْعَالَمِينَ

الف لام میم. این کتاب که هیچ شکی در آن نیست، از جانب پروردگار جهانیان نازل شده است.

فقدان ریشه‌شناسی در تفاسیر، مانع از درک این اسرار شده است. تحقیق در این حروف، انسان را به فهم عمیق‌تر قرآن کریم رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی

سوره لقمان، چون آیینه‌ای روشن، راه اقتدار وجودی انسان را از رهگذر حکمت و معرفت نشان می‌دهد. این سوره، با تبیین قدرت بی‌کران پروردگار، عظمت خلقت، و غفلت انسان، او را به تأمل در جایگاه وجودی خویش و پوییدن مسیر صعود به سوی عوالم متعالی دعوت می‌کند. تنظیم سبک زندگی، اجتناب از غفلت، و بازگشت به ریشه‌های علوم دینی، کلیدهایی هستند که درهای معرفت را می‌گشایند. آیات ۲۹ تا ۳۲ سوره لقمان، با تأکید بر عظمت خلقت و ضرورت صبر و شکر، راه خروج از غفلت را نشان می‌دهند. علوم دینی، به دلیل فقدان ریشه‌شناسی، از پویایی بازمانده‌اند، و بازگشت به ریشه‌ها، به‌ویژه در اشتقاقات و معانی قرآنی، ضرورتی است برای احیای معرفت و اقتدار وجودی. این نوشتار، با بازنمایی دقیق محتوای درس‌گفتارها، کوشید این معارف را با زبانی متین و ساختاریافته به خواننده عرضه کند.

با نظارت صادق خادمی