متن درس
تفسیر: اقتدار انسانی در پرتو سوره سبا
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۸۷)
دیباچه
سوره سبا، یکی از سورههای مکی قرآن کریم، چونان نگینی درخشان در گنجینه وحی، به تبیین عظمت و اقتدار انسانی میپردازد. این سوره با بیانی ژرف و آیاتی روشنگر، انسان را به سوی شناخت ظرفیتهای وجودی خویش و رفع موانع کمال رهنمون میسازد. محور اصلی این نوشتار، کاوش در دو مانع بنیادین اقتدار انسانی، یعنی شک و عدم پذیرش مربی الهی، و ارائه راهکارهایی برای دستیابی به مراتب متعالی وجود است. با نگاهی به آیات سوره سبا و تأمل در معانی آن، این متن درصدد است تا راهی روشن برای ارتقای وجودی انسان ترسیم نماید، راهی که در آن یقین و هدایت الهی چون چراغی فروزان، مسیر کمال را نورانی میسازد.
بخش نخست: اقتدار انسانی و مراتب وجودی
ماهیت اقتدار انسانی
انسان، در نگاه قرآن کریم، موجودی است برخوردار از ظرفیتهای بیکران وجودی که قادر است از مراحل ابتدایی حیات (فازهای یک و دو) به مراتب متعالیتر (فاز سوم و فراتر) صعود کند. این اقتدار، نه صرفاً در قدرت مادی، بلکه در طلوع الهی در قلب انسان ریشه دارد. قرآن کریم انسان را موجودی میداند که روح الهی در او دمیده شده است، چنانکه در آیهای از سوره حجر فرموده است:
وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي
و در او از روح خود دمیدم (حجر: ۲۹)
این روح الهی، مبنای عظمت و اقتدار انسانی است که در صورت شکوفایی، انسان را به جایگاهی رفیع میرساند، جایگاهی که در آن، علم، قدرت و معرفت الهی در وجود او متجلی میگردد. این مراتب وجودی، انسان را از حالت عادی و معمولی به سوی برجستگی و عظمت سوق میدهد، مشروط بر آنکه موانع درونی و بیرونی رفع شوند.
موانع اقتدار انسانی
در مسیر دستیابی به این اقتدار، دو مانع اصلی وجود دارد که سوره سبا با بیانی روشن به آنها اشاره میکند: شک و عدم پذیرش مربی الهی. این دو عامل، چون سدهایی استوار، انسان را از صعود به قلههای کمال بازمیدارند. شک، چون سوراخی در ظرف وجود، معرفت و یقین را از انسان میستاند، و عدم پذیرش مربی الهی، انسان را از هدایت و راهنمایی محروم میسازد.
درنگ: اقتدار انسانی در گرو رفع دو مانع بنیادین است: شک، که چون ترکی در ظرف وجود، معرفت را به هدر میدهد، و عدم پذیرش مربی الهی، که انسان را از هدایت بیبهره میسازد.
جمعبندی بخش نخست
اقتدار انسانی، ظرفیت ذاتی انسان برای صعود به مراتب متعالی وجود است که در پرتو روح الهی و هدایت قرآنی به فعلیت میرسد. این اقتدار، نیازمند رفع موانعی است که در ادامه به تفصیل بررسی میشوند. سوره سبا، با تبیین این ظرفیتها و موانع، انسان را به سوی خودشناسی و خودسازی دعوت میکند.
بخش دوم: شک، دشمن اقتدار انسانی
ماهیت شک و تأثیرات آن
شک، بهعنوان بزرگترین مانع در مسیر کمال انسانی، در سوره سبا بهعنوان عاملی ویرانگر معرفی شده است. این حالت، چون سوراخی در جیب یا ترکی در ظرف وجود، مانع حفظ معرفت و یقین میشود. قرآن کریم در آیه پایانی سوره سبا این حقیقت را چنین بیان میکند:
وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ
و میان آنان و آنچه آرزو دارند، حایلی پدید آمد، همانگونه که با همکیشانشان از پیش شده بود، زیرا آنان در شکی اضطرابآور بودند (سبا: ۵۴)
این آیه نشان میدهد که شک مريب، یعنی شکی که اضطراب و سردرگمی به همراه دارد، انسان را از دستیابی به آرزوهای متعالی محروم میسازد. شک، چون زخمی در روح، انسان را از آرامش، خواب خوش، رویت حقایق، وصول به معرفت و کرامت محروم میکند و او را در مراحل ابتدایی وجود نگه میدارد.
پیامدهای روانشناختی شک
شک، دو نوع واکنش روانشناختی در انسان ایجاد میکند: نخست، سستی و ناامیدی، که فرد را به رخوت و بیانگیزگی میکشاند؛ و دوم، استکبار و خودبرتربینی، که به انکار حق و اتهامزنی به پیامبران منجر میشود. گروه نخست، مانند ظرفی سوراخدار، هرچه معرفت در آن ریخته شود، به هدر میرود و به حسرت و حرمان گرفتار میآیند. گروه دوم، مانند ظرفی که از شدت فشار میترکد، به دلیل تکبر و خودبرتربینی، از پذیرش حق بازمیمانند. این دو حالت، در سوره سبا بهعنوان عوامل نابودی معنوی کفار معرفی شدهاند.
راهکارهای رفع شک
برای رفع شک، انسان باید به خودکاوی و محاسبه نفس بپردازد. این فرآیند، نیازمند شناسایی تردیدهای درونی و نگارش آنها در قالب یک «دفترچه شک و یقین» است. انسان باید با تأمل در باورها و تردیدهای خود، شبهات را یکبهیک برطرف کند تا به یقین دست یابد. این روش، ریشه در توصیههای قرآنی به تفکر و تدبر دارد و انسان را به سوی یقین و آرامش قلبی رهنمون میسازد.
درنگ: شناسایی و رفع شکها از طریق محاسبه نفس و نگارش دفترچه شک و یقین، انسان را از سردرگمی و ناامیدی نجات داده و به سوی یقین و اقتدار هدایت میکند.
نمونههای قرآنی از پیامدهای شک
سوره سبا با اشاره به اقوام پیشین، نشان میدهد که شک، حتی انسانهای بزرگ را به ورطه نابودی کشانده است. افرادی مانند شداد، نمرود و فرعون، با وجود عظمت ظاهری، به دلیل شک و تکبر، از مسیر حق منحرف شدند و به هلاکت رسیدند. این نمونهها، قانونمندی قرآنی را نشان میدهند که شک، انسان را از دستیابی به آرزوهای متعالی محروم میسازد.
جمعبندی بخش دوم
شک، بهعنوان دشمن اصلی اقتدار انسانی، با ایجاد سستی یا استکبار، انسان را از کمال بازمیدارد. قرآن کریم با تأکید بر ضرورت رفع شک از طریق خودکاوی و محاسبه نفس، انسان را به سوی یقین و آرامش قلبی دعوت میکند. این فرآیند، نهتنها در بعد فردی، بلکه در بعد اجتماعی نیز به ارتقای انسان و جامعه منجر میشود.
بخش سوم: نقش مربی الهی در اقتدار انسانی
ضرورت پذیرش مربی الهی
دومین مانع اقتدار انسانی، عدم پذیرش مربی الهی است. انسان بدون هدایت الهی، قادر به دستیابی به کمال نیست، همانگونه که در هیچ حرفهای بدون راهنما نمیتوان به موفقیت رسید. سوره سبا در این باره میفرماید:
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
بگو: پروردگارم حق را فرو میافکند، [و او] دانای رازهای نهان است (سبا: ۳۶)
این آیه بر نقش خداوند بهعنوان مربی اصلی انسان تأکید دارد. همچنین در آیه دیگری آمده است:
قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَىٰ نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي
بگو: اگر گمراه شوم، به زیان خودم گمراه میشوم، و اگر هدایت یابم، به سبب وحیای است که پروردگارم به من میفرستد (سبا: ۴۶)
این آیات نشان میدهند که هدایت الهی از طریق وحی، انبیا و کتاب آسمانی، تنها راه رسیدن به کمال است. بدون مربی الهی، انسان به گمراهی و شکست گرفتار میشود.
نقش مربی در هدایت اجتماعی
پذیرش مربی الهی، نهتنها در بعد فردی، بلکه در بعد اجتماعی نیز ضروری است. جوامعی که از هدایت الهی محروم شوند، به هرجومرج و انحطاط مبتلا میگردند. سوره سبا با تأکید بر نقش وحی و انبیا، نشان میدهد که جوامع بدون مربی الهی، بهرغم پیشرفتهای مادی، به انحطاط معنوی دچار میشوند.
درنگ: مربی الهی، چونان چراغی در تاریکی، انسان و جامعه را از گمراهی به سوی کمال رهنمون میسازد. بدون این هدایت، انسان در دام نفس خویش گرفتار میشود.
نمونههای قرآنی از عدم پذیرش مربی
کفار و مشرکین، به دلیل عدم پذیرش مربی الهی، به نابودی معنوی و اجتماعی دچار شدند. سوره سبا با اشاره به حالات روانشناختی کفار، نشان میدهد که تکبر و انکار هدایت الهی، آنها را به ورطه هلاکت کشاند. برای مثال، در آیهای از سوره سبا آمده است:
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ
و اگر ببینى آنگاه که [کافران] به هراس افتند و هیچ گریزى نباشد و از جایى نزدیک گرفتار شوند (سبا: ۴۴)
این آیه، هشداری است به انسانهایی که از هدایت الهی روی برمیتابند و به دلیل تکبر، از پذیرش حقیقت بازمیمانند.
جمعبندی بخش سوم
مربی الهی، اعم از خداوند، انبیا و کتاب آسمانی، نقش بیبدیلی در هدایت انسان به سوی اقتدار و کمال ایفا میکند. سوره سبا با تأکید بر این حقیقت، انسان را به پذیرش هدایت الهی دعوت میکند تا از گمراهی و انحطاط در امان ماند.
بخش چهارم: راهکارهای عملی برای دستیابی به اقتدار انسانی
محاسبه نفس و خودکاوی
یکی از راهکارهای عملی برای رفع شک و دستیابی به اقتدار، محاسبه نفس و خودکاوی است. انسان باید با تأمل در باورها و تردیدهای خود، شبهات را شناسایی و برطرف کند. نگارش «دفترچه شک و یقین» بهعنوان یک ابزار عملی، انسان را به سوی یقین و آرامش قلبی هدایت میکند. این روش، مانند آینهای است که عیوب درونی را به انسان نشان میدهد و او را به اصلاح خویش دعوت میکند.
پذیرش هدایت الهی
پذیرش مربی الهی، از طریق ایمان به خدا، انبیا و کتاب آسمانی، انسان را از گمراهی نجات میدهد. این پذیرش، مانند کلیدی است که درهای معرفت و کمال را به روی انسان میگشاید. سوره سبا با تأکید بر نقش وحی و انبیا، انسان را به سوی این هدایت رهنمون میسازد.
تمثیلات قرآنی و درسهای عملی
قرآن کریم با تمثیلات و نمونههای تاریخی، انسان را به تأمل در سرنوشت اقوام پیشین دعوت میکند. داستانهایی از شداد، نمرود و فرعون، نشاندهنده پیامدهای شک و عدم پذیرش مربی الهی است. این داستانها، چون آیینهای، عاقبت انسانهای متکبر و شکاک را به تصویر میکشند و انسان را به سوی اصلاح و هدایت دعوت میکنند.
درنگ: محاسبه نفس و پذیرش هدایت الهی، دو بال پرواز انسان به سوی اقتدار و کمالاند که او را از تاریکی شک به نور یقین رهنمون میسازند.
جمعبندی بخش چهارم
راهکارهای عملی برای دستیابی به اقتدار انسانی، شامل خودکاوی، رفع شک و پذیرش هدایت الهی است. این راهکارها، انسان را از موانع درونی و بیرونی رهایی بخشیده و به سوی مراتب متعالی وجود هدایت میکنند.
بخش پنجم: معجزه اجتماعی قرآن کریم
قرآن کریم، راهنمای جاودانه
قرآن کریم، بهعنوان کتابی اجتماعی و بهروز، قادر است نیازهای معنوی و اجتماعی انسان معاصر را برآورده سازد. سوره سبا با آیاتی روشنگر، انسان را به تأمل در نشانههای الهی و درسهای تاریخی دعوت میکند. این ویژگی، قرآن کریم را به منبعی جاودانه برای هدایت انسان در تمام اعصار تبدیل کرده است.
پیامدهای اجتماعی شک و عدم پذیرش مربی
جوامعی که از هدایت الهی محروم شوند، بهرغم پیشرفتهای مادی، به انحطاط معنوی دچار میگردند. سوره سبا با اشاره به سرنوشت اقوام پیشین، نشان میدهد که شک و تکبر، جوامع را به سوی نابودی میکشاند. این درس، برای جوامع مدرن نیز مصداق دارد که از هدایت الهی فاصله گرفتهاند.
جمعبندی بخش پنجم
قرآن کریم، با ارائه درسهای اجتماعی و معنوی، انسان و جامعه را به سوی کمال و اقتدار هدایت میکند. سوره سبا، بهعنوان بخشی از این گنجینه الهی، انسان را به تأمل در موانع کمال و پذیرش هدایت الهی دعوت میکند.
نتیجهگیری نهایی
سوره سبا، چونان چراغی فروزان، راه اقتدار و عظمت انسانی را روشن میسازد. این سوره با تبیین دو مانع اصلی کمال، یعنی شک و عدم پذیرش مربی الهی، انسان را به سوی خودکاوی، محاسبه نفس و پذیرش هدایت الهی دعوت میکند. با رفع شک و ایمان به خدا، انبیا و کتاب آسمانی، انسان میتواند از مراحل ابتدایی وجود به مراتب متعالی صعود کند و به اقتداری دست یابد که ریشه در روح الهی او دارد. این نوشتار، با کاوش در آیات سوره سبا و ارائه راهکارهای عملی، تلاش کرد تا مسیری روشن برای دستیابی به این اقتدار ترسیم نماید. امید است که این تأملات، راهگشای انسانهایی باشد که در پی کمال و عظمتاند.
با نظارت صادق خادمی