در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1788

متن درس





تفسیر: اقتدار انسانی در پرتو سوره سبا

تفسیر: اقتدار انسانی در پرتو سوره سبا

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۸۸)

دیباچه

اقتدار انسانی، چون گوهری درخشان در میان تعالیم قرآنی، در سوره سبا با بیانی ژرف و چندلایه جلوه‌گر شده است. این نوشتار، با تأمل در آیات این سوره، به‌ویژه آیه یازدهم و پنجاهم، به کاوش در شرایط وصول به کمال انسانی می‌پردازد. محورهای اصلی این بررسی، رفع شک و ریب و التزام به مربی معصوم است که چون دو بال، انسان را به سوی قله‌های کمال پرواز می‌دهند. با نگاهی روان‌شناختی و معرفت‌شناختی، مفاهیم شک و ریب تبیین شده و نقش مربی الهی، اعم از خداوند، پیامبر، وحی و ائمه، به‌عنوان رکن هدایت برجسته می‌گردد. این اثر، با ساختاری منظم و زبانی روشن، درصدد است تا معارف قرآنی را در قالبی علمی و متین به خوانندگان عرضه نماید.

بخش نخست: شروط وصول به کمال انسانی

رفع شک و پذیرش مربی معصوم

برای نیل به مراتب والای کمال، انسان نیازمند تحقق دو شرط بنیادین است: نخست، رفع شک و تردید از وجود خویش، و دوم، التزام به مربی الهی و پذیرش تربیت معصومانه. شک، چون سدی معرفتی، و فقدان مربی، چون خلأی هدایتی، انسان را از رسیدن به سرمنزل کمال بازمی‌دارد. این دو، به‌سان ظرفی سوراخ‌دارند که اگر اصلاح نشود، هر معرفتی در آن ریخته شود، به هدر می‌رود.

درنگ: ظرف سالم وجود انسان، که از شک عاری و پذیرای هدایت مربی معصوم است، می‌تواند معارف الهی را حفظ کند و او را به کمال رهنمون سازد.

این مفهوم با تمثیل ظرف و آب در آیات قرآنی، به‌ویژه آیه یازدهم سوره سبا، به زیبایی ترسیم شده است:

فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ دَاوُودَ أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ ۖ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۚ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
(ترجمه: به داوود وحی کردیم که زره‌های کامل بساز و در بافت آن دقت کن و کارهای شایسته انجام دهید که من به آنچه می‌کنید بینایم.)

این آیه، ضرورت آمادگی درونی انسان را برای پذیرش هدایت الهی نشان می‌دهد.

موانع کمال در سوره سبا

در آیه پایانی سوره سبا، خداوند می‌فرماید:

وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مَرِيبٍ
(ترجمه: و میان آنها و آنچه آرزو داشتند، حایل شد، همان‌گونه که با هم‌کیشان پیشین آنها شد، زیرا آنها در شکی بیمارگونه بودند.)

این آیه، قانونمندی الهی را در محرومیت از کمال تبیین می‌کند. انسان‌هایی با توانایی‌های مادی و معنوی والا، به دلیل گرفتاری در شک مريب، از کمال محروم می‌مانند.

درنگ: شک مريب، مانع اصلی نیل به کمال است که با ایجاد تردیدهای عمیق و بیمارگونه، انسان را از حقیقت دور می‌سازد.

بخش دوم: تبیین شک و ریب در قرآن کریم

تفاوت مفهومی شک و ریب

قرآن کریم در ۱۵ مورد از واژه «شک» و در ۳۵ مورد از واژه «ریب» استفاده کرده است. این تفاوت آماری، نشان‌دهنده اهمیت بیشتر ریب در تحلیل موانع معرفتی است. شک، حالتی نفسانی و به معنای فقدان یقین و اطمینان است که با پرس‌وجو و تحقیق قابل رفع است. اما ریب، شکی توأم با توهم و تهمت است که عمیق‌تر و پیچیده‌تر از شک ساده است.

به‌عنوان مثال، در آیه:

ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ
(ترجمه: این کتاب است که هیچ ریبی در آن نیست، هدایتی برای پرهیزگاران.)

و آیه:

إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ
(ترجمه: اگر در آنچه بر بنده‌مان نازل کردیم ریب دارید، سوره‌ای مانند آن بیاورید.)

ریب به‌عنوان حالتی معرفی می‌شود که نه‌تنها یقین را سلب می‌کند، بلکه با توهم و تهمت، مانع پذیرش حقیقت می‌گردد.

درنگ: ریب، برخلاف شک ساده، با توهم و تهمت همراه است و انسان را به انکار و دشمنی با حقیقت سوق می‌دهد.

روان‌شناسی قرآنی شک و ریب

شک، به معنای فقدان اطمینان، حالتی نفسانی است که با تحقیق و پرس‌وجو، مانند آنچه در آیه:

فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ
(ترجمه: اگر در آنچه به سوی تو نازل کردیم شک داری، از کسانی که پیش از تو کتاب می‌خوانند بپرس.)

بیان شده، قابل رفع است. اما ریب، با ایجاد توهم و تهمت، انسان را به تحیر، تخیل و ترس سوق می‌دهد.

قرآن کریم در آیه:

أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا
(ترجمه: آیا در دل‌هایشان بیماری است یا ریب دارند؟)

ریب را از بیماری‌های نفسانی مانند تکبر و غرور متمایز می‌کند. ریب، حالتی است که انسان را به انکار و مقابله با حقیقت وامی‌دارد.

تمثیل روان‌شناختی ریب

برای تبیین ریب، تمثیلی از مواجهه با ترس در تاریکی ارائه شده است. در روشنایی روز، انسان با دیدن فردی قوی‌تر، ترسی منطقی را تجربه می‌کند، اما در تاریکی، توهم ناشی از ریب می‌تواند به وحشت و حتی انجماد عروق منجر شود. این تمثیل، تفاوت میان ترس منطقی و ترس توهمی را نشان می‌دهد. در آیه:

ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ
(ترجمه: سپس شما را به سوی روز قیامت که هیچ ریبی در آن نیست گرد می‌آورد.)

تأکید شده که در روز روشن قیامت، ریب محو می‌شود، زیرا حقیقت آشکار می‌گردد.

درنگ: ریب، با ایجاد توهم و تخیل، انسان را به ترس و انکار سوق می‌دهد، در حالی که در روشنایی حقیقت، این توهمات محو می‌شوند.

بخش سوم: نقش مربی معصوم در تربیت انسانی

مربی معصوم و رفع شک و ریب

برای رفع شک و ریب، انسان نیازمند مربی معصوم است که از خطا مصون باشد. در آیه:

قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَىٰ نَفْسِي ۖ وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي
(ترجمه: بگو اگر گمراه شدم، از خودم است و اگر هدایت یافتم، به سبب وحی پروردگارم است.)

پیامبر (ص) همه خوبی‌ها را به مربی الهی نسبت می‌دهد و کاستی‌ها را به خود. این اصل، الگویی برای انسان است تا با پذیرش مربی معصوم، از شک و ریب رها شود.

درنگ: مربی معصوم، با هدایت بی‌نقص، انسان را از شک و ریب رها کرده و به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

تمایز مربی معصوم و معلم بشری

مربی معصوم، اعم از خداوند، پیامبر، وحی و ائمه، از معلمان بشری متمایز است. معلم ممکن است خطا کند، اما مربی معصوم، به دلیل عصمت، هدایت بی‌نقص ارائه می‌دهد. این تمایز در آیه پنجاهم سوره سبا مشهود است، جایی که پیامبر هدایت را به وحی الهی نسبت می‌دهد.

ضرورت مربی‌پذیری برای اقتدار انسانی

اقتدار انسانی، در گرو مربی‌پذیری و پذیرش هدایت از منابع معصوم است. بدون این پذیرش، انسان یا به حسرت و یأس (ناشی از شک) گرفتار می‌شود یا به استکبار و دشمنی (ناشی از ریب). تمثیل ظرف بلورین در برابر ظرف سفالین، این حقیقت را نشان می‌دهد که تنها ظرف سالم و پذیرای هدایت معصوم می‌تواند معارف الهی را حفظ کند.

درنگ: مربی‌پذیری، چون کلیدی زرین، درهای اقتدار انسانی را می‌گشاید و انسان را از حسرت و استکبار نجات می‌دهد.

آسیب‌های فقدان مربی‌پذیری

فقدان مربی‌پذیری، انسان را به یکی از دو سرنوشت سوق می‌دهد: حسرت و یأس یا استکبار و دشمنی. این دو حالت، در رفتار کفار نسبت به پیامبران، به‌ویژه در تهمت‌هایی مانند جادوگر خواندن پیامبر (ص)، مشهود است. در روایت دعوت پیامبر از خویشان:

وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ
(ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده.)

برخی از قریش، به دلیل ریب، پیامبر را جادوگر پنداشته و از او گریختند.

بخش چهارم: تربیت تکوینی و ضرورت عمل

تربیت تکوینی در برابر تربیت صوری

تربیت حقیقی، تکوینی و مبتنی بر اتصال به منابع معصوم است، نه صوری و ظاهری. التزام ظاهری به معلم یا مرشد بشری، بدون اتصال به عصمت، به کمال منجر نمی‌شود. در آیه:

وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ
(ترجمه: تقوای خدا پیشه کنید تا خدا شما را تعلیم دهد.)

بر ارتباط واقعی با خدا و معصومان تأکید شده است.

ضرورت عمل در تربیت و تقلید

تقلید و تربیت، زمانی مؤثر است که به عمل منجر شود، نه صرف التزام ظاهری. تقلید، به معنای عمل به فتوای مجتهد است، و تربیت، به معنای تحقق عملی هدایت معصوم. این اصل، نقدی بر دیدگاه‌های سنتی است که تقلید را صرف التزام می‌دانستند. تربیت حقیقی، در اتصال عملی به معصومان نهفته است.

درنگ: تربیت و تقلید، تنها در سایه عمل و تحقق هدایت معصوم به بار می‌نشیند، نه در التزام صوری و ظاهری.

نتیجه‌گیری

اقتدار انسانی، چون گوهری درخشان در تعالیم قرآنی، در گرو رفع موانع معرفتی (شک و ریب) و التزام به مربی معصوم است. شک، به‌عنوان فقدان یقین، با تحقیق و پرس‌وجو قابل رفع است، اما ریب، با توهم و تهمت، انسان را به انکار حقیقت سوق می‌دهد. مربی‌پذیری، چون کلیدی زرین، درهای کمال را می‌گشاید و انسان را از حسرت و استکبار نجات می‌دهد. تربیت تکوینی، که مبتنی بر اتصال عملی به معصومان است، در برابر تربیت صوری قرار می‌گیرد و تنها از این طریق، انسان به اقتدار حقیقی دست می‌یابد. سوره سبا، با بیانی ژرف، این حقیقت را آشکار می‌سازد که اقتدار انسانی، نه در استکبار یا یأس، بلکه در تسلیم به مربی معصوم و رفع شک و ریب تحقق می‌یابد.

با نظارت صادق خادمی