متن درس
تفسیر: تأملات قرآنی در سورههای انبیاء، انسان، نساء و بقره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۸۱۳)
دیباچه
قرآن کریم، چونان دریایی ژرف و بیکران، معارفی را در خود نهفته دارد که هر تأمل در آن، افقهای جدیدی از حکمت و معرفت را به روی انسان میگشاید. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات منتخب از سورههای انبیاء، انسان، نساء و بقره، تلاشی است برای بازنمایی ابعاد فلسفی، عرفانی و کلامی این آیات، به گونهای که هم با نیازهای عقلانی و معنوی انسان معاصر همخوانی داشته باشد و هم راهگشای پژوهشهای علمی و دینی باشد. این تأملات، با بهرهگیری از زبانی فصیح و متین، در پی آن است تا چونان چراغی، مسیر حقیقتجویی را روشن سازد و انسان را به سوی فهم عمیقتر از نظام خلقت و جایگاه خود در آن رهنمون گردد.
بخش نخست: تأمل در سوره انبیاء – استدلال توحیدی و نقد تقلید
تفسیر آیه ۵۲ سوره انبیاء
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
هنگامی که به پدرش و قومش گفت: این پیکرههایی که شما به پرستش آنها دل بستهاید چیستند؟ گفتند: ما پدران خود را پرستنده آنها یافتیم. گفت: بیگمان شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودهاید.
این آیه، گفتوگوی حضرت ابراهیم علیهالسلام با قوم بتپرست را به تصویر میکشد، جایی که پرسش بنیادین او، «ما هذه التماثیل»، چونان تیری بر قلب شرک فرود میآید. این پرسش، نه تنها یک سؤال ظاهری، بلکه دعوتی است به تأمل در بنیانهای اعتقادی و نقد تقلید کورکورانه. پاسخ قوم، که به سنت پدران استناد میکند، نشاندهنده انفعال فکری و فقدان استدلال است، گویی ذهنهایشان در زنجیر عادت اسیر شده است.
درنگ: استدلال توحیدی ابراهیم علیهالسلام، دعوتی است به تأمل عقلانی و رهایی از بند تقلید، که انسان را به سوی حقیقت ناب توحید رهنمون میسازد.
قرآن کریم، با پرهیز از توهین به بتها، که خود مخلوقات الهیاند، گمراهی را به قوم و پدرانشان نسبت میدهد. این ادب قرآنی، چونان آینهای، جلوهای از توحید را حتی در اشیاء بیجان نمایان میسازد. بتها، هرچند در پرستش باطلاند، اما به مثابه چوب و سنگ، بخشی از خلقت الهیاند و گناهی بر آنها نیست. این نگاه، از منظر عرفانی، انسان را به تأمل در حقیقت خلقت و پرهیز از درگیری با باطل دعوت میکند.
نقد تقلید و تأکید بر عقلانیت
پاسخ قوم، که به تقلید از پدران بسنده میکند، نشانهای از ضعف عقلانی است. قرآن کریم، با این آیه، عقل را چونان مشعلی فروزان در برابر تاریکی تقلید قرار میدهد و انسان را به بازنگری در باورهای بیاساس فرا میخواند. این رویکرد، ضرورت بازاندیشی در سنتهای کهن را گوشزد میکند و از انسان میخواهد که چونان کاوشگری حقیقتجو، به ژرفای اعتقادات خویش بنگرد.
ادب قرآنی و نگاه توحیدی
خداوند در این آیه، به جای تخریب بتها، گمراهی را به انتخاب قوم نسبت میدهد. این ادب، نشاندهنده نگاهی توحیدی است که در هر مخلوقی، جلوهای از آفرینش الهی میبیند. عارف، در این نگاه، به جای تمرکز بر باطل، به حقیقت خلقت مینگرد و از اینرو، از باطلانگاری پرهیز میکند.
درنگ: ادب قرآنی در مواجهه با بتها، انسان را به اصلاح باورها به جای تخریب اشیاء دعوت میکند و نگاه توحیدی را در همه مخلوقات نمایان میسازد.
جمعبندی بخش نخست
آیه ۵۲ سوره انبیاء، با ترسیم گفتوگوی ابراهیم علیهالسلام با قومش، درسهایی عمیق در توحید، عقلانیت و ادب قرآنی ارائه میدهد. این آیه، انسان را به تأمل در مبانی اعتقادی، نقد تقلید کورکورانه و تمرکز بر حقیقت خلقت فرا میخواند. از منظر عرفانی، این آیه چونان چراغی است که مسیر حقیقتجویی را روشن میسازد و انسان را از دام باطلانگاری رها میکند.
بخش دوم: سوره انسان – هدایت الهی و اختیار انسانی
تفسیر آیه ۳ سوره انسان
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.
این آیه، چونان کلیدی زرین، درهای هدایت الهی و اختیار انسانی را میگشاید. خداوند، راه را به انسان نشان داده، اما انتخاب شکر یا کفر را به او واگذار کرده است. این آیه، توازنی ظریف بین جبر و اختیار را به نمایش میگذارد، گویی انسان در میانه راهی ایستاده که از یک سو به سوی نور شکر رهنمون میشود و از سوی دیگر، به تاریکی کفر میانجامد.
درنگ: هدایت الهی، چونان مشعلی است که راه را روشن میسازد، اما این انسان است که با اختیار خود، مسیر شکر یا کفر را برمیگزیند.
شکر و کفر: دو سویه وجودی انسان
شاکر، کسی است که هدایت الهی را با جان و دل میپذیرد و در مسیر حقیقت گام برمیدارد، در حالی که کفور، از این هدایت رویگردان میشود. شکر، فراتر از سپاس زبانی، عملی است که انسان را با نظام خلقت همسو میسازد، و کفر، ناسپاسیای است که او را از حقیقت دور میکند. این دو مفهوم، چونان دو بال، جایگاه انسان را در نظام هستی نمایان میسازند.
نقش عوامل محیطی در هدایت
شکر یا کفر انسان، تحت تأثیر عواملی چون والدین، محیط، زمان و مکان است. این عوامل، چونان نخهایی در تار و پود هدایت الهی، انسان را در مسیر شکر یاری میکنند یا به سوی کفر میکشانند. این دیدگاه، با فلسفه مشاعی همخوانی دارد، که در آن همه عوامل هستی به صورت هماهنگ در هدایت انسان نقش دارند.
درنگ: فلسفه مشاعی، انسان را در شبکهای از عوامل الهی و محیطی قرار میدهد که انتخابهای او را شکل میدهند، و از نگاه تفکیکی پرهیز میدهد.
جمعبندی بخش دوم
آیه ۳ سوره انسان، با تأکید بر هدایت الهی و اختیار انسانی، انسان را به تأمل در جایگاه خود در نظام خلقت دعوت میکند. این آیه، با ترویج فلسفهای مشاعی، از انسان میخواهد که در شبکهای از عوامل الهی و محیطی، مسیر شکر را برگزیند و از کفر دوری گزیند. این تأمل، چونان آینهای، جایگاه انسان را در برابر هدایت الهی نمایان میسازد.
بخش سوم: سوره نساء – خیر و شر و مسئولیت انسانی
تفسیر آیات ۷۸-۷۹ سوره نساء
أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَٰذِهِ مِنْ عِنْدِكَ ۚ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ فَمَالِ هَٰؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ۖ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا
هر کجا باشید، مرگ شما را درمییابد، هرچند در برجهای استوار باشید. و اگر خیری به آنها برسد، گویند: این از جانب خداست. و اگر شری به آنها برسد، گویند: این از سوی توست. بگو: همه از جانب خداست. این قوم را چه شده که سخنی را درنمییابند؟ هر خیری که به تو رسد، از خداست و هر شری که به تو رسد، از خود توست. و تو را به سوی مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا بس است.
این آیات، چونان دو بال، اقتدار الهی و مسئولیت انسانی را به نمایش میگذارند. آیه ۷۸، با تأکید بر ناگزیری مرگ، انسان را در برابر مشیت الهی فروتن میسازد، در حالی که آیه ۷۹، با نسبت دادن شر به نفس انسان، او را به پاسخگویی در برابر اعمالش فرا میخواند.
اقتدار الهی و ناگزیری مرگ
آیه ۷۸، با عبارت «أینما تکونوا یدرککم الموت»، مرگ را چونان سایهای ناگزیر بر زندگی انسان میگستراند. این آیه، محدودیت قدرت انسانی را در برابر اراده الهی نمایان میسازد و انسان را به تأمل در جایگاه خود در نظام هستی دعوت میکند.
تناقض ظاهری و رفع آن
آیه ۷۸، با «کل من عند الله»، همه امور را به خدا نسبت میدهد، در حالی که آیه ۷۹، خیر را از خدا و شر را از نفس انسان میداند. این تفاوت، در نگاه نخست، تناقضی ظاهری را به ذهن میآورد، اما در حقیقت، این دو آیه مکمل یکدیگرند. آیه ۷۸، نسبت دادن شر به پیامبر را نفی میکند و همه امور را تحت مشیت الهی قرار میدهد، در حالی که آیه ۷۹، مسئولیت انسان را در قبال شرور برجسته میسازد.
درنگ: خیر و شر، هرچند تحت مشیت الهیاند، اما شرور به واسطه اختیار انسان پدید میآیند، و این آیه، انسان را به پاسخگویی در برابر اعمالش فرا میخواند.
تفاوت «من الله» و «من عند الله»
تفاوت بین «من الله» و «من عند الله» چونان کلیدی است که راز این آیات را میگشاید. خیر، مستقیماً از خدا (من الله) است، اما شر، به واسطه نفس انسان (من نفسک) و تحت مشیت الهی (من عند الله) پدید میآید. این تمایز، از منظر عرفانی، نشاندهنده دو سطح از نسبت دادن خیر و شر است.
نقد تفاسیر انتزاعی
برخی تفاسیر، که شر را به احدیت یا صور تفصیلی نسبت میدهند، از ظاهر آیات دور شدهاند. قرآن کریم، با تأکید بر «من نفسک»، مسئولیت انسان را در قبال شرور برجسته میسازد و از فلسفههای انتزاعی پرهیز میدهد.
جمعبندی بخش سوم
آیات ۷۸ و ۷۹ سوره نساء، با ترسیم اقتدار الهی و مسئولیت انسانی، انسان را به تأمل در جایگاه خود در برابر خدا و اعمالش دعوت میکنند. این آیات، با رفع تناقض ظاهری، فلسفهای کاربردی را ترویج میدهند که انسان را مسئول شرور میداند، اما همه امور را تحت مشیت الهی قرار میدهد.
بخش چهارم: سوره بقره – نظام خلقت و حکمتهای الهی
تفسیر آیه ۲۲ سوره بقره
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
آن که زمین را برای شما فراش کرد و آسمان را بنایی و از آسمان آبی فرو فرستاد و به وسیله آن از میوهها برای شما روزی برآورد. پس برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که میدانید.
این آیه، نظام خلقت را چونان تابلویی عظیم به نمایش میگذارد که هر جزء آن، نشانهای از توحید و حکمت الهی است. زمین به عنوان فراش، آسمان به عنوان بناء، و نزول آب برای تولید رزق، همگی چونان نخهایی در تار و پود خلقت، به سوی یگانگی خدا اشاره دارند.
درنگ: نظام خلقت، چونان آینهای، حکمت الهی را به نمایش میگذارد و انسان را به تأمل در نشانههای توحید دعوت میکند.
حکمت خروج رزق از زمین
خروج رزق از زمین، چونان معجزهای است که نرمترین دانهها، سنگ سخت را میشکافند. این پدیده، نشانهای از غلبه لطافت بر سختی است و انسان را به تأمل در قدرت مهربانی در برابر زور دعوت میکند. این حکمت، ضرورت پژوهشهای علمی در زیستشناسی و زمینشناسی را برای کشف ظرایف خلقت گوشزد میکند.
تفسیر آیه ۲۶ سوره بقره
إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ
خداوند از زدن مثل به پشه و چیزی بالاتر از آن شرم نمیکند. اما کسانی که ایمان آوردهاند، میدانند که آن حق است و از جانب پروردگارشان است، و اما کسانی که کفر ورزیدهاند، گویند: خدا از این مثل چه خواسته است؟ بدین وسیله بسیاری را گمراه و بسیاری را هدایت میکند، و جز فاسقان را گمراه نمیسازد.
این آیه، با مثل زدن به پشه، چونان دریچهای به سوی حکمتهای الهی در مخلوقات کوچک میگشاید. پشه، با ویژگیهای منحصربهفرد خود، حامل ظرایفی است که مؤمنان را به سوی حقیقت هدایت میکند و کافران را به دلیل فهم ناقص، گمراه میسازد.
درنگ: مثل پشه، چونان آینهای، حکمت الهی را در مخلوقات کوچک نمایان میسازد و ضرورت پژوهشهای علمی در شناخت این ظرایف را گوشزد میکند.
حکمت مثل پشه
انتخاب پشه به عنوان مثل، نشاندهنده توجه الهی به جزئیات خلقت است. این آیه، حوزههای علمی را به بررسی ویژگیهای زیستی مخلوقات کوچک دعوت میکند تا حکمتهای نهفته در آنها کشف گردد.
تفسیر آیه ۲۸ سوره بقره
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
چگونه به خدا کفر میورزید، در حالی که مردگان بودید و شما را زنده کرد، سپس میمیراند و باز زنده میکند، سپس به سوی او بازمیگردید؟
این آیه، چرخه موت و حیات را چونان نمایشگری از قدرت الهی به تصویر میکشد. این چرخه، از عدم به حیات، مرگ و حیات دوباره، انسان را به تأمل در جایگاه خود در برابر خدا دعوت میکند.
حکمت موت و حیات
موت و حیات، نه تنها به معنای زیستشناختی، بلکه به معنای حرکت وجودی انسان از عدم به حیات و از مرگ به قیامت است. این آیه، ضرورت پژوهش در حکمتهای این چرخه را گوشزد میکند.
تفسیر آیه ۲۲۱ سوره بقره
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ
و از تو درباره حیض میپرسند. بگو: آن آزاری است. پس در ایام حیض از زنان کنارهگیری کنید و به آنها نزدیک نشوید تا پاک شوند. و چون پاک شدند، از آنجا که خدا به شما فرمان داده است به آنها نزدیک شوید. بیگمان خدا توبهکاران و پاکیزگان را دوست دارد.
این آیه، حیض را چونان پدیدهای زیستی و معنوی معرفی میکند که نیازمند طهارت جسمی و روحی است. کنارهگیری در این دوره، حکمتهایی الهی را در خود نهفته دارد که فراتر از مسائل تولید مثل است.
درنگ: حکمت کنارهگیری در حیض، به طهارت جسمی و روحی انسان اشاره دارد و ضرورت پژوهشهای زیستی و روانشناختی را در این زمینه گوشزد میکند.
تفسیر آیه ۲۳۳ سوره بقره
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ ۖ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ ۚ وَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا
و مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند برای کسی که بخواهد شیردهی را کامل کند. و اگر به توافق و مشورت، خواستند از شیر گرفتن را انجام دهند، بر آنها گناهی نیست.
این آیه، دو سال شیردهی را چونان معیاری الهی برای سلامت کودک و مادر معرفی میکند. این مدت، اختیاری است، اما حکمتهای نهفته در آن، ضرورت پژوهشهای تطبیقی در زیستشناسی را گوشزد میکند.
تفسیر آیه ۲۳۴ سوره بقره
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ
و کسانی از شما که میمیرند و همسرانی بر جای میگذارند، باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند. پس چون به پایان مدتشان رسیدند، بر شما در آنچه به طور شایسته درباره خود انجام دهند گناهی نیست.
عده، چونان فرصتی برای بازسازی روانی و اجتماعی زن پس از مرگ همسر، حکمتهای الهی را در خود نهفته دارد. این آیه، ضرورت پژوهش در تأثیرات روانشناختی و اجتماعی عده را مطرح میکند.
تفسیر آیه ۲۴۳ سوره بقره
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ
آیا ندیدی کسانی را که از دیارشان به هراس مرگ بیرون رفتند، در حالی که هزاران بودند؟ پس خدا به آنها گفت: بمیرید. سپس زندهشان کرد. بیگمان خدا بر مردم دارای فضل است.
این آیه، با اشاره به موت و حیات اختیاری، انسان را به تأمل در قدرت الهی و امکان دستیابی به مقامات معنوی دعوت میکند. این پدیده، ضرورت تمرینهای عرفانی را برای هماهنگی با اراده الهی گوشزد میکند.
درنگ: موت و حیات اختیاری، انسان را به تمرین عرفانی و هماهنگی با اراده الهی دعوت میکند تا به مقامات معنوی دست یابد.
جمعبندی بخش چهارم
آیات سوره بقره، با ترسیم نظام خلقت، حکمتهای الهی در رزق، حیض، عده و موت و حیات را به نمایش میگذارند. این آیات، از انسان میخواهند که با تأمل در ظرایف خلقت و پژوهشهای علمی، به حکمتهای الهی دست یابد و از فلسفههای انتزاعی به سوی معرفتی کاربردی گام بردارد.
نتیجهگیری
تأمل در آیات سورههای انبیاء، انسان، نساء و بقره، چونان سفری است به ژرفای معارف قرآنی. این آیات، با تأکید بر توحید، هدایت الهی، مسئولیت انسانی و حکمتهای خلقت، انسان را به سوی فهمی عمیقتر از جایگاه خود در نظام هستی رهنمون میسازند. از استدلال توحیدی ابراهیم علیهالسلام تا چرخه موت و حیات، هر آیه چونان گوهری درخشان، حامل درسهایی برای حقیقتجویی و اصلاح باورها است. این تأملات، حوزههای علمی را به پژوهشهای کاربردی در زیستشناسی، روانشناسی و حکمتشناسی دعوت میکنند تا معارف قرآنی در خدمت نیازهای جامعه معاصر قرار گیرند.
با نظارت صادق خادمی