در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1853

متن درس

 

تفسیر: خیر و شر در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 1853)

دیباچه

خیر و شر، چونان دو بال پرنده‌ای که در آسمان معرفت پرواز می‌کند، در قرآن کریم جایگاهی بس والا دارند. این دو مفهوم، نه‌تنها در تاروپود آیات الهی تنیده شده‌اند، بلکه چونان آیینه‌ای، حقیقت وجود آدمی و رابطه‌اش با پروردگار را بازمی‌تابانند. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات قرآنی، مفاهیم خیر و شر در پرتو تفسیر آیات و تأمل در معانی آن‌ها بررسی می‌شود. این بررسی، با تکیه بر ساختار آیات و تحلیل‌های دقیق، راهی به سوی فهم ژرف‌تر از نظام خلقت و حکمت الهی می‌گشاید. هدف، بازنمایی این مفاهیم به‌گونه‌ای است که چونان چراغی، مسیر حقیقت‌جویی را روشن سازد و قلب و ذهن خواننده را به سوی معرفت رهنمون گردد.

بخش نخست: خیر وصفی در مقایسه میان مخلوقات و خداوند

خیر در مقام افضلیت الهی

خیر در قرآن کریم گاه به‌صورت وصفی و در مقام مقایسه میان مخلوقات و خداوند متعال به کار رفته است. این خیر، نه‌تنها برتری مطلق پروردگار را نشان می‌دهد، بلکه چونان نسیمی که شاخسار درختان را به رقص می‌آورد، وحدت و قهاریت الهی را در برابر پراکندگی و نقص مخلوقات آشکار می‌سازد.

درنگ: خیر وصفی در قرآن کریم، چونان نوری که تاریکی کثرت را می‌شکافد، برتری خداوند واحد قهار را در برابر پراکندگی مخلوقات نشان می‌دهد.

آیه 39 سوره یوسف

يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ

ای دو همراه زندانی من، آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای یگانه قهار؟

این آیه، خیر را به‌صورت وصفی و در قالب افعل التفضیل (خَيْرٌ) به کار برده و پرسشی رتوریکال مطرح می‌کند که پاسخ آن بدیهی است: خداوند واحد قهار، به دلیل وحدت و قهاریت، از ارباب متفرقون (مخلوقات، اعم از بت‌ها یا انسان‌ها) برتر است. خیر در اینجا، به معنای افضلیت و برتری است، نه اسمی مستقل. مخلوقات، هرچند ممکن است دارای خیر باشند، خیرشان نسبی و محدود است، در حالی که خیر الهی مطلق و بی‌کران است. این مقایسه، چونان جدالی میان نور و ظلمت، وحدت الهی را به‌عنوان سرچشمه خیر مطلق معرفی می‌کند و کثرت مخلوقات را نشانه نقص و پراکندگی می‌داند.

از منظر فلسفی، این آیه بر پیوند خیر با وحدت تأکید دارد. کثرت، به دلیل پراکندگی و نقص ذاتی، نمی‌تواند خیر مطلق را تحقق بخشد، در حالی که وحدت الهی، چونان خورشیدی که همه جا را روشن می‌کند، خیر را در کامل‌ترین شکل خود متجلی می‌سازد. این مفهوم، انسان را به تأمل در توحید و دوری از شرک دعوت می‌کند.

بخش دوم: خیر الهی در مقام حفاظت و رحمت

خداوند، بهترین حافظ

خیر در قرآن کریم گاه به‌عنوان وصف خداوند در مقام بهترین حافظ به کار رفته است. این وصف، چونان سپری که از گزند روزگار پاسداری می‌کند، حفاظت الهی را در برابر کاستی حفاظت انسانی نشان می‌دهد.

درنگ: خیر الهی در حفاظت، چونان قلعه‌ای استوار، از هر نگهبانی برتر است و با رحمت بی‌کران الهی پیوند خورده است.

آیه 64 سوره یوسف

قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِن قَبْلُ ۖ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

گفت: آیا شما را بر او امین دارم جز مانند همان‌گونه که پیش‌تر برادرش را به شما سپردم؟ پس خدا بهترین حافظ است و او مهربان‌ترین مهربانان است.

در این آیه، خیر به‌صورت وصفی و در قالب اضافه (خَيْرٌ حَافِظًا) یا تمدید (خَيْرٌ حَافِظٍ) به کار رفته و خداوند را به‌عنوان بهترین حافظ توصیف می‌کند. خیر در اینجا، به معنای برتری در حفاظت است و نشان می‌دهد که خداوند، در مقایسه با انسان‌ها یا هر موجود دیگر، نگهبانی بی‌نقص و کامل دارد. این وصف، با صفت ارحم الراحمین همراه شده و پیوند خیر و رحمت الهی را چونان دو رود که به دریا می‌پیوندند، نمایان می‌سازد.

حفاظت الهی، برخلاف حفاظت انسانی که ممکن است به خطا و نقص گرفتار آید، چونان ستونی استوار، بی‌هیچ خللی پایدار است. این آیه، مؤمنان را به توکل بر خداوند دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که خیر الهی در حفاظت، از هر خیر نسبی انسانی برتر است.

بخش سوم: خیر در ولایت و ثواب الهی

ولایت الهی، سرچشمه خیر

خیر در قرآن کریم گاه به‌صورت وصفی در توصیف ولایت و ثواب الهی به کار رفته و چونان چشمه‌ای زلال، برتری پاداش و فرجام الهی را در برابر امور دنیوی نشان می‌دهد.

درنگ: ولایت الهی، چونان تاجی از نور، خیر پاداش و عاقبت را در خود نهفته دارد و از هر خیر دنیوی برتر است.

آیه 44 سوره کهف

هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ ۚ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا

آنجاست که ولایت از آن خدای حق است. او در پاداش و فرجام بهترین است.

این آیه، خیر را به‌صورت وصفی و در قالب تمدید (خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا) به کار برده و ولایت الهی را به‌عنوان سرچشمه خیر در پاداش و عاقبت توصیف می‌کند. خیر در اینجا، به معنای برتری پاداش الهی و فرجام نیک در مقایسه با پاداش‌ها و عاقبت‌های دنیوی است. ولایت الهی، چونان درختی تناور، ریشه در حق دارد و میوه‌اش خیر بی‌پایان است.

تمایز میان ثواب (پاداش الهی مبتنی بر ایمان) و اجر (پاداش عمومی) در این آیه برجسته است. خیر الهی در ثواب، به دلیل پیوند با ایمان و نیت خالص، از هر پاداش دنیوی متمایز است. این مفهوم، انسان را به سوی اخلاص در عمل و توکل بر ولایت الهی سوق می‌دهد.

بخش چهارم: خیر مطلق و پایداری الهی

خداوند، خیر پایدار

خیر در قرآن کریم گاه به‌صورت مطلق و همراه با صفت ابقیت به کار رفته و چونان کوهی استوار، پایداری و جاودانگی خیر الهی را در برابر امور موقتی دنیوی نشان می‌دهد.

درنگ: خیر مطلق الهی، چونان ستاره‌ای که در آسمان ابدیت می‌درخشد، پایدار و جاودانه است.

آیه 73 سوره طه

إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ ۗ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ

ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهانمان را بیامرزد و آنچه از جادو بر ما تحمیل کردی. و خدا بهتر و پایدارتر است.

در این آیه، خیر به‌صورت مطلق (خَيْرٌ) و همراه با صفت ابقیت (أَبْقَىٰ) به کار رفته و خداوند را به‌عنوان خیر مطلق و پایدار معرفی می‌کند. خیر در اینجا، نه‌تنها به معنای برتری، بلکه به معنای دوام و جاودانگی خیر الهی است. این آیه، در برابر سحر و امور موقتی دنیوی، چونان جویباری که به اقیانوس می‌پیوندد، خیر پایدار الهی را برجسته می‌کند.

ابقیت الهی، نشانه‌ای از جاودانگی خیر خداوند است که در برابر ناپایداری خیرهای دنیوی قرار می‌گیرد. این مفهوم، مؤمنان را به سوی ایمان به خیر پایدار اخروی و دوری از فریبندگی امور موقتی هدایت می‌کند.

بخش پنجم: خیر مطلق در برابر شرک

خداوند، خیر بی‌همتا

خیر مطلق خداوند در قرآن کریم، در برابر شرک و بت‌پرستی، چونان آفتابی که تاریکی را می‌زداید، به‌عنوان برترین خیر معرفی شده است.

درنگ: خیر مطلق خداوند، چونان قله‌ای که در برابر دره‌های شرک سر برافراشته، بی‌همتا و بی‌نظیر است.

آیه 59 سوره نمل

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَىٰ ۗ أَاللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ

بگو سپاس خدای را و سلام بر بندگان برگزیده او. آیا خدا بهتر است یا آنچه شریک او می‌سازند؟

این آیه، خیر را به‌صورت وصفی و در قالب سؤال (أَاللَّهُ خَيْرٌ) به کار برده و خداوند را در برابر مشرکین و بت‌ها به‌عنوان خیر مطلق معرفی می‌کند. خیر در اینجا، به معنای برتری مطلق خداوند است که با تمامیت حمد (الْحَمْدُ لِلَّهِ) و برگزیدگی بندگان (عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَىٰ) همراه است. شرک، چونان غباری که بر آینه حقیقت می‌نشیند، نقص و کاستی می‌آورد، در حالی که خداوند، خیر کامل و بی‌نقص است.

الف لام در الْحَمْدُ لِلَّهِ، به معنای تمامیت است و نشان‌دهنده انحصار خیر و حمد در خداوند است. این آیه، انسان را به سوی توحید و دوری از شرک دعوت می‌کند و خیر الهی را چونان گوهری بی‌همتا معرفی می‌نماید.

بخش ششم: خیر و شر نسبی و توهمی

حقیقت خیر و شر در علم الهی

خیر و شر در قرآن کریم گاه به‌صورت نسبی و توهمی مطرح شده و تنها خداوند، چونان دانای مطلق، از حقیقت این دو آگاه است. این مفهوم، چونان دری که به سوی حکمت الهی گشوده می‌شود، محدودیت معرفت انسانی را آشکار می‌سازد.

درنگ: خیر و شر نسبی، چونان سایه‌هایی در برابر نور علم الهی، تنها در پرتو حکمت خداوند حقیقت خود را می‌یابند.

آیه 216 سوره بقره

عَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید و آن برای شما خیر باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن برای شما شر باشد، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

این آیه، خیر و شر را به‌صورت نسبی و توهمی معرفی می‌کند. خیر و شر نسبی، به امور خارجی واقعی مانند نیش عقرب (شر) یا ثروت (خیر) اشاره دارد، در حالی که خیر و شر توهمی، به تصورات نادرست انسان درباره خیر یا شر بودن امور مربوط است. خداوند، به‌عنوان عالم به حقیقت، تنها مرجع تشخیص خیر و شر واقعی است. این مفهوم، چونان آیینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، محدودیت ادراک انسانی را در برابر علم بی‌کران الهی نشان می‌دهد.

انسان ممکن است به دلیل نقص در معرفت، خیر را شر یا شر را خیر بداند، اما خداوند، با علم مطلق خود، حقیقت را آشکار می‌سازد. این آیه، مؤمنان را به توکل بر حکمت الهی و دوری از قضاوت‌های شتاب‌زده دعوت می‌کند.

بخش هفتم: بخل، شر توهمی

بخل، مانعی در برابر خیر

بخل، چونان زنجیری که روح را در بند می‌کشد، در قرآن کریم به‌عنوان شر توهمی معرفی شده که انسان به اشتباه آن را خیر می‌پندارد.

درنگ: بخل، چونان سدی در برابر جویبار خیر، مانع رشد معنوی و اجتماعی انسان می‌شود.

آیه 180 سوره آل عمران

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُم ۖ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ

و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آن‌ها داده بخل می‌ورزند، گمان نکنند که آن برایشان خیر است، بلکه آن برایشان شر است.

این آیه، بخل را به‌عنوان شر توهمی معرفی می‌کند که انسان به اشتباه آن را خیر می‌پندارد. بخل، به دلیل جلوگیری از انفاق و استفاده از نعمت‌های الهی، به خسران انسان منجر می‌شود. خیر واقعی، در انفاق و بهره‌گیری صحیح از فرصت‌هاست، نه در انباشت ثروت. این مفهوم، چونان هشداری است که انسان را از اسارت در بند حرص و بخل می‌رهاند.

بخل، با نظم الهی در تضاد است و مانع رشد معنوی و اجتماعی می‌شود. این آیه، انسان را به انفاق و استفاده از نعمت‌ها در راه خیر دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که انباشت ثروت، برخلاف تصور، به خسران منجر می‌شود.

بخش هشتم: شر، صفت بدترین مخلوقات

ظلم و کفر، ریشه شر

شر در قرآن کریم گاه به‌عنوان صفت بدترین مخلوقات، یعنی ظالمان و کافران، به کار رفته و چونان سیاهی که در برابر نور حقیقت رنگ می‌بازد، نتیجه نقض نظم الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: شر، چونان سایه‌ای شوم، نتیجه ظلم و کفر است که بدترین مخلوقات را از خیر الهی محروم می‌سازد.

آیه 6 سوره بینه

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ أُولَٰئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ

کسانی که از اهل کتاب و مشرکان کفر ورزیدند، در آتش جهنم‌اند و در آن جاودانه‌اند. اینان بدترین مخلوقات‌اند.

در این آیه، شر به‌صورت وصفی (شَرُّ الْبَرِيَّةِ) به کار رفته و کفار و مشرکان را به‌عنوان بدترین مخلوقات توصیف می‌کند. این شر، نتیجه ظلم و کفر آن‌هاست که به خلود در جهنم منجر می‌شود. شر در اینجا، صفتی است که به دلیل نقض نظم الهی به این گروه نسبت داده شده است.

ظلم و کفر، چونان ریشه‌های درختی مسموم، شر را در وجود انسان می‌پرورانند. این آیه، با نشان دادن عاقبت کافران، انسان را به دوری از ظلم و کفر و حرکت به سوی خیر الهی دعوت می‌کند.

بخش نهم: خیر الحاکمین، حکمت الهی در داوری

صبر در برابر کفر، انتظار حکمت الهی

خداوند در قرآن کریم به‌عنوان خیر الحاکمین معرفی شده و صبر در برابر کفر، چونان انتظاری برای آشکار شدن حکمت الهی، به دور از هرگونه خشونت و اجبار است.

درنگ: خیر الحاکمین بودن خداوند، چونان قاضی‌ای عادل که با حکمت داوری می‌کند، انسان را به صبر و انتظار برای حقیقت دعوت می‌نماید.

آیه 87 سوره اعراف

وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا ۚ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ

و اگر گروهی از شما به آنچه من بدان فرستاده شده‌ام ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاوردند، صبر کنید تا خدا میان ما داوری کند، و او بهترین داوران است.

این آیه، خداوند را به‌عنوان خیر الحاکمین (بهترین داور) معرفی می‌کند و صبر (فَاصْبِرُوا) را به معنای انتظار برای حکمت الهی (فانتظروا) می‌داند، نه تهدید یا خشونت (فاضربوا). خداوند، با حکمت خود، بهترین قضاوت را انجام می‌دهد و انسان‌ها را به صبر در برابر کفر دعوت می‌کند. این صبر، چونان بذری است که در خاک ایمان کاشته می‌شود و میوه‌اش، آشکار شدن حقیقت است.

این آیه، دیدگاه قرآنی را در برابر خشونت و اجبار در دین رد می‌کند. خیر الحاکمین بودن خداوند، حکمت و عدالت او را نشان می‌دهد که بدون نیاز به خشونت، حقیقت را آشکار می‌سازد. این مفهوم، با اصل آزادی در ایمان پیوند دارد و انسان را به تأمل در حکمت الهی دعوت می‌کند.

بخش دهم: خیر الراحمین، رحمت بی‌کران الهی

رحمت الهی در برابر شقاوت کافران

خداوند در قرآن کریم به‌عنوان خیر الراحمین معرفی شده و رحمت بی‌کرانش، چونان بارانی که زمین تشنه را سیراب می‌کند، بر بندگان مؤمن نازل می‌شود.

درنگ: خیر الراحمین بودن خداوند، چونان دریای رحمتی است که مؤمنان را در بر می‌گیرد و از شقاوت کافران متمایز است.

آیات 109 و 118 سوره مؤمنون

إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

گروهی از بندگانم می‌گفتند: پروردگارا، ایمان آوردیم، پس ما را بیامرز و بر ما رحم کن، و تو بهترین مهربانانی.

وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

و بگو: پروردگارا، بیامرز و رحم کن، و تو بهترین مهربانانی.

این آیات، خداوند را به‌عنوان خیر الراحمین معرفی می‌کنند و رحمت او را در برابر شقاوت کافران قرار می‌دهند. مؤمنان، با ایمان و استغفار، رحمت الهی را طلب می‌کنند، در حالی که کافران، به دلیل شقاوت خود، از این رحمت محروم می‌شوند. خیر الراحمین بودن خداوند، چونان چشمه‌ای زلال، رحمت بی‌پایان او را نشان می‌دهد.

تفاوت برخورد خداوند با مؤمنان و کافران در این آیات برجسته است. مؤمنان، با ایمان و استغفار، در سایه رحمت الهی قرار می‌گیرند، در حالی که کافران، با شقاوت خود، از این رحمت دور می‌مانند. این مفهوم، رحمانیت خداوند را چونان گوهری درخشان نمایان می‌سازد.

بخش یازدهم: خیر الرازقین، رزق حسن الهی

رزق پاک و بی‌استرس

خداوند در قرآن کریم به‌عنوان خیر الرازقین معرفی شده و رزق حسنش، چونان نانی که با آرامش و سلامت همراه است، از رزق‌های دنیوی متمایز است.

درنگ: خیر الرازقین بودن خداوند، چونان باغی پرثمر، رزق پاک و بی‌استرس را به بندگان عطا می‌کند.

آیه 114 سوره مائده

قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

عیسی بن مریم گفت: خدایا، پروردگار ما، از آسمان مائده‌ای بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه‌ای از تو، و ما را روزی ده، و تو بهترین روزی‌دهندگانی.

در این آیه، عیسی (ع) خداوند را خیر الرازقین می‌خواند و از او مائده آسمانی طلب می‌کند. خیر الرازقین بودن خداوند، به معنای اعطای رزق حسن، یعنی روزی پاک و بی‌استرس است که با آرامش و سلامت همراه است. این خیر، از رزق‌های حرام یا پراسترس متمایز است.

رزق حسن، چونان میوه‌ای شیرین از درخت ایمان، با طهارت و آرامش پیوند دارد. این آیه، انسان را به توکل بر رزق الهی و دوری از حرص و طمع دعوت می‌کند.

بخش دوازدهم: خیر الرازقین در برابر لهو و تجارت

رزق الهی، برتر از امور دنیوی

خیر الرازقین بودن خداوند، رزق الهی را چونان گنجی بی‌پایان، برتر از لهو و تجارت دنیوی معرفی می‌کند.

درنگ: رزق الهی، چونان چشمه‌ای زلال، از لهو و تجارت دنیوی برتر است و آرامش و سلامت را به ارمغان می‌آورد.

آیه 11 سوره جمعه

وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

و چون تجارت یا سرگرمی‌ای دیدند، به سوی آن پراکنده شدند و تو را ایستاده رها کردند. بگو: آنچه نزد خداست از سرگرمی و تجارت بهتر است، و خدا بهترین روزی‌دهندانی است.

این آیه، خیر الهی را در برابر لهو (سرگرمی) و تجارت قرار داده و رزق الهی را به‌عنوان خیر برتر معرفی می‌کند. خیر الرازقین بودن خداوند، نشان‌دهنده برتری رزق الهی است که با آرامش و سلامت همراه است و از رزق‌های دنیوی که ممکن است با استرس و فساد پیوند داشته باشند، متمایز است.

این آیه، انسان را به اولویت دادن به رزق الهی و دوری از حرص به امور دنیوی دعوت می‌کند. خیر الرازقین بودن خداوند، چونان چراغی است که مسیر توکل و ایمان را روشن می‌سازد.

بخش سیزدهم: خیر و شر در نظام خلقت

غلبه خیر بر شر

در نظام خلقت قرآنی، خیر چونان دریای بی‌کران، بر شر که چون جویباری اندک است، چیره است. قرآن کریم، با ذکر 196 مورد خیر در برابر 31 مورد شر، این غلبه را چونان نقشی بر سنگ، جاودانه ساخته است.

درنگ: خیر در قرآن کریم، چونان خورشیدی که بر آسمان خلقت می‌درخشد، بر شر غالب است و انسان را به سوی نور هدایت می‌کند.

تحلیل آیات نشان می‌دهد که خیر، به‌عنوان صفتی الهی، در قالب‌های وصفی، اضافی و مطلق، در سراسر قرآن کریم پراکنده است. خیر الهی، با وحدت، رحمت، حفاظت و رزق حسن پیوند دارد و از خیرهای نسبی و محدود مخلوقات متمایز است. شر، در مقابل، نتیجه ظلم، کفر و بخل است و حضوری اندک در آیات دارد. این نسبت (196 خیر در برابر 31 شر)، نشان‌دهنده حکمت الهی در نظام خلقت است که خیر را غالب و شر را محدود می‌داند.

این مفهوم، انسان را به تأمل در خیر الهی و دوری از شرور توهمی دعوت می‌کند. خیر، چونان بذری است که در خاک ایمان کاشته می‌شود و شر، چونان علفی هرز، با حکمت الهی ریشه‌کن می‌گردد.

بخش چهاردهم: دوری از خشونت و اجبار در دین

دین، آیینه رحمت و حکمت

دین در قرآن کریم، چونان جویباری زلال، از خشونت و اجبار به دور است. آیات الهی، انسان را به صبر، حکمت و رحمت دعوت می‌کنند و هرگونه خشونت را، چونان ابری که آسمان حقیقت را می‌پوشاند، نفی می‌نمایند.

درنگ: دین قرآنی، چونان نسیمی که قلب‌ها را نوازش می‌دهد، از خشونت و اجبار به دور است و صبر و حکمت را ترویج می‌کند.

برخی تفاسیر، صبر در آیات را به اشتباه به معنای تهدید و خشونت (فاضربوا) دانسته‌اند، در حالی که قرآن کریم صبر را به معنای انتظار برای حکمت الهی (فانتظروا) معرفی می‌کند. این دیدگاه، با اصل آزادی در ایمان (لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ) همخوانی دارد و نشان می‌دهد که دین، چونان گلی که در باغ آزادی می‌روید، با اجبار و خشونت ناسازگار است.

علم دینی، در برخی موارد، به دلیل تأثیرپذیری از فرهنگ‌های خشن، دچار سوءتفاهم شده و صبر را به معنای تهدید تفسیر کرده است. این آیه، انسان را به بازنگری در این تفاسیر و بازگشت به حکمت و رحمت الهی دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری

خیر و شر در قرآن کریم، چونان دو سوی یک سکه، در نظام خلقت الهی نقش‌آفرینی می‌کنند. خیر، به‌عنوان صفتی الهی، در قالب وحدت، رحمت، حفاظت و رزق حسن، چونان ستارگانی در آسمان معرفت می‌درخشند. شر، در مقابل، نتیجه ظلم، کفر و بخل است و چونان سایه‌ای گذرا، در برابر نور خیر الهی رنگ می‌بازد. آیات قرآنی، با تأکید بر غلبه خیر (196 مورد) بر شر (31 مورد)، انسان را به سوی توکل، انفاق و دوری از خشونت و اجبار هدایت می‌کنند. این مفاهیم، چونان نقشه‌ای که مسیر حقیقت را نشان می‌دهد، انسان را به تأمل در حکمت الهی و زیستن در سایه رحمت و خیر دعوت می‌نمایند.

با نظارت صادق خادمی