متن درس
ذکر الهی: بازنویسی و تحلیل درسگفتارهای سلوک و ذکر
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسهی ۵۳ (۲۴ / ۵ / ۱۳۹۰)
مقدمه
سلوک و ذکر الهی، بهمثابه دو بال برای پرواز معنوی انسان بهسوی حقیقت، از دیرباز در کانون توجه عارفان و سالکان طریق حق قرار داشته است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد، به بررسی عمیق و نظاممند مفاهیم سلوک و ذکر میپردازد. هدف این اثر، تبیین علمی و آکادمیک ابعاد مختلف سلوک، از نسبیت و تنوع آن تا تمایز میان سالکان ناسوتی و قربی، و نیز تأکید بر ضرورت هماهنگی میان ذکر و عمل است. تمامی نکات کلیدی با شرح و بسط کامل ارائه گردیده و آیات قرآنی با ارجاع دقیق و ترجمهای روان درج شدهاند. انتقادات به علم دینی بهصورت تعدیلشده و با تمرکز بر مفاهیم کلی مطرح شدهاند تا از هرگونه حاشیه به دور باشد. در نهایت، این اثر میکوشد تا با بهرهگیری از تمثیلات و استعارات فاخر، تصویری روشن و جذاب از سلوک و ذکر الهی ارائه دهد.
بخش اول: نسبیت و تنوع در سلوک
نسبیت سلوک
سلوک، بهسان رودی جاری که مسیرش بر اساس ویژگیهای بسترش تغییر میکند، امری نسبی است. این نسبیت، از خصوصیات فردی و معنوی سالک سرچشمه میگیرد و در جنبههای ظاهری، باطنی، جمعی یا فردی، و خیر ممدوح یا مذموم نمود مییابد. سلوک، چه در مرتبه ناسوتی و چه در مرتبه قربی، به درصد، جهت و صفات سالک وابسته است. این ویژگی، سلوک را از قواعد ثابت و مطلق علوم مادی متمایز میسازد.
قرآن کریم: وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (البقرة: ۱۴۳)
و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم.
این آیه، بر اعتدال و نسبیت در مسیر معنوی تأکید دارد و نشان میدهد که سلوک، بهسان امتی میانه، در میانهروی و تناسب با ویژگیهای سالک شکل میگیرد.
تنوع بیپایان سلوک
سلوک، بهمثابه آسمانی بیکران که ستارگان بیشماری را در خود جای داده، از تنوعی بیپایان برخوردار است. این تنوع، از حرکت سالک از ماده بهسوی مجردات نشأت میگیرد و آن را از علوم ظاهری مانند ریاضیات و فیزیک، که در ظرف ماده محدود شدهاند، متمایز میسازد. گستردگی سلوک، از عمق معنوی آن سرچشمه میگیرد که فراتر از محدودیتهای مادی است.
قرآن کریم: وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ (الأعراف: ۵۲)
و برایشان کتابی آوردیم که آن را با علم تفصیل دادیم.
این آیه، بر تنوع و عمق هدایت معنوی تأکید دارد و نشان میدهد که سلوک، به دلیل ارتباط با معرفت الهی، از گستردگی بیمانندی برخوردار است.
بخش دوم: تمایز سالکان و مراتب سلوک
سالک ناسوتی و قربی
سالک ناسوتی، بهسان مسافری است که در ابتدای مسیر و درگیر نیازهای زمینی است، درحالیکه سالک قربی، با چشمانی بهسوی اسمای الهی، در مرتبهای متوسط گام برمیدارد. سالک ناسوتی، در ابتدای راه و متمرکز بر خواستههای مادی است، اما سالک قربی، با تمرکز بر اسمای الهی نظیر رحمان، رحیم، کریم و رزاق، به سوی قرب الهی حرکت میکند.
قرآن کریم: وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ (المائدة: ۳۵)
و به سوی او وسیلهای بجویید.
این آیه، بر حرکت بهسوی قرب الهی تأکید دارد که ویژگی برجسته سالک قربی است.
سیستممندی در سلوک
سالک، برخلاف افراد عادی که بدون نظم و نظام ذکر میگویند، دارای سیستمی است که او را بهسوی حق یا باطل هدایت میکند. این سیستممندی، بهسان نقشهای است که مسیر سالک را مشخص میسازد، اما ممکن است به گمراهی منجر شود، چنانکه در آیهای به آن اشاره شده است.
قرآن کریم: مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (المدثر: ۴۲)
چه چیز شما را به سقر کشاند؟
این آیه، بر خطر سیستمهای باطل در سلوک هشدار میدهد و بر اهمیت انتخاب مسیر صحیح تأکید دارد.
محبین و محبوبین
سالک قربی، محب است و با عشق به اسمای الهی حرکت میکند، اما هنوز به مقام محبوبیت نرسیده است. محبوبین، بهسان سرنشینانی هستند که در ماشینی الهی، بدون تلاش آگاهانه، به مقصد میرسند. این تمایز، میان تلاش محبین و هدایت بیواسطه محبوبین است.
قرآن کریم: وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (البقرة: ۱۶۵)
و کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشتری دارند.
این آیه، بر جایگاه محبین در سلوک تأکید دارد و محبت به خدا را بهعنوان انگیزه اصلی سالک قربی معرفی میکند.
قرآن کریم: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (مریم: ۹۶)
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، بهزودی رحمان برایشان محبت قرار میدهد.
این آیه، مقام محبوبین را نشان میدهد که بدون تلاش آگاهانه، مورد محبت الهی قرار میگیرند.
بخش سوم: چالشها و نقدهای سلوک
خودمحوری در سلوک
تمرکز بیش از حد بر خواستههای شخصی، مانند کسب مقام یا حکمت، بهسان آتشی است که روح سلوک را میسوزاند. این خودمحوری، سالک را از هدف اصلی، یعنی قرب الهی، دور میسازد و با خیر جمعی ناسازگار است.
قرآن کریم: وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ (الحشر: ۱۹)
و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز خودشان را از یادشان برد.
این آیه، بر خطر خودمحوری و غفلت از خدا هشدار میدهد و بر ضرورت اخلاص در سلوک تأکید دارد.
نقد علم دینی ناقص
برخی رویکردهای علم دینی، بهسان درختی بیریشه، به دلیل تمرکز صرف بر علوم صوری مانند صرف، نحو و فقه، از معرفتهای عمیقتر و تاریخی غفلت کردهاند. این نقص، به دانشی سطحی و محدود منجر میشود که نمیتواند نیازهای معنوی و معرفتی جامعه را برآورده سازد.
قرآن کریم: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (النحل: ۴۳)
از اهل ذکر بپرسید اگر نمیدانید.
این آیه، بر ضرورت کسب دانش جامع و عمیق از اهل ذکر تأکید دارد و از سطحینگری در علم دینی برحذر میدارد.
تجربه گم شدن در قم
تجربه گم شدن در شهر قم، بهسان نشانهای از محدودیتهای معرفتی است که حتی عالمان برجسته ممکن است با آن مواجه شوند. این تجربه، بر نیاز به معرفت گستردهتر و شناخت عمیقتر از محیط و مفاهیم معنوی تأکید دارد.
قرآن کریم: وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (الإسراء: ۸۵)
و از دانش جز اندکی به شما داده نشده.
این آیه، بر محدودیت دانش بشری و ضرورت تواضع در برابر معرفت الهی تأکید دارد.
بخش چهارم: ارزشها و ضرورتهای سلوک
ارزش سلوک ناسوتی
سلوک ناسوتی، هرچند در مرتبهای پایینتر قرار دارد، بهسان بذری است که اگر در خاک خیر جمعی کاشته شود، میتواند به سلوک قربی منتهی گردد. این مرتبه، اگر با نیت خیر و خدمت به جامعه همراه باشد، ارزشی معنوی مییابد.
قرآن کریم: وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ (المائدة: ۲)
و در نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید.
این آیه، بر ارزش خیر جمعی و همکاری در مسیر تقوا تأکید دارد که میتواند سلوک ناسوتی را به مراتب بالاتر ارتقا دهد.
رگههای سلوک
سلوک، بهسان معدنی گرانبها است که رگههای طلایی آن، با دقت و تلاش کشف میشوند. این رگهها، مسیرهای ظریفی هستند که سالک را به مقامات عالی هدایت میکنند، اما نیازمند آگاهی و کوشش مداوماند.
قرآن کریم: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (العنكبوت: ۶۹)
و کسانی که در راه ما کوشیدند، بهیقین به راههایمان هدایتشان میکنیم.
این آیه، بر هدایت الهی به مسیرهای صحیح سلوک در ازای تلاش و جهاد تأکید دارد.
نقد باورهای غیرعقلانی
باورهای غیرعقلانی، مانند داستانهای خیالی درباره عذاب، بهسان مهی گمراهکنندهاند که سالک را از مسیر حقیقت دور میکنند. این باورها باید با دقت و عقلانیت بررسی شوند تا سلوک از خرافات مصون بماند.
قرآن کریم: ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (النحل: ۱۲۵)
به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو دعوت کن.
این آیه، بر ضرورت عقلانیت و حکمت در دعوت به سلوک تأکید دارد و از پذیرش باورهای غیرعقلانی برحذر میدارد.
ارزش ماه رمضان در سلوک
ماه رمضان، بهسان بهاری معنوی، فرصتی بینظیر برای تقویت سلوک و ذکر فراهم میکند. این ماه، با تأکید بر عبادت و شبزندهداری، سالک را بهسوی قرب الهی سوق میدهد، مشروط بر آنکه از اتلاف وقت پرهیز شود.
قرآن کریم: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ (البقرة: ۱۸۵)
ماه رمضان که در آن قرآن نازل شده است.
این آیه، بر فضیلت ماه رمضان و نقش آن در رشد معنوی تأکید دارد.
ضرورت حس واقعی در سلوک
سلوک و ذکر، بدون حس واقعی و حضور قلب، بهسان جسدی بیروح است. این حس، مانند سیری پس از افطار یا تشنگی در روزه، باید در سالک ایجاد شود تا سلوک اثرگذار گردد.
قرآن کریم: وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ (الأعراف: ۲۰۵)
و از غافلان مباش.
این آیه، بر ضرورت حضور قلب و حس واقعی در اعمال معنوی تأکید دارد.
نقد کاسبی در سلوک
سلوک، اگر به کاسبی و منافع مادی آلوده شود، بهسان گوهری است که در گلولای فرو میرود. این آلودگی، روح معنوی سلوک را مخدوش میکند و آن را از قرب الهی دور میسازد.
قرآن کریم: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ (البقرة: ۲۰۷)
و از مردم کسی است که خود را برای کسب خشنودی خدا میفروشد.
این آیه، بر ضرورت اخلاص و دوری از منافع مادی در سلوک تأکید دارد.
آرزوی مقامات عالی
آرزوی مقامات عالی، مانند قرب به ذات الهی، بهسان ستارهای است که سالک را به سوی خود فرا میخواند. این آرزو، مشروط بر تلاش و کشف رگههای صحیح سلوک، مشروع و ارزشمند است.
قرآن کریم: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا (الطلاق: ۲)
و هر کس از خدا پروا کند، برایش راه خروجی قرار میدهد.
این آیه، بر امکان رسیدن به مقامات عالی با تقوا و تلاش تأکید دارد.
بخش پنجم: تحلیل تاریخی و معرفتی سلوک
محبوبین و عدم افول
محبوبین، بهسان پرندگانی که در آسمان الهی پرواز میکنند، از خطر افول و گمراهی مصوناند. برخلاف محبین که ممکن است در مسیر سلوک سقوط کنند، محبوبین به دلیل قرب ویژه به خدا، بدون تلاش آگاهانه به مقصد میرسند. این تمایز، به تفاوت در مرتبه وجودی آنها بازمیگردد.
قرآن کریم: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (مریم: ۹۶)
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، بهزودی رحمان برایشان محبت قرار میدهد.
این آیه، بر مقام والای محبوبین تأکید دارد که مورد محبت ویژه الهی قرار میگیرند.
رگههای وجودی و خطر گمراهی
رگههای وجودی، بهسان عروق طلایی در دل سنگ، مسیرهایی هستند که سالک را بهسوی حقیقت هدایت میکنند. بااینحال، محبین، به دلیل قرار گرفتن در معرض خطر، ممکن است از این رگهها منحرف شوند و به گمراهی بیفتند. تاریخ، نمونههایی از محبینی را نشان میدهد که به دلیل طمع یا انحراف، از مسیر حق دور شدهاند.
روایت: «وَالمُخلَصونَ فِی خَطَرٍ عَظِیمٍ»
و مخلَصون در خطر بزرگی هستند.
این روایت، بر خطر گمراهی محبین تأکید دارد و تفاوت آنها با محبوبین را که از خطر مصوناند، نشان میدهد.
نقد شخصیتهای تاریخی
برخی شخصیتهای تاریخی، مانند فرعون یا نمرود، بهسان کوههایی عظیم اما توخالی، در ظاهر قدرتمند به نظر میآمدند، اما در باطن، از ضعف و گمراهی رنج میبردند. این افراد، هرچند در ظاهر ادعای الوهیت یا قدرت داشتند، در برابر حقیقت الهی ناتوان بودند. تحلیل این شخصیتها، بر ضرورت شناخت عمیق و دوری از خودبزرگبینی تأکید دارد.
قرآن کریم: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا (القصص: ۴)
بهراستی فرعون در زمین برتری جست و مردم آن را به گروههایی تقسیم کرد.
این آیه، بر گمراهی و خودبزرگبینی فرعون تأکید دارد و درس عبرتی برای سالکان است.
جمعبندی نهایی
سلوک و ذکر الهی، بهسان دو گوهر درخشان در مسیر کمال انسانی، سالک را بهسوی قرب الهی هدایت میکنند. سلوک، با نسبیت و تنوع بیپایان خود، از علوم مادی فراتر میرود و بهسوی مجردات حرکت میکند. سالک ناسوتی، در ابتدای راه و درگیر نیازهای زمینی است، درحالیکه سالک قربی، با تمرکز بر اسمای الهی، در مرتبهای متوسط قرار دارد. محبوبین، در مقام والایی که از خطر افول مصوناند، بدون تلاش آگاهانه به مقصد میرسند. سلوک، نیازمند سیستمی حقمدار است که از گمراهی جلوگیری کند. ذکر و عمل، بدون حس واقعی و حضور قلب، بیثمر است و ماه رمضان، فرصتی بینظیر برای تقویت این دو فراهم میآورد. نقد علم دینی ناقص، بر ضرورت معرفت جامع و عمیق تأکید دارد و سلوک، با کشف رگههای صحیح و دوری از کاسبی و خودمحوری، به مقامات عالی منتهی میشود. این اثر، سلوک را بهعنوان فرآیندی دقیق، عقلانی و هدفمند معرفی میکند که با اخلاص، صبر و هماهنگی ذکر و عمل، به رستگاری معنوی میانجامد.