در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

ذکر الهی 61

متن درس

کتاب ذکر الهی – بخش شصت و یکم: حکمت عملی و نقش ذکر در سلوک معنوی

کتاب ذکر الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه شصت و یکم

مقدمه

بخش حاضر، با تمرکز بر حکمت عملی و نقش محوری ذکر الهی در سلوک معنوی، به تبیین تفاوت‌های بنیادین میان حکمت نظری و عملی و اهمیت تجربه و تمرین در تحقق فضایل معنوی می‌پردازد. حکمت عملی، به مثابه کلیدی است که باید با قفل‌های متعدد هماهنگ شود و این هماهنگی، نیازمند زمان، تلاش و آگاهی است. این بخش، با رویکردی علمی و ساختارمند، به بررسی فرآیند زمان‌بر حکمت عملی، ضرورت تعادل در زندگی معنوی و مادی، و جایگاه ویژه ذکر الهی در خودسازی و اصلاح جامعه می‌پردازد.

بخش اول: حکمت عملی در سلوک معنوی

تفاوت حکمت نظری و عملی

حکمت نظری، دانشی است که از طریق مطالعه و یادگیری به سرعت کسب می‌شود، اما حکمت عملی، به مثابه سفری طولانی در مسیر تجربه و تمرین، نیازمند صبر و استقامت است. حکمت نظری، چونان نقشه‌ای است که طرحی کلی از مقصد ارائه می‌دهد، اما حکمت عملی، ساخت بنای معرفت است که سنگ بر سنگ نهادن آن، زمان و مهارت می‌طلبد.

درنگ: حکمت عملی، به دلیل نیاز به تمرین و تجربه، فرآیندی زمان‌بر و متمایز از حکمت نظری است که صرفاً به یادگیری محدود می‌شود.

برای تبیین این تفاوت، می‌توان به آیه شریفه اشاره کرد:
وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُوا۟ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (قرآن کریم، العنکبوت: ۶۹). این آیه بر نقش تلاش عملی در دستیابی به هدایت الهی تأکید دارد، که نشان‌دهنده پیوند عمیق میان عمل و معرفت است.

زمان‌بر بودن حکمت عملی

حکمت عملی، مانند یادگیری مهارتی چون رانندگی یا بنایی، نیازمند زمان و تمرین مداوم است. این فرآیند، از یادگیری طوطی‌وار متمایز است و نمی‌توان آن را با مطالعه صرف به انجام رساند. همان‌گونه که یک بنّا سال‌ها تجربه می‌طلبد تا بنایی استوار بسازد، حکمت عملی نیز با صبر و مداومت به بار می‌نشیند.

درنگ: حکمت عملی، برخلاف حکمت نظری، نیازمند زمان و تمرین مداوم است تا به نتیجه برسد.

آیه شریفه وَٱصْبِرْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ ٱلْمُحْسِنِينَ (قرآن کریم، هود: ۱۱۵) بر ارزش صبر در فرآیندهای عملی تأکید دارد و نشان می‌دهد که پاداش نیکوکاران در گرو پایداری آن‌هاست.

پیچیدگی حکمت عملی

حکمت عملی، چون کلیدی است که باید با قفل‌های متعدد هماهنگ شود. این هماهنگی، نیازمند تشخیص دقیق و توانمندی است، مانند قصابی که با دقت و مهارت، استخوان را به‌گونه‌ای می‌شکند که گوشت آسیب نبیند. این پیچیدگی، نشان از نیاز به تجربه و مهارت در تطبیق دانش با شرایط عملی دارد.

درنگ: حکمت عملی، به دلیل پیچیدگی و نیاز به هماهنگی با شرایط مختلف، مستلزم تشخیص و توانمندی است.

آیه وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُ (قرآن کریم، البقرة: ۲۸۲) بر نقش تقوا در کسب مهارت‌های عملی تأکید دارد، که نشان‌دهنده پیوند میان تقوا و معرفت عملی است.

پیاده‌سازی فضایل اخلاقی

تحقق فضایل اخلاقی، مانند صدق و فتوت، نیازمند زمان طولانی و تمرین مداوم است. این فرآیند، گاه با چالش‌هایی همراه است، مانند دفاع از حق و مظلوم، که ممکن است دشوار و حتی خطرناک باشد. با این حال، هدف اصلی، انجام وظیفه است، نه صرف نتیجه ظاهری.

درنگ: تحقق فضایل اخلاقی، به دلیل نیاز به دفاع از حق و مظلوم، فرآیندی زمان‌بر و گاه دشوار است.

آیه وَٱلَّذِينَ صَبَرُوا۟ ٱبْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ (قرآن کریم، الرعد: ۲۲) بر صبر در مسیر فضایل تأکید دارد و نشان می‌دهد که استقامت در این راه، به قصد قربت الهی است.

دفاع از حق در حکمت عملی

دفاع از حق و مظلوم، بخشی جدایی‌ناپذیر از حکمت عملی است. این دفاع، ممکن است به شهادت منجر شود، اما هدف اصلی، انجام وظیفه است، نه نتیجه ظاهری. این اصل، نشان‌دهنده اولویت عمل به وظیفه بر نتیجه مادی است.

درنگ: دفاع از حق و مظلوم، بخشی از حکمت عملی است که ممکن است به شهادت منجر شود، اما هدف اصلی، انجام وظیفه است.

آیه وَلَا تَحْسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمْوَٰتًا (قرآن کریم، آل عمران: ۱۶۹) بر ارزش شهادت در راه خدا تأکید دارد و نشان می‌دهد که شهدا زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

پیش‌نیاز حکمت نظری

حکمت عملی، متفرع بر حکمت نظری است، اما حکمت نظری می‌تواند بدون عمل باقی بماند. دانش نظری، پایه‌ای برای عمل است، اما بدون عمل، به نتیجه کامل نمی‌رسد. این اصل، بر ضرورت پیوند علم و عمل تأکید دارد.

درنگ: حکمت عملی، متفرع بر حکمت نظری است، اما حکمت نظری بدون عمل، ناقص باقی می‌ماند.

آیه قُلْ هَلْ يَسْتَوِى ٱلَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (قرآن کریم، الزمر: ۹) بر ارزش علم به شرط عمل تأکید دارد و نشان می‌دهد که علم واقعی، در گرو عمل است.

نقد دیدگاه‌های مخالف حکمت نظری

برخی دیدگاه‌ها، بدون استدلال، حکمت نظری را نفی کرده و عمل را مقدم بر علم می‌دانند. این رویکرد، به دلیل فقدان استدلال، از اعتبار علمی برخوردار نیست و می‌تواند به گمراهی منجر شود.

درنگ: نفی حکمت نظری بدون استدلال، به دلیل فقدان پشتوانه علمی، مورد نقد است.

آیه وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِۦ عِلْمٌ (قرآن کریم، الإسراء: ۳۶) بر پرهیز از قضاوت بدون علم تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت استدلال در علم دینی است.

آموزش مقدم بر پرورش

آموزش، مقدم بر پرورش است و هر عملی، نیازمند یادگیری اولیه است. همان‌گونه که بنّا پیش از ساخت بنا، باید نقشه و ابزار را بشناسد، سالک نیز باید ابتدا دانش لازم را کسب کند.

درنگ: آموزش، پایه‌ای برای پرورش است و هر عملی، نیازمند یادگیری اولیه است.

آیه فَٱعْلَمْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ (قرآن کریم، محمد: ۱۹) بر اهمیت علم به عنوان پایه عمل تأکید دارد و نشان می‌دهد که معرفت، پیش‌نیاز سلوک است.

حکمت عملی در آخرالزمان

نتایج ضعیف حکمت عملی در آخرالزمان، ناشی از چالش‌های محیطی و اجتماعی است. با این حال، استقامت در این مسیر، ضرورتی انکارناپذیر است. سالک باید در برابر موانع، صبور و مقاوم باشد.

درنگ: حکمت عملی در آخرالزمان، به دلیل چالش‌های محیطی، نیازمند استقامت و صبر بیشتر است.

آیه وَٱصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِٱللَّهِ (قرآن کریم، النحل: ۱۲۷) بر صبر با اتکا به خدا تأکید دارد و نشان می‌دهد که پایداری در این مسیر، با توکل به خدا ممکن است.

نقد تناقض در علم دینی

تناقض در سخنان برخی عالمان، ناشی از فقدان استجماع و عدم هماهنگی در گفتار و عمل است. انسجام در علم دینی، ضرورتی است که از تحافت و تناقض جلوگیری می‌کند.

درنگ: تناقض در علم دینی، ناشی از فقدان استجماع و عدم هماهنگی در گفتار و عمل است.

آیه يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (قرآن کریم، الصف: ۲) بر هماهنگی گفتار و عمل تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت انسجام در سلوک دینی است.

بخش دوم: تعادل و مدیریت در سلوک معنوی

تعادل در زندگی معنوی و مادی

تعادل در ابعاد مختلف زندگی، از عبادت و مطالعه گرفته تا خدمت به جامعه، ضرورتی است که از خستگی و ناکامی جلوگیری می‌کند. سالک باید مانند معماری دانا، منابع و انرژی خود را به‌گونه‌ای مدیریت کند که هیچ بخشی از زندگی‌اش مغفول نماند.

درنگ: تعادل در عبادت، مطالعه و خدمت، از خستگی و ناکامی در سلوک جلوگیری می‌کند.

آیه كَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (قرآن کریم، البقرة: ۱۴۳) بر میانه‌روی امت اسلامی تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت تعادل در زندگی است.

مدیریت منابع و امکانات

مدیریت عادلانه منابع و امکانات، بخشی از حکمت عملی است که نیازمند مهارت و تمرین است. این مدیریت، مانند توزیع آب در جویبارهای متعدد، باید با دقت و عدالت انجام شود تا نیازهای مختلف تأمین گردد.

درنگ: مدیریت عادلانه منابع، بخشی از حکمت عملی است که نیازمند مهارت و تجربه است.

آیه وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُوا۟ لَمْ يُسْرِفُوا۟ وَلَمْ يَقْتُرُوا۟ (قرآن کریم، الفرقان: ۶۷) بر اعتدال در انفاق تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت مدیریت عادلانه منابع است.

بخش سوم: نقش ذکر در سلوک معنوی

ذکر در سلوک عام و خاص

صلوات، به عنوان ذکر اولیه در سلوک عام، و «بسم الله الرحمن الرحیم» به عنوان ذکر اولیه در سلوک خاص، ابزارهایی برای پاکسازی و تعالی معنوی هستند. صلوات، مانند جویباری است که زنگارهای نفس را می‌شوید، و «بسم الله»، چون کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید.

درنگ: صلوات در سلوک عام و «بسم الله الرحمن الرحیم» در سلوک خاص، ابزارهای پاکسازی و تعالی معنوی هستند.

آیه إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِىِّ (قرآن کریم، الأحزاب: ۵۶) بر اهمیت صلوات تأکید دارد و نشان‌دهنده جایگاه آن در سلوک معنوی است.

«بسم الله» به عنوان ذکر کامل

«بسم الله الرحمن الرحیم»، به دلیل جامعیت و ارتباط مستقیم با لسان وحی، ذکر کامل و بی‌نیاز از دیگر اذکار در سلوک خاص است. این ذکر، مانند چشمه‌ای زلال است که تمامی نیازهای معنوی سالک را برآورده می‌سازد.

درنگ: «بسم الله الرحمن الرحیم»، به دلیل پیوند با وحی، ذکر کامل و بی‌نیاز از صلوات در سلوک خاص است.

آیه بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (قرآن کریم، الفاتحة: ۱) به عنوان آغازگر قرآن، بر جامعیت این ذکر تأکید دارد.

حلال‌درمانی در سلوک

حلال‌درمانی، به معنای صدق و پاکی در رفتار و نیت، اولین منزل سلوک در هر دو سطح عام و خاص است. این اصل، مانند خاک حاصلخیزی است که بذر معرفت در آن رشد می‌کند.

درنگ: حلال‌درمانی، به عنوان پایه سلوک، صدق و پاکی را در رفتار و نیت سالک نهادینه می‌کند.

آیه يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَكُونُوا۟ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ (قرآن کریم، التوبة: ۱۱۹) بر همراهی با صادقین تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت صدق در سلوک است.

استجماع در سلوک

استجماع، به معنای تمرکز کامل، مانع از تناقض و تحافت در گفتار و عمل می‌شود. این اصل، مانند قطب‌نمایی است که سالک را در مسیر درست هدایت می‌کند.

درنگ: استجماع، با ایجاد تمرکز، از تناقض در گفتار و عمل جلوگیری می‌کند.

آیه وَٱذْكُر رَّبَّكَ فِى نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً (قرآن کریم، الأعراف: ۲۰۵) بر ذکر متمرکز تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت استجماع در سلوک است.

تلاش با شادابی

تل пистارهای معنوی باید با شادابی انجام شوند، زیرا کار ناقص نتیجه نمی‌دهد. سالک باید مانند باغبانی هوشیار، با نشاط و دقت به پرورش نفس خود بپردازد.

درنگ: تلاش با شادابی، به کیفیت و تأثیرگذاری عمل در سلوک معنوی کمک می‌کند.

آیه وَٱبْتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلْءَاخِرَةَ (قرآن کریم، القصص: ۷۷) بر تلاش با انگیزه الهی تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت نیت خالص در اعمال است.

تأثیر فاز و نول در نفس

تغییرات در نفس، مانند فاز و نول در جریان برق، نتیجه اعمال و نیت‌های انسان است. این تغییرات، می‌توانند ضعف یا قوت معنوی ایجاد کنند، مانند نوسانات جویباری که گاه آرام و گاه خروشان است.

درنگ: اعمال و نیت‌های انسان، مانند فاز و نول، بر حالت روحی و معنوی او تأثیر می‌گذارند.

آیه وَنَفْسٍۢ وَمَا سَوَّىٰهَا (قرآن کریم، الشمس: ۷) بر نقش نفس در سلوک تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت خودسازی است.

خیرخواهی نسبت به دشمنان

خیرخواهی حتی نسبت به دشمنان، نشانه سعادت و بخشی از حکمت عملی است. این اصل، مانند نسیمی است که آتش دشمنی‌ها را فرو می‌نشاند.

درنگ: خیرخواهی نسبت به دشمنان، نشانه سعادت و بخشی از حکمت عملی است.

آیه وَلَا تَسْتَوِى ٱلْحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُ ۚ ٱدْفَعْ بِٱلَّتِى هِىَ أَحْسَنُ (قرآن کریم، فصلت: ۳۴) بر دفع بدی با نیکی تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت خیرخواهی است.

ضرورت پرسش و شفافیت

پرسش و شفافیت در یادگیری و سلوک، مانند چراغی است که مسیر معرفت را روشن می‌کند. سالک باید از رودربایستی پرهیز کند و در پی رفع ابهامات باشد.

درنگ: پرسش و شفافیت، به رفع ابهامات و پیشرفت در سلوک کمک می‌کند.

آیه فَسْـَٔلُوٓا۟ أَهْلَ ٱلذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (قرآن کریم، النحل: ۴۳) بر پرسش از اهل علم تأکید دارد و نشان‌دهنده اهمیت یادگیری است.

جمع‌بندی

این بخش از کتاب «ذکر الهی»، با تبیین حکمت عملی و نقش محوری ذکر الهی در سلوک معنوی، بر ضرورت تمرین، تجربه و تعادل در زندگی تأکید دارد. حکمت عملی، به مثابه سفری است که نیازمند صبر، مهارت و استجماع است. ذکر الهی، به‌ویژه «بسم الله الرحمن الرحیم» در سلوک خاص و صلوات در سلوک عام، ابزارهایی برای پاکسازی و تعالی معنوی هستند. حلال‌درمانی و خیرخواهی، پایه‌های سلوک را تشکیل می‌دهند. این تحلیل، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران علوم دینی و جویندگان معرفت ارائه می‌دهد که در پی درک عمیق‌تر از نقش حکمت عملی و ذکر در خودسازی و اصلاح جامعه‌اند.

با نظارت صادق خادمی