متن درس
ذکر الهی: تبیین نظاممند اذکار توحیدی و ولایی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 73
مقدمه
نظام اذکار الهی، به مثابه ستونی استوار در بنای سلوک معنوی، نقشی محوری در تعالی روح انسانی ایفا میکند. این نظام، با ساختاری منظم و چندلایه، ابزارهایی را برای تقرب به ذات اقدس الهی فراهم میآورد که هر یک، چون نگینی در تاج معرفت، درخششی خاص به مسیر سالک میبخشند. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار استاد، اذکار به دو دسته توحیدی و ولایی تقسیم شده و در دو ظرف ایجابی و سلبی تحلیل میگردند. هدف، ارائه تبیینی علمی و نظاممند از این اذکار است که برای پژوهشگران معارف دینی و سالکان طریق معرفت، راهگشا باشد..
بخش اول: دستهبندی اذکار و جایگاه آنها در سلوک معنوی
دستهبندی اذکار: توحیدی و ولایی، ایجابی و سلبی
اذکار الهی، بر اساس ماهیت و کارکردشان، به دو دسته اصلی توحیدی و ولایی تقسیم میشوند. اذکار توحیدی، با تأکید بر وحدت ذات الهی، سالک را به سوی معرفت حق هدایت میکنند، در حالی که اذکار ولایی، با تقویت پیوند با معصومان علیهمالسلام، دل را به نور ولایت روشن میسازند. این اذکار در دو ظرف ایجابی و سلبی جای میگیرند: اذکار ایجابی، مختص محبوبیناند که در مرتبه قرب و معرفت قرار دارند، و اذکار سلبی، ویژه محبیناند که در عالم ناسوت، نیازمند نفی غیر و اثبات حقاند.
درنگ: دستهبندی اذکار به توحیدی و ولایی، و ایجابی و سلبی، نشاندهنده ساختار منظم نظام اذکار است که مراتب مختلف سلوک را از ناسوت تا لاهوت پوشش میدهد.
اذکار ایجابی: ابزار قرب محبوبین
اذکار ایجابی، چونان مشعلی فروزان، مستقیماً به ذات و صفات الهی اشاره دارند و از هرگونه نفی و سلب خالیاند. نمونههایی چون «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ» یا «اللَّهُمَّ اهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ»، سالک را به سوی معرفت و قرب محبوبی سوق میدهند. این اذکار، به دلیل خلوص در توجه به حق، برای محبوبین مناسباند که در مرتبهای فراتر از ناسوت، با ذات الهی همنشیناند.
درنگ: اذکار ایجابی، با تمرکز بر اثبات ذات و صفات الهی، سالک را به مرتبه معرفت و قرب محبوبی هدایت میکنند، بیآنکه نیازی به نفی غیر داشته باشند.
اذکار سلبی: راه محبین به توحید
اذکار سلبی، مانند «لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ»، با نفی غیر خدا آغاز میشوند و سپس به اثبات حق میرسند. این اذکار، برای محبین که در عالم ناسوت سیر میکنند، مناسباند. ساختار نفی و اثبات در این اذکار، سالک را از شرک و نفسانیت به سوی توحید رهنمون میسازد، گویی پلی است از تاریکیهای ناسوت به روشنایی لاهوت.
درنگ: اذکار سلبی، با نفی غیر و اثبات حق، محبین را از عالم ناسوت به سوی توحید هدایت میکنند.
بخش دوم: نظاممندی علم اذکار و نقد رویکردهای سنتی
ضرورت نظاممندی در علم اذکار
علم اذکار، همچون علوم منطق، ریاضیات و فیزیک، نیازمند قواعد و نظامی مشخص است. فقدان نظاممندی در سنتهای گذشته، مانند استخاره یا تعبیر خواب، این علوم را به تجربههای پراکنده و غیرمنسجم محدود کرده است. نظاممندی، نه تنها به کاربردیتر شدن اذکار کمک میکند، بلکه کاستیهای علمی این حوزه را نیز برطرف میسازد.
درنگ: نظاممندی علم اذکار، به مثابه بازسازی بنایی کهن، این علم را از پراکندگی تجربی به سوی انسجام علمی هدایت میکند.
نقد رویکردهای تجربی در علم دینی
رویکردهای تجربی در علم دینی، اگرچه ارزشمند، اما به دلیل فقدان تخصص نظاممند، نمیتوانند بهطور کامل به نیازهای معنوی و علمی پاسخ دهند. بزرگان گذشته، هرچند در سلوک موفق بودند، اما نبود قواعد منظم، این علوم را از جامعیت محروم کرده است. این نقد، دعوتی است به بازسازی علمی این حوزه برای پاسخگویی به نیازهای عصر حاضر.
درنگ: نقد رویکردهای تجربی، بر ضرورت توسعه علم دینی بهصورت تخصصی و نظاممند تأکید دارد.
بخش سوم: تحلیل ذکر «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»
جایگاه ایجابی و محبوبی
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (قرآن کریم، سوره فاتحه، آیه 1: به نام خداوند بخشنده مهربان)، به مثابه کلیدی زرین، ذکر کامل محبوبین و تماماً ایجابی است. این ذکر، با تمرکز بر صفات رحمانیت و رحیمیت الهی، سالک را مستقیماً به ذات اقدس الهی متصل میکند. وجود نقطه و الف لام، این ذکر را سنگین و مناسب برای محبوبین میسازد.
درنگ: ذکر «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، به دلیل ساختار ایجابی و جلالی، ابزار تقرب محبوبین به ذات الهی است.
ساختار حروفی و معنایی
تحلیل حروفی این ذکر، عمق و جامعیت آن را آشکار میسازد. «ب» از حروف فتحهای، «س» از حروف متوسط، «م» از حروف قنه، و الف لام از حروف جلالی است که استعلا را نشان میدهند. این ساختار، ذکر را به ابزاری قدرتمند برای تقرب به خداوند تبدیل میکند، گویی هر حرف، نغمهای از سمفونی توحید است.
درنگ: ساختار حروفی «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، با ترکیب حروف فتحهای، متوسط، قنه و جلالی، جامعیت و قدرت این ذکر را نشان میدهد.
جامعیت در نظام قرآنی
قرآن کریم از «ب» در «بِسْمِ ٱللَّهِ» آغاز و به «م» در «تَمَّتْ» (قرآن کریم، سوره مائده، آیه 3: امروز دین شما را برایتان کامل کردم) ختم میشود. این ساختار، جامعیت این ذکر را به مثابه کلیدی برای ورود به معارف قرآنی نشان میدهد.
درنگ: جامعیت «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در نظام قرآنی، آن را به کلید ورود به معارف توحیدی تبدیل میکند.
محدودیت استفاده برای عموم
به دلیل سنگینی و ایجابی بودن، این ذکر برای عموم مناسب نیست و باید به اجزای کوچکتر مانند «الله»، «رحمن» یا «رحیم» تقسیم شود. این اجزا، چون قطرههایی از دریای معرفت، برای محبین در عالم ناسوت مناسبترند.
درنگ: تقسیم «بِسْمِ ٱللَّهِ» به اجزای کوچکتر، آن را برای محبین در عالم ناسوت قابل استفاده میکند.
بخش چهارم: تحلیل ذکر «لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ»
جایگاه سلبی و محبینی
لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ (قرآن کریم، سوره صافات، آیه 35: نیست معبودی جز خداوند)، ذکر محبین و سلبی است که با نفی غیر خدا آغاز و به اثبات حق ختم میشود. فقدان نقطه و الف لام، آن را سبکتر و مناسب برای عالم ناسوت میسازد.
درنگ: ذکر «لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ»، با ساختار نفی و اثبات، محبین را از شرک به توحید هدایت میکند.
نقش نفی و اثبات
نفی در این ذکر، به دلیل قرار گرفتن در عالم ناسوت، ضروری است. قرائت یکنفسی «لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ»، با حذف وقف، نفی را به اثبات تبدیل میکند، گویی سالک از تاریکی شرک به نور توحید گام مینهد.
درنگ: نفی در «لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ»، با قرائت یکنفسی، به اثبات توحید منجر میشود.
بخش پنجم: اذکار ترکیبی و پیوند عاطفی در سلوک
اذکار ترکیبی: معجونی برای سلوک
اذکار ترکیبی، مانند «یا حی یا قیوم»، با ترکیب عناصر مختلف، اثربخشی بیشتری دارند. این اذکار، چون معجونی شفابخش، با انعطافپذیری خود، نیازهای متنوع سالک را برآورده میسازند و او را در مسیر سلوک یاری میکنند.
درنگ: اذکار ترکیبی، با انعطافپذیری و تنوع، سلوک سالک را غنا میبخشند.
محبت و پیوند عاطفی
محبت، چون جریانی زلال، قلب سالک را برای دریافت فیض الهی آماده میکند. این محبت، حتی نسبت به کسانی که آزار میرسانند، بخشی از سلوک است و سالک را به مرتبهای والا ارتقا میدهد، جایی که قلب او از حظوظ نفسانی فراتر میرود.
درنگ: محبت عاطفی، قلب سالک را برای دریافت فیض الهی آماده میکند و او را به مراتب والای سلوک میرساند.
بخش ششم: تمایز اصول دین و اذکار توحیدی
اصول دین (توحید، نبوت، معاد) در نظام اذکار بهصورت توحید ایجابی، توحید سلبی و ولایی متمایز میشوند. این تمایز، نشاندهنده ساختار چندلایه نظام اذکار است که هر یک جایگاه خاص خود را دارند و نمیتوان آنها را در یکدیگر ادغام کرد.
درنگ: تمایز توحید ایجابی، سلبی و ولایی، ساختار چندلایه نظام اذکار را نشان میدهد.
جمعبندی نهایی
نظام اذکار الهی، با دستهبندی توحیدی و ولایی، ایجابی و سلبی، ساختاری جامع برای سلوک معنوی ارائه میدهد. ذکر «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، به مثابه نگینی درخشان، ذکر کامل محبوبین است، در حالی که «لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ» محبین را به سوی توحید هدایت میکند. تأکید بر نظاممندی علم اذکار، نقد رویکردهای تجربی، و تبیین ساختار حروفی اذکار، ضرورت بازسازی این علم را نشان میدهد. اذکار ترکیبی و محبت عاطفی، چون بالهایی برای پرواز روح، سلوک را به مراتب بالاتر ارتقا میدهند. این اثر، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران معارف دینی است که در پی درک عمیق نظام اذکار و نقش آن در سلوک معنویاند.
با نظارت صادق خادمی