متن درس
ذکر الهی: تاملاتی در باب تسبیح و استغفار
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسهی 82 (22 / 6 / 1391)
مقدمه
ذکر الهی، بهویژه تسبیح (سبحان الله) و استغفار (استغفر الله وأتوب إليه)، از ارکان بنیادین سلوک معنوی و تزکیه نفس در سنت اسلامی است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد، به بررسی عمیق این دو ذکر، ویژگیهای ظرفی و نفسی آنها، و جایگاهشان در حیات معنوی میپردازد. تسبیح، بهمثابه انعکاس حقیقت خلقت و تنزیه خداوند از نقصهای خلقی، و استغفار، بهعنوان ابزار توبه و بازگشت به سوی حق، در این بررسی محوریت دارند..
بخش اول: ماهیت تسبیح و استغفار در سلوک معنوی
ویژگیهای ظرفی تسبیح و استغفار
تسبیح و استغفار، دو ذکر بنیادین در سلوک معنوی، هر یک دارای ویژگیهای ظرفی متفاوتی هستند که آنها را از دیگر اذکار متمایز میسازد. تسبیح، ذکری نفسی است که به باطن و حقیقت وجودی مخلوقات مرتبط است، در حالی که استغفار، ذکری فعلی است که به اعمال و رفتار سالک پیوند دارد.
درنگ: استغفار (استغفر الله وأتوب إليه) به دلیل ماهیت فعلی، به اعمال و توبه سالک مرتبط است، در حالی که تسبیح (سبحان الله) بهعنوان ذکری نفسی، صفتی عام برای همه مخلوقات، از ملائکه تا جمادات، محسوب میشود.
استغفار، در برخی روایات، مانند آنچه در مفاتیحالجنان آمده، بدون کلمه «ربّی» ذکر شده که آن را به ذکری طویل تبدیل میکند. این طویل بودن، بر عمق و گستردگی تأثیر آن بر رفتار و اصلاح نفس دلالت دارد. در مقابل، تسبیح، به دلیل بساطت و نفسی بودن، به حقیقت وجودی مخلوقات اشاره دارد و انعکاس رابطه میان خالق و خلق را متجلی میسازد.
قرآن کریم: وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ (هود: ۳) – و از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به سوی او بازگردید.
قرآن کریم: سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (الحشر: ۱) – آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح میگویند.
جامعیت تسبیح در خلقت
تسبیح، وصفی عام و فراگیر برای همه مخلوقات است، از ملائکه گرفته تا گیاهان، حیوانات و جمادات. این صفت، بهعنوان شکرانه خلقت، بالاترین مرتبه اوصاف خلقی را داراست و هیچ مخلوقی از آن مستثنا نیست. قرآن کریم در آیات متعدد، بر این جامعیت تأکید دارد و تسبیح را انعکاس ندای الهی در خلق معرفی میکند.
قرآن کریم: تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ (الإسراء: ۴۴) – آسمانهای هفتگانه و زمین و هر که در آنهاست برای او تسبیح میگویند.
درنگ: تسبیح، بهعنوان وصف خاص و مشترک همه مخلوقات، شکرانه خلقت است و هیچ موجودی از آن مستثنا نیست.
تسبیح، در حدود 112 مورد در قرآن کریم ذکر شده و در اشکال مختلفی مانند «سبحان الله»، «سبحان الذي»، «سبحان رب»، «سبحانك» و «سبحانه» ظاهر شده است. این تنوع، نشاندهنده گستردگی و عمق این ذکر در نظام خلقت است.
قرآن کریم: يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ (الأنبياء: ۲۰) – شب و روز تسبیح میگویند و سستی نمیورزند.
تفاوت تسبیح و اذکار مرکب
تسبیح (سبحان الله)، ذکری بسیط و نفسی است که به صفت خلقی مخلوقات مرتبط است، در حالی که اذکار مرکب، مانند «سبحان الله والحمد لله»، «الحمد لله»، «لا إله إلا الله» و «الله أكبر»، شأن حقی دارند و به خداوند متعال معطوفاند. این تمایز، از تفاوت در ماهیت و کارکرد این اذکار ناشی میشود.
درنگ: سبحان الله، ذکری نفسی و بسیط است که به صفت خلقی اشاره دارد، در حالی که اذکار مرکب، مانند الحمد لله، شأن حقی دارند و از اوصاف خلقی فراتر میروند.
اذکار مرکب، به دلیل ارتباط با شأن الهی، توجه کمتری به خلق دارند و بیشتر بر حقیقت خداوند متمرکزند. این ویژگی، آنها را از تسبیح متمایز میکند که به انعکاس رابطه میان خالق و خلق میپردازد.
قرآن کریم: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (الفاتحة: ۲) – ستایش برای خداست، پروردگار جهانیان.
بخش دوم: تسبیح بهمثابه انعکاس خلقت
تز و آنتیتز در تسبیح
تسبیح، بهمثابه انعکاس ندای الهی در خلق، رابطه میان خداوند (تز) و مخلوقات (آنتیتز) را متجلی میسازد. این ذکر، بهعنوان شکرانهای برای نعمت خلقت، صفتی عام و فراگیر برای همه موجودات است.
درنگ: تسبیح، انعکاس رابطه میان خالق (تز) و خلق (آنتیتز) است و ظهورات الهی را در مخلوقات متجلی میسازد.
این رابطه، در آیات قرآنی بهوضوح دیده میشود، جایی که همه مخلوقات، از آسمانها و زمین تا ملائکه و جمادات، تسبیحگوی خداوند هستند.
قرآن کریم: وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ (الأنعام: ۱) – و اوست که آسمانها و زمین را آفرید.
کثرت بیضرر تسبیح و استغفار
یکی از ویژگیهای ممتاز تسبیح و استغفار، کثرت بیضرر آنهاست. برخلاف برخی اعمال و اذکار که کثرتشان ممکن است به زیان سالک باشد، این دو ذکر، به دلیل ماهیت نفسی و فعلیشان، نهتنها ضرری ندارند، بلکه به تعالی معنوی و تزکیه نفس کمک میکنند.
درنگ: کثرت تسبیح و استغفار، به دلیل ماهیت نفسی و فعلی آنها، بیضرر است و به تعالی معنوی سالک کمک میکند.
این ویژگی، تسبیح و استغفار را به ابزاری قدرتمند در سلوک معنوی تبدیل میکند که سالک را از غفلت و گرفتاری در کثرت اعمال، حتی اعمال خیر، بازمیدارد.
قرآن کریم: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ (النصر: ۳) – پس پروردگارت را با حمد تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه.
بخش سوم: خطر غفلت و کثرت در سلوک
غفلت و گرفتاری در کثرت
غفلت از ذکر و گرفتاری در کثرت اعمال، حتی اعمال خیر، یکی از موانع اصلی سلوک معنوی است. این غفلت، سالک را از تمرکز بر ذکر و قرب الهی دور میکند و او را در دام کثرت و پراکندگی گرفتار میسازد.
درنگ: غفلت و گرفتاری در کثرت اعمال، حتی اعمال خیر، مانع تمرکز سالک بر ذکر و سلوک معنوی میشود.
قرآن کریم، با تأکید بر خطر غفلت، هشدار میدهد که رویگردانی از ذکر الهی، انسان را در معرض انحراف و دوری از حق قرار میدهد.
قرآن کریم: وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (الزخرف: ۳۶) – و هر کس از یاد رحمان روی گرداند، برایش شیطانی میگماریم که همدم او شود.
نقش اولیای الهی در تسبیح
اولیای الهی، بهعنوان کسانی که «عند ربّک» هستند، در تسبیح و ذکر الهی پیشگاماند. این گروه، در مقابل مستکبران که از تسبیح رویگردانند، شب و روز به تسبیح خداوند مشغولاند و حرکتشان با حرکت حق یکی است.
درنگ: اولیای الهی، که عند ربّک هستند، با تسبیح مداوم، حرکتشان با حرکت حق یکی شده و از استکبار و غفلت به دورند.
این ویژگی، اولیای الهی را به الگویی برای سالکان تبدیل میکند که با تمرکز بر تسبیح، از شر کثرت و غفلت رهایی مییابند.
قرآن کریم: فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ (فصلت: ۳۸) – اگر آنان استکبار ورزند، کسانی که نزد پروردگارت هستند، شب و روز او را تسبیح میگویند.
جمعبندی
تسبیح (سبحان الله) و استغفار (استغفر الله وأتوب إليه)، بهعنوان دو رکن اساسی سلوک معنوی، راهی به سوی تعالی و قرب الهی ارائه میدهند. تسبیح، ذکری نفسی و بسیط است که وصف عام همه مخلوقات را در برمیگیرد و انعکاس رابطه میان خالق و خلق را متجلی میسازد. استغفار، ذکری فعلی و طویل، به اصلاح رفتار و بازگشت به سوی حق کمک میکند. کثرت این دو ذکر، بیضرر و حتی مفید است و سالک را از غفلت و گرفتاری در کثرت اعمال بازمیدارد. اولیای الهی، با تسبیح مداوم، الگویی برای سالکاناند که با تمرکز بر ذکر، از استکبار و پراکندگی رهایی مییابند. این تحلیل، با تکیه بر آیات قرآنی و روایات، بر نقش محوری این دو ذکر در سلوک معنوی تأکید دارد و سالک را به سوی خودآگاهی و قرب الهی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی