در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

ذکر الهی 97

متن درس

ذکر الهی: شروط تناسب ذکر با ذاکر و جامعه

ذکر الهی: شروط تناسب ذکر با ذاکر و جامعه

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه شماره 97

مقدمه

ذکر الهی، به مثابه پلی میان عالم ناسوت و عالم غیب، از ارکان بنیادین سلوک عرفانی است که ارتقای باطنی انسان و جامعه را ممکن می‌سازد. با این حال، اثربخشی این ابزار معنوی به تناسب آن با ذاکر، ویژگی‌های جامعه و شرایط باطنی و ظاهری وابسته است. در این نوشتار، با تکیه بر نگرش عرفانی، شروط تناسب ذکر با ذاکر و جامعه مورد تحلیل قرار می‌گیرد. این بررسی، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تبیین نقش ذکر در رفع کاستی‌های باطنی و اجتماعی، هدایت عالمان ربانی و ضرورت انتخاب ذکر متناسب با فرد و جامعه می‌پردازد..

بخش اول: اختصاص ذکر به امت‌ها و افراد

ذکر خاص هر امت

هر امت، به مثابه موجودی زنده با هویتی متمایز، دارای ذکری ویژه است که با ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی و باطنی آن سازگار است. این ذکر، توسط عالمان ربانی که چونان چوپانی دانا، گله امت را هدایت می‌کنند، به جامعه آموزش داده می‌شود. این عالمان، با شناخت عمیق از نیازهای باطنی امت، ذکری را تجویز می‌کنند که نه تنها کاستی‌ها و مشکلات ناشی از بی‌ذکری را رفع می‌کند، بلکه مسیر اعتلای معنوی و اجتماعی را هموار می‌سازد. بی‌ذکری، مانند قطع ریشه‌های حیاتی یک درخت، جامعه را در معرض بحران‌های عمیق قرار می‌دهد و از پیوند با عالم غیب بازمی‌دارد.

ذکر خاص هر فرد

همان‌گونه که هر امت ذکری ویژه دارد، هر فرد نیز به مثابه جهانی کوچک، نیازمند ذکری متناسب با ویژگی‌های نفسانی و روحی خویش است. ذکر، مانند دارویی است که باید با طبیعت باطنی ذاکر سازگار باشد. ذکری که با ذاکر تناسب نداشته باشد، نه تنها اثری مثبت بر جای نمی‌گذارد، بلکه حس اشتیاق به ذکر را از او سلب کرده و او را به وادی بی‌ذکری می‌کشاند. این نامتناسبی، مانند لباسی ناهمخوان با اندام، ذاکر را در تنگنای روانی قرار می‌دهد و مانع از اتصال او به عالم غیب می‌شود.

درنگ: هر امت و هر فرد دارای ذکری خاص است که باید با هدایت عالمان ربانی یا مربیان آگاه انتخاب شود تا اثربخشی معنوی و اجتماعی آن تضمین گردد.

بخش دوم: نقش هدایت‌گرانه عالمان ربانی

آموزش ذکر توسط عالمان ربانی

عالمان ربانی، به سان طبیبانی معنوی، با شناخت عمیق از نیازهای باطنی و اجتماعی امت‌ها، اذکاری را تجویز می‌کنند که چونان کلیدی، قفل‌های موانع معنوی را می‌گشایند. این عالمان، با آگاهی از ویژگی‌های هر جامعه، ذکری را آموزش می‌دهند که نه تنها کاستی‌های ناشی از بی‌ذکری را برطرف می‌کند، بلکه جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی رهنمون می‌سازد. این نقش، مشابه هدایت یک ناخدا در دریای پرتلاطم زندگی است که کشتی امت را به ساحل امن معنویت می‌رساند.

پیامدهای بی‌ذکری در جوامع

بی‌ذکری، مانند تاریکی که نور را از منظره‌ای زیبا می‌رباید، جوامع را در معرض بحران‌های عمیق قرار می‌دهد. عدم شناخت یا به‌کارنگرفتن ذکر خاص هر امت، پیوند آن با عالم غیب را سست کرده و به اختلالات اجتماعی و معنوی منجر می‌شود. این بحران‌ها، مانند طوفانی بی‌امان، بنیان‌های جامعه را متزلزل می‌کنند و از رشد و بالندگی آن جلوگیری می‌نمایند.

درنگ: عالمان ربانی با آموزش ذکر مناسب، کاستی‌های ناشی از بی‌ذکری را رفع کرده و مسیر تعالی امت‌ها را هموار می‌سازند.

بخش سوم: تناسب ذکر با ذاکر

تأثیر ذکر نامتناسب

ذکری که با ویژگی‌های باطنی ذاکر همخوانی نداشته باشد، مانند دارویی ناسازگار با بدن، نه تنها اثری مثبت ندارد، بلکه حس اشتیاق به ذکر را از او سلب می‌کند. این نامتناسبی، ذاکر را به سوی بی‌ذکری سوق داده و او را از لذت و تأثیر معنوی ذکر محروم می‌سازد. چنین ذکری، مانند کلیدی ناسازگار با قفل، درهای عالم غیب را به روی ذاکر نمی‌گشاید.

ضرورت تغییر ذکر نامتناسب

چنانچه ذاکر، با رعایت تمامی شرایط و زمینه‌های لازم، حس ذکر را در خود نیابد، باید ذکری دیگر برگزیند. این امر، مشابه تغییر دارویی است که در پزشکی، به دلیل ناسازگاری یا عدم اثربخشی، جایگزین می‌شود. انتخاب ذکر جدید، با هدایت مربی آگاه، ذاکر را به سوی هماهنگی باطنی هدایت می‌کند و حس اشتیاق به ذکر را در او زنده می‌سازد.

نهادینه شدن ذکر مناسب

ذکری که با باطن ذاکر همخوان باشد، به تدریج در وجود او ریشه دوانده و حتی در خواب نیز جاری می‌شود. این نهادینگی، مانند جویباری که به آرامی در دل سنگ راه خود را می‌یابد، ذاکر را به مقام دائم‌الذکری می‌رساند. در این حالت، ذکر به بخشی جدایی‌ناپذیر از وجود او تبدیل شده و قابل تعطیل نیست.

درنگ: ذکر متناسب با ذاکر، حس اشتیاق را در او برمی‌انگیزد و با نهادینه شدن، او را به مقام دائم‌الذکری می‌رساند.

بخش چهارم: موانع و اختلالات در ذکرگویی

تأثیر مشکلات رفتاری و گناهان

مشکلات رفتاری و گناهان، مانند موانعی در مسیر جویبار ذکر، در سیستم ذکرگویی اختلال ایجاد کرده و لذت معنوی آن را از ذاکر سلب می‌کنند. این موانع، اشتیاق ذاکر به ذکر را کاهش داده و گاه او را به ملال و بی‌میلی می‌کشانند. نفس، در چنین حالتی، نه تنها اثری مثبت از ذکر نمی‌پذیرد، بلکه اشتهای معنوی خود را از دست می‌دهد.

تشخیص بیماری‌های روحی از طریق ذکر

آزمایش واکنش‌های نفسانی ذاکر به اذکار مختلف، مانند آزمونی دقیق در پزشکی، می‌تواند ضعف‌ها و بیماری‌های روحی او را آشکار سازد. این روش، مانند آیینه‌ای که عیوب پنهان را نمایان می‌کند، به شناخت حالات باطنی ذاکر کمک کرده و راه را برای درمان باطنی او هموار می‌سازد.

درنگ: مشکلات رفتاری و گناهان، ذکرگویی را مختل کرده و آزمایش اذکار مختلف می‌تواند بیماری‌های روحی را شناسایی کند.

بخش پنجم: نقد نظام‌های درمانی و نقش ذکردرمانی

کاستی‌های نظام دارویی رایج

نظام دارویی مبتنی بر شیمی‌درمانی، مانند درختی که تنها شاخ و برگ آن دیده می‌شود، به تأثیرات باطنی و روانی داروها بی‌توجه است. این کاستی، داروهای شیمیایی را به سمومی کورکننده برای باطن انسان تبدیل می‌کند. تأثیر مخرب موادی چون شراب، که مانند بمبی هسته‌ای، بنیان‌های معنوی فرد را نابود می‌کند، نمونه‌ای از این نادیده‌انگاری است. شراب، با سوزاندن باطن معنوی، تمایلات باطن‌گرایانه را از بین برده و انسان را از عالم غیب جدا می‌سازد.

کاستی طب سنتی به‌تنهایی

طب سنتی، هرچند ریشه در حکمت کهن دارد، به دلیل فقدان ابزارهای صنعتی و تحلیل‌های عقلی کافی، نمی‌تواند به‌تنهایی جایگزین مناسبی برای درمان باشد. این طب، مانند گنجی مدفون که بدون ابزار مناسب قابل دسترسی نیست، از پاسخگویی کامل به نیازهای درمانی ناتوان است. با این حال، تجربه یادگیری این طب نزد عالمان برجسته، نشان‌دهنده ارزش‌های نهفته در آن است که باید با روش‌های علمی مدرن تکمیل شود.

مزایای پزشکی مدرن

پزشکی مدرن، مانند نوری درخشان در تاریکی بیماری‌ها، در مدیریت درمانی و سلامت روانی جامعه دستاوردهای چشمگیری داشته است. این پیشرفت‌ها، به‌ویژه در بخش‌های صنعتی، از طب سنتی پیشی گرفته و در مدیریت بهداشت و درمان، موفقیت‌های قابل توجهی به ارمغان آورده است. با این حال، این نظام در توجه به بُعد معنوی انسان ناکافی است.

درنگ: ذکردرمانی، به‌عنوان مکملی برای کاستی‌های نظام پزشکی مدرن و طب سنتی، می‌تواند به درمان باطنی و روانی انسان کمک کند.

بخش ششم: آسیب‌های ذکرپردازی نادرست

پیامدهای ذکر نادرست

ذکرپردازی نادرست، مانند خاری در بستر آرامش، نه تنها به ارتقای باطنی منجر نمی‌شود، بلکه می‌تواند به قساوت قلب و آسیب به خود و دیگران بینجامد. فردی که ذکر ناسازگار را به کار می‌گیرد، مانند کسی است که در تشک خود خار تعبیه کرده و حتی در خواب نیز آرامش ندارد. این در حالی است که فرد عادی، بدون چنین اذکاری، از وضعیت روانی متعادل‌تری برخوردار است.

مقایسه با گذشتگان

گذشتگان، مانند ستارگانی در آسمان معرفت، با بهره‌گیری صحیح از اذکار تحت هدایت عالمان آگاه، از نظر روانی و باطنی سالم می‌ماندند. این عالمان، مانند خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ بهایی، با هدایت دقیق، نه تنها ذاکران را به کمال معنوی رهنمون می‌ساختند، بلکه از دل عباداتشان، توفیقات علمی نیز به دست می‌آمد. این امر، نشان‌دهنده کیفیت والای اذکار و عبادات در گذشته است که سخنان و اعمال ایشان را گران‌سنگ می‌ساخت.

سستی عبادات امروزی

امروزه، عبادات رسانه‌ای و سخنان سست، مانند نسیمی که غبار برمی‌انگیزد، جایگاه اذکار و معنویت را تضعیف کرده است. این سستی، مانند بنایی بی‌محتوا، از تأثیرگذاری معنوی عبادات کاسته و آن‌ها را به پوچی کشانده است.

درنگ: ذکرپردازی نادرست به قساوت قلب منجر شده و در مقابل، استفاده صحیح از اذکار در گذشته، به سلامت باطنی و توفیقات علمی می‌انجامید.

بخش هفتم: ذکر و علم‌آموزی

ضرورت ذکر در علم‌آموزی

علم، مانند گاوی وحشی و رام‌ناشدنی، دارای کبریایی ذاتی است که بدون مهار معنوی، عالم را به سوی خودشیفتگی و استکبار می‌کشاند. ذکر، مانند افسار این گاو سرکش، عالم را در مسیر کمال نگه می‌دارد و از انحراف او جلوگیری می‌کند. بدون ذکر و معنویت، علم به ابزاری برای غرور و تکذیب آیات الهی تبدیل می‌شود.

خطر علم بدون معنویت

علم بدون معنویت، مانند آتشی سوزان، عالم را به خودشیفتگی و انکار حقایق الهی می‌کشاند. این خطر، در آیه شریفه زیر به روشنی بیان شده است:

قرآن کریم: ۞ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ (روم: ۱۰)
ترجمه: آنگاه فرجام کسانی که بدی کردند، (بسیار) بدتر بود؛ (چرا) که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند می‌گرفتند.

این آیه، هشداری است به عالمانی که بدون ذکر و خلوت، در دام کبریایی علم گرفتار شده و از مسیر حق منحرف می‌شوند.

کنترل آسیب‌های علم با ذکر

دقایقی ذکر و خلوت روزانه، مانند آبی زلال، آسیب‌های کبریایی علم را شسته و عالم را در مسیر تعادل نگه می‌دارد. این تمرین‌های معنوی، عالم را از خودشیفتگی و غفلت سنگین نجات داده و او را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: ذکر و خلوت، مانند افسار علم، عالم را از کبریایی و خودشیفتگی نجات داده و او را در مسیر کمال نگه می‌دارد.

جمع‌بندی نهایی

ذکر الهی، به مثابه جویباری زلال در مسیر سلوک عرفانی، نقشی بی‌بدیل در ارتقای باطنی فرد و جامعه ایفا می‌کند. تناسب ذکر با ذاکر و امت، شرط اصلی اثربخشی آن است که باید با هدایت عالمان ربانی یا مربیان آگاه تأمین شود. ذکر نامتناسب، مانند دارویی ناسازگار، نه تنها بی‌اثر است، بلکه می‌تواند به بی‌ذکری، ملال و آسیب‌های باطنی منجر شود. ذکردرمانی، به‌عنوان مکملی برای کاستی‌های نظام پزشکی مدرن و طب سنتی، راهی برای درمان بیماری‌های روانی و باطنی ارائه می‌دهد. علم بدون معنویت، مانند گاوی وحشی، عالم را به سوی کبر و خودشیفتگی سوق می‌دهد، در حالی که ذکر و خلوت، این خطرات را مهار کرده و عالم را در مسیر کمال نگه می‌دارد. این نوشتار، با تحلیل دقیق و علمی شروط تناسب ذکر، تلاش کرد تا این مفاهیم را به زبانی فاخر و متناسب با فضای دانشگاهی ارائه دهد تا برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده، راهگشای معرفتی باشد.

با نظارت صادق خادمی