در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

ذکر الهی 120

متن درس

ذکر الهی: هماهنگی ذکر و کردار در سلوک عرفانی

ذکر الهی: هماهنگی ذکر و کردار در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه ۱۲۰

مقدمه

در مسیر سلوک عرفانی، هماهنگی میان ذکر و کردار به مثابه ستونی استوار، نقشی بنیادین در تحقق سیر معنوی ایفا می‌کند. این هماهنگی، نه‌تنها برای اثربخشی اذکار سلوکی ضروری است، بلکه به مثابه سپری در برابر انحرافات معنوی عمل می‌کند. ذکر، چونان نغمه‌ای الهی، هنگامی به اوج تأثیر خود می‌رسد که با کردار سالک، چونان آینه‌ای صیقلی، هم‌نوا و هم‌راستا باشد..

بخش نخست: ضرورت هماهنگی ذکر و کردار

اهمیت حیاتی هماهنگی

هماهنگی میان ذکرهای سلوکی و کردار، شرطی حیاتی برای تحقق سلوک حقیقی است. فقدان این هماهنگی، به جای سیر صعودی به سوی قرب الهی، به سیر قهقرایی و دوری از حق می‌انجامد. ذکر، چونان چراغی است که راه سالک را روشن می‌کند، اما اگر کردار با این نور همراه نشود، این چراغ به جای هدایت، به گمراهی منجر می‌شود. این اصل، بر پیوند عمیق میان باطن و ظاهر تأکید دارد و نشان می‌دهد که ذکر بدون پشتوانه کردار، نه‌تنها بی‌اثر است، بلکه می‌تواند به قساوت قلب و انحراف معنوی منجر شود.

انواع ذکرهای سلوکی

اذکار سلوکی، بسته به مرتبه سالک، به سه نوع نفسی، قلبی و روحی تقسیم می‌شوند. ذکر نفسی، در مراتب اولیه سلوک، با جسم و حواس ظاهری سالک پیوند دارد. ذکر قلبی، در مراتب میانی، قلب سالک را به سوی معرفت الهی سوق می‌دهد. ذکر روحی، در مراتب عالی، روح سالک را با حقیقت الهی متصل می‌سازد. این اذکار، تنها در صورتی اثربخش‌اند که با اعمال جوارحی سالک هماهنگ باشند، به گونه‌ای که کردار، تجلی عینی ذکر در عالم ظاهر باشد.

درنگ: هماهنگی ذکر و کردار، رکن اساسی سلوک است. ذکر بدون کردار، چونان کلامی بی‌روح است که به جای قرب، به دوری از حق می‌انجامد.

انسجام ذکر و عمل

ذکر، چه به صورت خفی در باطن و چه به صورت جلی در خلوت، باید با کردار جوارحی سالک سازگار باشد. سلوک حقیقی، بدون این انسجام، چونان بنایی بی‌پایه است که فرو می‌ریزد. اگر ذکر با کردار ناسازگار باشد، به جای قرب الهی، به سلوک باطل و دوری از حق منجر می‌شود. این اصل، بر وحدت میان ظاهر و باطن تأکید دارد و نشان می‌دهد که ذکر، تنها در سایه عمل صالح، به بار می‌نشیند.

مثال عملی هماهنگی

برای نمونه، سالکی که ذکر «یا الله» یا «سبحان‌الله» را پنج بار در روز بر زبان می‌آورد، باید دست‌کم پنج عمل خیر انجام دهد تا ذکر و کردار او هماهنگ باشد. این تناسب، رابطه‌ای کمی و کیفی میان ذکر و عمل برقرار می‌کند. همان‌گونه که ذکر، نغمه‌ای باطنی است، کردار نیز باید آینه‌ای باشد که این نغمه را در عالم ظاهر متجلی سازد.

درنگ: تناسب کمی و کیفی میان ذکر و عمل، شرط اثربخشی سلوک است. ذکر بدون عمل خیر، چونان بذری است که در خاک بارور نمی‌شود.

نقد تجویز غیرکارشناسی ذکر

تجویز تعداد زیاد ذکر، مانند صد تکبیر، توسط مربیان غیرمتخصص، به عدم هماهنگی با کردار منجر می‌شود و سالک را در معرض آسیب‌های معنوی قرار می‌دهد. چنین تجویزی، چونان بار سنگینی است که بر دوش سالک ناآماده نهاده شود و به جای تعالی، به عقده، عصبانیت و قساوت قلب می‌انجامد. این نقد، بر لزوم اعتدال در تجویز ذکر و توجه به ظرفیت سالک تأکید دارد.

ویژگی‌های سالک ذاکر

سالک حقیقی، کسی است که در پی بهبود مستمر کردار خود باشد، با خدا و خلق او سازگارتر شود و نوسانات کرداری‌اش تابع ذکرهای سلوکی باشد. چنین سالکی، چونان درختی است که ریشه در ذکر دارد و شاخسار آن در اعمال نیک به بار می‌نشیند. ذکر، باید انگیزه‌ای برای اصلاح رفتار و تقویت پیوند با خدا و خلق باشد.

تأثیر ذکر تکبیر بر دوری از ریا

ذکر تکبیر یا تهلیل، اگر با غیرت و اخلاص سالک همراه باشد، او را از ریا و نفاق پاک می‌کند. یک ذکر با اخلاص، چونان آبی زلال، قلب سالک را از آلودگی‌های ریا شست‌وشو می‌دهد. این نکته، بر اهمیت کیفیت ذکر بر کمیت آن تأکید دارد.

درنگ: ذکر با اخلاص، حتی در تعداد اندک، قلب سالک را از ریا و نفاق پاک می‌کند، مشروط بر آنکه با غیرت و تعهد همراه باشد.

نقد تجویز ذکرهای بی‌شمار

تجویز ذکرهای بیش از حد، مانند بیش از هزار ذکر، سالک را به عقده، عصبانیت و قساوت قلب مبتلا می‌کند. تعداد ذکر باید محدود باشد، مانند حداکثر بیست ذکر، تا با ظرفیت سالک سازگار باشد. این امر، چونان تنظیم دقیق میزان آبیاری برای گیاهی نوپاست که بیش از حد، به جای رشد، به نابودی آن منجر می‌شود.

پیامد ذکر برای اهل نفاق

کسی که اهل نفاق و خدعه است و ذکر سلوکی می‌گوید، این ذکر او را به سوی هلاکت سوق می‌دهد، حتی اگر صرفاً لفظی باشد. ذکر بدون پاکی قلب، چونان کلامی توخالی است که به جای قرب، به دوری از حق می‌انجامد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

مَا سَلَکَکُمْ فِي سَقَرَ
چه چیز شما را در آتش (سقر) درآورد؟ (سوره المدثر، آیه ۴۲)

ضوابط ذکرهای سلوکی

ذکرهای سلوکی، نسبت به ذکرهای قدرتی یا علم‌آور، ضوابط و قواعد بیشتری دارند و نیازمند رعایت اندازه و نظم هستند. این ضوابط، چونان نقشه‌ای دقیق، مسیر سلوک را برای سالک روشن می‌سازند و از انحراف او جلوگیری می‌کنند.

ذکر تمرینی برای غیرسالکان

برای غیرسالکان، ذکرهای سلوکی می‌توانند به‌صورت تمرینی و بدون محدودیت تعداد تجویز شوند تا آن‌ها را برای سلوک آماده کنند. این ذکرها، چونان تمرین‌هایی مقدماتی، زمینه‌ساز انس با سلوک و آمادگی برای مراحل پیشرفته‌تر هستند.

ذکر انشایی و آمادگی سالک

ذکرهای سلوکی شماره‌دار، تنها برای کسانی تجویز می‌شوند که بتوانند آن‌ها را به‌صورت انشایی، با نیت و حضور قلب، ادا کنند و کردارشان را با آن هماهنگ سازند. ذکر انشایی، چونان شعری است که از عمق جان سالک برمی‌خیزد و رفتار او را با معانی الهی هم‌نوا می‌سازد.

درنگ: ذکر انشایی، نیازمند معرفت و آمادگی است و تنها برای سالکانی مناسب است که معنای ذکر را درک کرده و کردار خود را با آن هماهنگ سازند.

ویژگی‌های ذکر سلوکی

ذکر سلوکی باید با کردار جوارح، عقل و صفا هماهنگ باشد. سنگینی ذکر بر عمل، آن را فاسد می‌کند، مگر اینکه به‌صورت موقت باشد و به اصلاح عمل منجر شود. این هماهنگی، چونان رقصی موزون میان ذکر و کردار، وحدتی وجودی در سالک پدید می‌آورد.

تدریجی بودن هماهنگی

هماهنگی ذکر و عمل در عالم ناسوت، به‌صورت تدریجی حاصل می‌شود. ذکر باید انگیزه‌ای برای جبران کاستی‌های عمل باشد، مانند بذری که به‌تدریج در خاک عمل به بار می‌نشیند. این اصل، بر واقعیت تدریجی بودن سلوک در عالم مادی تأکید دارد.

شناخت سنخ سلوک

سالک باید سنخ سلوک خود را بشناسد و ذکر را متناسب با شخصیت و مقصد خود انتخاب کند. ذکرهای سلوکی باید برنامه‌ریزی‌شده و سیستمیک باشند، مانند نقشه‌ای که سالک را به سوی مقصد هدایت می‌کند، نه انتخابی سلیقه‌ای که به گمراهی می‌انجامد.

بخش دوم: تقسیم‌بندی سالکان و ویژگی‌های آن‌ها

تقسیم‌بندی سالکان

سالکان به دو گروه محبی و محبوبی تقسیم می‌شوند. محبان، دارای خواسته‌های ناسوتی‌اند و در پی تأمین نیازهای مادی و معنوی خود هستند. محبوبان، حق را می‌طلبند و به مراتب سماوی عروج می‌کنند. این تقسیم‌بندی، چونان دو مسیر متمایز در سلوک، تفاوت در مراتب قرب و نیت سالکان را نشان می‌دهد.

درنگ: محبان در سطح ناسوت باقی می‌مانند، در حالی که محبوبان، با طلب حق، به مراتب سماوی عروج می‌کنند.

ویژگی‌های سالکان ناسوتی

سالکان ناسوتی یا محبی، به اصلاح اخلاق، ارادت به اولیا، خدمت به خلق یا عبادت بسنده می‌کنند. آن‌ها از خواسته‌های نفسانی جدا نیستند و به زندگی سالم و بدون گرفتاری اکتفا می‌کنند. این سالکان، چونان مسافرانی‌اند که در دشت ناسوت گام برمی‌دارند، اما به قله‌های سماوی نظر ندارند.

انواع سالکان محبی

سالکان محبی به دو گروه مبتدی و مرید تقسیم می‌شوند. مبتدیان، غیرمریدانی‌اند که زندگی سالم و سازگار با مردم را دنبال می‌کنند. مریدان، با ارادت به اولیای الهی، خودخواهی‌های خود را کاهش می‌دهند و به اصلاح نفس نزدیک‌تر می‌شوند. این تقسیم‌بندی، مراتب مختلف سلوک محبی را نشان می‌دهد.

محدودیت‌های سالکان ناسوتی

سالکان ناسوتی، به دلیل تعلق به خواسته‌های ناسوتی، از بلایا گریزان‌اند و به زندگی سالم و بدون گرفتاری بسنده می‌کنند. این محدودیت، چونان زنجیری است که آن‌ها را در دایره ناسوت محصور می‌سازد و از عروج به مراتب بالاتر بازمی‌دارد.

ارزش سالکان ناسوتی

ارزش سالکان ناسوتی در عملیاتی کردن خواسته‌های قلبی و ذهنی و تحقق سلامت و درستی است. این ارزش، چونان پلی است که نیت را به عمل متصل می‌سازد و صداقت و تعهد آن‌ها را به سلوک نشان می‌دهد.

خودخواهی در سلوک ناسوتی

سالکان ناسوتی، با وجود پاکی و ایمان، دچار خودخواهی‌اند، زیرا همتشان به تأمین خواسته‌های ناسوتی محدود است. این خودخواهی، چونان سایه‌ای است که مانع تابش نور قرب الهی بر قلب آن‌ها می‌شود.

تقسیم‌بندی سالکان ناسوتی

سالکان ناسوتی یا مذموم‌اند، مانند فرعون، یا ممدوح. ممدوحان یا خیرخواه‌اند (به فکر خیر خود) یا افضل (به فکر خیر خود و دیگران). این تقسیم‌بندی، تنوع در نیات و رفتارهای سالکان ناسوتی را نشان می‌دهد.

محدودیت عرفان محبی

عرفان محبی از مرتبه شکر فراتر نمی‌رود و در برابر بلایای محبوبان، مقاومت ندارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ
و اندکی از بندگان من شکرگزارند. (سوره سبأ، آیه ۱۳)

این آیه، بر کمیابی شکرگزاران حقیقی تأکید دارد و نشان می‌دهد که عرفان محبی، به دلیل محدودیت در شکر و صبر، به مراتب بالاتر عروج نمی‌کند.

نگرش محبان در برابر بلایا

محبان در نعمت‌ها شکرگزارند، اما در برابر بلایای خاص محبوبان، به ناسوت پناه می‌برند و با خدا ناآشنا می‌شوند. این نگرش، چونان دیواری است که آن‌ها را از قرب حقی محروم می‌سازد.

خواسته‌های ناسوتی در ادعیه

بسیاری از ادعیه، به‌ویژه آن‌هایی که برای تربیت انسان‌ها هستند، خواسته‌های ناسوتی دارند، هرچند گاه شامل درخواست‌های قربی نیز می‌شوند. این ترکیب، توجه دین به نیازهای ناسوتی و معنوی انسان‌ها را نشان می‌دهد.

توصیه به دعاهای کلی

دعاهای کلی برای عموم مناسب‌ترند، زیرا خواسته‌های جزئی ممکن است به مصلحت نباشند و با اصرار، به مکر و اذیت منجر شوند. دعای کلی، چونان جامه‌ای است که بر قامت مصلحت الهی دوخته شده است.

درنگ: دعاهای کلی، به دلیل انعطاف‌پذیری، با مصلحت الهی سازگارترند و از خطر استجابت مضر جلوگیری می‌کنند.

تأثیر سلوک ناسوتی بر جامعه

ترویج سلوک ناسوتی، جامعه را به بهشتی ارضی تبدیل می‌کند. دعای «اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین» از اذکار این گروه است که بر خیرخواهی جمعی و اصلاح اجتماعی تأکید دارد.

سالکان مذموم

سالکان ناسوتی که مسیر حق را نپیمایند، مذموم‌اند. قرآن کریم درباره سلوک اهل آتش می‌فرماید:

مَا سَلَکَکُمْ فِي سَقَرَ
چه چیز شما را در آتش (سقر) درآورد؟ (سوره المدثر، آیه ۴۲)

این آیه، بر انحراف برخی سالکان ناسوتی تأکید دارد که به دلیل عدم هماهنگی با حق، به هلاکت می‌رسند.

جمع‌بندی نهایی

هماهنگی ذکر و کردار، چونان روحی است که در کالبد سلوک عرفانی دمیده می‌شود. ذکرهای سلوکی، تنها در صورتی به قرب الهی منجر می‌شوند که با اعمال جوارحی، عقل و صفا هم‌نوا باشند. این هماهنگی، نیازمند نظم، برنامه‌ریزی و هدایت مربی است. سالکان ناسوتی، به دلیل تعلق به خواسته‌های مادی و معنوی محدود، از مراتب بالاتر قرب محروم می‌مانند، در حالی که محبوبان، با طلب حق، به عروج معنوی دست می‌یابند. نقدهای مطرح‌شده، بر لزوم اعتدال و دقت در تجویز ذکر تأکید دارند تا سالک از آسیب‌های معنوی در امان ماند. این نوشتار، با حفظ تمامی محتوای اصلی، کوشید تا با زبانی علمی و نظام‌مند، این مفاهیم را برای مخاطبان تحصیل‌کرده تبیین کند.

با نظارت صادق خادمی