متن درس
تحلیل و تبیین تمهید القواعد: وحدت وجود و امتناع فردسازی وجود مطلق
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۵)
دیباچه
کتاب شریف تمهید القواعد، اثر حکیم و عارف برجسته، صائنالدین علی بن محمد ترکه اصفهانی، از آثار بنیادین در عرفان نظری است که به کاوش در مسائل عمیق وجودشناسی میپردازد. این اثر، با نگاهی ژرف به مفاهیم وجود مطلق، وحدت وجود، و نسبت آن با مراتب گوناگون هستی، جایگاه ویژهای در میان متون عرفانی و فلسفی دارد. بخش حاضر، که برگرفته از گفتارهای علمی و عمیق در شرح این کتاب است، به بررسی یکی از پیچیدهترین مسائل عرفان نظری، یعنی وحدت وجود و رد دوگانگی میان وجود ذهنی و عینی، میپردازد. با استناد به آیه شریفه بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (به نام خداوند بخشنده مهربان)، این بخش به تبیین وحدت وجود و امتناع فردسازی وجود مطلق اختصاص دارد. هدف این نوشتار، ارائه تحلیلی منسجم و دقیق از مفاهیم عرفانی است که چونان دری گرانسنگ، حقیقت یگانه وجود را در برابر دیدگان حقیقتجویان میگشاید.
بخش یکم: وحدت وجود و نفی دوگانگی ذهنی و عینی
مفهوم وحدت وجود
در عرفان نظری، وحدت وجود بهعنوان اصلی بنیادین مطرح است که وجود را حقیقتی یگانه و بیتقسیم میداند. این حقیقت، که مقابل آن تنها عدم قرار دارد، تمامی مراتب هستی را در بر میگیرد. وجود ذهنی و وجود عینی، که در نگاه نخست بهسان دو فرد متمایز به نظر میرسند، در حقیقت مراتبی از همان وجود یگانهاند. عارف با تأکید بر این یگانگی، هرگونه دوگانگی را اعتباری و ناشی از تقسیمبندیهای عقلی میداند.
برای فهم این مفهوم، عارف از تمثیلی بهره میجوید: وجود را میتوان به طنابی تشبیه کرد که لباسهای گوناگون بر آن آویخته شدهاند. همانگونه که لباسها هویت مستقلی از طناب ندارند، مراتب وجود ذهنی و عینی نیز هویت مستقلی از وجود عینی ندارند و تنها ظهوراتی از آناند.
وجود عینی مقابل عدم
وجود عینی، که مقابل عدم است، تمامی مراتب هستی را در خود جای داده است: از ذات حق تعالی گرفته تا اسماء و صفات، اعیان ثابته، نفوس مجرده، و حتی وجود ذهنی. این وجود، چونان خورشیدی است که پرتوهایش در مراتب گوناگون تجلی مییابد، اما ذات آن یگانه باقی میماند.
در متون عرفانی، آمده است:
فإنّ عرض المعاني العقلية إنما هو للوجود العيني في بعض مراتبه
ترجمه: عرض معانی عقلی تنها برای وجود عینی است در برخی از مراتب آن.
این عبارت نشان میدهد که معانی عقلی، مانند وجود ذهنی، تنها در مرتبهای از وجود عینی ظهور مییابند و هویت مستقلی ندارند. بنابراین، وجود ذهنی نیز در ذات خود عینی است و تنها به اعتبار مرتبه ذهنی متمایز به نظر میرسد.
امتناع وجود ذهنی مستقل
وجود ذهنی بهصورت مستقل وجود ندارد، زیرا معانی عقلی تنها بهواسطه وجود عینی تحقق مییابند. این معانی، چونان سایهای بر دیوار وجود عینیاند که بدون آن دیوار، هیچ واقعیتی ندارند. عارف تأکید میکند که وجود ذهنی تنها در مرتبه ذهن و به اعتبار عقل موجود است و نمیتواند بهصورت مستقل مطرح شود.
در این راستا، متن چنین میفرماید:
الكون الذهني هو الكون العيني بالذات وإن كان مغايراً له بالاعتبار
ترجمه: کون ذهنی همان کون عینی است بالذات، هرچند به اعتبار با آن مغایرت دارد.
این عبارت بر این نکته تأکید دارد که وجود ذهنی در ذات خود همان وجود عینی است، اما به اعتبار تقسیمبندیهای عقلی، بهصورت متمایز جلوه میکند.
جمعبندی بخش یکم
بخش یکم به تبیین وحدت وجود و نفی دوگانگی میان وجود ذهنی و عینی پرداخت. وجود، حقیقتی یگانه است که تمامی مراتب، از ذات حق تعالی تا وجود ذهنی، را در بر میگیرد. تمایز میان وجود ذهنی و عینی صرفاً اعتباری است و نمیتواند وحدت وجود را نقض کند. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم حقیقت یگانه هستی روشن میسازد.
بخش دوم: نقد اشکال فیلسوف و پاسخ عرفانی
اشکال فیلسوف: دوگانگی وجود ذهنی و عینی
فیلسوف با طرح وجود ذهنی و عینی بهعنوان دو فرد متمایز، تلاش میکند وجود مطلق را به افراد تقسیم کند. او وجود ذهنی را ممتنع در خارج و وجود عینی را واجب در خارج میداند و از اینرو، وجود را به دو فرد متمایز تقسیم میکند. این دیدگاه، چونان تلاش برای تقسیم نور خورشید به پرتوهای جداگانه است که هر یک هویت مستقلی داشته باشند.
متن چنین میفرماید:
الوجود الذهني فرد من أفراد الوجود المطلق لأنه يمتنع أن يوجد في الخارج
ترجمه: وجود ذهنی فردی از افراد وجود مطلق است، زیرا ممتنع است که در خارج موجود شود.
فیلسوف استدلال میکند که وجود ذهنی، به دلیل امتناع تحقق در خارج، و وجود عینی، به دلیل وجوب تحقق در خارج، دو فرد متمایز از وجود مطلقاند. این تقسیمبندی، به زعم او، وجود ممکن را نیز بهعنوان فرد سوم مطرح میکند.
پاسخ عارف: وحدت وجود و امتناع فردسازی
عارف در پاسخ، این تقسیمبندی را اعتباری و ناشی از خلط میان وجود اطلاقی و وجود تقیدی میداند. وجود اطلاقی، که مقابل عدم است، نمیتواند به افراد متمایز تقسیم شود. وجود ذهنی و عینی تنها مراتبی از وجود عینیاند و نه دو وجود مستقل. عارف با این استدلال، چونان باغبانی که شاخههای اضافی را هرس میکند، تقسیمبندیهای اعتباری را کنار میزند.
متن چنین بیان میدارد:
لا اعتبار هيهنا بالموجودية بالفرض التي تعرض معاني العقلية
ترجمه: اعتباری در اینجا به موجودیت به فرض نیست که معانی عقلی را عارض شود.
این عبارت نشان میدهد که تمایز وجود ذهنی و عینی نتیجه اعتبارات عقلی است و نمیتواند وحدت وجود اطلاقی را نقض کند. وجود ذهنی، به حمل اولی، در خارج ممتنع است، اما به حمل شایع، به اعتبار عقل عاقل، میتوان آن را به خارج نسبت داد. این اعتبار، ثانوی و غیرمرتبط با وجود اطلاقی است.
تمایز حمل اولی و حمل شایع
مستشکل استدلال میکند که وجود ذهنی به حمل شایع (به اعتبار عقل موجود در خارج) میتواند وجود خارجی تلقی شود، زیرا ذهن عاقل در خارج موجود است. عارف در پاسخ، این اعتبار را ثانوی میداند و تأکید میکند که وجود ذهنی به حمل اولی در خارج ممتنع است و نمیتواند بهعنوان فرد مستقل مطرح شود.
این تمایز، چونان خطکشی دقیق میان دو مفهوم، نشان میدهد که وجود ذهنی تنها در مرتبه ذهن تحقق دارد و نمیتواند بهعنوان فرد مستقل از وجود مطلق مطرح شود.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم به نقد اشکال فیلسوف و پاسخ عرفانی به آن پرداخت. فیلسوف با تقسیمبندی وجود به ذهنی و عینی، تلاش کرد وجود مطلق را به افراد متمایز تقسیم کند، اما عارف با تأکید بر وحدت وجود و اعتباری بودن این تقسیمبندی، استدلال کرد که وجود ذهنی و عینی مراتبی از وجود عینیاند و نمیتوانند بهعنوان افراد مستقل مطرح شوند. این پاسخ، چونان کلیدی زرین، قفل دوگانگی را میگشاید و حقیقت وحدت وجود را آشکار میسازد.
بخش سوم: مراتب وجود و امتناع فردسازی وجود مطلق
مراتب وجود عینی
وجود عینی شامل مراتب متعددی است: ذات حق تعالی، اسماء و صفات، اعیان ثابته، نفوس مجرده، و وجود ذهنی. این مراتب، چونان نهرهایی که از یک سرچشمه جاری میشوند، همگی از وجود عینی نشأت میگیرند و هیچیک هویت مستقلی ندارند.
متن چنین میفرماید:
فإنّ الوجود العيني في بعض مراتبه كالأسماء والصفات والأعيان الثابتة
ترجمه: وجود عینی در برخی مراتبش، مانند اسماء و صفات و اعیان ثابته است.
این عبارت نشان میدهد که تمامی مراتب وجود، از احدیت و واحدیت تا وجود ذهنی، ظهورات وجود عینیاند و نمیتوانند بهعنوان افراد متمایز مطرح شوند.
امتناع فردسازی وجود مطلق
وجود مطلق، به دلیل وحدت ذاتیاش، نمیتواند به افراد متمایز تقسیم شود. هرگونه فردسازی به مراتب وجود بازمیگردد و نه به افراد واقعی. بنابراین، وجود مطلق واجبالوجود است و تحقق آن به افراد وابسته نیست.
متن چنین بیان میدارد:
فلا اعتبار هيهنا بالموجودية بالفرض التي تعرض معاني العقلية مثل عرضها لسائر الماهيات
ترجمه: اعتباری در اینجا به موجودیت به فرض نیست که معانی عقلی را عارض شود، مانند عرض آن برای سایر ماهیات.
این عبارت بر امتناع فردسازی وجود مطلق تأکید دارد و نشان میدهد که هرگونه تقسیمبندی به معانی عقلی و ماهیات، اعتباری است و نمیتواند وحدت وجود را نقض کند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم به تشریح مراتب وجود عینی و امتناع فردسازی وجود مطلق پرداخت. تمامی مراتب وجود، از ذات حق تعالی تا وجود ذهنی، ظهورات وجود عینیاند و نمیتوانند بهعنوان افراد متمایز مطرح شوند. این دیدگاه، چونان آیینهای صاف، حقیقت یگانه وجود را بازمیتاباند و هرگونه دوگانگی را نفی میکند.
جمعبندی نهایی
کتاب تمهید القواعد، اثر صائنالدین ترکه اصفهانی، با کاوش در مسائل عمیق وجودشناسی، حقیقت وحدت وجود را به زیبایی آشکار میسازد. این بخش، که به تحلیل و تبیین وحدت وجود و امتناع فردسازی وجود مطلق اختصاص داشت، نشان داد که وجود ذهنی و عینی دو وجود متمایز نیستند، بلکه مراتبی از وجود عینیاند که مقابل عدم قرار دارد. تمایز میان آنها صرفاً اعتباری است و نمیتواند وحدت وجود اطلاقی را نقض کند. اشکال فیلسوف، که وجود را به افراد متمایز تقسیم میکرد، با استدلالهای عرفانی رد شد و تأکید شد که وجود مطلق واجبالوجود است و تحقق آن به افراد وابسته نیست. این بحث، چونان گوهری درخشان در دریای عرفان نظری، برای جویندگان حقیقت راهنمایی است که به سوی یگانگی وجود رهنمون میشود.