در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تمهید القواعد 200

متن درس





بررسی و تبیین تمهید القواعد: گفتار در سلوک عرفانی و تهذیب نفس

بررسی و تبیین تمهید القواعد: گفتار در سلوک عرفانی و تهذیب نفس

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۰)

دیباچه

کتاب «تمهید القواعد»، اثر گران‌سنگ صائن‌الدین علی بن محمد ترکه اصفهانی، حکیم و عارف برجسته سده‌های هشتم و نهم هجری، یکی از متون بنیادین در عرفان نظری است که با ژرف‌نگری به مسائل وجودشناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی عرفانی می‌پردازد. این اثر، با نگاهی عمیق به رابطه عقل، شرع، طریقت و حقیقت، راهی به سوی کمال انسانی می‌گشاید. در این نوشتار، به بررسی بخشی از این کتاب پرداخته می‌شود که به تبیین شبهه‌ای در باب محدودیت عقل و نقد ریاضت‌های عرفانی اختصاص دارد. با تکیه بر متون اصلی و تحلیل‌های تفصیلی، این متن به دنبال ارائه دیدگاهی منسجم و روشن از سلوک عرفانی و تهذیب نفس است، با این هدف که راه را برای درک حقیقت وجود و وصول به کمال هموار سازد.

بخش نخست: دوام مراقبه، بنیاد سلوک عرفانی

مفهوم مراقبه و نقش آن در تحصيل كمال

سلوک عرفانی، سفری است که در آن سالک با تمرکز وجودی بر معبود مطلق، به سوی کمال گام برمی‌دارد. مراقبه، به مثابه چراغی فروزان، مسیر این سفر را روشن می‌سازد. در متن اصلی «تمهید القواعد» آمده است:

قال وقد بين ان دوام المراقبه والمواظبه على ما ذكرنا من الملاحظه مع ملازمه الاداب والسلوك المعتبره عند ارباب هذه الصناعه

ترجمه: «گفته شد و روشن گردید که دوام مراقبه و مواظبت بر آنچه از ملاحظه ذکر کردیم، همراه با ملازمت آداب و سلوک معتبر نزد ارباب این فن است.»

مراقبه، به معنای توجه مستمر به حق، هسته اصلی سلوک عرفانی است. این توجه، نه تنها به معنای تمرکز ذهنی، بلکه به مثابه حالتی وجودی است که سالک را از پراکندگی نفس بازمی‌دارد. همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (سوره توبه، آیه ۱۱۹: ای مؤمنان! از خدا پروا کنید و با راستان باشید). این آیه، بر ضرورت همراهی با صادقان و توجه به حق تأکید دارد، که مراقبه را به عنوان رکنی اساسی در سلوک تثبیت می‌کند.

درنگ: مراقبه، به مثابه نخی تسبیح‌وار، دانه‌های پراکنده وجود سالک را به هم پیوند می‌دهد و او را به سوی وحدت با حق هدایت می‌کند.

اعتدال در ترک قوای نفسانی

یکی از ارکان سلوک، ترک قوای نفسانی در حد معقول است. این ترک، نه به معنای محو کامل قوا، بلکه به مثابه مهار آن‌ها در جهت کمال است. در متن اصلی آمده است:

وترك استعمال شى من القوى الجسمانيه فى جذب الملاذ الدنيويه

ترجمه: «و ترک استفاده از چیزی از قوای جسمانی در جذب لذت‌های دنیوی.»

این ترک، به معنای دوری از لذت‌جویی‌های نفسانی است که نفس را از توجه به حق بازمی‌دارد. همان‌گونه که کوزه‌ای پر از خلل، آب را در خود نگه نمی‌دارد، نفسی که در بند لذات دنیوی است، نمی‌تواند معارف الهی را حفظ کند. این دیدگاه با آیه وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (سوره بقره، آیه ۱۴۳: و این‌گونه شما را امتی میانه قرار دادیم) همخوانی دارد، که بر اعتدال در سلوک تأکید می‌ورزد.

درنگ: ترک قوای نفسانی، مانند تنظیم آهنگ سازی است که اگر زیاده از حد کشیده شود، پاره می‌گردد و اگر شل باشد، نوایی خوش نمی‌نوازد.

بخش دوم: نقد شبهه مالیخولیا و جنون در عرفان

رد شبهه منجر شدن ریاضت به جنون

یکی از شبهات مطرح‌شده در فصول پیشین «تمهید القواعد»، این است که ریاضت‌های عرفانی به مالیخولیا و جنون منجر می‌شوند. این شبهه، که در فصل ۵۱ کتاب به تفصیل بحث شده، در اینجا پاسخ داده می‌شود:

وقد بين ان دوام المراقبه والمواظبه على ما ذكرنا من الملاحظه مع ملازمه الاداب واسلوك المعتبره

ترجمه: «و روشن شد که دوام مراقبه و مواظبت بر آنچه از ملاحظه ذکر کردیم، همراه با ملازمت آداب و سلوک معتبر است.»

عرفان حقیقی، با رعایت شروط معتبر، نه تنها به جنون منجر نمی‌شود، بلکه نفس را تهذیب کرده و به کمال می‌رساند. همان‌گونه که دارویی در دست پزشک حاذق، شفابخش است، ریاضت‌های معتبر نیز در دست استاد کامل، به تهذیب نفس می‌انجامد. این دیدگاه با آیه قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ (سوره یوسف، آیه ۱۰۸: بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم) هم‌راستاست.

درنگ: عرفان، مانند سفری در مسیر نور است که با هدایت راهنمایی دانا، به مقصد می‌رسد، نه به پرتگاه جنون.

وحدت عقل، شرع، طریقت و حقیقت

یکی از اصول بنیادین عرفان نظری، وحدت میان عقل، شرع، طریقت و حقیقت است. این مراتب، چهره‌های گوناگون یک حقیقت واحدند که در انسان کامل به وحدت می‌رسند:

فان العقل والشريعه والطريقه والحقيقه هذه كلها وجوه مختلفه لحقيقه واحده

ترجمه: «زیرا عقل، شریعت، طریقت و حقیقت، همگی وجوه متفاوتی از یک حقیقت واحدند.»

این وحدت، نشان‌دهنده آن است که هر بن‌بستی در سلوک، ناشی از انحراف سالک است، نه از ذات این مراتب. همان‌گونه که در قرآن کریم آمده: إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (سوره بقره، آیه ۳۰: من در زمین خلیفه‌ای قرار می‌دهم). این آیه، بر مقام خلافت انسان کامل تأکید دارد که در آن، عقل و حقیقت به وحدت می‌رسند.

درنگ: عقل، شریعت، طریقت و حقیقت، چونان آینه‌های یک گوهر، هر یک جلوه‌ای از حقیقت واحد را بازمی‌تابانند.

بخش سوم: ارکان سلوک و نقش استاد کامل

سه رکن اساسی سلوک: قابلیت، استاد و ارتزاقات

تحصيل كمال، به سه رکن اساسی وابسته است: قابلیت سالک، استاد کامل و ارتزاقات حلال. در متن اصلی آمده است:

وان ما ينفع في الوصول ثلاثه امور: استعداد القابل، والاستاذ الكامل، والارتزاقات النفسيه والروحيه

ترجمه: «و آنچه در وصول به کمال سودمند است، سه چیز است: استعداد قابل، استاد کامل و ارتزاقات نفسانی و روحانی.»

قابلیت سالک، به مثابه زمینی حاصل‌خیز است که بذر معرفت در آن کاشته می‌شود. استاد کامل، چونان باغبانی دانا، این بذر را پرورش می‌دهد. ارتزاقات حلال، شامل تغذیه جسمی و روحانی، چونان آبی زلال، این بذر را به بار می‌نشاند. این دیدگاه با آیه وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ (سوره بقره، آیه ۲۸۲: و از خدا پروا کنید که خدا به شما می‌آموزد) همخوانی دارد.

درنگ: سلوک، چونان بنایی است که بر سه ستون استوار است: قابلیت، هدایت استاد و پاکی ارتزاقات.

نقش ارتزاقات در تهذیب نفس

ارتزاقات، تنها به تغذیه جسمی محدود نمی‌شود، بلکه شامل مبصرات، مسموعات و مشمومات است که باید پاک و حلال باشند:

والارتزاقات تشمل المبصرات والمسموعات والمشمومات

ترجمه: «و ارتزاقات شامل مبصرات، مسموعات و مشمومات است.»

همان‌گونه که جسم با غذای پاک رشد می‌کند، روح نیز با ورودی‌های پاک تهذیب می‌شود. این دیدگاه با آیه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (سوره مریم، آیه ۹۶: کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، خداوند رحمان برایشان محبت قرار می‌دهد) مرتبط است.

درنگ: ارتزاقات پاک، چونان نسیمی روح‌نواز، نفس را از آلودگی‌ها پاک کرده و به سوی کمال هدایت می‌کند.

بخش چهارم: آب‌بندی نفس و نقد ریاضت‌های غیر معتبر

استعاره آب‌بندی نفس

نفس انسانی، مانند کوزه‌ای است که باید آب‌بندی شود تا معارف در آن حفظ گردد:

فان النفس كالكوز يجب ان يتم اب بنديها حتى تحفظ المعارف

ترجمه: «زیرا نفس، مانند کوزه‌ای است که باید آب‌بندی شود تا معارف را حفظ کند.»

این استعاره، بر ضرورت کنترل ورودی‌های نفس و جلوگیری از پراکندگی معارف تأکید دارد. همان‌گونه که کوزه‌ای سوراخ‌دار آب را هدر می‌دهد، نفسی که در معرض هوی و هوس است، معارف را از دست می‌دهد. این دیدگاه با آیه وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ (سوره آل‌عمران، آیه ۷: و جز صاحبان خرد متذکر نمی‌شوند) هم‌راستاست.

درنگ: نفس، چونان کوزه‌ای است که تنها با آب‌بندی خلل و فرج آن، می‌تواند گوهر معرفت را در خود نگه دارد.

نقد ریاضت‌های شاق و غیر معتبر

ریاضت‌های شاق و غیر معتبر، به جای کمال، به انحراف و بیماری می‌انجامند:

والرياضات الشاقه والغير معتبره تؤدي الى الانحراف و المرض

ترجمه: «و ریاضت‌های شاق و غیر معتبر، به انحراف و بیماری منجر می‌شوند.»

سلوک عرفانی، نیازمند رعایت شروط معتبر و اجتناب از ماجراجویی است. همان‌گونه که در قرآن کریم آمده: وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ (سوره ص، آیه ۲۶: و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می‌کند).

درنگ: ریاضت‌های غیر معتبر، چونان راهی پر پیچ و خم، سالک را به جای مقصد، به وادی گمراهی می‌کشاند.

بخش پنجم: تحول نفس و نقش اسباب قویه

نفس به مثابه سکه دورو

نفس انسانی، مانند سکه‌ای دورو است که می‌تواند به سوی کمال یا انحطاط هدایت شود:

فالنفس كسكه ذات وجهين يمكن ان توجه نحو الكمال او الانحطاط

ترجمه: «نفس، مانند سکه‌ای است با دو وجه که می‌تواند به سوی کمال یا انحطاط هدایت شود.»

این استعاره، بر انعطاف‌پذیری نفس و ضرورت تربیت آن تأکید دارد. همان‌گونه که در قرآن کریم آمده: فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (سوره شمس، آیه ۸: و به آن [نفس] گناهکاری و پرهیزگاری‌اش را الهام کرد).

درنگ: نفس، چونان سکه‌ای است که با تربیت صحیح، می‌تواند روی کمال را نشان دهد و با غفلت، روی انحطاط.

اسباب قویه و تحول نفس

تحول نفس، نیازمند اسباب قویه‌ای است که آن را از طبیعت اماره بسوء به سوی کمال هدایت کند:

فان الاسباب الفاعله لا يبعد ان تحول النفس عن طبيعتها الاماره بسوء

ترجمه: «زیرا اسباب فاعله، بعید نیست که نفس را از طبیعت اماره بسوء خود تحول دهد.»

این اسباب، شامل عوامل الهی و اخروی است که نفس را از هوی به سوی حق سوق می‌دهد. این دیدگاه با آیه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ (سوره یونس، آیه ۹: کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، پروردگارشان به سبب ایمانشان هدایتشان می‌کند) مرتبط است.

درنگ: اسباب قویه، چونان کلیدی است که قفل طبیعت نفسانی را گشوده و راه به سوی کمال می‌گشاید.

نقش حزن در تهذیب نفس

حزن، به عنوان عاملی برای تهذیب نفس، از فرح و فربهی که به کبر منجر می‌شود، برتر است:

والحزن يطهر النفس ويفوق الفرح والفربهي التي تؤدي الى الكبر

ترجمه: «و حزن، نفس را پاک می‌کند و از فرح و فربهی که به کبر می‌انجامد، برتر است.»

حزن، نفس را از مستي و فربهی خارج کرده و آماده پذیرش معارف متعالی می‌کند. این دیدگاه با آیه وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَىٰ (سوره نجم، آیه ۴۳: و اوست که خنداند و گریاند) همخوانی دارد.

درنگ: حزن، چونان بارانی است که خاک نفس را شسته و آن را برای رویش بذر معرفت آماده می‌سازد.

جمع‌بندی

این بررسی از «تمهید القواعد»، به تبیین اصول سلوک عرفانی و تهذیب نفس پرداخته است. مراقبه مستمر، ترک معتدل قوای نفسانی، وحدت عقل و حقیقت، نقش استاد کامل و ارتزاقات پاک، و ضرورت آب‌بندی نفس، ارکان اصلی این مسیرند. نقد شبهه مالیخولیا نشان داد که عرفان حقیقی، با رعایت شروط معتبر، به کمال می‌انجامد، نه به انحراف. نفس انسانی، چونان سکه‌ای دورو، با هدایت صحیح به سوی کمال سوق می‌یابد. اسباب قویه و حزن، ابزارهایی برای تحول نفس‌اند که آن را از هوی به سوی حق هدایت می‌کنند. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و متون اصلی، راهی روشن به سوی فهم عرفان نظری و سلوک عملی گشوده است.

با نظارت صادق خادمی