متن درس
تحلیل و شرح تمهید القواعد: اصول سلوک عرفانی در پرتو اعتدال
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۰۸)
دیباچه
کتاب شریف تمهید القواعد، اثر جلیلالقدر صائنالدین علی بن محمد ترکه اصفهانی، حکیم و عارف برجسته سدههای هشتم و نهم هجری، یکی از آثار بنیادین در عرفان نظری است که با نگاهی ژرف و روشمند به تبیین اصول سلوک عرفانی میپردازد. این اثر، با پیوند عمیق میان شریعت، عقل و سلوک عملی، راهنمایی استوار برای سالکان طریق معرفت و کمال ارائه میدهد. در این نوشتار، بخش شماره ۲۰۸ از این کتاب، که به بررسی اعتدال در اعمال سلوکی مانند گرسنگی، شبزندهداری و ریاضت اختصاص دارد، با زبانی روشن و متین بازنویسی شده است. هدف، تبیین مفاهیم عمیق عرفانی در قالبی منسجم و متناسب با فضای علمی است، تا سالکان و پژوهشگران بتوانند از این گنجینه معرفتی بهرهمند شوند. همانند چشمهای زلال که از دل کوهساران معرفت میجوشد، این متن کوشیده است تا روح و پیام اصلی اثر را با دقتی تمام به خوانندگان منتقل نماید.
بخش یکم: اعتدال در سلوک عرفانی
مذموم بودن افراط در گرسنگی و شبزندهداری
در مسیر سلوک عرفانی، اعتدال بهسان نگینی درخشان بر تارک اعمال سالک میدرخشد. شارح، با استناد به متن اصلی تمهید القواعد، تأکید میکند که گرسنگی شدید (الجوع الشديد)، شبزندهداری بیش از حد (السهر المفرط) و تحمل مشقات اختیاری، اگر به ضعف جسمانی یا اختلال مزاج منجر شود، در مسیر تصوف و مجاهده مذموم است. این دیدگاه با حکمت قرآنی همنواست که میفرماید: وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (البقره: ۱۴۳، «و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم»). اعتدال، چونان پلی است که سالک را از افراط و تفریط به سوی مقصد کمال رهنمون میسازد.
متن اصلی چنین میآورد:
وأما الجوع الشديد والسهر المفرط فهو مذموم كل الذم في طريق التصوف والمجاهدة كما هو مذموم في طريق التعلم والنظر.
ترجمه: «و اما گرسنگی شدید و شبزندهداری بیش از حد، در مسیر تصوف و مجاهده بهطور کامل مذموم است، همانگونه که در مسیر تعلم و نظر نیز مذموم است.»
این تأکید بر مذموم بودن افراط، به معنای نفی کامل گرسنگی یا شبزندهداری نیست، بلکه هشداری است به سالک که اعمال خود را با ظرفیت جسمانی و روحانی خویش هماهنگ سازد. همانگونه که باغبانی دانا شاخههای درخت را بهدقت هرس میکند تا رشد آن را تقویت نماید، سالک نیز باید اعمال خود را با حکمت و اعتدال تنظیم کند تا به ضعف و سستی نیفتد.
درنگ: گرسنگی شدید و شبزندهداری مفرط، اگر به ضعف جسم یا اختلال مزاج منجر شود، در سلوک عرفانی مذموم است، زیرا با اصل اعتدال و سلامت جسم و روح که لازمه سلوک است، منافات دارد.
شبزندهداری: دروازهای به سوی معرفت
شبزندهداری، چونان چراغی است که در تاریکی شب، راه سالک را به سوی معرفت الهی روشن میسازد. شارح با استناد به قرآن کریم و روایات، بر اهمیت این عمل تأکید میورزد، اما شرط میکند که باید متناسب با توان فرد باشد. قرآن کریم میفرماید: قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا (المزمل: ۲، «شب را جز اندکی به پا خیز»). این آیه، سالک را به قیام در شب برای عبادت و تأمل دعوت میکند، اما با تأکید بر «إلا قلیلا» به اعتدال اشاره دارد.
شارح میافزاید که بزرگان و اولیای الهی، برای درک شب قدر و نیل به معرفت، شبزندهداری را بهسان گوهری گرانبها پاس میداشتند. اما اگر این عمل از حد اعتدال فراتر رود و به اضطراب یا ضعف منجر شود، از ارزش آن کاسته میشود. همانگونه که خورشید در روز روشنایی میبخشد، شب نیز با سکوت و آرامش خود، فضایی برای تأمل و اتصال به حقیقت فراهم میآورد.
متن اصلی چنین میفرماید:
ومن طلب الأولى سهر الليالي.
ترجمه: «و کسی که مقامات والا را طلب کند، شبها را بیدار میماند.»
این سخن، شبزندهداری را نهتنها عملی ممدوح، بلکه ضرورتی برای سالک در مسیر کمال میداند، مشروط بر آنکه با حکمت و تناسب انجام شود.
گرسنگی معتدل: راهی برای تهذیب نفس
گرسنگی معتدل، بهسان آبی زلال است که نفس را از کدورتهای مادی میشوید. شارح تأکید میکند که گرسنگی، اگر بهگونهای باشد که به سلامت جسم آسیب نرساند، در سلوک عرفانی ممدوح است. روایتی میفرماید: «کسی که در روز یک وعده غذا بخورد، گرسنه نمیشود، و کسی که دو وعده بخورد، عابد نیست، و کسی که سه وعده بخورد، او را با بهائم ببندید.» این روایت، پرخوری را مانعی برای عبادت و سلوک میداند و بر کمخوری معتدل تأکید دارد.
متن اصلی چنین بیان میدارد:
وأما الجوع الشديد فهو مذموم إذا أسقط القوة.
ترجمه: «و اما گرسنگی شدید، اگر به سستی و ضعف قوا منجر شود، مذموم است.»
این نکته، سالک را به سوی کمخوری هدایت میکند که نهتنها به جسم آسیب نمیرساند، بلکه روح را سبکبال و آماده دریافت فیض الهی میسازد. همانگونه که پرندهای سبکبال در آسمان اوج میگیرد، سالک نیز با کمخوری معتدل، از قید تعلقات مادی رها میشود.
بخش دوم: ریاضت و نقش آن در سلوک عرفانی
ریاضت: ضرورتی همیشگی در مسیر کمال
ریاضت، چونان تمرینی روزانه است که سالک را برای رویارویی با نفس و شیطان آماده میسازد. شارح تأکید میکند که ریاضت نهتنها برای مبتدیان، بلکه برای تمامی مراحل سلوک، از مبتدی تا مستکمل، ضروری است. شدت و نوع ریاضت بسته به مرحله و ظرفیت سالک متفاوت است، اما پیوستگی آن، چونان ضربان قلب، لازمه حیات معنوی سالک است.
متن اصلی چنین میفرماید:
فلا يجوز إلا بنسبة إلى المستكملين الذين استولت على مزاجهم الشهوات.
ترجمه: «ریاضت جایز نیست مگر برای مستکملینی که شهوات بر مزاجشان چیره شده است.»
این سخن، به تفاوت میان ریاضت مبتدی و مستکمل اشاره دارد. مبتدی، چونان کودکی نوپاست که باید با احتیاط گام بردارد، اما مستکمل، چونان ورزشکاری ورزیده، قادر به تحمل ریاضتهای سنگینتر است. با این حال، ریاضت باید تحت نظارت مربی و با رعایت تناسب انجام شود تا به آسیب جسمانی یا روانی منجر نگردد.
درنگ: ریاضت، بهسان تمرینی مداوم، در تمامی مراحل سلوک ضروری است، اما باید متناسب با ظرفیت سالک و تحت هدایت مربی انجام شود تا به تقویت قوای روحانی و جسمانی کمک کند.
رد اتهامات نادرست به عرفان
شارح، با رد اتهامات مستشکلانی که عرفان را به اعمال غیرمنطقی مانند مصرف غذاهای نامناسب یا مشاهده امور غیرواقعی متهم میکنند، بر اصالت عرفان اسلامی تأکید میورزد. این اتهامات، ناشی از خلط میان عرفان حقیقی و اعمال مرتاضانه است. قرآن کریم میفرماید: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (الإسراء: ۳۶، «و چیزی را که به آن علم نداری دنبال نکن»). این آیه، سالک و منتقد را به پرهیز از قضاوت بدون علم دعوت میکند.
متن اصلی چنین بیان میدارد:
تكرار بعض الألفاظ للأصوات القوية، تخلي عن الخلائق في مواضع المظلمة، تناول الأغذية الرديئة المولدة من كينوسات الفاسدة في الأوقات المضرة.
ترجمه: «تکرار برخی الفاظ برای ایجاد اصوات قوی، کنارهگیری از خلایق در مکانهای تاریک، و مصرف غذاهای نامناسب که از طبیعتهای فاسد تولید شدهاند در زمانهای زیانآور.»
شارح با رد این اتهامات، نشان میدهد که عرفان اسلامی، ریشه در شریعت و عقل دارد و از صفاتی چون غضب شدید، تکبر یا بیغیرتی مبراست. عرفان، چونان دریایی ژرف است که تنها با حکمت و هدایت میتوان در آن غواصی کرد.
بخش سوم: پیوند علم و عرفان
شبزندهداری و تحصیل علم
شبزندهداری، نهتنها برای سالکان، بلکه برای عالمان نیز فرصتی طلایی برای تحقیق و تأمل است. شارح تأکید میکند که شب، به دلیل آرامش و سکوت، بهترین زمان برای نیل به معرفت و علم است. قرآن کریم میفرماید: إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا (المزمل: ۶، «به یقین، برپاخاستن شب استوارتر و گفتار آن درستتر است»). این آیه، شب را بهسان بستری برای رشد علمی و معنوی معرفی میکند.
متن اصلی چنین میفرماید:
كما هو مذموم في طريق التعلم والنظر.
ترجمه: «همانگونه که در مسیر تعلم و نظر مذموم است.»
شارح با این بیان، پیوند عمیق میان علم و عرفان را نشان میدهد. همانگونه که عالم برای کشف حقیقت به تأمل شبانه نیاز دارد، سالک نیز برای وصول به حق از شبزندهداری بهره میجوید.
اعتدال در علم و سلوک
هر شرطی که در مسیر تحصیل علم لازم است، در سلوک عرفانی نیز ضروری است، اما عرفان به دلیل هدف متعالیتر، شرایط ویژهتری دارد. قرآن کریم میفرماید: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ (المجادله: ۱۱، «خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که دانش داده شدهاند به درجات بلند میکند»). این آیه، علم و ایمان را مکمل یکدیگر میداند و بر ضرورت اعتدال در هر دو تأکید دارد.
شارح میافزاید که پرخوری، چه در مسیر علم و چه در سلوک، به دلیل ایجاد کسالت و سنگینی، مانع پیشرفت است. کمخوری معتدل، چونان کلیدی است که درهای تمرکز و معرفت را میگشاید.
بخش چهارم: نقد صفات ناپسند در سلوک
رد ملکه ذلت و بیغیرتی
شارح با تأکید بر عزت و غیرت دینی، کسب ملکههایی مانند ذلت، بیغیرتی (قله الهمية) و مسکنت را در عرفان ناپسند میشمارد. قرآن کریم میفرماید: إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ (المنافقون: ۸، «عزت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنان است»). این آیه، هرگونه ذلت و بیغیرتی را از عارف حقیقی دور میداند.
متن اصلی چنین میفرماید:
وكسب الملكات المفيدة للذلة وقله الهمية والمسكنة وما يشبهها فلا يجوز إلا بالنسبة إلى المرتاضين الذين غلب على مزاجهم الغضب الشديد والعجب والتكبر.
ترجمه: «و کسب ملکههایی که به ذلت، بیغیرتی و مسکنت منجر میشود، جایز نیست مگر برای مرتاضانی که غضب شدید، عجب و تکبر بر مزاجشان چیره شده است.»
شارح با این بیان، عرفان را از اتهام ترویج صفات ناپسند مبرا میسازد و تأکید میکند که عارف حقیقی، با فروتنی و خاکساری، از ذلت و بیغیرتی بهدور است.
دفاع از عرفان در برابر اتهامات
مستشکلان، با اتهاماتی چون ارتکاب آلام غیرمنطقی و مشاهده امور غیرواقعی، عرفان را مورد انتقاد قرار دادهاند. شارح با رد این اتهامات، نشان میدهد که عرفان اسلامی، ریشه در شریعت و عقل دارد و از صفات ناپسندی چون غضب شدید یا بیغیرتی مبراست. این دفاع، چونان سپری است که عرفان را از تیرهای اتهام حفظ میکند.
جمعبندی
بخش شماره ۲۰۸ از تمهید القواعد، با تبیین اصول سلوک عرفانی، بر اهمیت اعتدال در اعمال مانند گرسنگی، شبزندهداری و ریاضت تأکید دارد. این متن، با رد اتهامات نادرست به عرفان، نشان میدهد که عرفان اسلامی، با تکیه بر شریعت و عقل، راهی به سوی کمال و معرفت است. شبزندهداری و کمخوری معتدل، چونان دو بالاند که سالک را به سوی حقیقت پرواز میدهند، مشروط بر آنکه با حکمت و تناسب انجام شوند. ریاضت، بهسان تمرینی مداوم، در تمامی مراحل سلوک ضروری است و باید تحت هدایت مربی انجام شود تا به سلامت جسم و روح آسیب نرساند. این بازنویسی، با حفظ تمامی جزئیات و مفاهیم اصلی، کوشیده است تا گنجینه معرفتی این اثر را با زبانی روشن و متین به خوانندگان عرضه دارد.
با نظارت صادق خادمی