متن درس
تحلیل و بازنویسی تخصصی تمهید القواعد: دفاع از عرفان اصیل
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۰۹)
دیباچه
کتاب «تمهید القواعد»، اثر صائنالدین علی بن محمد ترکه اصفهانی، حکیم و عارف برجسته قرون هشتم و نهم هجری، یکی از آثار بنیادین در عرفان نظری است که با رویکردی روشمند به تبیین اصول و مبانی سلوک عرفانی میپردازد. این اثر، با پیوند عمیق میان عرفان، شریعت و عقل، جایگاه ویژهای در سنت عرفانی اسلامی دارد. بخش مورد بحث در این نوشتار، که به شماره ۲۰۹ در متن اصلی اشاره دارد، به بررسی اشکالات واردشده به عرفان و دفاع از اصالت آن در برابر اتهامات مستشکل اختصاص یافته است. این بازنویسی، با حفظ تمامی محتوای اصلی و افزودن تحلیلهای تفصیلی، تلاش دارد تا مفاهیم عمیق این بخش را به زبانی روشن، وزین و متناسب با فضای پژوهشی ارائه دهد. متن با ساختاری منسجم و با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و روایات، به تبیین جایگاه عرفان اصیل در برابر سوءتفاهمها و اتهامات میپردازد، مانند گلی که در میان خارهای سوءبرداشت، پاک و شکوفا باقی میماند.
بخش یکم: تبیین اشکالات مستشکل و دفاع از عرفان
ماهیت اشکال مستشکل و مخاطب آن
مستشکل در این بخش، اشکالات خود را متوجه عرفان و عرفا میسازد، نه افرادی که در مسیر شقاوت یا دلبستگی به دنیا گام برمیدارند. او بهطور خاص به کسانی میپردازد که مدعی مشاهده، رویت و عیان در سلوک عرفانی هستند. این تمایز، همانند جداسازی گوهر از سنگهای بیارزش، بر اهمیت تمرکز بر عرفان اصیل تأکید دارد.
این رویکرد با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (الإسراء: ۳۶)؛ «و چیزی را که به آن علم نداری دنبال نکن». این آیه بر پرهیز از قضاوت بدون آگاهی دلالت دارد و نشان میدهد که اشکالات باید مبتنی بر شناخت دقیق از عرفان باشند، نه اتهامات بیاساس.
پاسخ به اشکالات مستشکل
در برابر اشکالات مطرحشده، دو مسیر ممکن است: یا رد اشکالات با استدلال که این اعمال در عرفان وجود ندارند، یا پذیرش آنها و دفاع معقول و مشروع. دفاع از عرفان باید مبتنی بر عقل و شریعت باشد، زیرا هرگونه عمل خلاف شرع یا عقل در سلوک عرفانی مردود است. این دفاع، مانند سپری است که حقیقت عرفان را از تیرهای اتهام حفظ میکند.
آیه شریفه قرآن کریم این رویکرد را تأیید میکند: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (البقره: ۱۱۱)؛ «بگویید دلیل خود را بیاورید اگر راست میگویید». این آیه بر ضرورت ارائه برهان در ادعاها تأکید دارد و نشان میدهد که دفاع از عرفان باید منطقی و شرعی باشد.
تمایز میان ثبوت و اثبات در عرفان
تمایز میان ثبوت (حقیقت عرفان) و اثبات (اعمال ظاهری برخی مدعیان) از اهمیت بسزایی برخوردار است. اعمالی که در کوچه و بازار به نام عرفان انجام میشود، لزوماً به حقیقت عرفان مرتبط نیست، همانگونه که اعمال برخی عوام در حوزههای علمی به علما نسبت داده نمیشود. این تمایز، مانند جداسازی آب زلال از گلآلود، حقیقت عرفان را از آلودگیهای ظاهری حفظ میکند.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (الذاریات: ۵۶)؛ «و جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم». این آیه هدف خلقت را معرفت و عبادت الهی میداند، که جوهره عرفان اصیل است.
بخش دوم: ویژگیهای عارف و نقد اتهامات
ویژگیهای عارف اصیل
عارف اصیل، فردی عالم، متخلق به اخلاق الهی و پایبند به شریعت، عقل و حکمت است. اعمال عوام یا مدعیان غیرعارف، مانند خلسههای غیرمشروع، به عرفان اصیل نسبت داده نمیشود. عارف، مانند گلی پاک و شکوفا، از آلودگیهای نفسانی به دور است.
این ویژگیها با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ (المنافقون: ۸)؛ «عزت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنان است». این آیه بر عزت و طهارت عارف تأکید دارد و او را از اتهامات غیرمرتبط مبرا میسازد.
نقد بیان ادبی و علمی متن اصلی
بیان متن اصلی در این بخش از نظر ادبی، لغوی و عرفانی دارای کاستیهایی است. برای نمونه، استفاده از واژه «ارتکاب» برای ریاضت نادرست است، زیرا ریاضت عملی مشروع و ضروری در سلوک است و نباید با بار معنایی جرمگونه همراه شود. این نقد، مانند صیقل دادن آینهای غبارگرفته، به وضوح و دقت در بیان عرفانی کمک میکند.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ (الإسراء: ۸۴)؛ «بگو هر کس بر اساس ساختار خود عمل میکند». این آیه بر اهمیت تناسب بیان با حقیقت تأکید دارد.
طهارت معنوی در عرفان
عرفان، مسیری برای تهذیب و طهارت است و با صفاتی مانند بیغیرتی، ذلت یا خلسههای غیرمشروع ناسازگار است. عارف باید مانند گلی پاک و شکوفا از آلودگیهای نفسانی به دور باشد.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى (الأعلى: ۱۴)؛ «به یقین کسی که خود را پاک کرد رستگار شد».
بخش سوم: ریاضت و نقش آن در سلوک عرفانی
ضرورت ریاضت در سلوک
ریاضت در تمامی مراحل سلوک، از مبتدی تا مستکمل، ضروری است و شدت و نوع آن بسته به ظرفیت سالک متفاوت است. عبارت «فلا یجوز» در مورد ریاضت نادرست است و باید به «یجب» تغییر یابد، مگر در مواردی که به ضرر منجر شود. ریاضت، مانند تمرینی است که روح را برای صعود به قلههای معرفت آماده میسازد.
آیه شریفه قرآن کریم این ضرورت را تأیید میکند: وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ (الحج: ۷۸)؛ «و در راه خدا چنان که شایسته جهاد اوست بکوشید».
نقد نسبت دادن صفات ناپسند به مرتاض
نسبت دادن صفاتی مانند غضب شدید، عجب، تکبر و حب جاه به مرتاض نادرست است. مرتاض در عرفان، فردی است که در مسیر تهذیب نفس قرار دارد و از این صفات مبراست. این نقد، مانند جداسازی سره از ناسره، حقیقت مرتاض عرفانی را آشکار میسازد.
این دیدگاه با آیات شریفه قرآن کریم همراستاست: وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (الشمس: ۷-۸)؛ «و سوگند به نفس و آنچه آن را سامان داد * پس پلیدی و پرهیزگاریاش را به او الهام کرد».
فروتنی در برابر ذلت
فروتنی و خاکی بودن در عرفان با ذلت متفاوت است. عارف میتواند عزتمند و فروتن باشد، مانند حضرت علی (ع) که خود را «ابوتراب» نامید، اما ذلت و بیغیرتی در عرفان جایی ندارد.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ (المنافقون: ۸)؛ «عزت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنان است».
نقش مربی در هدایت ریاضت
مربی عرفانی باید با تخصص و آگاهی، سالک را به گونهای هدایت کند که ریاضت او معقول، مشروع و مفید باشد. روشهای نادرست، مانند گدایی یا اعمال غیرمشروع، با عرفان سازگار نیست. مربی، مانند باغبانی است که نهال سلوک را با دقت و حکمت پرورش میدهد.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ (لقمان: ۱۵)؛ «و راه کسی را که به سوی من بازگشت کرده پیروی کن».
نقد اعمال غیرمشروع به نام عرفان
اعمالی مانند گدایی یا رفتارهای غیرمعقول به نام عرفان، ناشی از ضعف مربی یا سوءتفاهم است. عرفان، مسیری برای تهذیب و تعالی است و با اعمال غیرمشروع ناسازگار است.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى (الأعلى: ۱۴)؛ «به یقین کسی که خود را پاک کرد رستگار شد».
کرامت در برابر اتهام ذلت
در مواردی که عارف در برابر بیحرمتی سکوت میکند، این سکوت از سر کرامت و عزت است، نه ذلت. عارف قوی ممکن است با تبسم از کنار بیحرمتی بگذرد، در حالی که عارف ضعیف باید از خود دفاع کند. این کرامت، مانند درختی است که در برابر طوفان سر خم میکند، اما نمیشکند.
این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (الفرقان: ۶۳)؛ «و بندگان خدای رحمان کسانیاند که بر زمین به نرمی راه میروند و چون نادانان آنان را خطاب کنند، سلام میگویند».
بخش چهارم: تحلیل متن اصلی تمهید القواعد
متن عربی و ترجمه
متن اصلی تمهید القواعد در این بخش، به دلیل نبود دسترسی مستقیم به متن عربی جلسه ۲۰۹، از منابع موجود استخراج شده و با تحلیلهای ارائهشده هماهنگ گردیده است. متن زیر از کتاب «عقلورزی عرفان شیعی» (جلد سوم، بخش دوم) برگرفته شده که به موضوعات مرتبط با دفاع از عرفان میپردازد:
قال: «وأمّا ارتكاب الألام والمشقّات وترك الرّاحات بالاختيار، فلا يجوز إلّا بالنّسبة إلى المرتاضين، وذلك لأنّ المستكمل لا يحتاج إلى ذلك، إذ قد تحقّق بالكمال»
ترجمه: «اما ارتکاب دردها و مشقتها و ترک آسایشها به اختیار، جایز نیست مگر برای مرتاضان، زیرا مستکمل به آن نیاز ندارد، چرا که او به کمال دست یافته است».
تحلیل: این عبارت در متن اصلی، که به نقد و اصلاح نیاز دارد، بهاشتباه ریاضت را با واژه «ارتکاب» و با بار معنایی منفی همراه کرده است. همچنین، ادعای عدم نیاز مستکمل به ریاضت نادرست است، زیرا ریاضت در تمامی مراحل سلوک، مانند تمرینی مداوم برای روح، ضروری است. اصلاح پیشنهادی عبارت چنین است: «وأمّا إتيان الألام والمشقّات وترك الرّاحات بالاختيار، فيجب إلّا إذا أدّى إلى ضرر»؛ یعنی «اما انجام دردها و مشقتها و ترک آسایشها به اختیار، واجب است مگر آنکه به ضرر منجر شود».
جمعبندی
بخش مورد بحث از کتاب «تمهید القواعد» صائنالدین ترکه اصفهانی، با تمرکز بر دفاع از عرفان اصیل در برابر اشکالات مستشکل، بر تمایز میان حقیقت عرفان (ثبوت) و اعمال ظاهری برخی مدعیان (اثبات) تأکید دارد. عرفان اسلامی، بهعنوان مسیری برای تهذیب نفس و وصول به حق، با شریعت، عقل و عزت پیوندی ناگسستنی دارد. ریاضت، بهعنوان رکنی جداییناپذیر از سلوک، باید تحت هدایت مربی آگاه و بهصورت معقول و مشروع انجام شود. این نوشتار، با تبیین ویژگیهای عارف اصیل، نقد اتهامات غیرمرتبط و اصلاح کاستیهای بیان متن اصلی، عرفان را بهعنوان گلی پاک و شکوفا در برابر آلودگیهای سوءتفاهم معرفی میکند.