متن درس
استخاره قرآنی: تبیین علمی و معنوی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه دوم
مقدمه: جایگاه والای استخاره در نظام معرفتی دینی
دانش استخاره، به مثابه گوهری درخشان در نظام معرفتی دینی، از جایگاهی ویژه برخوردار است. این علم، که بخشی از آن قاعدهمند و بخشی دیگر ریشه در تجربهای درونی و انس با قرآن کریم دارد، از طریق ارتباط با باطن و معنویت شکوفا میشود. استخاره، نه تنها ابزاری برای هدایت در تصمیمگیریهاست، بلکه پلی است میان ظاهر و باطن، که با بهرهگیری از آیات نورانی قرآن، راه را برای فهم حکمت الهی هموار میسازد. هدف، آشکارسازی ظرفیتهای عظیم استخاره قرآنی و زدودن غبار از این دانش معنوی است تا شأن والای آن در تصمیمگیریهای کلان و هدایت معنوی انسانها به نیکی نمایان شود.
بخش اول: ماهیت و قلمرو دانش استخاره
الهامی بودن و قاعدهمندی استخاره
دانش استخاره، به سان رودی زلال که از چشمهسار وحی سرچشمه میگیرد، علمی الهامی است که تنها بخشی از آن قابلیت قاعدهمندی دارد. بخش دیگر آن، وابسته به تجربهای درونی و انس عمیق با قرآن کریم است که از طریق ارتباط با باطن و معنویت شکل میگیرد. این ویژگی، استخاره را از علوم صرفاً اکتسابی متمایز میسازد. قاعدهمندی بخشهایی از این دانش، امکان آموزش و انتقال آن را فراهم میکند، اما وابستگی به ملکه قدسی و شهود معنوی، بر نقش بیبدیل راسخان در علم تأکید دارد.
قرآن کریم: «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» (سوره آل عمران، آیه ۷)
ترجمه: و تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند.
این آیه، بر نقش ویژه راسخان در فهم معانی باطنی تأکید دارد و نشان میدهد که استخاره، به مثابه فهمی عمیق از آیات، نیازمند علمی است که با شهود معنوی درآمیخته باشد.
نقش نیت در معنابخشی به آیات
آیات استخاره، چون آینهای که نور نیت را بازمیتاباند، با توجه به قصد و انگیزه خواهان معنا مییابد. خواهان، در این فرایند، نقشی فاعلی دارد و نیت او محور اصلی تفسیر آیه است. این ویژگی، از انعطافپذیری و پویایی استخاره حکایت دارد که قادر است به نیازها و انگیزههای گوناگون پاسخ دهد. نیت، به سان کلیدی است که قفل معانی نهفته در آیات را میگشاید و راه را برای هدایت الهی هموار میسازد.
رویکرد میانه در تبیین استخاره
در تبیین استخاره، رویکردی میانه برگزیده شده است که چون پلی استوار، میان جامعیت و جزئینگری تعادل برقرار میکند. این رویکرد، امکان ارائه معانی کلی و نسبی را فراهم میآورد تا هم مسائل کلان و هم مسائل جزئی را در بر گیرد. بدین ترتیب، استخارهکننده میتواند با توجه به نیت خواهان، پاسخهایی دقیق و متناسب ارائه دهد که چون چراغی راهنما، مسیر تصمیمگیری را روشن میسازد.
بخش دوم: ظرفیتها و محدودیتهای استخاره قرآنی
نسبیت در تفسیر آیات
معنای یک آیه در استخاره، به سان جامهای که بر قامت نیت دوخته میشود، با توجه به اهمیت و گستره نیت خواهان متفاوت است. یک آیه ممکن است برای تصمیمگیری در مسائل کلان، معنایی عمیق و راهگشا داشته باشد، در حالی که برای مسائل جزئی، تفسیری دیگرگونه ارائه دهد. با این حال، میتوان به معنایی کلی و نسبی دست یافت که هر دو سطح را در بر گیرد. این نسبیت، چون شاخهای انعطافپذیر، به استخاره امکان میدهد تا با تنوع نیتها هماهنگ شود.
نقش استخارهکننده و خواهان
استخارهکننده، که «خوانده» نامیده میشود، به سان باغبانی است که با دقت و آگاهی، نهال نیت را در خاک آیات میکارد و با تفسیر دقیق، میوه هدایت را برداشت میکند. خوانده، با تکیه بر ملکه قدسی و آگاهی از قواعد استخاره، معنای آیه را با توجه به نیت خواهان استنباط کرده و پاسخی دقیق و متناسب ارائه میدهد. این فرایند، نیازمند دقتی است که تنها از طریق انس با قرآن و تجربه معنوی حاصل میشود.
سوءاستفاده از قرآن در استخاره
قرآن کریم، چون گنجی بیمانند، شایسته است که در تصمیمگیریهای کلان و سرنوشتساز به کار گرفته شود. با این حال، گاه به دلیل بیمهری، در مسائل جزئی و پیشپاافتاده مورد استفاده قرار میگیرد. این امر، به سان بهکارگیری دانشمندی کمنظیر در آموزش ابتدایی است که هرچند ارزشمند، اما هدررفت ظرفیت عظیم اوست.
قرآن کریم: «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» (سوره نحل، آیه ۸۹)
ترجمه: و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی است.
این آیه، بر جامعیت قرآن به عنوان تبیان همهچیز تأکید دارد و نشان میدهد که شأن این کتاب آسمانی، فراتر از کاربردهای جزئی است.
ظرفیت استخاره در مسائل کلان
استخاره قرآنی، هنگامی که توسط اهل آن انجام شود، چون ستارهای درخشان در آسمان تصمیمگیریهای کلان میدرخشد. این علم، در مسائل بزرگ و تأثیرگذار، اعجاز خود را نمایان میسازد و نه در امور جزئی و کماهمیت که گاه از ضعف اراده سرچشمه میگیرد. استخاره در این سطح، از ظرفیتهای باطنی قرآن بهره میبرد و راهگشای تصمیمهایی است که سرنوشت فرد یا جامعه را رقم میزند.
بخش سوم: چالشها و نقدهای وارد بر استخاره
تنزل جایگاه قرآن در علوم دینی
قرآن کریم، به سان دریایی بیکران، منبعی جامع برای تمامی علوم و دانشهاست. با این حال، به دلیل رویکردهای نادرست، گاه از جایگاه اصلی خود در علوم دینی کنار گذاشته شده و صرفاً برای ثواب قرائت مورد توجه قرار میگیرد. این امر، چون محروم ساختن جامعه از گنجی بیپایان است که میتواند در تمامی ابعاد زندگی، از تصمیمگیریهای کلان تا فهم معانی باطنی، راهنما باشد.
قرآن کریم: «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ» (سوره انعام، آیه ۵۹)
ترجمه: و هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است.
این آیه، بر جامعیت قرآن و حضور همهچیز در آن تأکید دارد و نشان میدهد که این کتاب آسمانی، شایسته مرجعیت در تمامی علوم است.
نقد کتب غیرعلمی استخاره
متأسفانه، کتب متعددی در موضوع استخاره منتشر شدهاند که فاقد ارزش علمی و روشمند هستند. این آثار، چون علفهای هرز در باغ دانش، به لوث شدن استخاره منجر شده و این علم را به سطح باورهای غیرمستند یا حتی خرافه تنزل دادهاند. فقدان قواعد علمی و روششناختی، شأن والای این دانش را خدشهدار کرده و ضرورت بازنگری در منابع موجود را آشکار میسازد.
محدودیت علم دینی به علوم ظاهری
علم دینی، گاه به علوم ظاهری و خشک محدود شده است که نمیتواند ادعای وراثت دانش انبیا را به تمامی برآورده سازد. این محدودیت، چون زندانی کردن روح علم در قفس فهمهای سطحی است که از جامعیت و معنویت علوم دینی میکاهد. توجه به علوم باطنی، از جمله استخاره، برای احیای جایگاه والای علم دینی ضروری است.
خطرات استخاره بدون آگاهی
استخاره بدون آگاهی از قواعد و رموز، به سان طبابت بدون رعایت قوانین پزشکی است که میتواند به آسیبهای جدی منجر شود. عالمان وارستهای چون مرحوم حاج شیخ احمد خوانساری، به دلیل فقدان آگاهی کامل، از استخاره با قرآن پرهیز کرده و به روشهایی چون تسبیح روی آوردهاند. این احتیاط، نشاندهنده مسئولیتپذیری و اهمیت تخصص در این علم است. نمونهای از خطای استخاره، مانند موردی که به خودکشی منجر شد، بر ضرورت دقت و آگاهی در تفسیر آیات تأکید دارد.
بخش چهارم: نسبیت و تنوع معانی در استخاره
نسبیت در تفسیر آیات
معنای استخاره، با توجه به بزرگی یا کوچکی نیت خواهان، چون رنگی که بر بوم نقاشی نقش میبندد، متفاوت است. این نسبیت، انعطافپذیری استخاره را نشان میدهد و به خوانده امکان میدهد تا تفسیری متناسب با سطح نیت ارائه دهد. این ویژگی، استخاره را به ابزاری پویا و کارآمد در پاسخگویی به نیازهای گوناگون تبدیل میکند.
تنوع معانی و مفهوم «حمالة الوجوه»
تنوع معانی یک آیه در استخاره، به سان شاخههای درختی پربار، شگفتانگیز است. این تنوع، از ظاهر الفاظ و واژگان آیه قابل استخراج است و به توانایی خوانده در استنباط معانی متعدد مربوط میشود. مفهوم «حمالة الوجوه»، به این ظرفیت اشاره دارد، اما این وصف، نه به خود قرآن، بلکه به مهارت خوانده در تفسیر چندگانه آیات مربوط است.
بخش پنجم: حکمت ابتلائات و واقعنمایی استخاره
نقش ابتلائات در کمال انسانی
بلاها و ابتلائات، چون کورهای که طلا را خالص میکند، در صورت پذیرش الهی، به کاهش رنجهای برزخی و کمال انسانی منجر میشوند. استفاده از استخاره برای فرار از سختیهای دنیوی، چون گریز از مسیری است که به رشد معنوی منتهی میشود. پذیرش حکمت الهی در سختیها، راهی است برای دستیابی به کمالات والا.
قرآن کریم: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» (سوره شرح، آیه ۵)
ترجمه: پس به یقین با دشواری، آسانی است.
این آیه، بر حکمت الهی در سختیها و نقش آن در رشد معنوی تأکید دارد.
تفاوت سرعت سیر در ناسوت و برزخ
عالم ناسوت، به سان رودی خروشان، از سرعتی برخوردار است که امکان کسب کمالات در مدتی کوتاه را فراهم میکند. در مقابل، سیر برزخی، چون راهی کند و دشوار، به زمانی طولانی نیاز دارد. استخاره، با هدایت خواهان به سوی خیر واقعی، میتواند مسیر این سیر را تغییر دهد و کمالات برزخی او را تحت تأثیر قرار دهد، به گونهای که یا رشد کند یا کاستی یابد.
واقعنمایی استخاره
استخاره با قرآن، چون آیینهای که حقیقت را بازمیتاباند، واقعنماست و خیر واقعی را نشان میدهد، حتی اگر با خواستههای ظاهری خواهان همخوانی نداشته باشد.
قرآن کریم: «وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (سوره بقره، آیه ۲۱۶)
ترجمه: و چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است، و خدا میداند و شما نمیدانید.
این آیه، بر نادانی انسان نسبت به خیر و شر واقعی و علم الهی تأکید دارد و نشان میدهد که استخاره، به حقیقت هدایت میکند، نه به خوشامدهای شخصی.
نقش استجماع در فرایند استخاره
نیت خوانده و استجماع، به سان ستونهایی استوار، رکنی مهم در فرایند استخارهاند. استجماع، که به معنای تمرکز و آمادگی درونی است، دقت و صحت استخاره را تضمین میکند و نیازمند آگاهی و انس عمیق با قرآن است.
جمعبندی نهایی
دانش استخاره قرآنی، چون گوهری درخشان در گنجینه علوم دینی، از ظرفیتهای عظیم قرآن کریم بهره میبرد و نیازمند آگاهی، تخصص و انس عمیق با این کتاب آسمانی است. این علم، در مسائل کلان و سرنوشتساز، اعجاز خود را نمایان میسازد و نباید به امور جزئی و عافیتطلبانه محدود شود. نسبیت در تفسیر آیات، به خوانده امکان میدهد تا پاسخهایی دقیق و متناسب با نیت خواهان ارائه دهد. با این حال، سوءاستفاده از استخاره و فقدان قواعد علمی در برخی منابع، این دانش را به سطح باورهای غیرمستند تنزل داده است. پالایش نفس، انس با قرآن و رعایت قواعد علمی، از مهمترین راهکارهای حفظ شأن این علم است. استخاره، به عنوان ابزاری واقعنما، خیر واقعی را نشان میدهد و میتواند مسیر کمال معنوی انسان را تحت تأثیر قرار دهد. پذیرش ابتلائات و پرهیز از عافیتطلبی، در راستای حکمت الهی و اهداف والای استخاره قرار دارد. در نهایت، این دانش، چون چراغی است که راه سعادت را در پرتو قرآن کریم روشن میسازد.