در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مربّی‌محوری و مدیریت دین اشراقی: تحلیل میان‌رشته‌ای فصل چهارم کتاب تزویر و دین الهی صادق خادمی

مربّی‌محوری و مدیریت دین اشراقی: تحلیل میان‌رشته‌ای فصل چهارم کتاب تزویر و دین الهی صادق خادمی

چکیده

فصل چهارم کتاب تزویر و دین الهی اثر صادق خادمی، چارچوبی الهیاتی و فلسفی برای تبیین نقش محوری مربّیان و مدیران منصوب الهی در حفظ حیات، اصالت و کارآمدی دین ارائه می‌دهد. این مقاله با رویکردی میان‌رشته‌ای، مفاهیم مربّی‌محوری، ولایت الهی و مدیریت دین اشراقی را در پرتو علوم مدرن از جمله جامعه‌شناسی دین، روان‌شناسی سازمانی، فلسفه دین و مطالعات تطبیقی ادیان تحلیل می‌کند. با بهره‌گیری از منابع آکادمیک معتبر، این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه الگوی خادمی از رهبری دینی مبتنی بر فرهمندی و اشراق الهی، با نظریه‌های مدرن رهبری تحول‌آفرین و مدیریت معنوی همخوانی دارد. همچنین، با نقد دین قشری و مناسک‌گرا، مخاطرات فقدان مربّیان زنده و الهی را در برابر نظریه‌های انحطاط دینی و جامعه‌شناسی تزویر دینی می‌سنجد. این مقاله استدلال می‌کند که چارچوب خادمی، با تأکید بر ضرورت رشد طولی دین و استقلال معرفت‌شناختی آن، راهکاری برای بازسازی دینداری در عصر غیبت ارائه می‌دهد که چالش‌های مدرن جهانی‌سازی و پلورالیسم دینی را به خوبی پاسخ می دهد.

مقدمه

فصل چهارم کتاب تزویر و دین الهی اثر صادق خادمی (1398) به بررسی نقش محوری مربّیان و مدیران منصوب الهی در حفظ پویایی و اصالت دین الهی می‌پردازد. خادمی دین را نه‌تنها امری وجودشناختی و سرشتی، بلکه وابسته به هدایت واسطه‌های فرهمند و مقدّسی می‌داند که از طریق وحی و اشراق الهی، بشریت را به‌سوی حقیقت و نجات رهنمون می‌شوند. این دیدگاه، که ریشه در الهیات شیعی و عرفان پارسی دارد، از منظر علوم مدرن نیز قابل تأمل است، زیرا به موضوعاتی چون رهبری معنوی، اقتدار کاریزماتیک و انحطاط دینی می‌پردازد که در حوزه‌های جامعه‌شناسی دین، روان‌شناسی سازمانی و فلسفه دین مورد توجه قرار گرفته‌اند.

این مقاله با رویکردی میان‌رشته‌ای، مفاهیم کلیدی خادمی—مربّی‌محوری، ولایت الهی و مدیریت دین اشراقی—را در بستر مطالعات تطبیقی و با ارجاع به منابع آکادمیک معتبر تحلیل می‌کند. پرسش اصلی پژوهش این است که چگونه الگوی خادمی می‌تواند در مواجهه با چالش‌های دینداری در جهان مدرن، از جمله جهانی‌سازی، پلورالیسم دینی و تزویر دینی، راهگشا باشد؟ برای پاسخ، ابتدا محتوای فصل چهارم تشریح شده، سپس با بهره‌گیری از نظریه‌های مدرن، از جمله نظریه رهبری تحول‌آفرین باس (Bass, 1985)، اقتدار کاریزماتیک وبر (Weber, 1947) و تحلیل‌های روان‌شناختی معنویت سازمانی (Fry, 2003)، تطبیقی میان این چارچوب و علوم معاصر صورت می‌گیرد. در نهایت، با نقد دین قشری و بررسی جامعه‌شناختی تزویر دینی، کارآمدی الگوی خادمی در بازسازی دینداری معاصر ارزیابی می‌شود.

تشریح محتوای فصل چهارم

وحی و نقش مربّیان الهی

خادمی استدلال می‌کند که خداوند در قلمرو وحی و اشراق، اختیار هدایت باطنی و معنوی بندگان را در دست دارد و این مسئولیت را به افرادی می‌سپارد که خود آن‌ها را با اشراق و وحی الهی تکوین داده، برگزیده و تربیت کرده است (خادمی، 1398: 123). این مربّیان، که از فرهمندی (فرهمندی)، خلوص باطنی و قداست برخوردارند، به‌طور مستمر با حقیقت الهی متصل‌اند و از خطا مصون‌اند. این ایده ریشه در مفهوم ولایت در الهیات شیعی دارد (نصر، 1387)، اما خادمی آن را به‌گونه‌ای بسط می‌دهد که شامل هر واسطه الهی، از جمله پیامبران، رسولان و امامان، می‌شود.

حیات دین به حضور اولیای الهی وابسته است که با تفاسیر اشراقی خود، روح دین را زنده نگه می‌دارند. در غیاب این مربّیان، دین به قالبی صامت، قشری و متظاهرانه فرو می‌کاهد که فاقد معرفت و اثربخشی است (خادمی، 1398: 124). این تحلیل با نظریه وبر درباره انحطاط کاریزما در نهادهای دینی همخوانی دارد، جایی که فقدان رهبران کاریزماتیک به روتین‌سازی و بوروکراسی دینی منجر می‌شود (Weber, 1947).

واسطه الهی و برتری وجودشناختی

خادمی تأکید می‌کند که واسطه الهی، انسانی معمولی نیست، بلکه از برتری وجودشناختی برخوردار است که با برگزیدگی، عبودیت و عصمت تکوینی تعریف می‌شود (خادمی، 1398: 125). این دیدگاه با مفهوم «انسان کامل» در عرفان اسلامی (ابن‌عربی، 1385) و نظریه ولایت در تشیع (طباطبایی، 1366) هم‌راستاست. واسطه‌های غیرالهی یا خودخوانده، به‌دلیل فقدان نصب الهی، فاقد مشروعیت‌اند و دینداری مبتنی بر آن‌ها به گمراهی و فساد می‌انجامد.

مربّی‌محوری و پرورش دینی

دین سرشتی، اگر نتواند خودبنیاد از وحی اشراب شود، از طریق پرورش مربّی‌محور به آگاهی و حیات می‌رسد (خادمی، 1398: 126). این فرایند با نظریه یادگیری اجتماعی بندورا (Bandura, 1977) قابل مقایسه است، جایی که یادگیری از طریق الگوسازی و هدایت مربی رخ می‌دهد. خادمی این پرورش را فرزان‌محور و امام‌مدار می‌داند، نه متکی به متون صامت، و بر نقش قلب نوری و حکمت موهبتی تأکید دارد.

قیاس با آموزش حرفه‌ای

خادمی با قیاس به ورزش حرفه‌ای، نقش مربّی را در ارتقای دیندار از سطح عمومی به حرفه‌ای (ولایت و ایمان) برجسته می‌کند (خادمی، 1398: 127). این قیاس با نظریه‌های روان‌شناسی سازمانی، به‌ویژه مدل مربی‌گری گرو (GROW Model) همخوانی دارد که بر نقش مربی در هدف‌گذاری، انگیزه‌بخشی و رشد تأکید می‌کند (Whitmore, 2002).

پویایی ایمان و مخاطرات رکود

ایمان نیازمند رشد مستمر است و رکود آن به شرک یا کفر منجر می‌شود (خادمی، 1398: 128). این ایده با نظریه‌های روان‌شناسی مثبت‌گرا، مانند مفهوم «شکوفایی» سلیگمن (Seligman, 2011)، سازگار است که رشد مداوم را شرط سلامت روان و معنویت می‌داند.

احیای دین صامت

متون دینی صامت بدون مربّی الهی، زنده و هدایتگر نمی‌شوند. مربّیان با شفافیت و صداقت، دین را از تحریف و فرقه‌گرایی مصون می‌دارند (خادمی، 1398: 129). این نقش با نظریه تفسیر هرمنوتیکی گادامر (Gadamer, 1975) قابل تطبیق است که بر نقش مفسر زنده در فهم متون تأکید دارد.

دسترسی مستقیم به حقیقت

مربّی‌محوری، دین را از وابستگی به زنجیره‌های متنی کهن رها می‌کند و به اولیای الهی متصل می‌سازد (خادمی، 1398: 130). این دیدگاه با نقد پوزیتیویسم تاریخی در مطالعات دینی همخوانی دارد که بر محدودیت متون کهن در ارائه حقیقت زنده تأکید می‌کند (Ricoeur, 1981).

چالش‌های فقدان مربّی

متولیان دینی فاقد آموزش زیر نظر فرزانگان، نمی‌توانند دینداری آگاهانه و حرفه‌ای داشته باشند (خادمی، 1398: 131). این نقد با تحلیل‌های جامعه‌شناختی دین، مانند نظریه سکولاریزاسیون برگر (Berger, 1967)، هم‌راستاست که انحطاط دینی را نتیجه فقدان رهبری معنوی می‌داند.

مربّیان رسمی و واژگان دینی

مربّیان رسمی دین—پیامبران، رسولان، امامان—از کمالات باطنی و عصمت برخوردارند (خادمی، 1398: 132). این تمایز با تحلیل‌های فلسفه دین، مانند تمایز میان اقتدار دینی و عرفی در نظریه دورکیم (Durkheim, 1915)، قابل تطبیق است.

وحدت روش و استقلال معرفتی

مربّیان محبوب با روشی واحد عمل می‌کنند، اما نظام فرزانگی شخص‌محور نیست (خادمی، 1398: 134). این دیدگاه با نظریه‌های مدیریت سیستمیک (Senge, 1990) همخوانی دارد که بر اهمیت نظام‌محوری در رهبری تأکید می‌کند.

محبوبان تعیینی و ولایت

محبوبان تعیینی، با عشق به خدا و خلق، پیشوای بندگان‌اند (خادمی، 1398: 136). این مفهوم با نظریه رهبری تحول‌آفرین باس (Bass, 1985) سازگار است که بر نقش عشق و الهام در رهبری تأکید دارد.

خاتمیت و رشد طولی دین

در عصر غیبت، رشد عرضی دین متوقف شده، اما رشد طولی آن ادامه دارد (خادمی، 1398: 138). این ایده با نظریه‌های تکامل دینی، مانند دیدگاه تیلیش (Tillich, 1957)، هم‌راستاست که دین را فرایندی پویا می‌داند.

مدیریت الهی

مدیریت الهی بر بصیرت معنوی و وحی قدسی استوار است (خادمی، 1398: 140). این دیدگاه با مدل‌های مدیریت معنوی (Fry, 2003) همخوانی دارد که بر نقش معنویت در تصمیم‌گیری سازمانی تأکید می‌کند.

تحلیل میان‌رشته‌ای

جامعه‌شناسی دین

نقد خادمی به دین قشری با نظریه وبر درباره روتین‌سازی کاریزما (Weber, 1947) همخوانی دارد. وبر استدلال می‌کند که فقدان رهبران کاریزماتیک به بوروکراسی و انحطاط دینی منجر می‌شود. خادمی این انحطاط را در قالب دین صامت و تزویر دینی تحلیل می‌کند که به فساد و استبداد می‌انجامد.

روان‌شناسی سازمانی

قیاس خادمی با مربی‌گری ورزشی با مدل‌های مربی‌گری مدرن، مانند مدل گرو (Whitmore, 2002)، قابل تطبیق است. همچنین، تأکید او بر رشد مستمر ایمان با نظریه شکوفایی سلیگمن (Seligman, 2011) هم‌راستاست که رشد مداوم را شرط سلامت روان می‌داند.

فلسفه دین

مفهوم ولایت الهی خادمی با نظریه‌های فلسفه دین، مانند دیدگاه تیلیش درباره دین به‌عنوان «امر غایی» (Tillich, 1957)، سازگار است. همچنین، نقد او به متون صامت با هرمنوتیک گادامر (Gadamer, 1975) همخوانی دارد.

مطالعات تطبیقی ادیان

الگوی مربّی‌محوری خادمی با سنت‌های دیگر، مانند نقش گورو در هندوئیسم (Eck, 1998) یا خلیفه در تصوف (Schimmel, 1975)، قابل مقایسه است. این تطبیق نشان می‌دهد که نیاز به واسطه‌های معنوی، امری جهانی در ادیان است.

کاربرد در جهان مدرن

چارچوب خادمی در مواجهه با چالش‌های مدرن، مانند پلورالیسم دینی و جهانی‌سازی، راهگشاست. تأکید او بر استقلال معرفتی دین و رشد طولی آن، امکان سازگاری دین با نیازهای معاصر را فراهم می‌کند، مشابه دیدگاه‌های هابرماس درباره دین در حوزه عمومی (Habermas, 2006). همچنین، نقد تزویر دینی با تحلیل‌های جامعه‌شناختی فساد دینی (Berger, 1967) همخوانی دارد.

نتیجه‌گیری

فصل چهارم تزویر و دین الهی صادق خادمی چارچوبی جامع برای فهم نقش مربّیان و مدیران الهی در حفظ اصالت و پویایی دین ارائه می‌دهد. تحلیل میان‌رشته‌ای این پژوهش نشان داد که الگوی خادمی با نظریه‌های مدرن رهبری، جامعه‌شناسی دین و فلسفه دین همخوانی دارد و راهکاری برای بازسازی دینداری در عصر غیبت ارائه می‌دهد. این چارچوب، با تأکید بر ضرورت رشد طولی دین و استقلال معرفتی آن، به چالش‌های پلورالیسم و تزویر دینی پاسخ می‌دهد و دینداری را به‌عنوان فرایندی زنده و تحول‌آفرین بازتعریف می‌کند.

منابع

  • ابن‌عربی، محی‌الدین. (1385). فصوص الحکم. تهران: انتشارات الزهرا.
  • Bandura, A. (1977). Social Learning Theory. Prentice Hall.
  • Bass, B. M. (1985). Leadership and Performance Beyond Expectations. Free Press.
  • Berger, P. L. (1967). The Sacred Canopy: Elements of a Sociological Theory of Religion. Doubleday.
  • Durkheim, E. (1915). The Elementary Forms of the Religious Life. Free Press.
  • Eck, D. L. (1998). Darsan: Seeing the Divine Image in India. Columbia University Press.
  • Fry, L. W. (2003). Toward a theory of spiritual leadership. The Leadership Quarterly, 14(6), 693-727.
  • Gadamer, H. G. (1975). Truth and Method. Continuum.
  • Habermas, J. (2006). Religion in the public sphere. European Journal of Philosophy, 14(1), 1-25.
  • خادمی، صادق. (1398). تزویر و دین الهی. شیراز: انتشارات ظهور فردا.
  • نصر، سید حسین. (1387). قلب اسلام. تهران: نشر حقیقت.
  • Ricoeur, P. (1981). Hermeneutics and the Human Sciences. Cambridge University Press.
  • Schimmel, A. (1975). Mystical Dimensions of Islam. University of North Carolina Press.
  • Seligman, M. E. P. (2011). Flourish: A Visionary New Understanding of Happiness and Well-being. Free Press.
  • Senge, P. M. (1990). The Fifth Discipline: The Art & Practice of The Learning Organization. Doubleday.
  • طباطبایی، محمدحسین. (1366). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: دار الکتب الإسلامیة.
  • Tillich, P. (1957). Dynamics of Faith. Harper & Row.
  • Weber, M. (1947). The Theory of Social and Economic Organization. Free Press.
  • Whitmore, J. (2002). Coaching for Performance. Nicholas Brealey Publishing.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده